واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: نگاهشكلگيري حبابها و نقش بانكهاي مركزي
نويسنده: جاستين لاهارتمترجمان: شهره وكيليان، پريسا آقاكثيريمقامات فدرال رزرو و دانشگاهياني كه به آنان مشاوره ميدهند، در حال تجديد نظر در اين عقيدهاند كه فدرال رزرو نميتواند و نبايد تلاشي در جهت تركاندن حبابهاي مالي انجام دهد.
همين هفته رييس فدرال رزرو، بن برنانكي بيان كرد: «دهه گذشته آشكارا نشان داده است كه تركيدن حبابها ميتواند پديده پرهزينه و فوقالعاده خطرناكي براي اقتصاد باشد و هيچ شكي نيست كه هنگامي كه ما با بحران مالي مواجه شويم همگي به بررسي مساله و آنچه در رابطه با آن ميتوان انجام داد، ميپردازيم.»
در اين دهه تركيدن حباب مسكن، كه با حباب اعتبارات ارزان همراه بود، صدمه اقتصادي بالايي را بهبار آورده است. اقتصاد آمريكا در برابر بحران بازارهاي اعتباري كه اخيرا شدت يافته است مردد است، بازارهاي مالي با مشكل مواجهاند و قيمت مسكن پايين ميآيد. حتي اگر تصميم دولتمردان براي به دست آوردن سهام بانكهاي عمده محقق شود، اين كه مجددا پول به راحتي جريان يابد هفتهها زمان ميبرد.
اقتصاددان ITG رابرت باربرا معتقد است كه «ركودي حداقل به بزرگي ركود سال 1982، محتمل است». ركودي كه در سال 1982 پايان يافت به مدت 16ماه به طول انجاميد، دو برابر طولانيتر از ركودهاي سال 1991 و سال 2001 بود و طي آن نرخ بيكاري از 2/7 درصد به 8/10درصد افزايش يافت.
درحالي كه زود است تا در نگرش فدرال رزرو تغييري بنيادي را اعلام كنيم، اما در ديدگاه سياستگذاران اقتصادي به وضوح تغييراتي ايجاد شده است. رويه ديرينه فدرال رزرو در زمينه حبابهاي مالي طوري بوده كه تشخيص آن مشكل بوده است. سياستگذاران ميگفتند حتي اگر هم بانك مركزي بتواند حبابي را تشخيص دهد، تلاش براي تركاندن آن نسبت به اينكه اجازه دهيم تا حباب مسير و دوره خود را طي كند و آثار و پيامدها را حل و فصل كنيم، براي اقتصاد ميتواند بسيار بدتر باشد.
اين ديدگاه اقتصاددانان كه بانك مركزي نبايد براي از بين بردن حبابهاي مالي مداخله كند، وقتي حاصل شد كه تلاش فدرال رزرو براي تركاندن حباب بازار سهام در اواخر دهه 1920 به سقوط بازار سهام در سال 1929 و بحران بزرگ انجاميد. اين ديدگاه، هنگامي كه بانك ژاپن در اواخر دهه 80 با تلاش جهت از بين بردن حباب بازار سهام اواخر دهه 1980 اين دهه را به سمت ركود تورميهدايت كرد، تقويت شد.
آلن گرين اسپن رييس پيشين فدرال رزرو در سال 2002 بيان كرده بود: «به نظر ميرسد درجه انقباض پولي مورد نيازبه منظور كنترل يا تعديل يك حباب عظيم، به حدي بزرگ باشد كه صدمه غيرقابل قبولي را به اقتصاد وارد كند.»
نظر فدرال رزرو در ارتباط با حبابها به ايجاد به اصطلاح سرمايهگذاران «اثر گريناسپن» منجر شد كه اشاره دارد به رواج اين باور ميان سرمايهگذاران كه فدرال رزرو به آنها اين اجازه را ميدهد تا بيشازحد ريسك كنند و در صورتيكه در اين شرطبنديها شكست بخورند به كمكشان ميشتابد. ممكن است تشويق فعالان بازار براي پذيرفتن ريسك بالاتري از آنچه كه بدون اين سياستها ميپذيرفتند توام با موضع لسهفري كه فدرال رزرو در ارتباط با حبابها اختيار كرده بود، باعث هجوم به اعتبارات و بنابراين بالارفتن قيمت مسكن در نيمه اول اين دهه شده باشد.
جرمياستين اقتصاددان دانشگاه هاروارد بر اين عقيده است كه بخشي از مشكل آن بود كه فدرال تجربيات حباب دات كام را براي مسكن و اعتبار به كاربست. هنگاميكه قيمتهاي سهام اينترنتي در سال 2000 سقوط كرد ورشكستگيها انگشتشمار بود ، چون كه نسبت بدهي به سرمايه، محدود شده بود. اين در حالي است كه بازار مسكن خيلي بيشتر به اعتبار و بنابراين به نسبت بدهي به سرمايه وابسته است. چنانچه وامهاي رهني مسكن گسترش يابد و سرمايهگذاران، پولها را درگير اوراق بهادار پيچيده مبتني بر آن وامها كنند امور به طرز خطرناكي غيرقابل كنترل ميشود.
تشخيص حبابها پيچيده است. از قرار معلوم عدم افزايش قيمتها كه به نظر نامعقول ميآمد، موجه از آب درآمدهاند. سياستگذاران بايد قضاوتهايشان سازگار با بازار باشد، چراكه تلاش به منظور سركوب قيمتها ممكن است ايفاي نقش بازارها در اطلاعرساني و تخصيص سرمايه را مختل كند.
در سالهاي اخير، اقتصاددانان در تشخيص حبابها در مراحل اوليه تشكيلشان پيشرفت كرده اند. ژوزه شينگمن و وي زيونگ از دانشگاه پرينستون نشان دادهاند كه چگونه حبابها -چه در مورد دادوستد روزانه سهام دات كام يا در مورد وضعيت مسكن- منجر به مبادله بيش از حد ميشوند و اين زنگ خطر ميتواند بسيار مفيد باشد. محققان بانك بازپرداختهاي بينالمللي، رشد بيش از حد اعتبارات را نشاني از بروز يك حباب در نظر ميگيرند.
هنگاميكه مقامات حبابي را شناسايي ميكنند، قدم بعدي پيدا كردن روش حل و فصل آن است. به نظر ميرسد كه مقامات رسميفدرال رزرو با ايده افزايش نرخهاي بهره به منظور ايجاد سوراخ در حباب موافق نيستند، چراكه نرخهاي بهره قلمرو وسيعي از فعاليتهاي اقتصادي را تحت تاثير قرار ميدهند، درحالي كه حباب ممكن است كه تنها به يك ناحيه محدود شده باشد.
گري استرن رييس بانك فدرال رزرو مينياپوليس معتقد است كه «سياست پولي، يعني آنچه ما در فدرال رزرو مسوولش هستيم، ابزاري كند است كه اثرات اقتصادي گستردهاي ايجاد ميكند. ما نبايد تظاهر كنيم اقداماتي كه صورت ميپذيرد تا جلوي افزايش قيمت داراييها را بگيرد و از قرار معلوم در كوتاه مدت تا اندازهاي رشد اقتصادي و اشتغال را كاهش ميدهد، اهميت بيشتري از اصول پايه اقتصادي دارد.»
مقامات رسميفدرال رزرو به قانونمندسازي بنگاههاي مالي و تمركز بيشتر روي اينكه چگونه اين بنگاهها در ريسك در سيستم مالي سهيم هستند، تمايل دارند. اين رويكرد ميتواند اشكالاتي هم داشته باشد.
بنا به گفته هون سان شين اقتصاددان پرينستون: «فعالان وال استريت بسيار هوشمند هستند و انگيزههاي آنها بسيار گسترده است، طوري كه آنها در يافتن راهي براي فرار از قوانيني كه شما وضع كرده ايد موفق خواهند شد. حركت در خلاف جهت باد از طريق بالا بردن نرخهاي بهره در شرايط وجود آنچه شبيه رونق اعتبارات به نظر ميآيد، دست كم يك راه فرونشاندن زيادهرويهاي احتمالي است.»
يکشنبه 19 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 175]