واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: حاشيهاي برتناقضات آماري عريض وطويلترين وزارتخانه آموزشوپرورش هنوزبا «پرسشنامه»و «چرتكه» آمارجمع ميكند چراخبرنگاران بدموقع مزاحم ميشوندكه آماراشتباه شود؟!
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: اجتماعي - آموزش و پرورش
آمار بخشهاي مختلف سختافزاري و نرمافزاري آموزش و پرورش هنوز از طريق توزيع «پرسشنامه» بين مديران مدارس و در مواردي، به گفته وزير آموزش و پرورش با «چرتكه» تعيين ميشود و اين امر، بواقع، دقت در آمار اعلامي در آموزش و پرورش را ميرساند!
به گزارش خبرنگار «آموزش و پرورش» خبرگزاري دانشجويان ايران، قرار بود ايسنا از تناقضات آماري متعدد در بخشهاي مختلف آموزش و پرورش در آستانه سال تحصيلي گزارشي جامع منتشر كند، اما صلاح ديديم از مكدر كردن خاطر دوستان در آستانه شكوفايي بهار تحصيلي، صرفنظر شده و پرداختن به اين امر، به چنين روزي موكول شود.
اما غرض، تنها ذكر يادي از تناقضات آماري موجود در آموزش و پرورش و عملينشدن وعده ديرين اين وزارتخانه مبني بر رايانهاي كردن سيستم جمعآوري آمار و راهاندازي بانك جامع اطلاعاتي در بزرگترين دستگاه اجرايي كشور با بيشترين مخاطب، است.
آنچه ذهن را مشغول كرده، اين است كه اساسا چرا آمار دقيقي از وضعيت تحصيل در كشور در دسترس قرار نميگيرد؟! مگر نه اين كه اين حقيقت كه «آمار دقيق پايه برنامهريزي است» مورد پذيرش همگان است؟ مگر نه اين كه مردم «حق» دارند در همه زمينههاي دولتي مورد خطابشان از آمار دقيق مطلع شوند؟ ...
حال از آنجا كه اين پرسشها در وزارتخانه پرمخاطبي چون آموزش و پرورش كه به گفته مسؤولان نيمي از جمعيت ايران به طور مستقيم و غيرمستقيم مخاطب آن هستند، اهميت ويژهاي مييابد؛ لذا دريافت پاسخ براي آنها و همچنين مطرح كردن اين پرسش خالي از لطف نيست كه آيا به واقع، بكارگيري سيستم سنتي توزيع پرسشنامه بين مديران مدارس براي جمعآوري آمار مربوط آموزش و پرورش (!) تحت عنوان «سيستم بكفا» در هزاره سوم ميلادي، توجيهپذير است؟!
وجود سيستم آمارگيري سنتي، موجب شده كه در بخشهاي مختلف آموزش و پرورش، آمارها همواره با تناقضات بسيار مطرح و اعلام شوند و اوج اين نابساماني زماني مشاهده ميشود كه به موجب عقبماندن آموزش و پرورش از آمار واقعي وضعيت تحصيلي مدارس كشور، گهگاه مسوولان بخشهاي مختلف آموزش و پرورش خود از آمار مربوط به بخش خود هم مطلع نيستند!
ذكر اين نكته نيز مهم است كه موارد متعددي پيش آمده كه مسوولان آموزش و پرورش براي آماردهي به رسانهها به آمارهاي منتشره از سوي همان رسانهها اتكا ميكنند! كه اين موضوع نيز جاي تامل دارد.
در اين بين، تناقضات آماري در زمينههاي مختلف و در ارتباط با بخشهاي متفاوت آموزش و پرورش بروز ميكند كه به سه مورد از آن جمله اكتفا ميشود.
2) فقدان آمار دقيق از پيشرفت و افت تحصيلي دانشآموزان مقاطع مختلف كه به نوعي بنيان برنامهريزي درسي و تحصيلي براي دانشآموزان محسوب ميشود و وزير آموزش و پرورش نيز با ابراز تاسف از اين كه آمار دقيقي از وضعيت افت تحصيلي در مقاطع مختلف تحصيلي كشور وجود ندارد، در اين زمينه ميگويد: آمارهايي كه هماكنون در اين زمينه اعلام ميشود، مورد تاييد نيست و از اين طريق تامين ميشود كه يك كارشناس مينشيند و چرتكه مياندازد و آمار بيرون ميآورد!
3) نبود آمار واضح و شفاف از شمار مدارس كشور كه آمار آن از 190 هزار مدرسه شروع ميشود و طبق اعلام نظرهاي مختلف از سوي مسوولان وزارتخانه متبوع، به 100 هزار ختم ميشود!؛ آن گونه كه براي مثال، معاون اداري و مالي سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور، با استناد به آخرين آمار جمعآوري شده، شمار كل مدارس داير كشور را با احتساب 3 هزار و 66 مدرسه افتتاحي دولتي جديد در آستانه سال تحصيلي، 169 هزار و 904 مدرسه دولتي مدرسه كالبدي و با احتساب نوبت دومها، 193 هزار و 259 باب عنوان ميكند و البته علياحمدي در پاسخ ميگويد» خير! اين گونه نيست. شمار مدارس خيلي كمتر از اين است!
سخنان آقاي بوبور، معاون سابق عمراني وزير آموزش و پرورش در سازمان نوسازي مدارس كه دست به تكذيب خوبي داشت و البته اين اقدام وي با اين اعتراض خبرنگاران مواجه شد كه «آقاي معاون وزير هر آماري كه ميدهد يا متناقض است، يا فرداي انتشار اخبار، آن را تكذيب ميكند»، نيز شنيدني است كه با توجه به تناقضات آماري كه همواره در سخنانش وجود داشت، در آخرين نشست خبري خود گفت: من در 8 سالي كه در سازمان نوسازي مدارس بودم، فقط دو بار مصاحبه مطبوعاتي داشتهام، چون همواره خواستهام كه آمار و ارقام به طور دقيق و طبق آخرين آمار جمعآوري شده، اعلام شود؛ اما مثلا من در حال رانندگي يا در جلسه هستم كه يك دفعه يك خبرنگار زنگ ميزند و ميگويد «آقا آمار بگو»! آن وقت ميشود كه يا من عصباني ميشوم و برخورد بد ميكنم و او شاكي ميشود، يا نهايتا آمار به غلط منتشر ميشود؛ اين طوريست كه ...
اين سخنان كه «علت ارائه آمار غلط از سوي مسوولان آموزش و پرورش بدموقع مزاحم شدن (!) خبرنگاران است» بارها و بارها از سوي ساير مسوولان وزارتخانه آموزش و پرورش گفته شده است.
البته سخن راندن از تناقضات فاحش در اعلام آمار دانشآموزي نيز خالي از لطف نيست كه سازمان نوسازي مدارس با توجه به اين كه خود را متولي جمعآوري آمار از مدارس ميداند، جمعيت مجموع دانشآموزان را بيش از 13 ميليون و 125 هزار نفر عنوان ميكند، اين درحاليست كه اين آمار از سوي آموزش و پرورش همواره حول 14 ميليون نفر دور ميزند و البته وقتي آخرين آمار اعلامي از سوي ادارهكلهاي آموزش و پرورش و همچنين آنچه كه در «دفتر آمار آموزش و پرورش» كه به اذعان مسوولان وزارتي «يك سال از دنيا عقب است (!) و همواره آمار سال تحصيلي گذشته را اعلام ميكند»، جمع بسته ميشود، اين آمار به حدود 14 ميليون و 500 هزار نفر ميرسد!
در پايان، با مرور ذهني اين واقعيت كه اگر آمار دقيق به عنوان پايه هر برنامه توسعهبخش در هر دستگاه اجرايي در دسترس نباشد، آيا ميتوان به اجرايي شدن برنامهها اميدوار بود؟ اين سؤال نيز باقي ميماند كه برخورداري از آمار دقيق از وضعيت تحصيل در كشور براي آموزش و پرورش كشورمان، با توجه به نيازهاي مخاطبان، آيا از اهميت ويژهتري نسبت به ساير دستگاههاي اجرايي، برخوردار نيست؟
انتهاي پيام
دوشنبه 27 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]