تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):همانا نفرت انگیزترین مخلوق خدا بنده ای است که مردم از شرّ زبان او پرهیز می کنند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798414540




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

يك، 2، 3، زنگ تفريح


واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: يك، 2، 3، زنگ تفريح
تقي زاده

بخش بسيار پرباري از ادبيات كشور آباد و هميشه ايران ما به ادبيات غنايي اختصاص دارد.

اين مبحث در عين اين كه ممكن است بسيار چندش آور به نظر بيايد، به دلايلي كه من نمي دونم چي است، طرفدار زياد دارد.

طبق كتاب ادبيات فارسي (3) (شاخه نظري) چاپ هفتم سال 84 موضوع ادبيات غنايي بيان حالات و احساسات مربوط به وصال و فراق است.

خب از اون جا كه من جوان مي باشم و اصولا در همه زمينه ها مدعي هستم (از باقالي پاك كردن گرفته تا كاني شناسي سطح اورانوس) من همين الان به دلايل اجتماعي (كه بعدا عرض مي كنم) دلم مي خواهد ثابت كنم كه من هيچ چيزي از ويس و شيرين و ليلي كم ندارم (تازه من ديپلم دارم كه اونا نداشتن) ولي مي خواهم يك ادبيات غنايي توپ در وصف فراق (و به اميد وصال) يار بنويسم تا با گنده هاي غنايي كل ريخته باشم وتن فخر الدين اسعد گرگاني را توي قبر بلرزونم تا خوشش نياد.

يكي بود يكي نبود، يك روز من آخرين امتحان نهايي ام را در نهايت تنهايي داشتم مي دادم، (امتحان شيمي) بود كه داشتم با توانمندي مجذوب كننده اي به پيش مي بردم، من همين جور به پيش مي بردم تا امتحان تمام شد و اينا.

(هر قصه اي در يك قسمتش پيچش غافلگير كننده اي دارد، مال اين داستان هم اينا ها) در حوزه اي كه من تويش بودم،بعد از امتحان، از يك دري بايد بري بيرون و بعد از در اصلي مدرسه دوباره بري تو، خب؟ حالا من اومدم از حوزه بيرون، نگو يك چند نفر عين مافيا پشت در قايم شده،بودند تا من را با تبليغات مدرسه و كلاس تست هاي خودشان غافل گير كنند، من از در اومدم بيرون، يك دفعه برگه بود كه عين تير مسلسل به طرف من پرتاب شد من هم با جامدادي و ماشين حسابم اون همه برگه را گرفتم دستم و، اومدم توي مدرسه دوباره و رفتم سمت كيفم كه روي نيمكت توي حياط بود. (همين الان شما 3 داستان را شنيديد و عمرا نفهميديد كه يار من كي) بود بالاخره.....من به شما مي گم حالا، ولي اول بايد براتون فلسفه بگم!....ببينيد دوستان، آدم به ديگران براي چي علاقه مند مي شه؟

دلايل مختلف: بعضي وقت ها علاقه ات به آن ها غريزي و ذاتي است.

مثل پدر و مادر، بعضي وقت ها چون مي خندوننت، مثل دوست هايت (!) بعضي وقت هاچون كمكت مي كنند مثل همه آن هايي كه خودشان را وقف كمك به مردم كرده اند! بعضي وقت ها اون قدر يه چيزي را مي بيني كه اگه نبيني اش ناراحت مي شوي، مثل اين جوجه گنجشك هايي كه توي درز ديوار اتاق من لانه داشتند و الان نيستند و من ناراحتم!

خب، حالا اين يار من هم غريزي دوستش داشتم، هم كمكم مي كرد هم اون قدر هميشه بود كه وقتي الان نيست من ناراحتم و هم اين كه من احساس مي كنم بهش خيانت كرده ام.....! اين يار عزيز من كسي نبود جز جامدادي و ماشين حساب عزيزم!الان شما مي گيد اين كه شد دوتا يار(!) من مي گم نه.اگه شما به كل اين بگيد لوازم التحرير، مي شه يكي، OK؟ حالا بريم سر قضيه (فراق و اينا) ! (من همين الان ركورد پرانتز اينارو شكوندم!!)خلاصه رفتم سمت كيفم، چون دستم خيلي پر بود، جامدادي و ماشين حسابم را گذاشتم روي نيمكت تا اون همه برگه رو بگذارم توي كيفم (ببينيد خيانت كه شاخ و دم نداردو آدم خائن كه 5 دست و 3 تا چشم ندارد....همين الان اين حركت من خيانت بود، چون من، گذاشتن برگه ها را در كيفم به گذاشتن لوازم التحرير ترجيح دادم....لوازم التحريري كه بيش از يك سال يار و ياور من بودند...) آه وقتي برگه ها را گذاشتم، دوستانم آمدند صدايم كردند.من هم حواسم پرت شد، كيفم را بستم و رفتم پيش دوستانم و لوازم التحرير نگون بخت تنها ي تنها ماندند روي نيمكت (همين حالا و در همين لحظه من ثابت كردم كه حافظه كوتاه مدت مثل ماهي قرمز 3 ثانيه اي است....اونا رو گذاشتم و اومدم واسه خودم....ه ه...!)من با همان حال رفتم خونه تا شب واسه خودم شاد بودم و خندان!

