تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):حق زبان، دور داشتن آن از زشت گويى، عادت دادنش به خير و خوبى، ترك گفتار بى فايده و ني...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798666387




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

احمدی نژاد مظلوم است


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: احمدی نژاد مظلوم است گفت وگو با على اكبر جوانفكر، مشاور مطبوعاتى رئيس جمهور گفت وگو با على اكبر جوانفكر، مشاور مطبوعاتى رئيس جمهور، آسان نبود؛ چه ايشان خود سال ها مصاحبه كننده بوده و مهارت خاصى هم در اين وادى داشته است. گپ و گفت خبرنگار «ايرنا» بيشتر به حوزه آسيب شناسى كلى عملكرد رسانه ها از جمله مطبوعات و فضاى تبليغاتى له و عليه دولت معطوف شد و البته آقاى جوانفكر خيلى موشكافانه پاسخ پرسش ها را دادند. در ادامه هم به چند موضوع ديگر پرداختيم كه در زير آن را مى خوانيد:شما به عنوان مشاور مطبوعاتى رئيس جمهور، فضاى مطبوعات را در شرايط امروز كشور چگونه ارزيابى مى كنيد ؟در ميان وسايل ارتباط جمعى، مطبوعات به عنوان عامل اصلى شكل دهنده افكار عمومى شناخته مى شوند. آنها به دلايل گوناگون از جمله ماندگار بودن و در هر لحظه و برهه از زمان دستياب بودن و همچنين قيمت ارزان و تنوع مطالب و محتوا، در سطح گسترده مى توانند بر افكار عمومى اثر بگذارند. از سوى ديگر، اعتماد و اطمينان مردم در اغلب موارد نسبت به مطبوعات بيشتر از ساير رسانه هاى جمعى است كه حاصل اين ارتباط دوسويه مردم و مطبوعات، تنوير افكار عمومى و كمك به رشد آگاهى و دانش جمعى است. بنابراين، با چنين نگاهى، مى توان انتظار داشت كه روزنامه ها در مسير رشد و تعالى جامعه نقش مهمى را برعهده داشته باشند. امروزه با انجام هزينه اى سنگين كه بخش مهمى از آن با حمايت هاى مالى دولت پرداخت مى شود، ده ها روزنامه فرصت انتشار مى يابد و در دسترس مردم قرار مى گيرد كه تعدادى از آن ها وابستگى مستقيم و غيرمستقيم به گروه ها، احزاب و تشكل هاى سياسى دارند. البته چند روزنامه نيمه وابسته نيز وجود دارند كه با وجود دارا بودن تعلقات سياسى وگروهى، وجهه همت خود را بيش از ديگران معطوف به اطلاع رسانى منصفانه كرده اند . رسانه هاى ارتباط جمعى ما موفقيت هايى هم داشته اند اما بايد اذعان كرد كه مطبوعات در مفهوم كلى آن، هنوز در شأن و تراز نظام اسلامى و ملت ايران نيستند و اميد مى رود با خيزشى كه لزوماً بايد از درون جامعه مطبوعاتى كشور آغاز شود، شاهد بهبود و شكوفايى روزنامه ها در گستره جامعه رسانه اى كشور باشيم.  آيا دولت مخالف آن است كه احزاب و گروه هاى سياسى داراى روزنامه باشند؟خير. دولت مخالف چنين امرى نيست. چون كه احزاب و گروه هاى سياسى نيز حق دارند تريبون خاص خود را داشته باشند اما اين تريبون در عمل كاركردى برابر با ارگان تبليغاتى حزب دارد كه ارتباط يك طرفه تشكل سياسى را با هواداران و طرفدارانش برقرار مى كند. مطبوعات در شكل ارتباط جمعى آن، با يك نگرش عام، فراگير و پيشگامانه به مسائل كشور توجه دارند اما تعهدات و تعلقات حزبى و گروهى، براى يك رسانه سمى مهلك است زيرا كاركرد ارتباط جمعى و آزادى در جمع آورى و انتشار اطلاعات را از آن سلب مى كند. دولت موظف به حراست از فضاى آزاد و رقابت سازنده مطبوعات براى اطلاع رسانى جامع و شفاف از رويدادهاى داخلى و خارجى است اما هيچ تعهد يا وظيفه اى براى حمايت و پشتيبانى مالى و ادارى از رسانه هاى وابسته به احزاب و گروه هاى سياسى ندارد. ارتجاع فكرى و عقب ماندگى ذهنى و رفتارى، از جمله آسيب هايى است كه بايد در مطبوعات ريشه يابى شود و مى توان انتظار داشت كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى در اين زمينه دست به كار شده و با برگزارى همايش هايى ميان كارشناسان و متخصصان ارتباطات جمعى، به آسيب شناسى مطبوعات بپردازد و راه هاى برون رفت از وضع موجود را بيابد. شما گفتيد كه مطبوعات امروز كشور در تراز و شأن نظام اسلامى نيستند. آسيب هاى مطبوعات ما چه چيزهايى هستند كه موجب شده است شما چنين برداشتى از مطبوعات داشته باشيد ؟رسانه هاى ارتباط جمعى از جمله مطبوعات، به مثابه چشمانى بيدار، ناظرانى آگاه و هوشيار، گوش هايى شنوا و زبان هايى گويا براى يك جامعه زنده و با نشاط محسوب مى شوند. رسانه هايى كه چنين كاركردى داشته باشند، يك حاشيه امنيت بسيار نيرومند را براى جامعه خويش به وجود مى آورند. يعنى با وسواس فراوان و احساس مسئوليت به وظايف خود جامه عمل مى پوشانند و انتظارات بحق مردم را در مورد تضمين سلامت دستگاه هاى مختلف كشور برآورده مى سازند. اگر در يك جامعه فرصت هاى نابرابر به وجود آمد و عده اى خاص با بهره مندى از اين فرصت ها، به آلاف و الوفى رسيدند ، اگر فساد اخلاقى، مالى و ادارى، بساط گستراند و رانت خواران و ويژه خواران بر منابع عمومى چنگ انداختند و اگر يك اقليت اشرافى در جامعه سربرآورد و انواع گرفتارى هاى اخلاقى، اجتماعى، سياسى و اقتصادى در جامعه رواج پيدا كرد، قبل از هر كس بايد به سراغ رسانه هاى ارتباط جمعى آن جامعه رفت و اصحاب آن را مورد سؤال قرار داد. در سال هاى پس از جنگ در عرصه هاى مختلف به پيشرفت هاى خوبى دست يافتيم، اما مردم با نابسامانى ها و مشكلات فراوانى هم دست و پنجه نرم كردند. يعنى يك چيزهايى را به دست آورديم اما خيلى چيزها را هم از دست داديم. مطبوعات كجا بودند و چه نقشى را ايفا كردند كه افرادى مانند شهرام جزايرى مانند خوره به جان نظام و مسئولان آن افتادند؟ چه بلايى بر سر رسانه ها از جمله مطبوعات به عنوان ناظران آگاه و چشمان بيدار جامعه آمد كه كيسه هاى رانت خواران از انبان مردم پر شد و صدا از صدا در نيامد، چرا مطبوعات نتوانستند نقش مثبتى را در ريشه يابى معضلات اجتماعى و حل آنها ايفا كنند؟ از اين چراها فراوان است و اصحاب مطبوعات براى پاسخگويى بايد در رديف اول سؤال شوندگان قرار گيرند ؟ البته معدودى از روزنامه ها به سهم خود كوشيدند تا نقش سازنده اى در سالم سازى فضاى زندگى جامعه ايفا كنند اما همه مى دانيم كه با يك يا دو گل بهار نمى شود. انتظار مى رفت كه ويژگى هايى مانند آگاهى بخشى، بيدارگرى، همه جانبه نگرى، دشمن شناسى، مسئوليت شناسى، آرمانخواهى و تعهد به خواسته ها و آرزوهاى ملى و انقلابى از خصوصيات بارز و برجسته روزنامه هاى نوظهور بويژه در ۱۰ سال اخير باشد اما به تجربه ديديم كه اين مبانى مهم مورد غفلت قرار گرفت و روزنامه هايى به صحنه آمدند كه دشمن آنها را به عنوان يك پايگاه عملياتى مورد استفاده قرار مى داد و تلاش در جهت تخدير جامعه، جايگزين بيدارگرى شد و متن رويدادها به فراموشى سپرده شد و حاشيه ها برجسته گرديد تا خواب چشم ها را سنگين تر كند و به تدريج آنچه نبايد اتفاق بيفتد، به وقوع پيوست. به هر حال، مستند به آنچه كه در سال هاى گذشته بر سر كشور آمده است، معتقدم كه بسيارى از مطبوعات ما با آنچه از آنها انتظار مى رود، فاصله زيادى دارند.   از صحبت هاى شما اين گونه استنباط مى شود كه روزنامه هاى ما درجلب توجه و همچنين اقناع مردم موفق نبوده اند. اگر اينطور است، چه عواملى را در پيدايش اين وضعيت مؤثر مى دانيد و براى حل مشكل چه بايد كرد ؟ نگاهى به شمارگان مطبوعات ميزان توفيق آنان در جلب مخاطب را نشان مى دهد. مى دانيد كه اطلاع رسانى، آگاهى بخشى، ابلاغ پيام و خبر، تنوير افكار، هدايت گرى و مبارزه با جهل و بى خبرى و نظاير آن، مأموريت اصلى و هدفمند وسايل ارتباط جمعى بويژه در كشورى مانند ايران اسلامى است و اين همان رويكردى است كه انبياى الهى براى رسالت خود بيان كرده اند. بنابراين مى توانيم به تعبيرى بگوييم كه گزارشگران، خبرنگاران و نويسندگان مطبوعات ما در معنا بايد سرگرم انجام يك مأموريت سنگين شبيه آن چيزى كه انبياى الهى براى آن مبعوث شدند، باشند. بديهى است كه وقتى دست اندركاران مطبوعات و رسانه هاى ارتباط جمعى با اين نگاه به مسئوليت خود توجه كنند، حاصل و نتيجه كار بسيار مثبت و ميزان اثرگذارى آنها فوق العاده خواهد بود. صد البته در پرتو چنين نگاهى است كه عشق و اميد به آينده همراه با كار و تلاش سازنده و پرنشاط در فضاى ارتباطات جمعى ما مواج خواهد شد. برخى معتقدند كه توسعه رسانه اى در دوران ۸ ساله رياست جمهورى آقاى خاتمى ، اتفاق افتاده است ، آيا شما اين نظر را قبول نداريد ؟ توسعه رسانه اى داراى دو جنبه كمى و كيفى است . از جهت كمى، ادعاى درستى مطرح مى شود زيرا شاهد افزايش تعداد رسانه ها در دوره آقاى خاتمى بوديم اما در همين رويكرد نيز يك اشتباه بزرگ اتفاق افتاد كه باعث شد تا در توسعه كيفى ، آسيب جدى به كشور وارد شود و به نظر نمى رسد كه آثار و تبعات مخرب آن به راحتى زدوده شود . اين اشتباه بزرگ آن بود كه رسانه ها به صورت فله اى بوجود آمدند و اين كار را هم كسانى كردند كه تخصص روزنامه نگارى نداشتند و تبحر و هنر آنها محدود به عرصه تبليغات سياسى و راه اندازى عمليات روانى بود . يعنى افرادى با پشتوانه هاى مالى مشكوك ، اقدام به راه اندازى روزنامه هايى كردند كه نقش و كاركرد آنها چيزى جز پايگاه دشمن نبود . يك نفر كه نمى دانست كلمه مطبوعات چگونه نوشته مى شود ، صاحب امتياز چند روزنامه شد و هرگاه با يكى از آنها برخورد قانونى مى شد ، فوراً يك روزنامه ديگر را جايگزين آن مى كردند . در واقع يك جريان سياسى مخالف نظام توانسته بود سيطره خود را بر فضاى رسانه اى كشور حاكم كند . به اين ترتيب مى خواهم بگويم كه افزايش تعداد روزنامه ها به مفهوم يك رشد كمى بود اما در عمق و كيفيت ، با يك پسروى جدى و قابل ملاحظه مواجه شديم و اين پسروى همچنان گريبان روزنامه هاى به جاى مانده از آن دوران را كه عمدتاً نمايندگى احزاب سياسى را بر عهده دارند ، چسبيده است به نحوى كه امروز تعداد زيادى روزنامه با شمارگان محدود در كشور وجود دارند و وجه مشترك آنها نيز پائين بودن كيفيت و محتوا است و به همين دليل با استقبال مردم نيز مواجه نشده اند .به اين ترتيب ، شماتحليل وارزيابى مثبتى ازرويكردهاى حاكم دررسانه هاى ارتباط جمعى كشورنداريد؟من پيشتر به اين سؤال پاسخ دادم. وقتى مديران و دست اندركاران رسانه هاى ارتباط جمعى از نگاه حرفه اى و ارزشى از وظايف و مسئوليت هاى خود فاصله گرفته، در چرخه زد و بندهاى مالى و سياسى گرفتار شوند، مطبوعات به بسترى براى تشديد دعواهاى سياسى، رقابت بر سر كسب مناصب قدرت، دامن زدن به دغدغه ها و نگرانى هاى بى پايه و اساس، ايجاد تشويش خاطر، القاى ترس، اضطراب و نااميدى به مردم و متأسفانه به طور قهرى و طبيعى به پايگاهى براى خدمت به دشمن و اهداف او تبديل مى شوند. چنين روندى مطبوعات را در مسير از دست دادن تدريجى اعتبار خود قرار مى دهد زيرا وقتى انصاف، اعتدال، منطق، نيك انديشى و خيرخواهى در يك رسانه، جاى خود را به تندروى، تعصب حزبى و گروهى، قدرت طلبى، رقابت سياسى، بددلى و بدخواهى بدهد، ديگر نمى توان انتظار داشت كه چنين رسانه اى مورد توجه و اعتماد مردم قرار گيرد. يكى ازنشانه هاى مثبت و سازنده در مطبوعات، آگاهى روزافزون نسبت به ضرورت ارتباط با خواننده است. حفظ سلامت جامعه از طريق آگاه ساختن شهروندان و تشويق آنان به مشاركت اجتماعى از جمله اقدام هايى است كه جهت حركت رسانه و روزنامه نگار را به سمت پيشرفت و اعتلاى جامعه نشان مى دهد. در واقع، مطبوعات بايد به اين نكته توجه مستمر داشته باشند كه آنها از ديد مردم يك منبع مهم براى كسب اطلاعات صحيح و دقيق محسوب مى شوند. كتمان كردن حقايق و فرار از اطلاع رسانى درباره واقعيت هاى پيش رو يا وارونه سازى آنها به دليل تعلقات سياسى و وابستگى هاى مالى و اقتصادى، گناهى نابخشودنى است و در معنا مجازاتى بيش از جرم خيانت بر آن مترتب مى شود. چگونه ممكن است روزنامه اى با استفاده از كمك هاى مالى دولت فرصت انتشار پيدا كند و حتى دولت مهم ترين مشترى و خريدار توليدات او باشد، اما از نشر اخبار و گزارش هاى مربوط به خدمات دولت اجتناب ورزد و حتى همزمان زبان خود را به بى حرمتى، توهين و هتاكى نسبت به دولت و مسئولان كشور دراز كند؟ ما از هيچ رسانه اى توقع مجيزگويى و تعريف و تمجيد نداريم و اصولاً چنين رويكردى را نمى پسنديم، اما اطلاع رسانى شفاف درباره خدمات دولت در بخش هاى مختلف را كه اينك در گستره اين كشور پهناور نمود پيدا كرده است، يك انتظار بديهى و طبيعى مى دانيم. مطبوعات به همان اندازه كه با سكوت و مماشات خود و فرار از عمل به مسئوليت هايشان، به پيدايش ناهنجارى هاى اجتماعى كمك مى كنند، با سرپوش گذاشتن و منعكس نكردن دستاوردها و پيشرفت ها، در ايجاد سرخوردگى هاى اجتماعى و احساس يأس و شكست در جامعه، مسئول اند و بايد پاسخگو باشند. سرانجام چه بايد كرد ؟ آيا مى توان به همين روال ادامه داد و تصور كرد كه اين مشكل به خودى خود حل خواهد شد ؟اين مشكل به خودى خود قابل حل نيست، زيرا احزاب و گروه هاى سياسى همواره در تلاش هستند تا از رسانه هاى ارتباط جمعى به عنوان ابزارى مؤثر در جهت منافع حزبى و جناحى استفاده كنند و متأسفانه امروز بيش از هر زمان ديگرى شاهد چنين گرايشى در تشكل هاى سياسى هستيم. حل اين مشكل مستلزم يك سلسله اقدام هاى متوالى و شكل گيرى اراده اى جمعى است كه نخستين مرحله آن را مى توان در تبيين دقيق صورت مسأله براى افكار عمومى و خصوصى دانست. پس از روشنگرى و تبيين موضوع، مى توان انتظار داشت كه تدابير جديدى را در جهت قاعده مند ساختن و منطقى كردن كمك ها و حمايت هاى دولت از مطبوعات اتخاذ كرد. البته بسيارى از اين رسانه ها از پشتوانه هاى مالى مهمى برخوردارند و تصور نمى رود كه ارگان هاى تبليغاتى احزاب و گروه هاى سياسى، با مشكل مالى مواجه باشند. بديهى است رسانه هايى كه اطلاع رسانى شفاف، نقادى عالمانه و تنوير افكار عمومى بر مبناى تعهد و وفادارى به آرمان هاى اسلامى و ملى و عدم وابستگى حزبى و گروهى را در دستور كار خود قرار داده اند، از حمايت ها و كمك هاى مالى دولت برخوردار خواهند بود. شما سال ها در فضاى رسانه اى كشور حضور فعال داشته ايد و اصحاب رسانه ها بر سوابق و تجربه رسانه اى شما صحه مى گذارند. چرا تصور مى كنيد كه مطبوعات وابسته به احزاب و گروه هاى سياسى نمى توانند ايفاگر نقش مثبت و سازنده اى در فضاى رسانه اى كشور باشند؟ آيا اين رويكرد مطبوعاتى ريشه در حزبى نبودن دولت نهم ندارد؟ همان گونه كه مى دانيد دولت نهم برآمده از اراده و تلاش هيچ حزب و گروه سياسى نيست و دكتر احمدى نژاد در انتخابات رياست جمهورى پشتوانه حزبى خاصى نداشت. او فقط يك كارنامه موفق اجرايى، همراه با ايده ها و آرمان هاى روشن مبتنى بر ارزش هاى اسلام و انقلاب را به مردم عرضه كرد و مردم نيز با تمام وجود و با اميدهاى فراوان، به او اعتماد كردند و سكان مديريت اجرايى كشور را به دست او سپردند. با وجود عدم وابستگى دولت به احزاب و گروه هاى سياسى، رئيس جمهور صريحاً اعلام كرده است كه دولت با فعاليت تشكل هاى سياسى هيچ مخالفتى ندارد. اما در پاسخ به سؤال شما درباره سازنده نبودن نقش مطبوعات حزبى بايد گفت كه يك دليل اصلى آن به چگونگى شكل گيرى برخى احزاب و تشكل هاى سياسى باز مى گردد. احزاب، بعضاً براساس رفاقت ميان چند نفر، اشتراك منافع سياسى و اقتصادى ميان اعضاى يك گروه از صاحبان قدرت، يا بر مبناى همكارى مشترك چند نفر براى حفظ جايگاه هاى سياسى و انتقال موروثى آن به بستگان و نزديكان شكل گرفته اند. تشكل هاى اين چنينى حتى داراى كاركرد حزبى معمول و شناخته شده هم نيستند و به همين دليل، عموم مردم با مرامنامه، ديدگاه ها، مواضع و برنامه هاى آنها آشنايى ندارند. به اين معنى كه برخى از احزاب و گروه هاى سياسى در مقاطع مهم زندگى اجتماعى، يعنى آنجا كه بايد با اراده جمعى كشور همراهى، همدلى و همصدايى داشته باشند، سكوت اختيار مى كنند و حتى در مواردى، مواضع آنها تضعيف كننده و در مخالفت با اراده ملى بوده است. از طرف ديگر توجه داشته باشيد كه مطبوعات وابسته به احزاب و گروه هاى سياسى تابع سياست هاى شوراى مركزى حزب مربوطه هستند و به دليل همين وابستگى حتى قادر به بهره مندى از آزادى تضمين شده در نظام جمهورى اسلامى نيستند و خبرنگاران و گزارشگران آنها در نتيجه وابستگى سازمانى به حزب مورد نظر، به اجبار از ضرورت هاى كار اطلاع رسانى يعنى انصاف، اعتدال، منطق و آزاد انديشى فاصله مى گيرند. البته احزاب ديرپايى نيز وجود دارند كه به رغم برخى ضعف ها و سستى ها هيچ نشانه اى از صف آرايى در برابر اراده جمعى ملت ايران، از آنها مشاهده نشده است. آقاى خاتمى، رئيس جمهورى سابق، در حالى مديريت اجرايى كشور را براى مدت ۸ سال برعهده داشت كه يك جبهه نيرومند رسانه اى، او را مورد حمايت و پشتيبانى قرار داده بود، اما به نظر مى رسد كه دولت نهم از چنين پشتوانه اى برخوردار نيست. چرا چنين است؟ آيا دولت نهم اساساً مايل به برخوردارى از پشتوانه حمايتى رسانه ها نيست ؟آقاى خاتمى، وزير كنار كشيده فرهنگ و ارشاد اسلامى در دولت آقاى هاشمى رفسنجانى بود و هنگامى كه مسئوليت رياست جمهورى را برعهده گرفت، مجموعه اى از عوامل همفكر و همراه او كه درعرصه هاى سياسى و مطبوعاتى فعال بودند، با وى به صحنه آمدند و مراكز مهم اجرايى و پس از آن مراكز تصميم گيرى مانند مجلس ششم را در اختيار خود گرفتند. اين مجموعه ازعناصرى تركيب شده بود كه عمدتاً درحوزه سخنورى، نوشتن و طرح ريزى هاى سياسى فعال بودند. مواضع و اقدام هاى آنها، فضاى آرام كشور را به سرعت متلاطم و نا آرام كرد و شد آنچه نبايد مى شد. اما در انتخابات سوم تيرماه سال گذشته، دكتر احمدى نژاد نه با يك عقبه سياسى و مطبوعاتى بلكه با پشتوانه اى از خدمات درخشان اجرايى در عرصه پيچيده اى مانند مديريت شهرى به صحنه آمد. شايد بتوان گفت كه مردم به ستوه آمده از حرف ها و نظريه پردازى هاى بى حاصل و رويكردها و عملكردهاى تنش زا در عرصه مديريت اجرايى كشور، به سمت كسى رو كردند كه او را مرد عمل، كار و خدمت مى ديدند و ديديم كه او را از ميان حجم سنگينى از تبليغات مسموم برگزيدند.    بنابراين، توجه داشته باشيد كه دكتر احمدى نژاد در شرايطى به رياست جمهورى اسلامى ايران برگزيده شد كه روزنامه هاى زنجيره اى در يك حركت سازماندهى  شده، بشدت كوشيدند تا چهره وى را در داخل و خارج از كشور تخريب كرده و مانع از پيروزى او شوند. چرا دولت نهم به همان روشى كه دولت خاتمى در پى ريزى و سازماندهى يك شبكه به هم پيوسته رسانه اى عمل كرد، متوسل نمى شود ؟ اشكال چنين رويكردى را در چه چيزى مى دانيد ؟ما از برخى دولت هاى گذشته به دليل ورود به عرصه حزب بازى و سازماندهى گروه هاى خاص سياسى و به تبع آن راه اندازى روزنامه هاى زنجيره اى با استفاده از منابع عمومى انتقاد مى كنيم و معتقديم كه مردم، كشور و انقلاب متحمل خسارت هاى سنگينى از اين رويكردها در نظام اجرايى كشور شده اند. بنابراين، چگونه مى توانيم به روشى متوسل بشويم كه خود ما منتقد آن هستيم. بسيارى از فرصت سوزى ها، نتيجه همين رويكرد بوده است. متأسفانه، برخى فرصت هايى كه بايد براى برنامه ريزى عالمانه، دلسوزانه و خدمت مفيد و مؤثر به كشور و مردم مورد استفاده قرار مى گرفت، صرف رقابت هاى سياسى و حزبى شد و ديديم كه چه خسارت هايى، بر جامعه اسلامى ايران تحميل گرديد. در يك سال و نيم گذشته، دولت نهم در برابر هجمه هاى سنگين تبليغاتى سازماندهى شده از سوى رسانه هاى حزبى و زنجيره اى قرار داشته و آسيب هاى آن نيز بيش از هر كس متوجه مردم بوده است. با اين همه، دولت نهم از خود صبورى، متانت و مدارا نشان داده و هيچ اقدامى براى محدود ساختن فضاى رسانه اى كشور به عمل نياورده و بيش از خود روزنامه ها، از حريم آزادى مطبوعات پاسدارى كرده است. شما گفتيد كه اين دسته از رسانه ها براى كشور داراى آثار سوء و زيانبار هستند. لطفاً در اين باره بيشتر توضيح دهيد . در دولت گذشته، جمع محدودى از عناصر برخوردار از توانمندى هاى سياسى، اطلاعاتى و تبليغاتى سرنخ فضا سازى هاى رسانه اى را در اختيار خود داشتند و با طرح موضوعات خاص در سطوح رسانه اى، جو جامعه را به هر سمت و سويى كه مى خواستند، هدايت مى كردند. اين افراد جريان ساز، با بهره گيرى ازظرفيت هاى ايجاد شده در عرصه ارتباطات جمعى، هر روز بر تجارب، تبحر و زبدگى خود در ساماندهى و هدايت افكار عمومى و خصوصى افزودند و اينك نيز يك ستاد حرفه اى سرگرم طراحى هاى مختلف تبليغاتى و سياسى براى تضعيف دولت، رئيس جمهور و بستر سازى براى بازگشت مجدد به عرصه مديريت سياسى كشور هستند. يعنى شما معتقديد كه يك گروه خاص و حرفه اى، سرگرم طراحى هاى جهت دار عليه دولت است ؟ بله همينطور است. البته اين صرفاً يك ادعا نيست، بلكه واقعيت هاى پيش رو به روشنى آن را نشان مى دهد. آنها در دوره گذشته با طراحى هاى سياسى و تبليغاتى كوشيدند تا برخى از رقبا و مدعيان را تحت نفوذ و انقياد سياسى خويش درآورند و امروز شاهد هستيم كه همان تريبونها، صداى فردى را كه در جهت تضعيف و تخريب شخصيت او تلاش مجدانه اى به عمل آوردند، با شور وحرارت زياد واتاب مى دهند. اين تريبون ها با هماهنگى و هم صدايى معنى دارى، دولت نهم را هدف فشار سنگين و مستمر تبليغاتى قرار داده اند كه آثار عملى و زيانبار آن براى جامعه در عرصه هاى مختلف از جمله در اقتصاد و سياست نيز قابل مشاهده است. عناصر «جريان ساز» در تحريف و قلب واقعيت ها از خود تبحر خاصى را نشان مى دهند. آنها نقاط مثبت و قوت دولت نهم را به شكل هنرمندانه و البته كين ورزانه اى وارونه مى سازند و باور سازى براى ديگران و دستكارى در افكار خصوصى و عمومى به منظور هماهنگ كردن رفتارها بااهداف مورد نظر، ازجمله روش هايى است كه آنها به اجرا مى گذارند تا جبهه هاى تازه اى در درون جامعه، حتى از درون نيروهاى وفادار، در برابر دولت گشوده شود.«جريان سازان» به نحوى عمل مى كنند كه در برخى از موارد پاسخگويى و مقابله با آنها دشوار به نظر مى رسد. به اعتقاد بنده، قرار دادن چهره هاى موجه اصولگرا در صف موضع گيرى و تقابل با دولت، يك جنبه از ترفندهاى آنها بوده و به تدريج با گستراندن عرصه تنازعات سياسى، عوامل مستقيم خود را كه پيشتر به دليل سوء سابقه، شهامت و جرأت حضور در صحنه براى مقابله با دولت را نداشتند، وارد معركه كرده اند.  به نظر شما، در لايه پنهان جهت گيرى اين دسته از رسانه ها، چه اهدافى نهفته است؟طيف جريان ساز، رسانه هاى حزبى و گروهى همفكر را براى انجام عمليات روانى و تخريبى در مسير حركت دولت، هماهنگ و همساز مى كند. براى آنها نيز اصلاً اهميتى ندارد كه جوسازيها، تبليغات هدايت شده و وارونه نمايى واقعيت ها چه آثار زيان بار مادى و معنوى را براى جامعه و كشور به همراه دارد. آنها مسئوليت همه چيز را متوجه مفهومى به نام دولت مى كنند و اين حق را براى خود قائل مى شوند كه رئيس جمهور را در معرض انواع تهاجم هاى اهانت آميز و تخريب كننده قرار دهند و در همان حال هم به مظلوم نمايى پرداخته وفرياد بى پايه و اساس خود رااز دست هواداران دولت، بلند مى كنند و به طرح ادعاهاى موهومى مانند اقدام هاى تخريبى عليه شخصيت هاى مورد نظر خود مى پردازند. آنها هرگونه توهين و تخريبى را عليه دولت و رئيس جمهور مباح مى دانند و با جوسازى امكان طرح هر سخن انتقادى نسبت به عناصر برجسته خود را از بين مى برند كه اين ترفند نيز برگرفته از تخصص آنها در اجرا و هدايت عمليات روانى عليه دولت است.  اگر اين نظريه كه شما به آن اشاره كرديد درست باشد، دولت در برابر آن چه بايد بكند؟بيش از هر چيز بر اهميت و ضرورت روشنگرى و افشاى ماهيت اين جريان و عناصر شكل دهنده و اثر گذار آن تأكيد مى كنم. آگاهان و صاحب نظران فرهنگى و سياسى مى توانند ماهيت طرحها و توطئه هاى «جريان سازان» عليه دولت را براى مردم افشا كنند. آنها تصور مى كنند كه مردم متوجه دست هاى پشت صحنه نيستند و به همين دليل در برخى موارد، با بى پروايى و گستاخى حيرت آورى عمل مى كنند. اين آگاهى همچنين سبب واكسينه شدن افكار عمومى و هوشيارى نيروهاى دلسوز جامعه در برابر ترفندهاى حرفه اى جريان سازان مى شود. البته تهديد هاى امنيتى ناشى از اقدام هاى آنها نيز مسأله مهمى است كه بايد با جديت پيگيرى شود. بديهى است درحالى كه دولت نهم با استفاده از همه ظرفيت هاى خود، سرگرم به انجام رساندن جهاد بزرگ خدمت رسانى به مردم در داخل و مجاهدتى هوشمندانه براى تحقق اهداف ملى در بيرون از مرزهاست، چگونه مى توان تحمل كرد كه يك جمع زياده خواه و قدرت طلب با رفتارهاى غيرقابل توجيه، در مسير حركت ملت سنگ اندازى و آتش افروزى كند. نسلهاى آينده حتماً ما را به خاطر اين بردبارى، نخواهند ستود. در برخى از رسانه ها از آنچه كه حرمت شكنى نسبت به مقام هاى نظام ناميده شده است، انتقادهايى مطرح مى شود، ريشه پيدايش اين گونه مسائل را در چه چيزى مى دانيد؟بى احترامى و حرمت شكنى نسبت به هرفردى از آحاد جامعه، بويژه وقتى در سطوحى مانند رسانه هاى ارتباط جمعى صورت بگيرد، عملى قبيح و مردود است و ما آن را از سوى هركس كه انجام شود محكوم مى كنيم، اما توجه داشته باشيد كه برخى از افراد و جريان هاى سياسى بى احترامى، توهين و هتاكى به ديگران را عملى مباح دانسته، با استناد به منطق انتقاد از چنين رفتارى دفاع مى كنند و هنگامى كه خودشان هدف چنين انتقادى قرار گيرند بشدت بر مى آشوبند و آن را به مثابه حرمت شكنى از مقامات نظام قلمداد مى كنند. بالاترين مقام در نظام اسلامى بعد از رهبر معظم انقلاب، رئيس جمهور است كه با كمال تأسف شاهد برخوردهاى زشت، غيرمعمول و مرزشكنانه اى از سوى عناصر وابسته به برخى جريان هاى سياسى و رسانه هاى زنجيره اى بوده و هستيم. با اين وجود، رئيس جمهور با متانت و بردبارى بى نظير خود، بيشترين پاسدارى را از حريم آزادى مطبوعات به عمل آورده است. اين امر به منزله كنار آمدن با حرمت شكنى ها عليه رئيس جمهور نيست و ما آن را تقبيح و محكوم مى كنيم. البته اين را هم در نظر داشته باشيد كه برخى از رسانه هاى وابسته به احزاب خاص نيز با جوسازى و فضاسازى هاى كاذب تبليغاتى، چنين وانمود مى كنند كه يك شخصيت مورد حمايت آنها، هدف تخريب قرار گرفته است. ما همان طور كه بى احترامى و اهانت به هرفردى از آحاد جامعه را محكوم مى كنيم، جوسازيهاى بى پايه و اساس در اين خصوص را هم كه با هدف گذارى هاى سياسى صورت مى گيرد، عملى زشت و مردود مى دانيم.  يكى از سؤال هاى مطرح در سطوح رسانه اى به فقدان ارتباط دولت با نخبگان جامعه مربوط مى شود. اين مسأله را تا چه اندازه واقعى مى دانيد؟انجام سفرهاى پرخير و بركت استانى از رويكردهاى مهم رئيس جمهور و دولت نهم است كه با دستاوردهاى فراوانى براى كشور، همراه بوده و فرصت مناسبى لازم است تا ابعاد آن تشريح و تبيين شود. از جمله اين دستاوردها، ارتباط نزديك رئيس جمهور با نخبگان، فرهيختگان و روشنفكران هر استان است كه وقت موسعى از رئيس جمهور در هر سفر استانى به آن اختصاص پيدا مى كند. در اين ديدارها، رئيس جمهور به سخنان آنان گوش فرا مى دهد و از ديدگاهها و نظرات آنان بهره مى برد. بنابراين، ملاحظه مى كنيد كه رئيس جمهور نه با يك جمع مدعى روشنفكرى بلكه با بدنه نخبگان در كل كشور ارتباط برقرار كرده، نظرات آنها را مورد توجه قرار مى دهد. در اين ميان، معدودى از افراد كه به خودشان لقب روشنفكر، نخبه بودن و به تازگى خلاق بودن را مى دهند، مدعى آن هستند كه رئيس جمهور آنها را به بازى نمى گيرد. البته اين افراد به دليل در اختيار داشتن جايگاه هاى رسمى، به تريبون هاى مختلفى هم دسترسى دارند و به طرح نظرات و ديدگاه هاى خود مى پردازند اما در عين حال با اعمال فشار سياسى و تبليغاتى مى خواهند جايى براى اجرايى كردن نظرات خويش بيابند. آن ها وقت ويژه اى از رئيس جمهور را به خود اختصاص مى دهند و نظراتشان را به اطلاع وى مى رسانند اما من فكر مى كنم كه مشكل اين افراد به مسائل ديگرى مربوط مى شود كه فعلاً سكوت در قبال آن را مناسب تر مى دانم. يعنى شما دولت را از نظرات آنها بى نياز مى دانيد ؟خير، در سايه بهره مندى از نظرات و انتقادهاى سازنده نخبگان و صاحب نظران است كه مى توان راه رشد و شكوفايى را به روى كشور گشود. دولت با تكيه بر اين نظرات است كه مى تواند بهتر تصميم بگيرد و آن را در يك ساز و كار مناسب به اجرا در آورد، بنابراين ديدگاه ها و نظرات نخبگان جامعه، پشتوانه اى مهم و تعيين كننده براى دولت و رسيدن به اهداف محسوب مى شود و مى بينيد كه رئيس جمهور با صبورى و متانتى خاص، انتقادهايى را مى شنود و با آغوش باز از هر سخن حقى استقبال مى كند. اما به نظر من بهتر است مراقب باشيم كه برخى سهم خواهى ها با اين بحث تداخل پيدا نكند و افراد معدودى نتوانند مبحث روشنفكرى و نخبه بودن را به نام خود مصادره كنند و از آن دكانى و نان و نامى براى خود فراهم آورند. برخى از كسانى كه در كشور مسئوليت هاى مهمى هم دارند، دولت را متهم به كنار گذاشتن افراد باتجربه مى كنند و مدعى هستند كه در اداره امور كشور و مسائل مهمى مانند انرژى هسته اى از اين افراد استفاده نمى شود. ديدگاه شما در اين زمينه چيست ؟   بايد بپذيريم كه نسل ها يكى پس از ديگرى مى آيند و مى روند و اينك صحبت از نسل سوم در ميان است . يعنى كسانى كه به نسل اول انقلاب تعلق دارند بايد انقلاب را به نسل هاى جديد تحويل دهند تا سرنوشت انقلاب به سرنوشت عده اى خاص گره نخورد. اينطور نباشد كه عده اى تصور كنند وقتى آنها در مصدر امور قرار ندارند، انقلاب در مسير درست خود حركت نمى كند يا اين كه انقلاب از دست رفته است. شما به راهپيمايى ۲۲ بهمن امسال و حضور پرشور جوانان در آن نگاه كنيد. واقعاً مى توان احساس كرد كه نسل سوم اينك دوش خود را زير بار انقلاب داده است. خون نسل اول انقلاب و كسانى كه دشوارى ها و سختى هاى قبل از انقلاب و شروع انقلاب را تحمل كردند، امروز در رگ هاى جوانان اين مرز و بوم جارى است و آنها با همان انگيزه و جوشش انقلابيون در صحنه حضور دارند. البته اين كه مى گويند دولت از افراد با تجربه استفاده نمى كند، يك دروغ بزرگ است. عده اى به در اختيار داشتن مناصب و مسئوليت ها عادت كرده اند و شايد پذيرش شرايط جديد برايشان سخت باشد و اين گونه سخنان مى تواند منبعث از باورهاى نادرستى باشد كه سالها به آن عادت كرده اند. ما بايد با واقعيت هاى جامعه تعامل درستى برقرار كنيم و اين نكته را نيز فرابگيريم كه وقتى در عرصه مديريت كشور حضور نداريم، فرياد نبود وفاق ملى يا فقدان تدبير در امور را سر ندهيم و از تعميم ناراحتى، نگرانى و دغدغه هاى شخصى خود به جامعه بپرهيزيم. در مسأله انرژى هسته اى، دولت موظف به پيروى از اراده و خواست ملت و حركت در چارچوب تعيين شده از سوى رهبر حكيم و فرزانه انقلاب است و مى بينيد كه دولت نهم نيز در همين مسير حركت كرده و موفقيت هاى به دست آمده نيز مرهون همين رويكرد اصولى است. بنابراين، تلاش براى ديكته كردن برخى نظرات به دولت، خارج از چارچوب هاى قانونى، اساساً بى معنا بوده و طبيعى است كه دولت و رئيس جمهور، تحت تأثير فضاسازى هاى تبليغاتى قرار نخواهند گرفت و از مسير درستى كه در پيش گرفته اند، بازنخواهند گشت.  برخى مى گويند كه دولت نهم همه دستاوردها را به نام خود ثبت مى كند، در حالى كه دولت هاى گذشته هم در موفقيت هاى امروز صاحب نقش بوده اند. چقدر به اين ديدگاه اصالت مى دهيد ؟همه موفقيت ها و دستاوردهاى دولت و دستگاه هاى مختلف نظام متعلق به ملت ايران است و هيچ فرد يا مجموعه اى حق ندارد آن را به نام خود ثبت و ضبط كند. همه مسئولان و كارگزاران نظام نوكران و خادمان مردم محسوب مى شوند و نتيجه زحمات و تلاش هاى آنان متعلق به ملت است. وقتى با اين نگاه به عرصه مديريت كشور توجه كنيم، هيچكس نمى تواند خود را پيروز، صاحب يا مالك دستاوردها بداند. دولت نهم هيچ موفقيتى را به نام خود ثبت نكرده است و اين همان ذهنيت ناصوابى است كه برخى در صدد القاى آن و ايجاد شبهه در اذهان مردم هستند. دولت هاى گذشته منشأ اثر بسيارى از دستاوردها و پيشرفت هاى كشورند و به رغم انتقادهاى فراوانى كه نسبت به برخى از عملكردها و رويكردها در دولت هاى گذشته وجود دارد، منش و روش دولت نهم مبتنى بر اين اصل بوده است كه از خط اعتدال و انصاف فاصله نگيرد و به همين دليل مى بينيد كه اين دولت همتش را جاى نقد دولت هاى گذشته، معطوف به اثبات خود و قرار دادن ظرفيت ها و توانمندى هاى خويش در پيش چشم مردم كرده است. در محافل مختلف از مظلوم واقع شدن دولت نهم سخن به ميان مى آيد، شما چقدر اين مسأله را قبول داريد و آيا چنين امرى را پسنديده مى دانيد ؟ مستند به نكات پيش گفته، بر صحت اين مسأله تأكيد مى كنم كه رئيس جمهور و دولت نهم در نتيجه اقدام هاى جريان سازان و طراحان عمليات روانى، مظلوم واقع شده است. البته افكار عمومى، نمى پسندد كه عده اى زياده خواه و قدرت طلب، شخصيت مورد اعتماد و احترام مردم را از همه طرف مورد تهاجم سياسى و تبليغاتى قرار دهند و در عين حال با آنها مماشات و مدارا شود. همانطور كه پيشتر گفتم، در اين زمينه لازم است اقدام هايى براى روشنگرى و افشاى ماهيت جريان سازان به عمل آيد و امكان تعدى به حريم حيثيت، اعتبار و اقتدار دولت از آنان سلب شود.    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 487]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن