واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: در ميان کتابهاي مقدس اديان مختلف اگر چند کتاب باشند که در آنها اخلاق ديني به بهترين نحو بيان شده، بي ترديد يکي از آنها نهج البلاغه است. گويي در اين اثر با منبعي روبرو هستيم که ارزشهاي مشترک بشري را فراروي ما قرار مي دهد.
اخلاق ديني مفهومي است که براي يافتن مصاديق آن بايد همه اديان و مذاهب موجود در جهان را به بررسي نشست. به نظر پاره اي از پژوهشگران تنوع اديان در جهان به اندازه اي زياد هستند و تلقي ها از اخلاق چنان و چندان متکثرند که هر گونه رويکردي واحد نسبت به اخلاق با مشکلات و موانع زيادي روبرو مي شود. به همين جهت آنان تصريح و تأکيد مي کنند که مي توان از اخلاق اديان سخن گفت اما پررنگ کردن اخلاق ديني که تنوع اديان را کمرنگ مي کند از جهت نظري و فلسفي موجه نيست.
در مقابل اين گروه، عده اي ديگر از متفکران و پژوهشگران عرصه اخلاق معتقدند که در اديان مختلف با وجود اختلاف نظرهاي بسيار مي توان بر نکاتي اخلاقي دست گذاشت که اين نکات در همه اديان مشترکند و تفاوتهاي ظاهري ميان مذاهب و اديان نبايد ما را بدين مقام برساند که اديان در حوزه اخلاق از جهت ماهوي متفاوتند. اين گروه براي موجه کردن مدعاي خود بر اين آموزه مشترک ميان اديان دست مي گذارند که آنچه را براي خود نمي خواهي براي ديگران هم مخواه. به نظر اين گروه اين آموزه که به قاعده زرين و طلايي معروف است مي تواند مبنايي مشترک براي آموزه هاي اخلاقي همه اديان و مکاتب مذهبي موجود در جهان باشد. به نظر ما هم اين آموزه اخلاقي مي تواند چنين نقشي را براي اديان ايفا کند.
تأملي ژرف در بنيادهاي اخلاقي اديان مختلف نشان مي دهد که همه اديان به نوعي در هنگام سخن گفتن از آموزه هاي اخلاقي بدين اصل و قاعده اخلاقي معروف نظر دارند. جالب آنکه بسياري از فيلسوفان معتقدند نه تنها قاعده زرين اساس اخلاق ديني را شامل مي شود که اين قاعده بنيان هر گونه اخلاق- چه ديني و چه سکولار- است. با اين همه پژوهشگراني هم بر اين نکته دست گذاشته اند که اخلاق غيرديني با توسل و مدد جستن از اخلاق ديني بوده که بدين اصل رسيده است و تاريخ معنوي جهان تأثير خود را بر همه وجوه زندگي بشر و از جمله آن اخلاق سکولار و غيرديني گذاشته است. بدين جهت نبايد خاستگاههاي ديني اصل و قاعده طلايي «آنچه براي خود نمي خواهي براي ديگران هم مخواه» را ناديده بگيريم. در اين کتاب مهم از زبان فرد دوم دين اسلام (حضرت علي(ع)) با منش ها و ارزشهايي اخلاقي مواجه مي شويم که انسان ساز و دوران سازند. با اين همه اهميت اين کتاب براي نشان دادن امهات اخلاق اسلامي چيزي فراتر از ديگر آثاري است که در اديان مختلف در باب اخلاق معنويت گفته شده اند.
در اين اثر ما با کتابي ناب روبرو هستيم که ضمن اتخاذ زباني بغايت فاخر جنبه هاي بسياري از اخلاق معنوي و ديني را عرضه مي کند. همين نکته سر توجه بسياري از بزرگان در طول تاريخ بشري بدين کتاب است. بي ترديد در جهان اسلام پس از قرآن کريم کتابي وجود ندارد که تا بدين اندازه ذهن و زبان افراد متفاوت را به خود جلب کرده باشد و همانظور که ذکر آن رفت اين امر نشان دهنده آن است که ما در اين کتاب آيينه تمام نمايي از اخلاق فردي و جمعي را مشاهده مي کنيم. در اين کتاب نه تنها با تقوا و حکمت روبرو هستيم که به نظر امام علي(ع) اساس تفکر و ايمان ديني را شامل مي شود که توجه بسيار امام را نسبت به عدالت در مي يابيم.
پربيراه نيست اگر بگوييم همه فضايل در اين کتاب از طريق عدالت است که گردهم مي آيند و با اين مفهوم ما مي توانيم همه فضايل ديگر را فهم و درک نماييم. در اين ميان عدالت در همه وجوهش در اين اثر مورد توجه قرار مي گيرد. هم از عدالت فردي که توازن و تعادل قواي نفس است سخن مي رود و همه عدالت به مثابه تقسيم قدرت سياسي مدنظر است و هم عدالت به عنوان تقسيم ثروت بسي مورد توجه قرار مي گيرد. حتي به تعبير تعدادي از پژوهشگران حضرت علي(ع) در اين اثر از عدالت به مثابه توزيع معرفت نيز سخن گفته است. گفته اند و چه نيکو گفته اند که کليد شخصيت حضرت علي(ع) شجاعت ايشان است. يعني شجاعت خصيصه اي از ايشان است که با آن کل زندگي شان قابل توجيه است، اما به طور حتم اگر ما از نقش مهم عدالت در زندگي فکري و معنوي آن حضرت غفلت کنيم بخش مهمي از حقيقت را در باب اين انسان تاريخ ساز بدرستي بيان نکرده ايم. به نظر ما حتي عدالت بيش و پيش از شجاعت مي تواند سرشت معنوي امام علي(ع) را نشان دهد چرا که حتي شجاعت را مي توان بخشي از عدالت ايشان به حساب آورد.
اگر عدالت را مهمترين آموزه نهج البلاغه بدانيم در مي يابيم که تا چه اندازه اين کتاب مي تواند آموزه مشترک ميان همه اديان را که همان اصل و قاعده زرين باشد نشان دهد. به نظر نظريه پردازان عدالت، حتي قاعده زرين نيز يک بنياد مشترک دارد و آن بنياد اصل عدالت است. عدالت البته با برابري متفاوت است و تقسيم منصفانه قدرت، ثروت و معرفت معنا مي دهد و اين همان چيزي است که در نهج البلاغه و در سخنان گهربار خالق آن بسي مورد توجه قرار مي گيرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 435]