تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هرچیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802548802




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

30 فيلم ايراني كه درباره سينماي ايران ساخته شدند


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: 30 فيلم ايراني كه درباره سينماي ايران ساخته شدند خبرگزاري فارس: بيش از 30 فيلم ايراني در سال‌هاي پس از انقلاب به‌كارگرداني سينماگراني چون كيانوش عياري، داريوش مهرجويي، ابراهيم حاتمي‌كيا، سيدضياالدين دري، تهمينه ميلاني، حسن هدايت و... درباره مسائل مختلف سينماي ايران ساخته شده‌اند. به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، در روز ملي سينما، مروري بر فيلم‌هايي كه در 30 سال اخير درباره سينماي ايران ساخته شده، خالي از لطف نيست. به فهرست 30‌تايي زير البته مي‌توان فيلم‌هاي ديگري مثل ناصر‌الدين شاه آكتور سينما ، هنرپيشه، سلام سينما، نون و گلدون كه درباره سينماي ايران ساخته شده‌اند و نيز فيلم‌هايي چون مرسدس، رازمينا، دعوت، گل يخ، بلندي‌هاي صفر و ... كه نيم‌نگاهي به سينما داشته‌اند را نيز جاي داد. اين 30 فيلم به ترتيب سال ساخت، عبارتند از: 1- شبح كژدم (كيانوش عياري - 1366): محمود كه علاقمند به فيلمسازي است فيلمنامه‌اي به نام شبح كژدم نوشته است. او به دنبال تهيه كننده به هر دري مي‌زند و عاقبت تصميم مي‌گيرد كه با همكاري دوستش حسن اكشن كار كه سياهي‌لشگر فيلمفارسي است، فيلمنامه را در زندگي واقعي بازي كنند. محمود همراه نامزدش پس از دستبرد به يك جواهر فروش مي‌گريزد. نامزدش او را شماتت مي‌كند. محمود در ادامه اجراي موضوع فيلمنامه به حسن نارو مي‌زند و جواهرات را در يكي از ايستگاه‌هاي تله‌كابين پنهان مي‌كند. برادر محمود كه به جريان سرقت مشكوك شده با همكاري حسن به تعقيب محمود مي‌پردازد. طبق فيلمنامه محمود قرار است در تله‌كابين خودكشي كند. اما حسن و برادر محمود او را گرفتار مي‌كنند. حسن كه مي‌خواهد به آن دو نارو بزند در ميان برف‌ها مي‌ميرد. محمود با مشاهده مرگ حسن به خود مي‌آيد. 2- گراند سينما (حسن هدايت - 1369): داستان فيلم درباره ورود و توسعه سينما و سينماداري در ايران است و وصف مشاجره‌هاي موسيو روسي خان و موسيو آقايوف كه جيره بگير سفارت‌خانه‌هاي روسيه تزاري و بريتانياي كبير هستند. فردي به نام قراچه داغي كه از مجاهدان مشروطه است، جواني به نام معلا را نصيحت مي‌كند كه خود را در راه توسعه سينما مانند عوامل اجنبي گرفتار نكند. بعد از هجوم مجاهدان به تهران و تسخير شهر آقايوف و روسي‌خان بساط خود را بر مي‌چينند. به توصيه قراچه‌داغي اداره سينما به دست معلا مي‌افتد و... 3- دو فيلم با يك بليت (داريوش فرهنگ - 1369): يك كارگردان بعد از سال‌ها از آمريكا برگشته تا نخستين فيلم خود را بسازد. هنرپيشه اول مرد فيلم بر اثر سانحه‌اي نمي‌تواند به كارش ادامه دهد. فيلم بايد به موقع به جشنواره برسد و كارگردان بعد از جستجوي بسيار، فروشنده دوره گردي را پيدا مي‌كند كه شباهت زيادي به هنرپيشه فيلم دارد. كارگردان تصميم مي‌گيرد از وجود فروشنده دوره گرد در فيلم استفاده كند. از سوي ديگر هنرپيشه اول زن درگير مسائل خانوادگي است و قصد سفر به آمريكا را دارد. كارگردان، هنرپيشه بدل و هنرپيشه زن هركدام با تجربه تازه‌اي روبرو مي‌شوند... «دو فيلم با يك بليت» فيلمي است درباره سينما و آدم‌هايش... 4- شرم (كيومرث پوراحمد- 1370): مجيد يك فيلم هشت ميلي متري مي‌سازد كه صحنه‌هايي از آن تاريك است. مجيد براي تكرار آن صحنه‌ها به نگاتيو با حساسيت زياد و در نتيجه مقداري پول نياز دارد. او با كارگري پولي مهيا مي‌كند، اما قبل از خريد نگاتيو يكي از آشنايان او به نام آقاي كيوان كاري به او مي‌سپارد، كه مجيد در رو دربايستي پولش را از دست مي‌دهد. مجيد براي باز پس گرفتن پولش از آقاي كيوان با شرم و حيا به هر دري مي‌زند، اما بازي ذهني او راه به جايي نمي‌برد. پايان اين بازي قرينه اول آن است: صحنه از فيلم‌برداري فيلم «شرم» به كارگرداني كيومرث پوراحمد. 5- دلاوران كوچه دلگشا (حسن هدايت- 1371): فيلمساز سالخورده‌اي، پس از دريافت جايزه جشنواره، زماني كه در خانه اش به آلبوم قديمي فيلم‌هاي جفتي نگاه مي‌كند، دوران كودكي را به ياد مي‌آورد:جمال كودك خردسال بي‌مادري است كه عاشق سينما است، در حالي كه پدرش سركار سارنگ سانسورچي اداره نظميه است و شب‌هاي جمعه با گرفتن مبلغي، به سينماي شهر مي‌رود و فيلم ها را بازبيني مي‌كند. صاعقه، جوان پرشوري كه شيداي سينما است، خواهر جمال را دوست دارد اما سركار او را قابل دخترش نمي‌خواند و منتظر بازگشت پسر رئيس نظميه از سفر تركيه است. در عين حال خود سركار سارنگ كه زنش را سال ها پيش از دست داده، به گلدونه خانم مادر صاعقه ارادت دارد و هر روز به بهانه اي به كافه‌اي كه او اداره مي‌كند، مي‌رود و... 6- خاكستر سبز (ابراهيم حاتمي‌كيا- 1372): هادي به منظور انجام تحقيقات خود جهت فيلمسازي روانه كرواسي مي‌شود. عزيز دوست هادي در جريان مسافرت او به كرواسي با در اختيار قرار دادن يك نوار كاست، يك قطعه عكس، و يك نيمه پلاك از وي براي يافتن دختري بنام فاطمه كمك مي گيرد هادي بوسيله آشنايي با زني بنام حنيفه كه آشنا به زبان فارسي است به جستجوي فاطمه مي‌پردازند. در اين ميان هادي پي به رابطه قبلي عزيز و فاطمه برده و متوجه مي شود كه آنها قصد ازدواج داشته اند كه اين مطلب توسط اصغر دوست مشترك ميان عزيز و هادي پنهان مي‌شود. پليس كرواسي هادي را بعلت نداشتن ويزاي آن كشور از كرواسي بيرون كرده و هادي و حنيفه در جستجوي فاطمه به بوسني و جبهه جنگ منتقل مي‌شوند. هادي در جريان درگيري نيروهاي بوسنيايي صرب مجروح شده و به عقب منتقل مي‌شود. فاطمه نيمه پلاك را بدون يافتن هيچ اطلاعاتي از آن پيدا نمي‌كند. 7- زمين آسماني (محمدعلي نجفي- 1373): يك فيلمساز قصد دارد فيلمي درباره ساخته شدن كعبه توسط حضرت ابراهيم بسازد. او براي ايفاي نقش هاجر به دنبال يك بازيگر غيرحرفه‌اي است. در بين نامزدهاي اين نقش، دختري به نام ليلا انتخاب مي‌شود. فيلمنامه را براي مطالعه به ليلا مي‌دهند. در همين زمان دختر جواني به نام نرگس كه از بستگان ليلا است، به بيماري سختي مبتلا مي‌شود. ليلا از يك طرف گرفتار معالجه نرگس است و از طرف ديگر با ماجراي فيلمنامه در گير مي‌شود... 8- زير درختان زيتون (عباس كيارستمي- 1373): كارگر