محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798684989
با محمود فرشچيان، استاد بزرگ مينياتور ايران دنيا به هنر ما حسادت ميورزد
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با محمود فرشچيان، استاد بزرگ مينياتور ايران دنيا به هنر ما حسادت ميورزد
جام جم آنلاين: استاد محمود فرشچيان اين روزها دلمشغوليهاي فراواني دارد. او بيش از نيم قرن در عرصه مينياتور و نگارگري ايران و همچنين در زمينه طراحي قالي صادقانه و بي چشمداشت فعاليت كرده، قلمها زده و قدمها برداشته و گاه به گفته خود هنگام شب، ساعتها بدون وقفه اما عاشقانه نقش زده است. اخيرا فيلمي با عنوان (عشق پرداز) با موضوع زندگي و آثار فرشچيان ساخته شده كه قرار است در مراسم رونمايي پنجمين كتاب او به معرض نمايش گذاشته شود.
فرشچيان همچنين اين روزها به ساخت طرح ضريح امام حسين(ع) مشغول است و دوشادوش هنرمنداني كه او را در اين راه ياري ميدهند، كار ميكند.
در فضاي معنوي ساخت ضريح حضرت، وقتي او را ملاقات كرديم، چنان عاشقانه درباره هنر ايران سخن ميگفت كه گويي انديشه ديگري جز اين در سر ندارد. نگران موج فارغالتحصيلان دانشگاههاي هنر است و بزرگترين آرزويش اتمام طرح باشكوه ضريح امام حسين(ع).
علاوه بر اينها از اين استاد پيشكسوت اين روزها 2 تابلوي غدير و كوثر در موزه فرشچيان در مجموعه فرهنگي هنري سعدآباد رونمايي شده و به معرض نمايش گذاشته شده است.
آنچه در پي ميآيد، حاصل گفتگو با او به بهانه فعاليتهاي اخيرش است.
اولين پرسش من درباره ساخت ضريح امام حسين(ع) است كه شما مشغول آن هستيد. اگر ممكن است درباره اين طرح توضيح دهيد؟
اين طرح مربوط به ستاد نوسازي عتبات عاليات است كه مجري آن دكتر حقيقتپور و طرح اجرايي آن نيز به عهده من است. تصور ميكنم امام حسين(ع) بالاترين و عزيزترين عزيزان خداوند بودهاند و مسلما در بيان شخصيت او زبان ما قاصر است، بنابراين شايسته است براي ساخت ضريح مطهرشان از هيچگونه فداكاري و علاقهمندي و عشق دريغ نكنيم. گو اين كه هيچ چيز در دنيا به ايثار اين امام بزرگوار نميرسد، اما شايد ساخت اين ضريح بتواند مقداري از عظمت و بزرگي او را ارائه كند. در واقع ساخت اين ضريح گرانقدر اهميت و اعتبار جهاني مييابد و تا حدي كه شايسته مقام عظيم ايشان باشد، عشقي را كه او به احديت ابراز ميكرده است، نمايان ميكند.
البته من پيش از اين، تجربه طراحي ضريح امام رضا(ع) را نيز داشتهام و براي انجام امور ساخت ضريح مقدس ايشان چندين بار به ايران رفت و آمد كردم. عشق و علاقه من به ائمه معصومين باعث ميشود در ساخت ضريح امام حسين(ع) نيز با همه توان بكوشم اين طرح به اعتلايي كه بايد و شايسته است دست يابد.
آقاي فرشچيان شما از كلاس هفتم دبيرستان به هنرستان هنرهاي زيباي اصفهان قدم گذاشتيد و زيرنظر استاد عيسي بهادري كه استاد توانمندي در عرصه طراحي قالي و مينياتور بود، شروع به فعاليت كرديد. نقش او در شكلگيري هنري شما چه بود؟
استاد عيسي بهادري در طول تاريخ هنر ايران، بزرگترين استاد در زمينه كاشيكاري، فرش، مينياتور و تا حدي نقاشي بود و انسان جامع و كاملي در زمينههايي كه به آن اشاره كردم به شمار ميرفت. تصور ميكنم والاترين ويژگي او ايجاد رغبت در شاگردان بويژه خود من بود و به واسطه بيان گيرا و جذابي كه داشت، ميتوانست بخوبي اين شور و شوق را در شاگردانش ايجادكند. من ساليان سال در مساجد اصفهان طراحي كردم و آن اسليميها و ختاييهاي كاشيكاري را نهتنها مطالعه، بلكه در فكر و ذهن خود تهتشين كردم. تابستانها با ذغال و كاغذ كاهي تعداد زيادي طراحي ميكردم و نزد استاد عيسي بهادري ميبردم و آن وقت او توضيح ميداد كدام يك از اين طرحها قابل قبول است و كدام نيست و من بيآن كه روي حرف او حرفي بزنم، ميپرسيدم استاد، حكمت اين كه ميگوييد اين طرح ويژگيهاي لازم را ندارد، چيست؟ او هم در پاسخم ميگفت: به محل نصب اثر اصلي مراجعه كن، با مقداري تامل و انديشه متوجه ميشوي اشكال كارت كجاست و من هم عينا همين كار را ميكردم. اين مساله در خودسازي من خيلي موثر بود.
شما در جواني انساني خستگيناپذير بوديد و ميتوان گفت تقريبا نيمي از عمر خود را صرف مطالعه آثار تاريخي اصفهان مانند چهل ستون، مسجد شيخ لطفالله و عاليقاپو كرديد. شنيدهام حتي در دوران سربازي هم دست از قلم و رنگ برنداشتيد. فكر ميكنيد ردپاي اين پشتكار و اشتياق شما در ميان نسل جوان امروز هنرمند مشاهده ميشود؟
به نظرم اكنون اين پشتكار در ميان جوانان و هنرجويان كمتر ديده ميشود. البته من با هنرمندان امروز كمتر تماس دارم، اما در بعضي از آنها اين شوق و تداوم را مشاهده ميكنم. به عنوان مثال، در جريان ساخت طرح ضريح امام حسين(ع) دختر و پسر تازه فارغالتحصيلشدهاي مشغول به كارند كه اين پشتكار را دارند و خيلي خوب هم كار ميكنند، اما خود من به اين سن كه رسيدهام، هنوز دست از اين تلاش و تداوم برنداشتهام و شايد بتوانم بگويم اين ويژگيها در من دوچندان هم شده است. به اين معني كه گاه در طول شبانهروز 14 ساعت بيوقفه، ولي عاشقانه كار كردهام.
استاد چرا در مينياتور ما پرسپكتيو اعمال نميشود. اين مساله عجيبي نيست؟
در مينياتور اصولا پرسپكتيو به كار گرفته نميشود. هرچند هنرمندان آن زمان به اين حيطه واقف بودند و به فضاسازي دور و نزديك اشراف داشتند، ولي كار نميكردند. شايد به اين دليل كه تصور ميكردند پرسپكتيو به خلق فضايي تكنيكي و مادي در كارشان منجر ميشود، اما خود من به پرسپكتيو حسي هم پرداختهام و آن را در آثارم به كار بستهام.
شما در بيان احساسات و تجسم شعرگونه عواطف در قالبهاي هنري به شكل و شيوهاي كاملا جديد موفق به هماهنگي و همگامي ميان مضمون، شكل و فرم در نقاشي شديد. اين مشخصه را براي آثار خودتان قائل هستيد؟
مسلما بله. من در فرم و محتوا تحولي اساسي به وجود آوردم و همان طور كه در پرسش قبلي شما هم اشاره كردم، حس را وارد كارهايم كردم. البته دوستاني كه با من كار كردهاند يا به نوعي جزييات آثار مرا ميدانند، به اين امر بيشتر واقف هستند. به عنوان نمونه، من اثري با نام انتقام كه از آن يك تابلوفرش هم درست شد، ارائه كردم. ديرباز به اين شكل بود كه هنرمندان قديمي هر كدام كه ميخواستند طرحي از شير و آهو و پلنگ در كار ترسيم كنند، حيوانات قوي را بر حيوانات ضعيف مسلط ميكردند، اما من در اين زمينه كاملا بعكس عمل كردم.
آقاي فرشچيان، مينياتور ما از ديرباز به عنوان شاهكار هنرمند شرقي همواره مورد توجه كشورهاي همسايه بوده است. اين روزها هم اروپاييها و همچنين كشورهاي عربي در حراجيهاي معروف (كريستي و ساتئي) در پي خريد اين آثار هستند. اما نكته اينجاست كه چرا درباره اين هنر ما به مصداق آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا ميكرد، رسيدهايم؟ يعني به جاي پرداختن به هنر اصيل مينياتور، به دنبال دستاوردهاي پست مدرنيستي آن سوي آب هستيم و عملا به هنرهاي سنتي توجهي نداريم؟
مسلما هنر ما داراي هويت و قدمتي طولاني است. اگر چنين نبود، پژوهشگران اروپايي درباره هنر ايران اينقدر كتاب نمينوشتند. اما همان طور كه اشاره كرديد، ما هميشه مورد حسد همسايگان و ديگر كشورهاي دنيا بودهايم. به قول معروف، صورتي در زير دارد آنچه در بالاستي. به طوري كه ميخواهند مشاهيري چون مولانا، ابنسينا و ديگر مفاخر فرهنگي ما را بربايند. در واقع، يك سياست مافيايي در سطوح جهاني به وجود آمده كه تبش به ايران هم سرايت كرده است. اين سياست قصد دارد فرهنگ تمام ملتها را از اصالت خارج كند.
به نظرتان اگر مينياتور ما از سالها پيش لااقل از 2 دهه گذشته به بستر دانشگاهها راه مييافت و جنبه آكادميك پيدا ميكرد، سطح آگاهي و شناخت درباره اين هنر اصيل ارتقاء نمييافت؟
واقعيت اين است كه براي تحقق چنين كاري تلاشهاي بسياري صورت گرفت. من به سهم خود در اين راه كوشش بسياري كردم. به عنوان نمونه، براي وزراي آموزش و پرورش در مقاطع مختلف مانند دكتر معين، دكتر توفيقي و دكتر زاهدي چند نامه نوشتم و دليل آوردم كه اگر هنر اصيل خودمان را از دست دهيم، چيزي براي نشان دادن به آيندگان نداريم، اما عملا نتيجهاي نگرفتم و پاسخي نشنيدم.
نظرتان درباره سيستم فعلي آموزشي دانشگاههاي هنر چيست؟
امروز شور و علاقهمندي بسياري در طيف جوانان دانشجو مشاهده ميشود كه به هنر اصيل ايراني يا رشتهاي مانند نگارگري راغب هستند، ولي متاسفانه در كشور ما مدركگرايي حرف اول را ميزند و اين مساله ميتواند در آسيب وارد كردن به اين حوزه نقش داشته باشد، اما در قديم اگر ميخواستند نمايشگاهي از آثار نگارگري ايران تشكيل دهند، بيشتر از 10 استاد مرد و سه چهار استاد زن در اين وادي وجود نداشت و ساليان سال همين منوال ادامه مييافت، اما اكنون در نمايشگاههاي سالانه بيش از 300 هنرمند زن و بيش از 350 هنرمند مرد آثار قابل قبولي ارائه ميكنند. اين نشاندهنده استقبال هنرمندان امروز از هنرهاي سنتي، خاصه نگارگري است.
فكر ميكنيد مينياتور در دنياي پرشتاب امروز كه ديگر كم مانده ساندويچهايمان را هم به وسيله اينترنت سفارش دهيم، از چه حربهاي ميتواند براي حفظ اصالتهاي خود استفاده كند؟
مينياتور يك نقاشي ايراني است. چرا نميتوانيم آن را حفظ كنيم؟ به نظرم بايد دانشگاههايي كه در حال حاضر در راستاي هنر غربي كار ميكنند يا فارغالتحصيلاني كه سرگردان هستند را طي يك برنامه و سياستگذاري جلب و هدايت كرد. به بيان ديگر، ما بايد گذشته از داشتن رشتههاي كارشناسي ارشد، كاركن ارشد داشته باشيم و همچنين استادان ارشدي در اين وادي تا بتوانيم فعاليتهاي تجربي و آكادميك را توام با يكديگر انجام دهيم.
خود شما هيچ وقت تمايل به تدريس در دانشگاه داشتهايد؟
نه. هيچ وقت نخواستم در دانشگاه تدريس كنم.
در مكالمه تلفني كه پيش از مقرر كردن اين ملاقات داشتيم، قرار شد در اين گفتگو درباره مولانا هم از شما بپرسم. بنابراين، نظر شما درباره اين شاعر بلند آوازه كه براي تكتك ايرانيان مايه افتخار است، چيست و چقدر در آثارتان تحتتاثير اشعار او بودهايد؟
مولانا به واسطه طرز فكر، جهانبيني، اشعار و شخصيتش در هر جامعهاي تحسين برانگيز است. بويژه ابعادي كه ميتوان در لابلاي اشعارش در زمينه تزكيه و تعالي روح و جسم يافت، ميتواند در ارتقاي سطح فرهنگي جامعه نقش داشته باشد. من نيز به تبع اين شيفتگي و علاقهمندي، چندين اثر درباره مولوي ساختهام و چند كار ناتمام هم در دست دارم. حس و روحي در آثار او بهچشم ميخورد كه اين مولفهها را به بعضي از آثار خودم كه درباره او بوده است، منتقل كردهام.
2 تابلوي تازه شما يعني غدير و كوثر بتازگي در موزه فرشچيان در مجموعه فرهنگي هنري سعدآباد به معرض نمايش گذاشته شده است. اين دو اثر نيز به تبعيت از تابلوي (عصر عاشورا) كه ميتوان آن را در رديف مهمترين آثار شما دستهبندي كرد، ريشه در باورهاي مذهبي دارد. ضمن اينكه درباره اين ويژگي در آثار خودتان توضيح ميدهيد، بگوييد آيا اصولا باورهاي مذهبي در آثار هنرمندان شرقي نوعي مولفه محسوب ميشود؟
من بر اين باورم كه تمام هنرمندان در آثار خود داراي باورهاي مذهبي هستند. به اين دليل كه هر هنرمندي بالاخره راهي براي ارتباط با آفريدگار خود پيدا ميكند. ولي در اين ارتباط برخي به من گفتند تو پس از انقلاب به كارهاي مذهبي روي آوردي، در حالي كه اينطور نبود. من پيش از انقلاب به مراتب بيشتر به خلق آثار مذهبي ميپرداختم.
به خاطر ميآورم زماني كه 23 سال داشتم، تابلوي حضرت محمد(ص) در غار حرا را طراحي كردم. طراحي فرشهاي هفت شهر عشق و ثارالله و از همه مهمتر تابلوهاي عصر عاشورا و تابلوهايي با مضامين حضرت علي(ع)، حضرت يونس(ع)، حضرت يوسف(ع) و حضرت يعقوب(ع) پيش از پيروزي انقلاب مربوط ميشود. به هر حال، هميشه به اين حيطه گرايش شخصي داشتهام و اين مساله به نوعي در كارهاي من تنيده شده است.
«بودم آن روز من از طايفه تاك نشون / كه نه از تاك نشون بود و نه از تاكنشون> نقاش اگر بخواهد با تمام وجود كار خوبي ارائه كند. بايد عنايت الهي را استدعا كند.
با توجه به رفت و آمد و ارتباطي كه با كشورهاي خارجي داريد و با توجه به سياهنمايي كه امروز در اين كشورها به دلايل سياسي راجع به ايران اعمال ميشود، نظر آنان را درباره هنر ما چطور ارزيابي ميكنيد؟
بر خلاف آنچه ما تصور ميكنيم، قضاوت آنان درباره هنر ما بيطرفانه است. حتي درباره فيلم و موسيقي ايران. در واقع وقتي ميبينند كار خوبي ارائه شده است، واقعا قبول و تحسين ميكنند و خيلي خوب هم خريدار هنر ما هستند. واقعيت اين است كه فرهنگ ايران ميتواند تعالي خوبي در سراسر دنيا داشته باشد. هر چندبايد قبول كنيم از نظر فناوري نميتوانيم به پاي آنها برسيم؛ اما از نظر نوع و عظمت فرهنگ و هويت و اصالت ميتوانيم حرفهاي خوبي را در دنيا بزنيم.
از ريشههاي شكلگيري هنر مينياتور بگوييد. اوج بالندگي اين هنر را در چه دوران و مكتبي ميدانيد؟
براساس شواهد ما از 10 هزار سال پيش، نقاشي آن هم به شكل مدون داشتهايم. در واقع هنر در خون ايرانيان است. بويژه در زمينه كارهاي سفال كه اگر آثار 5 هزار سال پيش را نگاه كنيم، به نقش و نگارهاي زيبايي كه روي آنها حكم شده پي ميبريم.
اما مثل اينكه در دهههايي هم اين هنر به سمت عاشقانگي و اصولا رمانتيكگونگي پيش رفته است؟
بله، در دوره هرات چنين مواردي بيشتر ديده ميشود.
درخشانترين دوره در حيطه مينياتور چه وقت بوده است؟
مكتب هرات. زيرا توجه بزرگان اين دوره به هنر قابل توجه بوده است.
شما هنرمند پيشكسوتي هستيد كه امضايش پاي هر اثر به مثابه اعتباري ملي است. خودتان هم ميدانيد كه اين اغراق نيست و حقيقت دارد. انتظارتان از كارگزاران فرهنگي به عنوان يك چهره ماندگار كه يك عمر صادقانه فعاليت كرده است، چيست؟
به هنر اصيل ايران توجه شود. همينطور جواناني كه با عشق و اميد در اين مرز و بوم فعاليت ميكنند، مورد حمايت واقع شوند. تصور ميكنم اين امر ميتواند با يك برنامهريزي صحيح در بستر دانشگاهها ميسر شود. امروز فرش ايران در جهان جايگاه بيست و هفتم را پيدا كرده و اين درد بزرگي است. اما اگر مقدمات و ملزومات هنري فراهم شود، مسلما نقشهكشهاي چيره دستي در حيطه طراحي فرش ميتوانيم تربيت كنيم و به رونق اين بازار به لحاظ هنري و اقتصادي بيفزاييم. در عرصه كاشيكاري هم همينطور.
درباره پنجمين كتابتان هم كه در ماههاي آتي منتشر خواهد شد، بگوييد؟
اين كتاب به همت انتشارت فرهنگي هنري (گويا) كه تحت نظارت ناصر ميرباقري است صورت ميگيرد و از كتابهاي پيشين من كه در آلمان و ايتاليا به چاپ رسيده است، چيزي كم ندارد.
اين كتاب كه (برگزيده آثار محمود فرشچيان) نام دارد، تمام كارهايي را كه من در 3 سال گذشته انجام دادهام، در برگرفته است و در 258 صفحه، در قطع رحلي بزرگ با چاپ خاص متاليك منتشر ميشود.
در اين كتاب، علاوه بر تصوير 120 تابلوي رنگي مانند غدير خم، حضرت فاطمه(س)، يوسف و زليخا، حضرت ابراهيم(ع) و شمس و مولانا، 50 طراحي سياه قلم نيز وجود دارد.
بيتوجهي به طراحي هنري
درباره طراحي كه پايه هر هنري را تشكيل ميدهد و امروز در ميان دانشآموختگان و حتي خود هنرمندان با اقبال كمي مواجه شده است بايد گفت در حال حاضر فرش ايران درجه بيست و هفتم را در دنيا پيدا كرده، در حالي كه هميشه مقام اول را داشته است.
نه تنها فرش، بلكه كاشيكاري ما نيز به همين شكل پسرفت كرده است. وقتي شما به رم ميرويد، ميبينيد شهرداري اين شهر چه مجسمههاي زيبايي ساخته است كه اصلا آدم را بهتزده ميكند اما به عنوان نمونه در اصفهان خودمان مقابل دروازه دولت، عمارت بزرگي به نام «جهاننما» ساختهاند كه خالي از هرگونه ابعاد هنري است. اثري از يك خط منظم و منسجم كاشيكاري و حتي اثري از متيفهاي ايراني در آن بهچشم نميخورد.
تمام اينها برآيندهاي بيتوجهي به طراحي است و گذشته از آن، متاسفانه پارهاي شتابزدگي و پولپرستي و سهلانگاري دستبهدست هم دادهاند و تاثيرات منفي در عرصه هنر به جاي گذاشتهاند. من در 18 سالگي تابلويي با عنوان «دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند» را ساختم.
با وجود اينكه اصولا آدم متواضعي هستم، اما ميخواهم بگويم اگر در حال حاضر در تمام دنيا اثري را ديديد كه صاحب ويژگيهاي اين تابلو باشد، ميآيم و شاگردي طرحش را ميكنم. دليل اين تفاوت اين است كه من در برهههاي مختلف زندگيام در برابر هنر ايثار به تمام معني بودم و ماديات برايم اهميت نداشت.
آزاده صالحي
پنجشنبه 23 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 848]
-
گوناگون
پربازدیدترینها