فردايش ساعت 5 بعد از ظهر حوصله ام سر رفت، اومدم كامپيوتر بازي كنم به خودم گفتم يه كم فرهنگي باشم و بروم يك چيزي بنويسم به درد آيندگان بخوره!

حالا اصلا موضوعي براي نوشتن نداشتم، اومدم خودكار بردارم ديدم جامدادي ام نيست، از كيفم گرفته تاسبد سيب زميني هاي آشپزخانه را هم گشتم و وقتي ديدم علاوه بر جامدادي ماشين حسابم هم نيست، لاجرم فهميدم توي حوزه امتحان آن ها را جا گذاشته ام.

شعر:

من از فراق يار مي خوانم و دلم تنگ است

من اين قدر بايد بگم دلم تنگ است

تا اين شود يك رباعي از دلم تنگ است

من آشفته حال از ناراحتي ابتدا جامه دريدم (ببينيد من نمي دونم، اما اين تريپ توي خسرو و شيرين زياد پيدا مي شه)

بعدش پا شدم رفتم 118 را گرفتم تا با يكي درد دل كنم! از 118 اي (شما بخوانيد صد و هجده اي) شماره حوزه رو گرفتم، بعد نگو تازگي ها تلفن را يك صداي خانم ضبط شده مي خواند و در طولي كه شماره مي خواند من داشتم بهش مي خنديدم واسه همين وقتي قطع كردم ديدم شماره 12-13 رقمي است!

منم ورداشتم هم قافيه با اون شماره،6 تا شماره مختلف نوشتم، دونه دونه زنگ زدم خونه مردم، مزاحم شدم تا اين كه بالاخره شماره ششم درست بود! و من الان قصه قلب شكسته ام را باز گفتم همي، خانومه هم گفت فردا اول وقت بيا هستيم.حالا فرداي فرداست و الان امروز است و من در فراق هستم (كه خيلي هم حوصله را سر مي برد) حالا اگه از ديد مثبت به قضيه نگاه كنيم مي شه اين جوري: شايد لوازم التحرير بايد گم مي شد تا من موضوع براي نوشتن پيدا كنم و اين را بنويسم، شايد همه مفروق ها (در فراق ها) از اين نوشته خوششون اومدو اين كلي فروش كرد و من پولدار شدم.

يا شايد يكي از دشمنانم در خودكارم بمب، كار گذاشته تا من وقتي مي نويسم بمبش بتركد و من برم روي هوا و نويسنده مشهوري نشوم و همه اين ها براي نجات جان من بود از طرف فرشته هاي نجات دهنده يا شايد بعضي وقت ها فراق خوبه تا آدم قدر ماديات (چيز هاي عادي زندگي) رو بفهمه، بله، خوب همه اين ها مي شه بشه .....شايد هم همه اين ها مثل بستن بند هاي كفش، يك اتفاق عادي ديگر باشد.

شايد هم بگين اين نويسنده جوگير شده و به خاطر يك جامدادي اين همه از صفحات را تيره و تار كرده ....كه خب البته خيلي منطقي به نظر نمي آيد....نه اصلا اين طور نيست....

شما جامدادي مي بينيد و من جاي مداد

خودكار مي بينيد و من يار امتحان

ماشين حساب مي بينيد و من نابغه مستطيل

همين الان قيافه ها رو نمي بينيد ولي من مي بينم

بعد هم اين كه من الان مجبور شدم اين مطلب رو با خودكاري بنويسم كه سابقا در آشپزخانه خدمت مي كرد و اين قدر ناشي است كه من واقعا دستم درد گرفته چون لوله خودكارش 50 ضلعي است و بوي نفت گنديده مي دهد...نه.....آهان هيچي بوي برگه هاست! الان هم احتمالا جامدادي ام دارد به ماشين حسابم از بي وفايي من مي گويد و اين كه چطور به من خدمت كرده و من عين هويج جايش گذاشته ام و ماشين حسابم فكر مي كند كه من فقط براي به دست آمدن يك مداد فيزيك و شيمي ازش سوء استفاده كرده و تركش كردم (من نمي دونم 4 تا خودكار و باتري رو هم چقدر مخ دارند كه اين قدر فكر مي كنند!)

حالا چون من هم خودم از بقيه اين داستان خبر ندارم، تا همين جا داستان را به صورت نمادي تمام مي كنم تا خودتان كمي خلاقيت به خرج داده، بقيه اش را حدس بزنيد و اميد آن مي رود كه خدايان خودكار و ماشين حساب در يافتن يار به من كمك كنند، آمين

خب دوستان اين هم از ادبيات غنايي توپ! كه فرزندان شما در 400 سال آينده در كتاب ادبيات دبيرستاني شان آن را خواهند خواند (البته به جاي نصيحت هاي دو بيت سعدي نمي دانم چرا تازگي ها يا اصلا چيزي براي نوشتن گيرم نمي آيد يا اين كه آن قدر طولاني مي شه كه احساس پر حرفي به من دست داده شايد به خاطر اينه كه زيادي صادق هدايت مي خونم. هه!

من الان قلبم اين جوري مي زنه: جام- دادي.....جام- دادي....هه هه هه ...بعد مي گن ليلي عاشق بود..... جون خودش
 شنبه 6 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن