تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 13 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ جلسه قرآنى براى تلاوت و درس در خانه‏اى از خانه‏هاى خدا برقرار نشد، مگر اين ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837299452




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درسهايى از حـج


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
درسهايى از حـج
درسهايى از حـج   نويسنده: جواد محدّثى   1. كسب معرفت و شناخت   در اين سفر، گروههاى متفاوت، رنگارنگ، با لهجه هاى گوناگون از اينجا و آنجا، دور و نزديك مى بينى.كسانى راكه قبلاً نديده بودى و نمى شناختى.چهره ها و فرهنگهايى كه برايت ناشناخته بود.ايمانى كه جوشش آن را در دل اينهمه مسلمان، از خاور تا باخترعالم پهناور، لمس نكرده بودىمى آيند و مى روند،مى جوشند و مى گريند و مى نالند.محشرى از ملّتهاست. صحنه، يادآور قيامتِ كبرى است.در اطراف كعبه، در روضه حضرت رسول، در ارتفاعاتكوه حرا و كوه ثور، در پهندشت عرفات و در وادى منا،اينهمه جمعيت... چه مى گويند، و چه مى خواهند؟خدايا!... با اينها چه كرده اى كه عاشقانه به اين ديار آمده اند. عشق چيست؟ بندگى كدام است؟ راز و رمز جاذبه حج در كجاست؟ حج چيست؟ «بنده»كيست و «آزاد» كدام؟اينهمه چشم گريان و دل اميدوار، به درگاه خدا آمده اند.اينهمه زائر، برگِرد خانه خدا و يادگار ابراهيم خليل مى چرخند.اى ابراهيم! تو كيستى و چه كرده اى و اسماعيل و هاجرت كه بودند و چه كردند؟زمزم و صفا و مروه، يادگار آن عشق زلال و عبوديّت ناب است. اينجا، گردنها همه در پيشگاه خدا كج است و سرها بر سجده و چشمها پراشك و دستها به نيايش باز. «منا»، حال و هواى ديگرى داردو «عرفات»، رمز و رازى ديگر. «طواف»، خود دريايى از معرفت و عشق و شيفتگى و جذبه است.سنگهاى روى هم قرار گرفته «كعبه»، تاريخ مجسّم توحيد است.و... «حجرالاسود»، نشان پيمان خدا با بندگان.تو از كجا آمده اى؟ و... به كجا آمده اى؟ چه كسى تو را آورده و وسيله پذيرايى در اين ضيافت معنوى چيست؟و رهاورد عرفانى تو و سوغات معنوى زائر اين ديار چيست؟ اينجا مفهوم «حيات» را، راز «زندگى» را، شكوهِ اسلام را، مفهوم عبوديّت را، بيشتر و بهتر درك مى كنى. اينجا سرزمين «معرفت و شناخت» است.اين نيز، درسى از اين سفر است. 2 . رهايى از تعلّقات   اين كه از خانه و كاشانه، از شهر و وطن جدا مى شوى و از «زندگى روزمرّه» دل مى كنى، و در پى هدفى متعالى، خود را به سختى سفر و رنج راه مى سپارى. اين كه از همسر و فرزند و اقوام، جدا مى شوى. و دورى آنان را بر خويش هموار مى سازى،اين كه «نقد دنيا» را مى فروشى تا «اجر آخرت» را به دست آرى،اينها همه، آموزش و تمرين رهايى از تعلّقات و وابستگيهاست. تا به خدا نپيوندى، از غير خدا نمى گُسلى!گسستن از غير، مقدمه پيوستن به خداست. «قطع علايق»، هم با جبران و اداى «حق النّاس» است، هم با دل كندن از آلودگيهاى نگاه.اگر زائر كوى يارى، رنج غربت هم برايت راحت جلوه مى كند.اگر مشتاق حضور در ميقاتى، دل كندن از زمين و وطن هم برايت آسان مى شود. اگر با پاى اراده آمده باشى و سر سوداى با خدا را داشته باشى، جاذبه هاى غير او در نظرت كاسته مى شود و راحت تر مى توانى بار اين «سفر معنوى» را ببندى.هم جسم را با خويش بياور، هم دل را. اگر جسمت «اينجا» باشد ولى جانت در وطن، هنوز نيامده اى.مگر رسيدن، تنها با جسم و بدن است؟ اى بسا آمدگان كه نيامده اند! و اى بسا نيامدگان و در وطن ماندگان، كه دل و جانشان اينجاست، و پيش از تو در ميقات و طواف و سعى و رمى حضور دارند. اگر جاذبه هاى غير الهى را از قلب خويش زدوده اى، به مفهوم حج نزديك شده اى.حج، تمرين اين قطع علايق است.آرى... گسستن از وابستگى ها! 3 . كبـر زدايــى:   آموزش ديگر«حج»، فروتنى و خاكسارى و «كبرزدايى» است. اين درس، از همان آغاز پوشيدن لباس احرام و تلبيه آغاز مى شود، در طواف و سعى و هروله ادامه مى يابد و پا به پاى همه، در عرفات حضور يافتن و در مشعر خفتن و در «منا» رمى جمرات كردن و حلق و وقوف و... خود را بهتر و بيشتر آشكار مى سازد. اگر لباسهاى عادى، نشان تشخّص است، اينجا دو جامه احرام، آن را از تو مى گيرد. اگر «خودمحورى»، نشانه تكبّر و خودبزرگ بينى است، اينجا خود را در «جمع» فانى ساختن و قطرهوار به دريا پيوستن و «خود» را نديدن و مطرح نكردن در كار است، و گوش به فرمان خدا و مطيعِ امر و برنامه بودن و خاكى زيستن و برخاك خفتن! اگر هميشه، خود را مى ديده اى، با همه منصب ها و عنوانها و اعتبارها، اينك زنى چون «هاجر» و جوانى چون «اسماعيل» را مى بينى و بر گِرد خانه اى از سنگ، مى چرخى و «بيت خدا» را محور حركت خويش مى سازى. سعى در صفا و مروه، گامى ديگر در اين راه است،و... «هروله»، تكاندن خود از غرورها و كبرهاست. وقتى به فرمان حق، از خانه و هتل واستراحتگاه دست مى كشى و آواره و مقيم كوه و دشت و بيابان مى شوى و در درياى خلايق، «گم» مى شوى،» آنگاه است كه خود را پيدا مى كنى و هويّت بندگى خويش را در اين «خود فراموشى» و «خداجويى» مى يابى. اصلاً تو كيستى كه به حساب آيى؟!تو چه داشته و دارى، كه سبب غرورت شود؟چه امتياز پايدار و ماندگارى دارى كه عامل تكبّرت گردد؟در اين وقوفها، حالتى اضطرارى و موقعيّتى موّقتى و شرايطى كم امكانات براى تو پيش مى آيد.اينجاست كه از «روزمرّه گى» به درمى آيى و از پوسته و قشر زندگى، به عمق مفهوم حيات پى مى برى. اينجا هم كبر و خود بزرگ بينى؟باز هم خود را برتر ديدن و انتظار سلام و احترام گذاشتن؟باز هم «خود» را ديدن؟ مگر بنا نبود كه آيين بت شكنى از ابراهيم بياموزى و همچون او، شيطان وسوسه گر را «رمى» و طرد كنى؟ شيطانِ تو همان «نفس» است.بتِ تو، همان «خود» است.آيا توانسته اى نفسانيّات را در «مذبح ايمان» ذبح كنى و «خود» را در قربانگاه منا، زير پا بنهى و تيغ بر حلقِ «نفس امّاره» بگذارى؟اگر نه، پس چه عيدى و چه وقوفى؟! آرى... درس حج، خاكسارى و «كبرزدايى» است. منبع: باشگاه اندیشه ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : ash1337  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن