تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815445691




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سراب آرزوهای مرد جوان


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سراب آرزوهای مرد جوان من پدرم را آدم بي سوادي فرض مي کردم و براي حرفش اهميتي قائل نمي شدم و در واقع با اين باور اشتباه بود که به راحتي فريب يکي از ارباب رجوع هاي اداره را خوردم. او که ساکن يکي از کشورهاي همسايه بود و ظاهري باکلاس داشت، گفت: شما با اين همه سعي و تلاش چه طور به حقوقي ناچيز دلخوش کرده ايد و آينده تان چه خواهد شد؟ خراسان: خواهش مي کنم داستان زندگي ام را بنويسيد تا همه جوان ها بخوانند و درس عبرت بگيرند. من ۲۷ سال سن دارم و تا چند ماه قبل کارمند قراردادي يکي از ادارات دولتي بودم. روزي که به خواستگاري ميترا رفتم، پدرم با غرور گفت: پسرم آب باريکه اي براي زندگي اش دارد و خانواده دختر مورد علاقه ام نيز به اعتبار شغل آبرومندي که داشتم جواب مثبت دادند و ازدواج کردم.اما افسوس که هميشه خودم را با دوستاني مقايسه مي کردم که به پشتوانه ثروت هاي باد آورده، زندگي آن چناني براي خود درست کرده بودند. مرد جوان در حالي که به شدت پريشان حال و پژمرده به نظر مي رسيد، آهي کشيد و افزود: عادت زشتي که داشتم اين بود که از شرايط زندگي ام مي ناليدم و پدرم که کارگر ساده اي است و با هزار بدبختي مرا به دانشگاه فرستاد تا به سر و سامان برسم، حرص مي خورد و مي گفت: پسر عزيزم! ناشکري در درگاه خداوند معصيت است و رزق و روزي را کم مي کند. به جاي اين حرف ها، تلاش کن و قناعت داشته باش تا به آرزوهايت برسي. مرد جوان اشک هايش را پاک کرد و افزود: من پدرم را آدم بي سوادي فرض مي کردم و براي حرفش اهميتي قائل نمي شدم و در واقع با اين باور اشتباه بود که به راحتي فريب يکي از ارباب رجوع هاي اداره را خوردم. او که ساکن يکي از کشورهاي همسايه بود و ظاهري باکلاس داشت، گفت: شما با اين همه سعي و تلاش چه طور به حقوقي ناچيز دلخوش کرده ايد و آينده تان چه خواهد شد؟ مرد ناشناس با زباني چرب و نرم ادامه داد: اگر بتواني مبلغ ۱۵ ميليون تومان براي کرايه محل سکونت جور کني مي توانم تو را در شرکت خودم استخدام کنم و يک عمر راحت و بي دردسر زندگي کني. من با شنيدن اين حرف ها وسوسه شدم و خودروي شخصي ام را فروختم، مقداري نيز از پدرم قرض کردم و مبلغ موردنظر را به حساب فرد ناشناس حواله کردم. قرار بود هيچ کس از اين ماجرا بويي نبرد و طبق نقشه پس از آن که از اداره ام استعفا دادم در تماس تلفني با آن فرد حقه باز راهي کشور محل سکونتش شدم تا بعد از آن که جا و مکانم مشخص شد ميترا را نيز با خودم ببرم. من چند روز در آن کشور سرگردان بودم و تمام پولي که همراه داشتم را نيز خرج کردم، اما اثري از او نشد و تازه فهميدم چه کلاه بزرگي سرم رفته است.الان حدود ۵ ماه از اين ماجرا مي گذرد و همسرم به دليل اشتباهاتي که مرتکب شده ام دادخواست طلاق داده، پدرم سکته کرده است و مادرم نيز که بيماري قلبي دارد در بيمارستان بستري شده است. مرد جوان در پايان به کارشناس مرکز مشاوره پليس خراسان رضوي گفت: زندگي ام نابود شد و نمي دانم چه خاکي بر سرم بريزم. حالا بايد بنشينم و حسرت روزهاي قشنگ گذشته ام را بخورم. کاش در درگاه خداوند ناشکري نمي کردم و در کارهايم با خانواده ام مشورت مي کردم. تنها آرزويم اين است که خداوند بزرگ خودش راه نجاتي جلوي پايم بگذارد و دستم را بگيرد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن