تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن ابتدا به سلام مى كند و منافق منتظر سلام ديگران است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798636085




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ايهاالناس! حرام است، مبادا برويد!


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: جواد شيخ الاسلامي، ايرج قنبرپور، امير تيموري، حميد درويشي، سيدمحمد حسيني، محمدرضا وحيدزاده، ابوالقاسم حسينجاني، ميلاد عرفان.پور، علي.محمد مودب، حسين اردستاني، حيدر منصوري، سيدابوالفضل مبارز، سيد حسن مبارز، علي داوري، حسن صنوبري، حسين فروزنده، کاظم رستمي و حسين شهرستاني به شعرخواني پرداختند مراسم شعرخواني ويژه بحرين (بيداري اسلامي) با حضور شعراي آييني در سراي اهل قلم برگزار شد.

مراسم شعرخواني (بيداري اسلامي) ويژه انتفاضه سوم به همت سايت فارسي.زبانان در سراي اهل قلم بيست و چهارمين نمايشگاه کتاب تهران امروز برگزارشد.

در اين مراسم شاعراني مانند جواد شيخ الاسلامي، ايرج قنبرپور، امير تيموري، حميد درويشي، سيدمحمد حسيني، محمدرضا وحيدزاده، ابوالقاسم حسينجاني، ميلاد عرفان.پور، علي.محمد مودب، حسين اردستاني، حيدر منصوري، سيدابوالفضل مبارز، سيد حسن مبارز، علي داوري، حسن صنوبري، حسين فروزنده، کاظم رستمي و حسين شهرستاني به شعرخواني پرداختند که اشعار برخي از آنها در ذيل مطلب آمده است؛

جواد شيخ الاسلامي دراين مراسم مثنوي را قرائت کرد که در ذيل اين مطلب آمده است:

به دل سوخته.ي سوخته.اش خنديديد
به غزل.هاي برافروخته.اش خنديديد

اف به روتان! همه.ي باغچه را داس زديد
تا ابد گُر به دل حضرت عباس زديد

رو به سر ريز شدن کاسه.ي صبر دريا...
هان ببينيد کنون لشکر ببر دريا...

مثنوي آمده تا نعره.ي هوهو بزند
بيت در بيت فقط "أينَ تفِرّوا " بزند

بيت در بيت فقط "أينَ تَفِرّوا "؟...آري
واژه در واژه فقط پيچش ابرو؟... آري

خنجر واژه به آن.ها که بداني بزند
به فلاني و فلاني و فلاني بزند

باز اين طايفه با دشنه و تيغ آمده است
"سر بدزديد که هفتاد و دو تيغ آمده است "

اين جماعت پي عشق.اند و به دريا راهي...
همه بي.خانه عشق.اند و به دريا راهي...

دل ز کف داده به دريا، همه مجنون، همه مست...
" پيرهن چاک وغزل خوان و صراحي در دست "

تا غبار از کف پاتابه.ي شان برخيزد
کبر بيهوده.ي صد کوه به هم مي.ريزد

خون اين قوم اگر بند بيايد خوب است!
يد بيضا شده در بند بيايد خوب است!

واي اگر دست قضا حکم به اعجاز دهد
سنگ را بر کَنَد از خاک و به پرواز دهد...

واي اگر هق هق طوفاني دريا برسد
واي اگر وقت رجزخواني دريا برسد

واي اگر نعره.ي «من حيدري.ام» را بزنند
به شکافي که به آن خانه علم را بزنند...

شده با خون، شده با آه؛ که مي.گيريمش
مکه از ماست؛ به والله که مي.گيريمش

ايهاالناس! حرام است، مبادا برويد!
حج کجا؟ عمره کدام است؟مبادا برويد!

راه اين نيست که: "يک راست به حج بايد رفت "
گاه فرمان رسد: اي قافله! کج بايد رفت...

کعبه و سنگ بهانه است؛ خودش را درياب
مقصدت صاحب خانه است؛ خودش را درياب

جز پي فتح و ظفر، مکه مگر بايد رفت؟
غير از اين باشد از اين قافله در بايد رفت...

ايهاالناس! حرام است، مبادا برويد!
حج کجا؟ عمره کدام است؟مبادا برويد!

اف به روتان! همه.ي باغچه را داس زديد
تا ابد گُر به دل حضرت عباس زديد

تا بشر هست شما خوار ابرنکبت.ها
ننگ اسلام و نگونسار ابرنکبت.ها

از تمامي جهان مشت و لگدخواهي خورد
و به دستان يل فاطمه حد خواهي خورد

اين قلم آن قلمي نيست که سرريز شود
هرچه که تيغ خورد تيز شود تشز شود

اين قلم آن قلمي نيست که بي سر برود
از بلاسوزي اين معرکه ها دربرود

اين قلم آمده تا نعره هوهو بزند
بيت در بيت فقط اين تفروا بزند

سر بدزديد ندزديد رفيق آمدني است...
رقص شمشير و سپس چرخش تيغ آمدني است...

هر که با آل علي در پي شر مي.گردد
تيغ گم کرده و دنبال سپر مي.گردد...

سرنوشتت همه مغضوب دو صد ايل شدن
بنشيند به دلت حسرت قابيل شدن

بنشيند به دلت داغ مسلمان کشتن
داغ مالک کشي و بوذر و سلمان کشتن

هر که با آل علي در پي شر مي.گردد
تيغ گم کرده و دنبال سپر مي.گردد

ايرج قنبرپور در اين مراسم شعري در مظلوميت مردم بحرين قرائت کرد:

زير تيغ نفاق آل.سعود مي.شود عشق مثله در بحرين
مي.تراود دوباره در عالم عطر خورشيدي قيام حسين

فرصت همدلي و هم نفسي روز همبستگي ملت.هاست
نوبت اهتزاز آزادي خاک در دست راست قامت.هاست

شد جهان از ستم آزاد با پيام نجات بخش امام
با سلام بلند بيداران شد جهانگير عزت اسلام

يمن و مصر و اردن وليبي همه جا رد پاي بيداري است
باز امروز شسور عاشورا در دل پاک عاشقان جاري است

منشر مي.شود قيام حسين زير باران موشک و باروت
دارد امروز امت اسلام ريشه در خاک و شاخه ملکوت

همه از نسل آب و آيينه.ايم سني و شيعه همدل و همراه
بال در بال و شانه در شانه.ايم اهل يک آرمان و در يک راه

مي.رسد روزگار شيريني که همه زير يک علم باشيم
در ره اعتلاي آزادي عهد بستيم هم سفر باشيم

امير تيموري هم شعر خود را به آيات القرمزي تقديم کرد:

اي شاعر باد و طوفان اي دختر ابر و باران
مرجان درياي بحرين اي لؤلؤ بحر ايمان

تصنيف غراي نهضت اي آيه.ي سرخ غيرت
تصوير آزادي و خون نقاشي رنج دوران

دنبال ردّ و نشانت گشتند همسنگرانت
هر کوچه و هر خيابان در شهر ميدان به ميدا

نام تو از جنس نور است امسال سال ظهور است
همشيره.ي من صبور است، سوگند بر نام قرآن

در حال اغما و زندان، باشي نباشي مهم نيست
در جوشش و در خروش است خون تو ايوان به ايوان

مي.بينمت مي.درخشي در بين ميدان لؤلؤ
حبسيه.هاي تو آيات طوفان به پا کردهطوفان

حميد درويشي از شعراري جوان در شعر خود خطاب به مردم بحرين گفت:


براي لحظه.اي چشماتو ببند
همسفر شو با نسيم به شهر خون

شهر نه اينجا شبيه قفسه
با پرنده.هاي زخمي نيمه جون

بعضيا جون مي.کنند کنج قفس
نه براي اينکه ابو دون مي.خوان

واسه اينکه حرف آزادي زدن
جرمشون اينه که آسمون مي.خوان

اينجا مسجدا رو ويرون مي.کنن
همه پشت ميله.اند به جرم دين

ستون کاخشون استخون ماست
فرياد و سر مي.برند بيا ببين

نمي.دونم کيه پشت اون نقاب
که مي.ترسه از همه پرنده.ها

نمي.دونم چي بذارم اسمشو
وقتي وحشي.تره از درنده.ها

روي شيطون و سفيد کرده و باز
توي فکر حيله تازه تره

دست و پا مي.زنه واسه زندگي
وقتي روي موج خون شناوره

در شعر سيدمحمد حسيني نيز اينچنين مردم بحرين مورد تجليل قرار گرفته.اند:

هر چند با هزار مکافات زنده.اند
اما هنوز اهل مناجات زنده.اند

اعضاي پيکرند خلايق ولي چه سود
گاهي فقط شبيه به اموات زنده.اند

پيغمبري تمام بتان را شکست ليک
بتهاي بدتر از هبل و لات زنده.اند

آل خليفه.اند نشاني که در جهان
اصحاب آن سقيفه.ي بد ذات زنده.اند

با دشمنان بگو که اگر کشته هم شويم
بسيار مثل خواهرم ايات زنده.اند

آيات يک دليل که بعد از هزار سال
دلدادگان مادر سادات زنده.اند

محمدرضا وحيدزاده با آرزوي اينکه ديري نپايد تا مراسمي را به منايبت پيروزي مظلومان جهان بر پاشود اين شع را قرائت کرد:

افتاده است لرزه به ديوار کاخ.ها
ترسيده است چشم ستمکار کاخ.ها

شاعر! بخوان که فصل غزل.خواني.ات رسيد
ديگر بس است رونق بازار کاخ.ها

از واژه.هاي شعله.ورت سخت مي.رمند
دشداشه.هاي نفتي و بودار کاخ.ها

خلخال.هاي گمشدة صد زن غريب1
آويخته است از در و ديوار کاخ.ها

شاعر بخوان و بر صله.ات افتخار کن
پهلوي توست زخمي مسمار کاخ.ها

از آيه.هاي محکمي و ديدني شده است
صبح تلاوت تو و انکار کاخ.ها

وقتش رسيده چشم بدوزي به جاده.ها
گويي سواري از پس آوار کاخ.ها...

علي.محمد مودب نيز در شعر خود اينچنين گفت:

آيات نام کوچک توفان.ها
نامي که در کتاب خدا زنده است

نامي که تا هميشه نماز ما
در محضرش شکسته و شرمنده است

آيات شعر زلزله.ها را گفت
حرف سطوح گمشده در گل را

چون نخل طور شعله کشيد ايات
آوازهاي سوخته در دل را

با گردبادهاي مهيب و سرد
بي.ترس از نسيم، شکفتن خواند

در پيچش سياهي عالمگير
آن خطبه را چه محکم و روشن خواند

آيات نام کوچک مهتاب است
نام بلند هر چه که خورشيد است

سيلي خور کسوف نخواهد ماند
صبحي که صبح روشن اميد است

ميلاد عرفان.پور شاعر نيز با خواندن رباعي.هاي طوفاني خود حضار را به وجد آورد:

ترديد حرام است، خودت مي.گفتي!
تقدير به کام است خودت، مي.گفتي!

برخيز و قصيده.اي بخوان، خواهرجان!
هنگام قيام است، خودت مي.گفتي!
***
خورشيد دميده در دل شب... آيات
از سوره.ي ايثار، لبالب ...آيات

از هيچ مصيبتي نخواهي ترسيد
شاگرد کلاس درس زينب، آيات
***
او راز بليغي از عنايات خداست
در دفتر شعر او روايات خداست

با مژده فتح عاشقان آمده بود
اين مصحف زخم خورده آيات خداست
***
اي کاش که تا ازل، زمان برگردد
تا لاله به دامان جنان برگردد

از آتش عصيان زمين.، مي.ترسم
"آيات " خدا به آسمان برگردد
***
اي شاعر زخم.هاي ممتد ... آيات
وي از همه شاعران سرآمد... آيات

ايام عزاي فاطمه نزديک است
پهلوي تو هم شکسته شايد... آيات!






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 204]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن