محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798742993
شكارچـيان نـاشــي
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: شكارچـيان نـاشــي
دو شكارچي پا به پاي هم در كوهستان پيش مي‌روند. آنها تفنگ‌هاي شكاريشان را آماده كرده‌اند تا به محض ديدن گراز و خرگوش و يا هر جنبده‌اي ماشه را بكشند. ضامن تفنگ‌ها آزاد و بي‌خبر از خطرات احتمالي در كوهستان ناهموار و دره‌هاي خطرناك پيش مي‌روند.
چند متر آن طرف ماري بي‌آزار بطرف لانه خودش در حركت بود.
داود گفت: محمود شنيده‌ام اگر مار را ببيني و نكشي گناه كرده‌اي!! محمود جواب داد: خرافات را رها كن، اين حيوان كه با ما كاري ندارد و ما هستيم كه به محيط زندگي او نزديك شده‌ايم، حيوان بي‌زبان را رها كن و به فكر حيوان بزرگ و گوشت شكار باشيم. محمود لجوج به مار نزديك شد و سريع قنداق تفنگ را روي گردن مار بي‌گناه قرار داد و فشار آورد.
مار از درد به خود مي‌پيچيد و براي نجات خودش خيلي سعي مي‌كرد و چندين بار از فرط درد قسمت دم‌اش را به دور لوله و ماشه تفنگ پيچاند و فشار داد. ناگهان دُم مار به ماشه ضامن آزاد بَرخورد كرد و تير شليك شد.
سكوت كوهستان درهم شكست. گوش چپ محمود كَنده و آويزان شد. خون لباس هايش را رنگين كرد. مار به لانه خود خزيد.
تير درست از بيست سانتي قلب محمود گذشته بود و يك حركت اضافي شايد جانش را هم مي‌گرفت. از آن روز آنها شكار را كنار گذاشتند و كوهنوردي را جانشين آن كردند!! آنها با طبيعت‌گردي به اسرار كاينات و قدرت و لطف خداوند پي مي‌برند و ايمان خود را روز به روز تقويت و به تكامل نسبي مي‌رسند!!
بهرام فرهودي ـ دبير بازنشسته (خلخال)
سه|ا|شنبه|ا|13|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]
-
گوناگون
پربازدیدترینها