تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798634108




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چرانبایدازنعمت هالذت ببریم


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:

رابطه ی زهد با توسعه چگونه است؟ اگر زهد را به معنای مصرف کم تر بگیریم، آیا نتیجه ی آن، تولید کم تر و رکود نیست؟

زهد
پاسخ :

زهد پیش از این که یک مفهوم اقتصادی باشد، یک مفهوم عرفانی است. زهد به معنای بی رغبتی به مال دنیا و به تعبیر دقیق تر، به معنای اسیر مال نشدن و دل نبستن به مال و سایر مظاهر دنیاست. این غیر از زهد به معنای کم مصرف کردن است چون ممکن است شخصی دارای سرمایه و ثروت انباشته ای باشد، اما دل به آن نبندد. به این معنا او زاهد است البته چنین زهدی در شرایط خاصی خود رانشان می دهد مثلاً اگر لازم شد کسی به جهاد برود این جا مشخص می شود که آیا تعلق خاطر به مال و زندگی، مانع رفتن او به جهاد می شود یا نه یا در جایی بخواهد حرف حقی بزند که به موجب آن بخشی از ثروت یا مقام خود را از دست می دهد، این جا اگر حرف حق را زد انسان زاهد و آزاده ای خواهد بود. این زهد به معنای دست یافتن به درجات بالای کمال است و طبعاً انسان برای رسیدن به این مقام باید خود را تمرین دهد و نباید برای تمرین دادن به هر مقدار که می تواند خود را به نعمت های دنیوی متنعم کند، بلکه باید نفس خود را مهار کند. وقتی از حضرت علی(علیه السلام) سؤال شد که شما با این مقام و جلال و مال، چرا چنین پیراهنی پوشیده اید؟ حضرت فرمودند: (هذه نفسی اُرَوِّضُها بالتقوی)، این نفس من است که من آن را به تقوی تمرین می دهم یعنی با این کار، خودم را تربیت می کنم.

انسان نیاز به تربیت خود دارد و دست یافتن به مقام زاهدان، نیازمند به چنین تمرینی است. این تمرین، مستلزم این است که انسان داوطلبانه پاره ای از محرومیت ها را بپذیرد. طبعاً چنین مسئله ای به عنوان یک مسئله ی عرفانی و اخلاقی مورد توجه است. مکلّف به این تکلیف، انسان کمال خواهی است که باید خودش را در چارچوب شرع ریاضت دهد، تا به زهد عملی برسد علاوه بر این، این زهد عملی، در شرایط دیگری نیز لازم است مثلاً در جامعه ای که اکثر افراد آن فقیرند، مؤمن ثروتمند نمی تواند بدون دغدغه ی خاطر، به تنعّم ناشی از ثروت خود مشغول شود و چشم از وضع مردم فقیر فرو بندد و لذا یک مسئله ی اخلاقی او را وادار می کند تا بخشی از نعمت خود را بین دیگران توزیع و تا حدی خودش را محروم کند.
"زهد برداشت کم، همراه با کار بیش تر برای نفع مردم است یعنی در واقع زهد به معنای کم کاری نیست، بلکه به معنای کم تر بودن مؤونه و هزینه و در عین حال، فراوان تر بودن معونه و کمک انسان به جامعه است. آن چه که با توسعه ناسازگاری دارد، کم کار کردن است

هم چنین وقتی انسان در یک مقام حکومتی و اداره ی عمومی قرار گیرد، لازم است که خودش را از پاره ای نعمت ها و لذت ها محروم کند چون مورد توجه عامه ی مردم، به خصوص فقرا و محرومین قرار دارد و اگر او در نعمت به سر برد، دیگران در حسرت به سر خواهند برد.

امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) وقتی از جانب علاء بن زیاد حارثی دعوت شدند که خانه ی او را با قدوم خودشان متبرک کنند و سر سفره ی او نشستند، او پرسید نظرتان نسبت به این خانه چیست؟ حضرت فرمودند: تو در آخرت به این خانه بیشتر احتیاج داری مگر این که در این خانه از فقرا دست گیری و اطعام کنی. او که لطفی از علی(علیه السلام) مشاهده کرد، عرض کرد: برادرم عاصم بن زیاد، خانه را ترک و زندگی را رها کرده، سربه بیابان گذاشته، لباس پشمینه پوشیده و از خورد و خوراک به اندکی بسنده کرده است. حضرت فرمود: خبر کنید بیاید.

او را به محضر امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)آوردند. حضرت با عتاب به او گفت: (یا عُدَی نفسه)(عُدَی تصغیر عَدوّ است) ای دشمن حقیر خود! آیا تو تصوّر می کنی خداوند این نعمت ها را آفریده و نخواسته تو از آنها بهره بگیری؟ (أمَا رَحِمتَ أَهلَک وَ وُلدَک)آیا به خانواده و فرزندانت رحم نمی کنی؟ چرا زندگی ات را رها کرده ای؟ او عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! شما مرا نهی می کنی در حالی که (أَنتَ فِی خُشُونةِ مَلبَسِک وَ جُشُوبَةِ مَأکلِک) خودت با لباس خشن و آن غذای ناگوار به سر می بری! حضرت فرمودند: (وَیحَک اِنِّی لَستُ کأَنتَ) وای بر تو! من مثل تو نیستم. (اِنَّ اللهَ تَعَالَی فَرَضَ عَلَی أَئِمَّةِ الحَقِّ العَدلِ أَن یقَدِّرُوا أَنفُسَهُم بِضَعَفَةِ النّاسِ کیلا یتَبَیغَ بالفَقیرِ فَقرُهُ)[1] من امیرالمؤمنین هستم. خداوند از ائمه ی حق و عدل عهد گرفته است که بر خود سخت گیرند و هم چون فقرا و طبقه ی ضعیف مردم باشند یعنی این زهد مال تو نیست، بلکه مخصوص رهبران است البته برای رسیدن به مقامات والای انسانی و عرفانی، این زهد لازم است، ولی نه همیشه و همه جا.


سفارش به استفاده از نعمت ها

در اسلام اصل بر استفاده از نعمت ها و لذت هاست و در این مورد آیات فراوانی داریم.

(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَکمْ)[2]

(قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِی لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یوْمَ الْقِیامَةِ کذلِک نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْم یعْلَمُونَ)[3]
امام جعفر صادق

چنین آیاتی، نشان دهنده ی این است که خداوند مؤمنین را به بهره گیری از نعمت ها تشویق می کند هم چنین در روایات است که امام صادق(علیه السلام)گندم مورد نیاز سالانه ی خانواده را، به هنگام به دست آمدن محصول می خریدند و انبار می کردند و می فرمودند:

(النّفسُ اِذا اَحرَزَت قُوتَها اِسْتَقَرَّتْ) ؛ وقتی که انسان قُوت و معاش خود را به دست می آورد، دلش آرامش پیدا می کند.

در سالی که قحطی شد، آن حضرت به غلام خود فرمودند: چه مقدار طعام (گندم) داریم؟ عرض کرد: ما شاء الله، این قدر داریم که تا آخر سال بخوریم، و حال آن که در شهر قحطی شده بود. حضرت فرمود: همه ی آن را در بازار بفروش. آن غلام بسیار تعجب کرد. عرض کرد: چنین گندمی در بازار یافت نمی شود گندم از نوع مرغوب است. حضرت فرمودند: همین که گفتم ببر در بازار بفروش و با مردم، روزانه خرید کن، خوراک ما را نصفی گندم و نصفی جو قرار بده و این ها را با هم مخلوط کن.
پس ائمه(علیهم السلام) به عنوان زهد، از تنعّم چشم نپوشیده اند. گرچه امیرالمؤمنین(علیه السلام)مظهر زهد به معنای معنوی و عرفانی و عملی بود، آن هم در شرایطی که یا اکثر مردم در فقر می زیسته اند و یا خواص از بیت المال مسلمین سوء استفاده می کردند ولی بنابر مقتضیاتِ زمان و وضع زندگی هر عصری ائمه از نعمت ها استفاده می نمودند

(فإنّا نکرَهُ أن نأکل جیداً ویأکلَ النّاسُ رَدِیاً)[4] ما دوست نمی داریم که ما گندم خوب و مردم گندم پست بخورند.

و در جایی دیگر فرمودند:

(انّی لَمِن أکثَرِ أهلِ المدینةِ مَالاً... .)[5] من یکی از ثروتمندترین اهل شهر هستم...

لباسی که حضرت(علیه السلام) می پوشیدند، مثل لباس عامه ی مردم نبود. وقتی که سفیان ثوری حضرت را در حال طواف مشاهده کرد، چنین توصیف نمود: (کان علیه ثیاباً رقاقاً، بیاضاً) جامه ای بر تن حضرت بود، نازک و سفید. من اعتراض کردم که یابن رسول الله! جد شما چنین لباسی نمی پوشید. حضرت فرمود: عصر پیامبر(صلی الله علیه وآله) از نظر فقر و فاقه ی عمومی، با عصر ما از نظر ثروت عمومی قابل تطبیق نیست. آن عصر، عصر فقر بود، ولی این عصر، عصر رفاه است. من مطابق با وضع زمان و مطابق با انتظارات مردم لباس پوشیدم. سپس حضرت لباس زیرشان را نشان دادند که برای ریاضت خشن، و لباس رو برای چشم مردم نرم بود در حالی که لباس روی سفیان زاهدنما، جهت فریب مردم، خشن، ولی لباس زیرش نرم و مناسب با بدن بود.

پس ائمه(علیهم السلام) به عنوان زهد، از تنعّم چشم نپوشیده اند. گرچه امیرالمؤمنین(علیه السلام)مظهر زهد به معنای معنوی و عرفانی و عملی بود، آن هم در شرایطی که یا اکثر مردم در فقر می زیسته اند و یا خواص از بیت المال مسلمین سوء استفاده می کردند ولی بنابر مقتضیاتِ زمان و وضع زندگی هر عصری ائمه از نعمت ها استفاده می نمودند چنان که حضرت صادق(علیه السلام)می فرماید:

(فأمّا اِذا أقبَلَتِ الدّنیا فَأَحَقُّ أَهلِهَا بِهَا أبرارُها لا فُجّارُها و مؤمنُوها لا مُنافقُوها و مُسلموها لا کفّارُها)[6]؛ اگر دنیا اقبال کرد، کسانی که سزاوارترند، مؤمنین و خوبان و مسلمین اند، نه کفار و فاسقین و منافقین.

هم چنین قرآن کریم می فرماید:

(کلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّک وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّک مَحْظُوراً)[7] ؛ هر یک از این دو گروه (مؤمنان و کافران) از عطای خداوند کمک و بهره می دهیم، و عطای پروردگارت، هرگز از کسی منع نشده است.
ماکس وبر در مورد توسعه ی سرمایه داری می گوید: آن خصیصه ای که باعث انباشته شدن سرمایه و توسعه ی اقتصادی در آن عصر شد، روحیه ی زهد بود یعنی کارفرمایان و سرمایه داران بسیار کار می کردند و بخش کوچکی از محصول کارشان را مصرف، و بقیه را پس انداز و سرمایه گذاری می کردند

به نظر ما، همیشه زهد به معنای کم تر مصرف کردن نیست. شهید مطهری (ره) درباره ی زهد می فرماید:

"زهد برداشت کم، همراه با کار بیش تر برای نفع مردم است یعنی در واقع زهد به معنای کم کاری نیست، بلکه به معنای کم تر بودن مؤونه و هزینه و در عین حال، فراوان تر بودن معونه و کمک انسان به جامعه است. آن چه که با توسعه ناسازگاری دارد، کم کار کردن است".[8]

ماکس وبر در مورد توسعه ی سرمایه داری می گوید: آن خصیصه ای که باعث انباشته شدن سرمایه و توسعه ی اقتصادی در آن عصر شد، روحیه ی زهد بود یعنی کارفرمایان و سرمایه داران بسیار کار می کردند و بخش کوچکی از محصول کارشان را مصرف، و بقیه را پس انداز و سرمایه گذاری می کردند. سرمایه دار زندگی مرفّه و اشرافی ندارد. اصلاً روحیه ی اشراف فئودالی با روحیه ی بورژوای سرمایه دار، در دو نقطه ی مقابل قرار دارد چون اشراف فئودال، کم کار و تجملاتی اند ولی سرمایه داران صنعتی پرکارند و زندگی ساده دارند. امروز در ژاپن زندگی صاحبان بزرگ ترین کارخانجات، ساده، ولی ثروت آنها بسیار بزرگ است بنابراین، زهد با توسعه ناسازگاری ندارد، بلکه پیش نیاز توسعه است. پس برای رسیدن به توسعه باید کم تر مصرف و بیش تر پس انداز کرد تا سرمایه گذاری صورت گیرد زیرا سرمایه گذاری موتور توسعه است.

اسلام متناسب با شرایط، هم تشویق به مصرف ـ آن جایی که وضعیت اقتصاد عمومی خوب است ـ و هم تشویق به زهد عملی (مصرف کم تر) می کند ـ آن جایی که وضعیت اقتصادی عمومی نابهنجار است ـ چنین زهدی لازمه ی توسعه است، نه مخالف آن بلی، اگر زهد به معنای کم کار کردن و یا کار نکردن باشد، با توسعه سازگار نیست.


گروه دین تبیان

 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1121]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن