واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: صفحه آخر - جِي جِي بوفون و جِيك لاموتا
صفحه آخر - جِي جِي بوفون و جِيك لاموتا
امير پوريا: يك) آچمز شدن فرانسه به دست هلند، لذت چندجانبهاي داشت. اول اينكه نشان داد باخت 3- صفر ايتالياي ما جلوي هلند نه فقط نتيجه چيدمان غلط دونادوني، بلكه ضمنا حاصل اقتدار و آهنگ موزون بازي شاگردان فانباستن هم بود. دوم اينكه بيرمقي خروسهاي بيتاج و دم شده را بعد از آن صعود شانسي و عصبيكننده تا فينال جام جهاني 2006، بهخوبي رو كرد و سوم اينكه به هر حال برد و 6 امتيازي شدن هلند، در باقي ماندن بخت صعود براي ايتاليا مؤثرتر است و حتما بايد به برد فرانسه كه موجب ظهور دو مدعي سه و چهار امتيازي براي صعود در روز آخر ميشد، ترجيحش بدهيم.
دو) حالا و بعد از دومين خرابكاري آتزوري محبوب ما، اين بار در برابر روماني بسيار سرحال و باهوش و زهردار و چابك، به روشني ميتوانم بگويم كه وضعيت رواني تيم ايتاليا بيش از همه وجوه تاكتيكي و تكنيكي، نياز به ترميم دارد. اين كار البته در اين بحران كه ميتواند به سقوط و حذف تيممان در همين مرحله اول بينجامد، بسي دشوارتر از حد تصور است. اما اگر دونادوني زودتر و مثلا در فاصله دو نيمه بازي با هلند يا در فاصله آن بازي تا پريشب كه تيم جلوي روماني به ميدان رفت، به فكر افتاده بود و روانكاوي درستي براي رهاندن بازيكنان از رفتار بحرانزده به كار ميگرفت، ميشد از اين نتايج اسفبار جلوگيري كرد. واقعيت اين است كه جز در يك مورد، ال دونادون همه تغييرات معقول لازم را در تركيب و نوع پيشبرد حركات تيم انجام داد. ماتراتزي را كه مدام در آستانه اخراج بود، در بازي دوم به كار نگرفت. هافبكهاي آ.اس.رمي هماهنگي چون دي روسي و پروتا را به زمين فرستاد و گروسو را از آغاز بازي با روماني، به موتور محرك تيم در جناح چپ بدل كرد (كه به نظرم ميتوانست در كسب عنوان بهترين بازيكن زمين، رقيب جدي پيرلو باشد كه از سوي يوفا انتخاب شده). حتي كواليارلا را كه ميتوانست پديده آرماني جام باشد، البته كمي دير، به زمين فرستاد و در آن لحظه موقعيت طلايي در دقيقه 89 روي پاس كاسانو، حتي او هم نتوانست ضربه نهايي را درست بزند. وقتي مربي ج.ان ما اولين تعويضش را با بيرون آوردن پروتاي مؤثر بازي با روماني و وارد كردن كاسانوي بيمصرف بازي با هلند انجام داد، غرولند من و ما به هوا رفت. اما با وجود چندين پاس اشتباه، كاسانو به هرحال خوب دويد و ورودش به زيان تيم نبود و دو سه موقعيت نسبي و همان سانتر عالي براي كواليارلا، حاصل حضورش بود. تنها خطاي تعجبآور دونادوني آنجا بود كه به جاي نيروي هجومي پرتوان و خوشتكنيكي مثل آكوئيلاني، آن اواخر آمبروزيني كند و تدافعي را جايگزين كامورانزي كرد. منهاي اين آخري، در همه مراحل كار مربي ما در بخش فوتبالي ماجرا درست به نظر ميرسيد. اما بخش رواني بود كه نميگذاشت تيم كمي با آرامش، كمي دور از شتابزدگي احساساتي پرسپوليسوار، كمي بدون نگراني از حذف و توقف بازي كند. در واقع جز به ميدان آوردن دلپييرو از ابتداي بازي به عنوان وزنه روحي، دونادوني يا روانكاوان همراه تيم، هيچ كاري روي روان آشفته آتزوري نكرده بودند.
سه) بدون كوچكترين ترديدي، گل توني در دقايق پاياني نيمه اول، سالم بود و آفسايد گرفتن آن توسط داور، تيم را براي قرباني شدن آمادهتر كرد. بعدتر كه 1-1 بوديم و پنالتي درستي عليه آتزوري اعلام شد، بوفون درست در جايگاه رواني غريبي قرار گرفت كه جيك لاموتا (با بازي رابرت دنيرو) بوكسور سادومازوخيست فيلم بزرگ «گاو خشمگين» مارتين اسكورسيزي در آخرين مسابقهاش جلوي سياهپوستي با چهره شوم و نام ترسآور شوگر ري رابينسون قرار داشت. آنجا جِيك كه خونين و ويران، با پلك شكافته و فك كجشده، كنار طنابهاي رينگ ايستاده بود، اصرار لجوجانهاي داشت كه عزت نفس بيپايانش را چنين به رخ بكشد كه به حريفش بگويد «تو هيچ وقت نتونستي منو زمين بزني». راست ميگفت، او باخته بود، ولي حتي يك بار هم در طول بازي به زمين نيفتاد و حتي ضربههاي ديوانهوار انتهايي را هم در حالي خورد كه قامت رنجورش را به طناب رينگ حائل كرده بود. بوفون هم بعد از گرفتن پنالتي و نجات تيم از حذف در تنها دو بازي، اميد عظيمي به زدن گل برتري نداشت؛ فقط ميخواست به تيزپاهاي رومانيايي بگويد كه نتوانستيد زمينمان بزنيد. دو سال پيش در طول جام منجر به قهرماني آتزوري، در ستوني به همين نام «دو نيمه در بهشت» دوست داشتن ايتاليا را به دوست داشتن همين جيك لاموتاي «گاو خشمگين» مانند كردم: ميداني كه آشفته و ناپايدار و خطاكار و خودآزار است، اما احساس بلاهت و نامردي ميكني اگر عزت نفس، ايستادگي و تلاش تا آخرين نفساش را نستايي.
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 512]