واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: متکلم را تا کسی عیب نگیرد، سخنش صلاح نپذیرد.[سعدی: گلستان، باب هشتم]
اندیشه نقد و نقد اندیشه بسی قدمت دارد. سابقه انتقاد ادبی یا سخن.سنجی به یونان باستان و بوطیقا (=فن شعر) ارسطو می.رسد. در اسلام ریشه.های انتقاد اندیشه و عمل در قرآن مجید هست: ادفع بالتی هی احسن السیئة... (با پدیده بد، به بهترین شیوه مبارزه کن-مؤمنون، 96)، ... و جادلهم بالتی هی احسن... (با بهترین طریق، مناظره و بحث کن-نحل،بخشی از آیه 125)، فبشِّر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه... (مژده بده به بندگانی که به اقوال مختلف گوش فرامی.دهند و بهترین آن را، در گفتار و کردار، پیروی می.کنند-زمر، 17-18)، ...ان جائکم فاسق بنبأٍ فتبیّنوا... (هرگاه فاسقی-فرد غیرثقه.ای- خبری برای شمار آورد تصدیق نکنید تا در آن تحقیق کنید. –حجرات، 6)، ...ولاتقف مالیس لک به علم... (هرگز آنچه را که علم و اطمینان به آن نداری دنبال مکن-اسراء 36)، ...لایستوی الخبیث و الطیب و لو اعجبک کثرةُ الخبیث... (هرگز پاک و ناپاک- سره و ناسره- یکسان نخواهد بود، هرچند کثرت پلید ترا به شگفتی آرد- مائده، 100)، ...هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون... (آیا دانایان با نادانان برابرند؟ هرگز- زمر، 9) و آیات مشابه دیگر.
شیوه سختکوشانه و سختگیرانه.ای که محدثان، از همان قرون اولیه اسلامی، در جمع و تدوین و نقادی احادیث نبوی به عمل درآوردند، یکی از درخشانترین کوششهای علمی مسلمانان است. در فلسفه و کلام و شعر و ادب و علم و هنر نیز نقد و نقض و رد و شرح رواج داشته است.
همه می.دانیم که ابوحامد غزالی (متوفای 505) کتاب تهافت.الفلاسفه.اش را در رد و انتقاد بعضی اصول فلسفی که از نظر کلام و روح دیانت، زیانبار می.دید نوشت، و ابن رشد اندلسی (متوفای 595) که برعکس غزالی قائل به اتصال و اتفاق نگرش فلسفی و دینی بود، کتابی مفصل.تر به نام تهافت التهافت در نقد کتاب غزالی نگاشت؛ یا سید مرتضی، معروف به علم.الهدی (متوفای 436) از بزرگترین متکلمان شیعه، با آنکه در فلسفه دینی و کلام با معتزله قریب.المشرب بود، کتابی به نام الشافی فی الامامة، در رد و نقد جلد بیستم از کتاب عظیم المغنی اثر قاضی عبدالجبار همدانی معتزلی نوشت (که نظر به اهمیتش، شیخ طوسی –متوفای 460- آن را تلخیص کرد که به تلخیص الشافی معروف است). یا ابن تیمیه (متوفای 728 متکلم نامدار اهل سنت کنتاب منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدریة را رد و نقد کتاب منهاج الکرامة فی معرفة الامامة.ی علامه حلی (متوفای 728) تألیف کرد. نظایر این نقد و نقضها، یعنی نگارش کتاب یا رساله.ای در رد کتاب یا رساله دیگر یا انتقاد از آن، در فرهنگ اسلامی سابقه کهن و نمونه فراوان دارد.
خاص.تر از این، نقد و ارزیابی و معرفی کتاب در کتابشناسی های کهن عالم اسلام است، از جمله در الفهرست ابن ندیم (متوفای 380) و کشف الظنون حاجی خلیفه (=کاتب چلبی، متوفای 1067) و ذیلهای آن. و در عصر جدید هم فهارس نسخ خطی و چاپی و کتابشناسیهایی چون الذریعه.ای آقا بزرگ تهرانی گنجینه.ای از معرفی (گاه همراه با انتقاد و ارزیابی) کتاب است.
ولی نقد یا انتقاد کتاب به معنای جدید و کامل کلمه، جدید است. و رواجش نه فقط پس از انتشار چاپ، بلکه پس از پدید آمدن نشریات ادواری (مجلات) در یکی دو قرن اخیر است. در ایران طبعاً سابقه.اش از یک قرن کمتر است. از نمونه.های نادر مطبوعات عصر مشروطیت گذشته، انتقاد کتاب، به صورت مقاله.ای مفرد و مستقل در ارزیابی یک اثر، از اوایل قرن چهاردهم شمسی در مطبوعات فارسی ظاهر گردیده است.
ماهنامه.ها یا فصلنامه.هایی چند از جمله ارمغان (مؤسس وحید دستگردی، سال تأسیس 1298)، ایرانشهر (مؤسس حسین کاظم.زاده ایرانشهر، سال تأسیس 1296)، آینده (دکتر محمود افشار، 1304)، یادگار (عباس اقبال، 1323) و یغما (حبیب یغمایی، 1327) پراکنده.وار دارای نقد کتاب بوده.اند. انتشار مجله سخن در سال 1322 نقطه عطفی در تاریخ پربار نقد کتاب در ایران بوده است؛ چرا که این مجله ماهانه در طی سی.سالی که انتشار یافت، انتقاد کتاب را جدی گرفته و به آن سر و سامانی بخشیده بود.
مجلات دیگر نیز نظیر جهان.نو (حسین حجازی، 1325)، اندیشه و هنر (ناصر وثوقی، 1327)، درسهایی از مکتب اسلام (ناصر مکارم شیرازی، 1332)، وحید (سیف.الله وحیدنیا، 1342)، نگین (محمود عنایت، 1344)، رودکی و فرهنگ و زندگی (دهه چهل)، همچنین مجلات دانشگاهی وزینی چون مجله دانشکده الهیات دانشگاه مشهد (1347)، و تهران (1349) مقالاتی در نقد کتاب داشتند.
نقطه عطف دیگر انتشار مجله.ای مختص کتابشناسی (و تحقیقات ایرانی) و نقد کتاب به نام راهنمای کتاب بود (نشریه انجمن کتاب، صاحب امتیاز احسان یارشاطر، مدیر ایرج افشار، سال تأسیس 1337) که انتشارش بیست سالی ادامه داشت. این نشریه مبانی و معیارهای ارزیابی و انتقاد کتاب را استوارتر و سنجیده.تر ساخت. البته پیش از راهنمای کتاب نشریه کم.تیراژ ولی پرخواننده.ای به نام انتقاد کتاب منتشر می.شد (به صورت ضمیمه انتشارات کتابفروشی نیل، سال تأسیس 1334) که دوازده سالی نیز به تناوب انتشار یافت. سپس نشریه دیگری که باز هم خاص مباحث کتاب بود به نام بررسی کتاب (به اهتمام داریوش آشوری، از سوی انتشارات مروارید) از سال 1344 تا 1348 منتشر شد. کتاب امروز که با همت گروهی چون جهانگیر افکاری، کریم امامی، نجف دریابندی، دکتر حسن مرندی، ابوالحسن نجفی و سایر مشاوران و ویراستاران مؤسسه انتشارات فرانکلین، از سال 1350 تا 1353 (تقریباً هر شش ماهی یک شماره) منتشر شد، سطح بررسی مسائل کتاب را اعم از نقد و معرفی و انتشار فهرست کتابهای منتشر شده و مصاحبه.های سنجیده با مؤلفان و مترجمان برجسته، اعتلایی نمایان بخشید.
همزمان با افول این نشریه درخشان، نشریه کم.فروغی به نام نامه انجمن کتابداران به عرصه آمد. این نشریه از حدود سالهای 47 تا 53 تحت عنوان خبرنامه انجمن کتابداران بیرون می.آید و فقط به اخبار کتابداری و کتابخانه.ای می.پرداخت، ولی از سال 53 به مسائل کتاب و نقد کتاب نیز توجهی شایان کرد، به طوری که در فاصله سالهای 53 تا 58-59 یکی از پربارترین نشریات کتابشناسی و کتاب.گزاری بود.
در حال حاضر غالب نشریاتی که نام بردیم (شاید جز مجلات دانشگاهی) به محاق تعطیل افتاده.اند. جای شکرش باقیست که دو سه نشریه جدید در این زمینه منتشر می.گردد: یکی نشر دانش (نشریه مرکز نشر دانشگاهی، مدیر مسئول: دکتر نصرالله پورجوادی، سال تأسیس: 1359، فاصله انتشار: دو ماه یکبار) و دیگر نقد آگاه و کتاب آگاه که بعد از انقلاب، از سوی انتشارات آگاه، با فاصله.های نامرتب، منتشر می.گردد. و دیگر آینده (که تلفیقی است از راهنمای کتاب و آینده کهن) به همت آقای ایرج افشار.
پیشتر اشاره کردیم که تاریخ شصت-هفتاد ساله انتقاد کتاب در ایران پربار است. این صفت از روی تعارف نیست. در این مدت بسیاری از بزرگان علم و ادب و محققان برجسته درباره کتابهای مختلف نقدهای عالمانه و آموزنده نوشته.اند. پیشکسوت همه آنان علامه محمد قزوینی (متوفای 1328 شمسی) مؤسس طریقه جدید تحقیق تاریخی و ادبی در ایران است که یادداشتهای معروف (در ده جلد از انتشارات دانشگاه تهران) و حتی نامه.هایش (1) غالباً آکنده از بحث کتاب و انتقاد کتاب است.
نویسندگان و پژوهندگانی چون مجتبی مینوی، عباس اقبال، سعید نفیسی، سیدمحمد فرزان، عبدالحسین زرین.کوب، محمد پروین گنابادی، حبیب یغمایی، سیدمحمد علی جمال.زاده، محمدتقی دانش.پژوه، عباس زریاب خوئی، ایرج افشار، پرویز ناتل خانلری، احسان یارشاطر، فتح.الله مجتبایی، سیدجعفر محجوب، مصطفی مقربی، حسین محبوبی اردکانی، منوچهر ستوده، سیدحسین خدیوجم، محمدرضا شفیعی کدکنی، داریوش آشوری، نجف دریابندری، رضا داوری، مصطفی رحیمی، رضا براهنی، احمد احمدی بیرجندی، عبدالعلی دستغیب، مسعود رجب.نیا، ایرج وامقی، علی رواقی و علی اشرف صادقی هریک به تفاریق، و در دوره و نشریه.ای خاص در نقد کتاب قلم زده.اند. (2)
پس از این تاریخچه کوتاه، اینک اندکی نیز به تکنیک و مسائل دیگر نقد کتاب می.پردازیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 533]