واضح آرشیو وب فارسی:موج: صندوق ذخيره فرهنگيان؛ حياطخلوت آموزش و پرورش - ابراهيم اصلاني
صحبت كردن درباره موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان كار دشواري است. صندوقي كه در آن نه جايي براي فرهنگيان وجود دارد و نه عملكرد آن روشن و شفاف است. صندوق ذخيره بيش از آنكه محلي براي درآمدزايي جهت رفاه فرهنگيان باشد مجموعهاي بسته براي عدهاي است كه ارتباط چنداني با فرهنگيان ندارند. ارتباطات ويژهاي كه درون صندوق ذخيره فرهنگيان وجود دارد آن را به حياط خلوت آموزش و پرورش براي عدهاي تبديل كرده است. من به عنوان يك معلم كه از ابتدا عضو صندوق ذخيره بودهام و همه معلمان ديگر، غير از صورتحساب ساليانهاي كه از صندوق دريافت ميكنيم هيچ ارتباط ديگري با صندوق نداريم. اين صورتحساب هم از زماني مد شد كه اعتراضهاي مختلفي به عملكرد صندوق ذخيره از جانب معلمان به عمل آمد و متوليان صندوق، به ظاهر براي نشان دادن صداقت خود، اقدام به صدور صورتوضعيت سپردهگذاري به شكل ساليانه كردند.
پيدايش صندوق ذخيره
موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان در تاريخ 7/3/74 تاسيس و ثبت شد. طبق اساسنامه اين صندوق، 5 درصد حقوق و مزاياي معلمان عضو به صورت ماهانه به صندوق واريز ميشود. دولت نيز موظف است كه همهساله معادل مبلغ فوق را كه به همين منظور در بودجه سالانه منظور ميشود به صندوق واريز كند؛ تعهدي كه هيچ وقت دولت به آن بهطور كامل عمل نكرده و ظاهرا هماكنون صد ميليارد تومان به صندوق بدهكار است. هدف از تشكيل موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان به استناد تبصره قانون مربوطه و روح حاكم بر اساسنامه، حمايت و كمك به تامين مالي فرهنگيان به عنوان اصليترين اركان نظام آموزشي كشور پس از خروج خدمت است. طبق اساسنامه، موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان به عنوان سازماني اقتصادي با برخورداري از اعتماد روزافزون در ميان قشر معلمان كشور و حمايت دولت ميكوشد با فعاليتهاي اقتصادي، سطح رفاه فرهنگيان عضو را بهبود بخشد. اينجا هم منظور از رفاه معلوم نيست. وقتي بعد از حدود 13 سال عضويت، سرجمع سپرده عضو و واريزي دولت و سودهاي متعلقه هنوز به سه ميليون تومان نميرسد و فرضا بعد از 5-6 سال چند ميليون تومان هم به آن اضافه شود، با در نظر گرفتن نرخ تورم، كدام رفاه حاصل ميشود؟ يك معلم بعد از 20 سال عضويت در صندوق ذخيره مثلا با 10 ميليون تومان كه ديگر در آن زمان ارزشي نخواهد داشت چه ميخواهد بكند؟ طبق اطلاعات وبسايت صندوق ذخيره فرهنگيان به نشاني: www.szf.ir صندوق در حال حاضر 20 شركت دارد كه مهمترين آنها عبارتند از بانك سرمايه، سرمايه فرهنگيان، ساختماني معلم، ليزينگ و رفاه معلمان، بازرسي مهندسي ايران و بيمه معلم. به راستي مجموعهاي با اين گستردگي كه شامل شركتها و زيرمجموعههاي زيادي است، با حدود 870 هزار نفر عضو و با سرمايهاي كلان چه ميكند؟
صندوق ذخيره و سودآوري
شركتهاي صندوق ذخيره و زيرمجموعههاي آنها هم در سرمايه يكديگر سهم دارند. مثلا سرمايه بيمه معلم، 20 درصد متعلق به سازمان كشتيراني، 11 درصد به بانك سرمايه، 20 درصد به شركت بازرسي مهندسي ايران، 20 درصد به ليزينگ و... تعلق دارد. طبق اساسنامه مقرر بوده كه صندوق براي دستيابي به حداكثر سود كه فلسفه وجودي آن را تشكيل ميدهد، تلاش كند و با بهكارگيري ديدگاههاي نوين اقتصادي در تمامي امور و رعايت اصل هسته كوچك و شبكه بزرگ، مناسبترين خدمات و منافع اقتصادي را براي فرهنگيان تامين كند. اينكه كجا و توسط چه كساني اعمال ميشود بزرگترين ابهام صندوق ذخيره است. صندوق ذخيره چقدر در عملكرد مالي و سودآوري موفق عمل كرده است؟ كدام نهادهاي بازرسي كشور، عملكرد مالي صندوق ذخيره را بررسي كردهاند؟ آيا مجموعه مديريتي صندوق ذخيره از آغاز تاكنون، افراد كارآمدي بودهاند؟ آيا سرمايه صندوق در مسير درست اقتصادي به كار گرفته شده است؟ آيا معلمان به صندوق و عملكرد مالي آن اعتماد دارند؟ شركت ساختماني معلم از شركتهاي وابسته صندوق، دو سال پشت سر هم زيانده بوده، در شرايطي كه كارهاي ساختماني يكي از سودآورترين بخشهاي اقتصادي كشور است آيا اين موضوع در نوع خود عجيب نيست؟ يكي از شركتهاي وابسته به صندوق، بانك سرمايه است كه اساس تشكيل آن و استمرار فعاليتهايش با كاستيهاي فراوان اقتصادي همراه است. در آغاز كار، 14 درصد سهام اين بانك به فرهنگيان واگذار شد كه با توجه به سودآوري عجيب اين بانك، خيليها سهامشان را واگذار كردهاند! بنا به شنيدهها سود بانك سرمايه در سال گذشته از محل اعتبارات صندوق پرداخت شده است. به اذعان كارشناسان، بانك سرمايه، بدترين بانك از نظر آينده اقتصادي خواهد بود.
جناب وزير!
آيا شما ميدانيد در پشت پرده صندوق چه ميگذرد و با سرمايه 800 ميليارد توماني آن چه ميكنند؟ آيا اطلاع داريد اين صندوق كدام رفاه را براي معلمان به ارمغان ميآورد؟ و مهمترين سوال اينكه معلمان چه نقشي در صندوق دارند؟ آيا اصلا جايگاهي براي آنان پيشبيني شده است يا فقط موظفند ماهيانه درصد مربوط را واريز كنند و ديگر هيچ؟! چرا در اساسنامه صندوق، در مجمع عمومي، هيات امنا و هياتمديره، براي معلمان هيچ نقش تاثيرگذاري در نظر گرفته نشده است؟ صندوق ذخيره فرهنگيان متعلق به چه كساني است؛ فرهنگيان يا...؟
حيف از شأن معلمي
عليرغم مشكلات معيشتي معلمان و كاستيهاي مربوط به شأن و منزلت آنان هنوز هم معلمان شأن و اعتباري در جامعه دارند و به همين دليل بسياري از موسسهها و نهادها به احترام فرهنگيان حاضرند تسهيلات و امتيازهايي قائل شوند. مجموعه مديريتي صندوق ذخيره با نگاهي كه به صندوق و منافع آن دارد از شأن و جايگاه معلمان استفاده خوبي نميبرد.از قابليتها و امكانات مالي و معنوي صندوق ذخيره ميشد استفادههاي بسيار مطلوب و بهينهاي در جهت رفاه فرهنگيان كرد اما حيف از شأن و منزلت معلمي كه وقتي هم كاربردي دارد، در مسير ناروا به كار ميرود. به راستي چرا متوليان صندوق ذخيره فكر ميكنند كه معلمان بايد به آنان اعتماد روزافزون داشته باشند؟
اعضا چهكارهاند؟
حتي اگر صندوق ذخيره بيش از 870 هزار عضو داشته باشد باز هم ميشد مكانيسمي در اساسنامه پيشبيني كرد كه معلمان در سطوح مختلف، در صندوق و تصميمگيريها و فعاليتهاي آن نقشي داشته باشند؟ نيروها و بهخصوص مجموعه مديريتي صندوق چگونه و از كجا جذب ميشوند و چه حقوقهايي ميگيرند؟ چرا به نام فرهنگيان، منافع ناحق و نابجايي عايد عدهاي ميشود كه يا اصلا معلم نبودهاند يا روزي روزگاري گذرشان به مدرسهاي افتاده است؟ متاسفانه تفكر جزو ضرورتهاي مديريتي شده است و تأسف بيشتر آنكه اين تفكر در مجموعهاي كه به نام معلمان است رواج يافته است و باز هم جاي تاسف كه وزارت آموزش و پرورش، يا چشم بر همه چيز بسته و صندوق ذخيره را به حال خود رها كرده است يا خواسته و ناخواسته با مجموعه مديريتي آن همراهي ميكند. به نظر ميرسد بعد از 13 سال فعاليت، اينك اساسنامه صندوق و كل تشكيلات اجرايي آن نياز به بازنگري و اصلاح جدي دارد. بايد هرچه سريعتر در صندوق ذخيره فرهنگيان امكان مشاركت عملي و نظارت مستقيم فرهنگيان در صندوقي كه به نام خودشان است فراهم آيد. فرهنگيان از شما كه دغدغه مسائل مالي آنها را داريد انتظار دارند كه به روند فعلي عملكرد صندوق ذخيره فرهنگيان خاتمه دهيد تا اگر جايي امكان بهرهمندي از منافعي براي فرهنگيان وجود دارد، همه اين منافع عايد خود آنان شود. صندوق ذخيره متعلق به فرهنگيان است و بايد به آنها اجازه داده شود كه در اركان صندوق بهويژه در بعد نظارت و بازرسي آن نقش داشته باشند. معلمان عضو صندوق ذخيره بايد از تركيب مديريتي، تعداد كاركنان، شركتها و تشكيلات اداري، سرمايهگذاريها، سود و زيان و همه امور صندوق مطلع باشند. براي معلمان در همه اركان صندوق ذخيره، جا باز كنيد.
كدام رفاه؟
قرار نيست صندوق ذخيره مسوول همه امور رفاهي معلمان باشد ولي در همان حدي كه در اساسنامه تعريف شده، بايد نقشي موثر در سطح رفاه فرهنگيان ايفا كند. آنچه كه در حال حاضر از درآمد و سود صندوق مشاهده ميشود بيشتر به شوخي شبيه است. بعد از 13 سال عضويت با 3 ميليون تومان كه بخش عمدهاي از آن پرداختي خود اعضا است به كدام رفاه ميخواهيد برسيد؟ نميدانم اگر توانايي سودآوري صندوق بيش از اين نيست و روشهاي نوين اقتصادي بيش از اين جواب نميدهند پس اين همه شركت و تشكيلات گسترده چيست؟ به مصداق ! صندوق ذخيره فقط شركت توليد ميكند و براي آن زيرمجموعه ميسازد.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
پنجشنبه 4 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 369]