واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: او هم يك انسان است، با حقوق انساني زبان
شيرين پارسي نيز به عنوان يكي از پوياترين و گوياترين مكالمات انساني در همه ادوار تاريخ، همواره در مسير خود گاه تعالي يافته و گاهي نيز ثابت و بيتغيير مانده است. آنچه اكثريت گويشها را براي ساير ملل با مشكل مواجه ميسازد، كاربرد اصطلاحات است. اصطلاحات مرسوم چونان كه يادگيري هر زباني را براي مبتديان غامض ميسازد، اما براي زبانشناسان درست در نقطه معكوس، بيانگر بسياري از لايههاي روابط اجتماعي است. ما فارسي زبانان از آنجا كه فارسي، زبان اصلي و مادري مان است، كمتر به اصطلاحات مرسوم خود توجه ميكنيم. بسياري از اين اصطلاحات، زماني براي ما جلوهگري و خودنمايي ميكنند كه بخواهيم آن را به زبان ديگري برگردانيم.
اصطلاحات، در لايههاي گوناگون ارتباطي رنگ و بوي خاص خود را پيدا ميكنند، چندان كه در عالم محاورات روزمره، مردم هنگاميكه مناسبات مالي با هم پيدا ميكنند، از برخي اصطلاحات و زماني كه با يكديگر مناسبات معمول برقرار ميكنند، از گروه ديگري از اصطلاحات مدد ميجويند.
اصطلاحات بيشتر هنگاميبه ياري گوينده ميآيند كه وي قصد دارد با كوتاهترين بيان، در رساترين جمله مضامين بلندي را به مخاطب خود عرضه كند. يكي از دواير بزرگ ارتباطي كه هر روزه در مناسبات اجتماعي زاينده اصطلاحات ريز و درشت است، حوزه سلامتي، بيماري و ناخوشي انسانهاست. براي مثال، هنگاميكه فردي از فاميل يا بستگان در معرض مرگ قرار دارد، براي آنكه احوال او را به ديگران بيان كنند، از عبارت كوتاه «رو به قبله» استفاده ميكنند. حال فرض كنيد به يك نفر كه به زبان ديگري گفتگو ميكند، بدون هيچ مقدمهاي بگوييد كه فردي رو به قبله است و نياز به پزشك دارد! او تنها برداشتي كه از سخن شما خواهد كرد، نياز به پزشك است و فوريت و اهميت حياتي كلام شما را نخواهد فهميد. عبارت سوالي و صميمي «دماغت چاق است؟» نيز از همين مقوله است. هنگاميكه اين جمله را براي دوست خود به كار ميبريد، از يك سو صميميت خود را نشان ميدهيد و از سوي ديگر، در يك عبارت كوتاه قصد داريد از كليت سلامت روح و جسم دوست خود باخبر شويد.
اصطلاحات و عبارات بسياري در حوزه بيماري و سلامت وجود دارد. عبارات ديگري مانند: غزلش را خوانده است، كنايه از مرگ؛ دل پيچه، كنايه از دردهاي كوليكي روده؛ دل شوره كنايه از اضطراب و... تنها معدود اصطلاحاتي است كه در زبان فارسي وجود دارد و بيگانگان با اين زبان در وهله اول هنگاميكه چنين عباراتي را از گويندهاي ميشنوند، مبهوت شده و تا چرايي كاربرد آن را برايشان تعبير نكنند، به درستي با چنين مضاميني ارتباط برقرار نخواهند ساخت.
با وجود اصطلاحات جذاب و گوياي زبان فارسي در بيان وضعيتهاي متفاوت سلامتي، متاسفانه امروزه عباراتي نيزدر اين زبان وارد شده كه اگرچه منظور گوينده را ميرساند اما كاربرد آن نه تنها به صواب نيست بلكه به خطا نيز هست.
اشاره به مطالب فوق بهانهاي بود تا نويسنده در اين كوتاه نوشت، اجتماع فهيم ايراني را از كاربرد يكي از اين عبارات كه روز به روز در حال مرسوم شدن است، بر حذر دارد.
اين اصطلاح ناميمون آنچنان در حال ريشه دواندن است كه متاسفانه در محاوره معمول سينما و تلويزيون امروز كشورمان نيز وارد شده است. به طور مثال، در يكي از لوكيشنهاي يك فيلم سينمايي، دو تن از بازيگران عزيز و محترم با بيتوجهي كامل، فرد مقابل خود را «منگول» ميخوانند؛ كنايه از اينكه آن شخص، ابله، نادان و عقبافتاده است. اين عزيزان تنها بيانكننده ديالوگ مربوطه هستند اما نويسنده محترم فيلمنامه خواسته يا ناخواسته در حال جاانداختن عبارتي خطا در جامعه است. كافي است در نظر داشته باشيم كه بيماري منگوليسم، هر آينه ممكن است يكي از نزديكترين عزيزان ما را درگير كند. آن وقت هرگز از به كار بردن عبارت منگول براي توهين به فردي، نه تنها استقبال نخواهيم كرد بلكه به شدت با آن برخورد نيز ميكنيم.
در پايان، بر خود فرض ميدانم به عنوان يك پزشك، از عموم هموطنان گرانسنگ خود بخواهم از كاربرد عبارت «منگول» براي تقابلات كلاميروزمره به شدت اجتناب ورزيده و به ياد داشته باشند كه «منگول» يك انسان است با عارضهاي در ترجمان ژنتيكي خود. منگوليسم يا نشانگان دراون نوعي اختلال ژنتيكي است يعني تفاوتي در ژنتيك اين بچههاست و بنابراين قابل درمان نيست، مردم عادي در سلولهاي بدنشان 46 كروموزوم دارند اما اين بچهها 47 كروموزوم دارند.
در واقع هنگاميكه سلول جنسي ماده يا همان تخمك از دو قسمت شدن سلولهاي اوليه در تخمدانها در حال تشكيل شدن است و كروموزومهاي سلول اوليه براي دو قسمت شدن نصف ميشوند، كروموزوم شماره 22 در بعضي موارد در بدن مادر نصف نميشود، در نتيجه سلول جنسي ماده تشكيل شده به جاي آنكه 23 كروموزوم داشته باشد، 24 كروموزوم دارد.
اين تخمك در لقاح با اسپرم 23 كروموزومي، سلول جنيني با 47 كروموزوم تشكيل ميدهد.
همه ما به طور طبيعي 23 كروموزوم را از مادر و 23 كروموزوم را از پدر ميگيريم تا 46 كروموزومي باشيم اما اين كودكان 24 كروموزوم از مادر دريافت ميكنند.
كودك مبتلا به نشانگان داون از همان ابتداي تولد با صورتي كاملاً گرد، گوشهاي پايينتر از معمول و چشمهاي كشيده و كف دستهايي كه خطوط كميدارد، قابل تشخيص است.
كسي به طور قطع نميداند كه چرا اين حالت اتفاق ميافتد و هيچ روشي براي پيشگيري از اشتباه كروموزوميكه موجب اين نارسايي ميشود، شناخته نشده است. بنابراين هر خانوادهاي امكان داشتن چنين فرزندي را دارد.
جالب است بدانيم كه برخي از سينماگران موفق سينماي ايران، در يك يا دو اثر خود از بازيگران مبتلا به اين نشانگان استفاده كرده و از بازي درخشان و توانمندي خوب آنها تعريف كردهاند.
برخي از قهرمانان پارالمپيكها نيز از مبتلايان به اين عارضه هستند.
دكتر حسين كرمانپور ـ سلامت نيوز
جمعه 10 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 219]