جواني كه در روستايي در اطراف رودبار زندگي مي كند به دختري علاقه داشته و از او خواستگاري كرده است. خانواده دختر به اين دليل كه كارگر جوان، خانه و كاشانه اي از خود ندارد و خود دختر به اين علت كه جوان سواد ندارد با اين ازدواج مخالفت كرده اند. كارگر جوان، كه سال ها به كار ساختن خانه براي روستائيان مشغول بوده دل شكسته كارش را رها كرده است. با وقوع زلزله رودبار كليه خانه‌ها ويران مي‌شود و والدين دختر در اين حادثه زير آوار مي‌مانند. اين بار استدلال جوان براي دختر اين است كه با وقوع زلزله بسياري از مردم چون او، خانه و كاشانه‌اي ندارند. اما دختر كماكان از ازدواج با او طفره مي‌رود، تا اين كه يك گروه فيلمبرداري به روستا مي‌آيد تا از وقوع زلزله فيلم بگيرد. دختر و پسر جوان به عنوان بازيگران غيرحرفه‌اي فيلم انتخاب مي‌شوند و كارگردان كه شاهد كوشش‌هاي جوان كارگر براي جلب رضايت دختر است به تصوير كردن ماجراي آن دو علاقه‌مند مي‌شود. 9- آرزوي بزرگ (خسرو شجاعي - 1373): نويسنده‌اي با نام «بهروز بهروزان» پس از مدتي تلاش موفق مي‌شود فيلمنامه‌اي را كه نوشته است، به تصويب برساند. حالا گمان مي‌كند درهاي موفقيت به رويش باز شده و به همه آرزوهايش خواهد رسيد. و همسرش «رويا» را به اين اميد كه به‌زودي زندگي آن‌ها تغيير خواهد كرد، شادمان مي‌سازد. او به دفاتر مختلف و تهيه كنندگان متنوعي مراجعه مي‌كند، اما هر كدام از آن‌ها مي‌خواهند عقايد و سليقه‌هاي خود را وارد فيلمنامه‌ كنند كه او موافق نيست و اين مشكلاتي را براي او پيش مي‌آورد، اما نهايتاً پس از ماجراهاي بسيار، برد با او است و سرانجام زندگي او و همسرش شكل مي‌گيرد... 10- يك داستان واقعي (ابوالفضل جليلي- 1373): ابوالفضل جليلي در جستجوي پسربچه‌اي براي بازي در فيلم جديدش پسر ساعت بيش از سه ماه جستجو مي كند اما چهره مطلوب خود، يك نوجوان سيزده ساله با نام احمد كه كارگر نانوايي است، مي يابد. وقتي مهدي اسدي (دستيار جليلي) به سراغ او مي رود، او را از كارگاه اخراج كرده‌اند. جليلي در جستجوي او، به محل اقامتش مي رود و نظرش را براي بازي در فيلم جلب مي‌كند، اما بعداً مي‌فهمد كه احمد دچار مشكل و بيماري است. از اين پس، جليلي كارش را رها كرده و در پي درمان مشكل او برمي‌آيد... 11- عروس كاغذي (حجت‌الله سيفي-1374): الفت، روزنامه‌نگاري كه اصرار دارد دردهاي جامعه را منعكس كند، پاورقي تازه‌اش را به نام «عروس كاغذي» به دوستش برهان مي‌دهد تا براساس آن فيلمي بسازد. برهان، خاطره ـ همسر الفت ـ را براي نقش اصلي درنظر مي‌گيرد و فيلم ساخته مي‌شود. به تدريج خاطره با بازي در فيلم‌هاي ديگر، شغلش در آموزش و پرورش را رها مي‌كند و نسبت به الفت و فرزند خردسالش بي‌اعتنا مي‌شود. الفت با ديدن خاطره در كنار برهان، دچار سؤتفاهم مي‌شود و برهان را به محل بازي‌هاي كودكانه‌شان مي‌كشاند و كتك مي‌زند. خاطره با ديدن عكسي متعلق به دوران كارش در مدرسه و نيز خواندن نامه يكي از دانش آموزان سابقش كه زماني خاطره براي حل درگيري‌هاي پدر و مادرش تلاش كرده بود، به خود مي‌آيد. او پس از رد پيشنهادهاي بازيگري، با الفت در دفتر كارش تماس مي گيرد و قراري در خيابان مي‌گذارد. الفت با دختر خردسالش به سوي محل قرار حركت مي‌كند، اما در حالي كه خاطره منتظر است، بين راه اتومبيل الفت در اتوبان تصادف مي‌كند. 12- ابر و آفتاب (محمودكلاري - 1375): در نماي آخر فيلمي كه در يكي از روستاهاي شمال كشور فيلمبرداري مي‌شود، قرار است مرگ پيرمردي كه شخصيت اول فيلم است، همراه با پايين آمدن يك فرشته از بالاي درخت فيلمبرداري شود. برخلاف ديگر فصل‌هاي فيلم كه در هوايي ابري فيلمبرداري شده‌اند، اين صحنه بايد در هوايي آفتابي گرفته شود. گروه آماده فيلمبرداري است، اما آسمان تا چند روز صاف نمي شود. در حالي كه همه افراد گروه منتظر كنار رفتن ابرها هستند تا آخرين صحنه هم تمام شود، از تهران براي پيرمرد پيغام مي‌رسد كه همسرش بيمار شده و حالش وخيم است. پيرمرد كه نمي تواند منتظر آفتاب و فيلمبرداري نماي آخر بماند، به تنهايي راهي تهران مي‌شود. به پيشنهاد دستيار كارگردان، گروه توليد نيز پس از بريدن درخت و بستن آن روي سينه موبيل، به دنبال پيرمرد كه سوار يك اتومبيل كرايه شده به راه مي‌افتد. سرانجام پيرمرد با اصرار دستيار كارگردان و پسر جواني كه بازيگر نقش فرشته است و علاقه خاصي به پيرمرد دارد، متقاعد مي‌شود تا در ميان راه صحنه آخر را بازي كند. چون از درخت قبلي طي راه چيزي جز چند شاخه باقي نمانده، نماي پاياني زير درخت ديگري فيلمبرداري مي‌شود. با تلاش گروه سرانجام صحنه آماده فيلمبرداري مي‌شود؛ ولي در موقع فيلمبرداري، پيرمرد به جاي گفتن ديالوگش با سوز و گداز از همسرش مي‌گويد و تلخ مي‌گريد. در همين بين توفاني غريب در مي‌گيرد كه ادامه كار را با برداشت هاي ديگر ناممكن مي‌سازد. پيرمرد مجدداً گروه را رها مي‌كند و خود به سوي تهران به راه مي‌افتد. اعضاي گروه فكر مي‌كنند همين نما مي‌تواند پايان خوبي براي فيلم باشد. در نهايت پيرمرد خود را به بيمارستان مي‌رساند و به ملاقات همسرش مي‌رود. 13- سينما سينماست (سيدضياءالدين دري- 1376): رضا كيانيان كارگردان سينما و دستيارش به همراه منشي كيانيان بعد از جستجوي بسيار، ماندانا را براي ايفاي نقش اول فيلم خود در نظر مي‌گيرند. اما خانواده ماندانا با بازي او در فيلم مخالف‌اند. از طرفي نامزد ماندانا، ايمان كه دانشجوي رشته سينما است اعتقاد دارد ماندانا بايد در فيلم او ايفاي نقش كند. اما ماندانا كه دور از چشم خانواده و نامزدش با رضا كيانيان در تماس است و براي آموزش نزد ياسمين ملك‌نصر بازيگردان فيلم مي‌رود كم‌كم به كارگردان علاقمند مي‌شود و به كيانيان پيشنهاد ازدواج مي‌دهد، كيانيان از اين پيشنهاد برآشفته مي‌شود و اين نوع برخوردها را باعث مخالفت‌هاي خانواده‌هاي دختران و زنان براي بازيگري آن‌ها مي‌داند اما با وجود مشكلات زياد كارگردان بالاخره با تمهيدات بسيار موافقت پدر ماندانا را براي بازي او مي‌گيرد. 14- باد و شقايق (سيدضياالدين دري - 1376): رامين پرتوي، كارگردان و بازيگر مشهوري كه بر اثر اعتياد و سپس گذراندن محكوميت در زندان، كارش را در سازمان صدا و سيما از دست داده و هشتمين سال بيكاري خود را مي گذراند، تلاش مي كند بار ديگر فعاليتش را از سر بگيرد، اما به دليل پيشينه‌اش به او كار نمي‌دهند. او كه به دليل اعتياد، از سوي همسر و تنها دخترش غزل نيز طرد شده، تصميم به خودسوزي مي‌گيرد. اما به پيشنهاد يكي از مسئولان سيما قرار مي‌شود فيلمي را كارگرداني كند. رامين به عزت‌الله انتظامي كه براي استخدام دوباره او در سازمان تلاش بسياري كرده مي‌گويد كه مي‌خواهد فيلمي درباره اعتياد كه در واقع حكايت اوست، بسازد و... 15- تختي (بهروز افخمي - 1376): تهيه كننده فيلم «جهان پهلوان تختي» در پي فوت علي حاتمي كارگردان فيلم ساخت آن را به فيلمساز جواني كه با همسرش كار مي كند مي سپارد كارگردان و همسرش در پي تحقيق و تهيه اطلاعاتي در جهت تنظيم و نگارش فيلمنامه به منزل مرحوم حاتمي مي‌روند و همسر مرحوم حاتمي مقداري اسناد و مدارك جمع آوري شده را به آن‌ها مي دهد. كارگردان به همراه دستيارش به محل‌هاي مختلف مي‌روند و در پي گفتگو با افرادي كه با تختي دوست و همكار بوده‌اند به نظرات مختلفي دست پيدا مي‌كنند... 16- بدلكاران (مهدي صباغ‌زاده- 1376): فيروز، سال‌هاست كه در سينما به عنوان بدلكار فعاليت مي‌كند. او سال‌هاست كه مخارج تحصيل برادرش را در خارج فراهم مي كند. حالا او كه پزشك شده است خبر مي‌دهد كه به همراه نامزدش و پدر او كه مرد متمولي است قصد سفر به ايران دارد. مشكلي در بين است، در همه سال‌هايي كه برادر فيروز به تحصيل اشتغال داشته، گمانش اين است كه فيروز تهيه كننده و كارگردان مشهوري در سينما است. مشكل بزرگي است، اما خانم سرمد كارگردان آخرين فيلم او- و بقيه همكارانش سعي مي‌كنند اين مشكل را برطرف كنند و اگر چه موانعي در اين راه پيش مي‌آيد، اما در نهايت، جامعه سينمايي او را ياري مي كند كه وجهه ساخته شده را نزد خانواده برادرش حفظ كنند. 17- دختر دائي گمشده (داريوش مهرجويي - 1377): دختر دايي به دريا مي‌رود و گم مي‌شود، اما مدتي بعد، پروازكنان با دو بال سفيد در ميان ابرها برمي‌گردد. پسر عمه (علي) كه بازيگر است و براي بازي در فيلمي در جزيره كيش است، بازگشت دختر دايي را باور مي‌كند و حتي با او در آسمان پرواز مي‌كند. گروه نگران مي‌شود ولي علي صحيح و سالم بازمي‌گردد. 18- بانوي ارديبهشت (رخشان بني‌اعتماد- 1377): فروغ كيا فيلمسازي است كه از شوهرش جداشده و با تنها پسرش زندگي مي كند. او تصميم دارد براي دفتر پژوهش هاي دكتر رهبر فيلمي درباره مادر نمونه بسازد. فروغ با زنان بسياري روبرو مي شود و با آن‌ها مصاحبه مي‌كند و همين او را مبهوت مي‌كند كه مادر نمونه واقعا چه كسي است. از سوي ديگر خودش نيز به عنوان يك مادر در خانه موقعيت دشواري را از سر مي‌گذراند. پيشنهاد ازدواج دكتر رهبر. فروغ را سردرگم كرده است، به ويژه كه ماني فرزندش تحمل ازدواج مادر را ندارد. در پايان فروغ تصميم خود را مي‌گيرد و به رغم واكنش‌هاي تند ماني، به دكتر رهبر تلفن مي‌كند و... 19- ميكس (داريوش مهرجويي -1378): چند روز بيشتر به شروع جشنواره نمانده و فيلمي كه خسرو ساخته در مرحله صداگذاري دچار مشكل شده، فرسودگي دستگاه‌هاي فني، قطع و وصل مدام برق، آماده نبودن موسيقي متن و خستگي عوامل فني كه به طور شبانه روزي مشغول به كار هستند باعث ايجاد فضايي پرتنش و عصبي كننده شده است. از سوي ديگر الزام حضور فيلم در جشنواره كه شرط لازم براي نمايش عمومي آن در سال آينده است، باعث شده تهيه كننده هم لحظه به لحظه فشار بيشتري براي آماده شدن فيلم به خسرو وارد كند، در حالي كه هنوز مونتاژ فيلم كامل نشده و حتي چند صحنه اي را كه در مراحل آخر فيلمبرداري كرده‌اند از لابراتوار به دستشان نرسيده است. خسرو تمام انرژي خود را به كار مي گيرد و با خواهش و تمنا عوامل را تشويق به ادامه كار مي‌كند. در حالي كه اميدي به آماده شدن فيلم در زمان مقرر نيست. ناصر چشم‌آذر آهنگساز فيلم هم دچار بحران روحي است و از آماده كردن موسيقي متن طفره مي‌رود و وقتي خسرو با شگردهاي مختلفي او را به استوديوي ضبط موسيقي مي‌برد، خستگي نوازندگان مانع از اجراي موسيقي مي‌شود و دست آخر چشم آذر يك‌تنه با سينتي سايزر موسيقي را اجرا مي‌كند. در ميان هجوم اين مصائب كه باعث افزايش استرس خسرو شده، گروه سازنده فيلم هم‌چندان دل به كار نمي‌دهند و بار نگراني او را با همكاري‌شان كاهش نمي‌دهند و... 20 - بوي كافور عطر ياس (بهمن فرمان‌آرا- 1378): بهمن فرجامي كارگردان قديمي سينما بيست سال است كه فيلم نساخته است. تعدادي از دوستان كارگردان او همچون سهراب شهيدثالث، علي حاتمي و بهرام ري‌پور در مدت كوتاهي فوت كرده‌اند و او نيز كه بيماري قلبي دارد گمان مي‌كند در چند قدمي مرگ قرار دارد. بنابر اين تصميم مي‌گيرد يه سفارش تلويزيون ژاپن فيلمي درباره مراسم تدفين خودش بسازد. بهمن فرجامي بسياري از همكاران سابق خود را خبر مي‌كند تا در شرايطي هذياني فيلم خود را بسازد. 21- رقص با رويا (محمود كلاري - 1379) كلاري دراين فيلم قصه خود را روايت مي كند. كارگرداني از سينماي ايران كه جهت نمايش آخرين فيلمش در جشنواره ي بين المللي فيلم ماردل پلاتا عازم كشور آرژانتين است. او قبل از حركت ملاقات با بازيگر پير فيلم قبلي خود دارد و پس از آن مسافرت عجيب خود را آغاز مي كند. 22- كاغذ بي‌خط (ناصر تقوايي - 1379): زني كه در روياهايش خود را يك نويسنده و فيلمنامه‌نويس موفق مي‌پندارد در زندگي واقعي با همسرش سر ناسازگاري دارد... 23- مزاحم (سيروس الوند -1380): نيما دادگر و همسر جوانش غزل در حال بازي در يك فيلم هستند. تلفن هاي مشكوك زيادي باعث ناراحتي نيما و غزل مي‌شود. مزاحم به نيما مي‌گويد كه او قاتل همسر سابق نيما است و حالا قصد دارد غزل را بكشد. مزاحمت ها با صداي يك زن است و به همين خاطر شك و ظن غزل تحريك مي‌شود و نيما و غزل با هم درگير مي‌شوند. بالاخره نيما دختر مزاحم را پيدا مي‌كند و اتاق او را پر از عكس‌هاي خود مي‌بيند و در حضور غزل با مزاحم روبرو مي‌شود، ولي... 24- عشق فيلم (ابراهيم وحيدزاده- 1381): آقاي «مقدم»، كارگردان سينما، روزي به يكي از بيمارستان‌هاي رواني مراجعه مي كند و از مسئولان بيمارستان مي‌خواهد كه بيماري شيزوفرنيك را بستري نمايند. مسئولان مي‌پرسند: بيمار كيست؟ مقدم جواب مي‌دهد: خودم. در بيمارستان، «مقدم» بياد مي‌آورد كه براي ساختن يك فيلم سينمايي، نزد تهيه‌كننده‌اي مي‌رود و تهيه كننده، شرط تهيه فيلم را تبديل فيلمنامه لطيف و عاشقانه او، به فيلمنامه‌اي خشن و حادثه‌اي و البته پر فروش، ذكر مي‌كند. مقدم به ناچار مي‌پذيرد. اما چند روز بعد، با تغيير سياست‌هاي دولت در مورد فيلم و سينما؛ «تهيه كننده»، فيلمنامه جديد را به‌دليل خشن و حادثه‌اي بودن، شايسته توليد نمي‌داند. تا اين كه... 25- ستاره‌ها؛ جلد 1: ستاره مي‌شود (فريدون جيراني- 1384): رفيع گلكار بازيگر قديمي تئاتر است كه دوران پيري را روي ويلچر و با دختر جوانش پونه سپري مي‌كند. پونه سياهي‌لشكري است كه رؤياي ستاره شدن در سينما دارد. مسعود مسئول جمع آوري سياهي‌لشكرها به پونه علاقه‌مند است و قصد دارد با او ازدواج كند. پونه به سختي نقش كوتاهي در فيلم تازه براي پدرش پيدا كرده و پدر در خانه مشغول تمرين كردن است تا جلوي دوربين برود و... 26- ستاره‌ها؛ جلد2: ستاره است (فريدون جيراني- 1384): فرزانه مشرقي ستاره مشهور سينماست كه قرار است نقش يك زن معتاد و توزيع كننده مواد مخدر را در فيلمي بازي كند. او با لباس معتادان در پاركي واقع در جنوب شهر مستقر مي شود. يك زن جوان جنوب شهري در پارك به مشرقي نزديك مي شود و وي به گمان اينكه او نيز هنرپيشه است به دنبالش رفته و از گروه فيلمبرداري جدا مي شود. مشرقي در خانه زن جوان درگير حقايقي تلخ مي شود كه... 27- ستاره‌ها؛ جلد3: ستاره بود (فريدون جيراني -1384): شخصي بارها با خبرنگار روزنامه تماس مي گيرد و مي گويد يكي از ستاره هاي قديمي سينماي ايران بنام روح انگيز مرده و جنازه اش در اتاقي متروك بجا مانده است. رها به هواي اينكه ستاره مرده همان روح انگيز سامي نژاد هنرپيشه دختر لر است با عجله خود را به آن مكان يعني تئاتر پارس مي رساند. در آنجا با سرايدار ساختمان بر مي خورد كه درخواست اختصاص قبري براي روح انگيز در قطعه هنرمندان را دارد اما... 28- توفيق اجباري (محمدحسين لطيفي -1386): «توفيق اجباري» داستان بازيگري با نام رضا گلزار است كه از همسر خود جدا شده است. رضا و همسرش يكديگر را دوست دارند اما برخي ارتباطات رضا باعث بدبيني همسر سابقش از او مي‌شود. 29- وقتي همه خوابيم (بهرام بيضايي - 1387): قصه‌اي درباره ستاره‌هاي سينما و فشار تهيه‌كنندگان ايراني بر روند توليد فيلم‌ها. چكامه چماني كه همسر و فرزندش را در تصادف اتومبيل از دست داده و وكيل خانواده راننده خاطي به او براي دادن رضايت فشار و مزاحمت وارد مي‌كند، با مرد تازه از زندان آزاد شده‌اي به نام نجات شكوندي آشنا مي‌شود. نجات براي چكامه تعريف مي‌كند كه زماني به دليل مسائل مالي برادران همسرش ترنج (برادران چاوشي) در حبس بوده و با پولي كه ترنج با مايه گذاشتن از شرافت خود فراهم مي‌كند آزاد مي‌شود و... در فيلم، قصه‌ فيلم در فيلم به نوعي با قصه فيلمي درباره پشت صحنه توليد گره مي‌خورد و ... 30- سوپراستار (تهمينه ميلاني- 1387): كوروش زند يك سوپراستار جوان سينما است كه موفقيت و شهرت، او را به آدمي مغرور و خوش گذران و غرق در فساد تبديل كرده است. سر صحنه فيلمبرداري يكي از فيلم‌هايش دختر نوجواني سعي مي‌كند خودش را به او نزديك كند و كوروش، دخترك را كه خودش را رها عظيمي معرفي مي كند، به خانه اش مي‌برد. رها ادعا مي‌كند كه دختر كوروش از نخستين زن زندگي او ـ مهناز ـ است؛ زماني كه او در شانزده سالگي با مهناز آشنا شده بود و... انتهاي پيام/ا-7




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 508]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن