واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مباني نظري ارتباطات (11)فرهنگ مجازي و يكپارچگي ارتباطات
خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه: ويژگي تاريخي سيستم ارتباطي جديد كه پيرامون يكپارچگي الكترونيكي همه شيوه هاي ارتباط ، از ارتباط مكتوب گرفته تا ارتباط چند حسي سازمان يافته است، القاي واقعيت مجازي نيست بلكه ايجاد مجاز واقعي است . مجازي چيزي است كه در عمل چنين است ولي نه به معناي دقيق كلمه يا اسما.
در حدود سال 700 پيش از ميلاد، اختراع بزرگي در يونان بهوقوع پيوست و آن اختراع حروف الفبا بود. دانشمندان برجسته كلاسيك از قبيل هولاك بر اين عقيدهاند كه اين تكنولوژي مفهومي زير بناي توسعه فلسفه و علوم غربي است كه امروز ميشناسيم. اين اختراع پل زدن بر شكاف ميان گفتار و زبان مكتوب را امكان پذير ساخت و بدين ترتيب، گفته را از گوينده جدا كرد وگفتمان مفهومي را ميسر ساخت.
زمينهساز اين نقطه عطف تاريخي ، تكامل سه هزار ساله سنت شفاهي و ارتباط غير الفبايي بود تا اينكه جامعه يونان به چيزي كه هولاك حالت ذهني جديد يعني ذهن الفبايي مينامد دست يافت . گسترش سواد تا قرنها پس از اختراع و گسترش چاپ و توليد كاغذ به وقوع نپيوست. با وجود اين، در غرب زير بناي فكري ارتباط انباشتي و دانش – محور بر الفبا استوار بود.
2700 سال پس از آن شاهد يك دگرگوني تكنولوژيك هستيم كه از لحاظ ابعاد تاريخي به واقعه يكپارچگي شيوههاي مختلف ارتباطات در چار چوب شبكه تعاملي شبيه است. يكپارچگي بالقوه متن ، تصوير وصدا در يك سيستم ، كه از چندين نقطه و در زمان دلخواه (زمان واقعي يا با تأخير) و در شبكه اي جهاني وآزاد وقابل دسترس با يكديگر تعامل دارند و ماهيت ارتباطات را دچار دگرگونيهاي بنياديني ميسازد. در اين منظومه، ارتباطات نقش تعيينكنندهاي در شكلدهي فرهنگ دارد.
در واقع ، يكي از اجزاي اصلي سيستم نوين ارتباطي، يعني رسانه هاي ارتباط جمعي كه پيرامون تلويزيون تشكيل شده ، به تفصيل مورد مطالعه قرار گرفته است . در اوايل دهه 1960 ، مك لوهان آيندهپرداز بزرگي كه با وجود اينكه از اغراق بهرهبسيار مي برد انقلابي در تفكر ارتباطات ايجاد كرد. پيش بيني كرد كه رسانه هاي ارتباط جمعي جهاني وغير متمركز خواهند شد.
رواج تلويزيون در سه دهه پس از جنگ جهاني دوم ، به قول مك لوهان دنياي جديدي از ارتباطات را ايجاد كرد. معنايش اين نيست كه ديگر رسانه ها از ميان رفتند، بلكه در سيستمي بازسازي و تجديد ساختار شدند كه قلبش از لامپهاي خلأ و سيماي جذابش از صفحه تلويزيون ساخته شده بود. راديو مركزيت خود را از دست داد ولي گستردگي و انعطاف پذيري آن افزايش يافت و سبكها و مضامين خود را با ضرب آهنگ زندگي روز مره مردم تطبيق داد. روزنامه ها ومجلات حالتي تخصصي يافتند و در حالي كه اطلاعات استراتژيك را در خدمت رسانه فراگير تلويزيون قرار مي دادند به محتواي خود عمق بيشتري بخشيدند يا جلب مخاطب را هدف خود قرار دادند. در اين منظومه البته كتاب جايگاه خود را حفظ كرد.
فرايند شكلگيري و انتشار اينترنت و شبكههاي ارتباط كامپيوتري وابسته به آن در ربع قرن گذشته ساختار رسانه جديد را در معماري شبكه، در فرهنگ كاربران شبكه، و در الگوهاي واقعي ارتباطات براي هميشه شكل داد . معماري شبكه از لحاظ تكنولوژيك باز است و همواره چنين خواهد بود. اين امر دسترسي گسترده عموم را به شبكه امكان پذير مي سازد و محدوديتهاي دولتي يا تجاري را كه در سر راه اين دسترسي قرار دارند بسيار كاهش ميدهد.
فرهنگها از فرايندهاي ارتباط تشكيل شدهاند. همه اشكال ارتباط بر مبناي توليد و مصرف نشانهها استوارند. بنابراين هيچ گونه جدايي بين واقعيت و نمايش نمادين وجود ندارد. در همه جوامع انسانها در محيطي نمادين ميزيستهاند و از طريق اين محيط عمل ميكرده اند . بنا براين ويژگي تاريخي سيستم ارتباطي جديد كه پيرامون يكپارچگي الكترونيكي همه شيوه هاي ارتباط ، از ارتباط مكتوب گرفته تا ارتباط چند حسي سازمان يافته است، القاي واقعيت مجازي نيست بلكه ايجاد مجاز واقعي است . براي توضيح اين مطلب بايد از فرهنگ واژگان كمك بگيريم : مجازي : چيزي كه در عمل چنين است ولي نه به معناي دقيق كلمه يا اسماً، و واقعي چيزي كه واقعاً چنين است. بنابراين واقعيتي كه تجربه ميشود، همواره مجازي است چون همواره از طريق نمادهايي درك ميشود كه عمل را با گونهاي معنا شكل مي دهند كه از چارچوب تنگ معنايي كه نمادها براي آن در نظر گرفتهاند ميگريزد.
شنبه 30 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 136]