تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):عقل راهنمايى مى  كند و نجات مى  دهد و نادانى گمراه مى  كند و نابود مى  گرداند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798277329




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقد و بررسی «كشتی شیطان» به كارگردانی «آتیلا پسیانی»


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: نمایش کشتی شیطان برمبنای یک واقعیت شکل می‌گیرد ونویسنده می‌کوشد با فلاش بک به موضوعش شاکله‌ای داستانی ببخشد اما...   جابجایی جبر و اختیار  انتخاب موضوع نمایش براساس زمینه‌های فرهنگی و آداب و رسوم خاص یك منطقه معین جغرافیایی معمولا سبب غنای محتوای آن می‌شود و از همان آغاز نشان می‌دهد نویسنده و نیز حتی كارگردان براساس انتخابی كه كرده‌اند برای هنر تئاتر نوعی غایت‌مندی و معنازایی قائل هستند. بخشی از زیبایی‌شناختی هنر تئاتر هم به همین مقوله برمی‌گردد و همزمان نیز در ذهن مخاطب یك مقبولیت موضوعی و مرتبت فرهنگی را برای چنین هنری نهادینه می‌كند. نمایش «كشتی شیطان» به نویسندگی، طراحی و كارگردانی آتیلا پسیانی كه هم‌اكنون در سالن چهارسوی تئاتر شهر اجرا می‌شود موضوعش، صرف‌نظر از آن‌كه تا چه حد و چگونه به پردازش دراماتیك درآمده باشد، از حوزه فرهنگ سنتی یك محدوده جغرافیایی خاص انتخاب شده است. متن نمایش «كشتی شیطان» به نویسندگی آتیلا پسیانی بر مبنای یك موقعیت شكل می‌گیرد و نویسنده می‌كوشد با فلاش‌بك به برخی حوادث نه‌چندان مستدل و قطعی به موضوعش شاكله‌ای داستانی ببخشد، اما نهایتا از موقعیت نمایی قبلی چندان فراتر نمی‌رود؛ فقط یك نتیجه احتمالی را با یك نتیجه احتمالی دیگر جایگزین می‌كند و «جبر» حاكم بر زندگی پرسوناژ زن جوان نمایش را بدون دلیل و صرفا به گونه‌ای نظری و دلبخواهی با قائل شدن به مقوله اختیار جایگزین می‌نماید. تغییرات ناگهانی شخصیتبرای این پایان‌بندی كه تنها نقطه عطف نمایش به حساب می‌آید هیچ علتی ارائه نشده است. «بی‌بی صنم» كه دائم وردها و دعاهای عجیب و نامفهوم می‌خواند و تاحدی «خرافه‌نما» به نظر می‌رسد، ناگهان به گونه‌ای خودبه‌خودی از ذهنیت بسیار سنتی و بسته‌اش در می‌آید و در جایگاه زنی آزاداندیش و غیرسنتی قرار می‌گیرد. همین عارضه نیز به شكل متناقضی برای زن جوان، یعنی عروس «بی‌بی‌ صنم» رخ می‌دهد. او كه قرار است براساس اختیار و انتخاب طبیعی و اولیه خود مسیر زندگی جبرآمیز فعلی‌اش را تغییر دهد به طرز غیرقابل باوری از رویكرد غیرسنتی‌اش برمی‌گردد و به یك شرایط بسیار سنتی و محدود و بدون آینده تن می‌دهد. در نتیجه، این اصل اساسی كه «هر تغییری به زمان و شرایط لازم آن نیاز دارد» در متن نادیده گرفته می‌شود. تا قبل از نتیجه‌گیری پایانی عشق و ازدواج به دلیل همان جبر اجتماعی از مقوله انتخاب طبیعی جدا شده است و این اقتضا می‌كند حداقل در پایان نمایش چنین فاصله‌ای از بین برود، اما متاسفانه همه چیز به همان ترتیب قبلی می‌ماند و مضمون آزادی و اختیار و انتخاب فردی در امر مهمی مثل عشق و ازدواج،‌ منتفی می‌شود. در عوض به شكل متناقضی بر موجه و دلپذیر بودن انتخاب غیرطبیعی و ناخواسته تاكید می‌گردد؛ یعنی نمایش «كشتی شیطان» به نویسندگی، طراحی و كارگردانی «آتیلا پسیانی» گزاره فرهنگی و انتخابی‌اش را به دلیل تحلیل نادرست موضوع نقض می‌كند. ضمنا خود موضوع هم از قابلیت‌های نمایشی بالایی برخوردار نیست. اگر ویژگی‌های خاص هنر تئاتر را در نظر بگیریم كه الزاما و اساسا بر عینیت حقیقی و غیرمجازی رویدادها و آدم‌های روی صحنه و همزمانی آن با حضور تماشاگر در سالن تاكید دارد، در آن صورت باید پذیرفت كه شاخصه‌ اصلی آنچه روی صحنه به اجرا در می‌آید همان دراماتیك و نمایشی بودن آن است و نباید معمولی و گزارشی جلوه نماید. یعنی باید از یك گزاره فرهنگی بسیار فراتر برود و در وهله نخست واقعا نمایش باشد. با همه اینها علاقه خاص آتیلا پسیانی به آداب و رسوم و موضوع‌های فرهنگی می‌تواند امتیازی نسبی برای نمایش باشد.   اجرای ابتكاری در حوزه اجرا اگرچه متن قابلیت‌های نمایشی زیادی برای روی صحنه ندارد، اما آتیلا پسیانی تاحدی موفق شده است از ابتكارات خود كمك بگیرد و به طور نسبی با دامن زدن به كنجكاوی تماشاگران آنان را برای پی بردن به چیستی موضوع و درك سامانه نهایی آن با اجرا همراه نماید. طراحی صحنه ساده و زیباست؛ دری در عمق صحنه قرار دارد و اغلب از آن مه غلیظی وارد صحنه می‌شود. ضمنا كپه‌های خاك نیز زیر نور مناسب صحنه جلوه نمایشی پیدا كرده‌اند؛ اما نكته‌ای را نباید نادیده گرفت: آتیلا پسیانی قبلا در نمایش‌هایش از این كپه‌های خاك، عروسك‌های چوبی و مینیاتوری و نیز پارچه استفاده كرده و بارها پرسوناژهایش را هم به استفاده از خاك، چوب و پارچه و ابزارهای نمادین دیگر وادار نموده است و این نشان می‌دهد كه از ابزار صحنه برداشتی شخصی و فردی دارد. او با تعبیه ابزار نوردار روی شكم به منظور القای حاملگی زن جوان، صحنه را با نگره‌ای عرفانی نیز می‌آمیزد و به زیبایی آن می‌افزاید. با این که نمایش کشتی شیطان زن محور است اما درآن از رویکردهای فیمینیستی خبری نیست. میزانسن‌های انتخابی او نیز به طور نسبی با موقعیت مورد نظر نمایش همخوانی دارند، اما گاهی حركات بازیگران و شكل‌دهی صحنه و نیز روند اجرا و پیشبرد آن كند و كش‌دار است. برای چنین عارضه‌ای هم علتی ارائه نشده است. آتیلا پسیانی سعی در تمثیلی كردن برخی عناصر دارد. رنگ آبی و سیاه را با تعابیر و تاویل‌های تلویحی متفاوت در دیالوگ‌ها برجسته كرده است: «اگر به دریا بنگری چشمات آبی می‌شن»، «وقتی به دریا نگاه می‌كند چشمانش سیاه‌تر می‌شود... دریای او سیاهه»! و... او نظری جنبی هم به قضیه ابراهیم نبی و پسرش اسماعیل دارد؛ در قرینه‌های امروزین او از آنها «اسماعیل» دچار توطئه و عملا قربانی می‌شود.با توجه به موضوع فوق و نیز مضمون كلی نمایش باید اذعان داشت آتیلا پسیانی با اشاره به آیین‌ها و مراسم خاص همواره می‌كوشد از دل آنها به شكلی سلیقه‌ای آیین و مراسم مورد نظر خودش را بیافریند. این شاخصه در نمایش‌های قبلی او هم قابل ردیابی است. محیط ایستا بازیگران چیز خاصی را به نمایش نمی‌گذارند، زیرا اساسا متن نمایش كنش‌زا و حادثه‌مند نیست و در نتیجه، پرسوناژ‌ها در محیطی ایستا قرار می‌گیرند. در ضمن به محض آن‌كه پرسوناژ‌ها به شرایطی می‌رسند تا جلوه یابند و شخصیت‌پردازی شوند، نمایش به پایان می‌رسد؛ لذا بازی بازیگران هم هرگز به سطح و مرتبتی قابل تحلیل ارتقا نمی‌یابد. واقعیت آن است كه اسم‌هایشان «مروارید»، «جواهر»، «بی‌بی صنم»، «مرجان» و... قابل تاویل‌تر از خود آنان است. فقط ویژگی خاصی در نحوه به كارگیری بازیگران به چشم می‌خورد؛ یك بازیگر زن ثانویه همواره همراه زن جوان نمایش است كه بیش از آن‌كه پرسوناژی مستقل و جدا باشد، همانند قرینه و تمثیلی از «من درونی»‌ زن جوان جلوه می‌نماید؛ یعنی چنین به نظر می‌رسد 2 بازیگر، نقش یك پرسوناژ را ایفا می‌‌كنند. یكی از آنها وجود بیرونی و دیگری وجود درونی پرسوناژ را به نمایش می‌گذارند و این از لحاظ نویسندگی و نیز كارگردانی، یك ابتكار و ترفند تجربی و نمایشی به حساب می‌آید.یادآور می‌شود؛ توجه به میزان استقبال تماشاگران نیز از لحاظ مخاطب‌شناسی و بخصوص جامعه‌شناختی می‌تواند یك فاكتور و برآیند قابل تامل باشد؛ در شب دوم اجرای این نمایش به تعداد صندلی‌های تالار 120 نفری چهارسو تماشاگر حضور داشت. انتخاب موسیقی صداگونه نمایش كه در آن، از رویكرد كلیشه‌‌ای انتخاب موسیقی محلی اجتناب شده بیش از همه عناصر دیگر با اجرا تناسب دارد، زیرا به طور نسبی سبب حسی و درونی شدن موقعیت‌های مفروض نمایش شده است. استفاده از تصاویر مجازی به منظور انعكاس دادن آنها روی صحنه و بازیگران، به سبب نامعلوم و نامشخص بودن تصاویر، بیشتر به تاباندن نورهای لرزان شباهت دارد. در نمایش «كشتی شیطان»‌به نویسندگی، طراحی و كارگردانی آتیلا پسیانی همه پرسوناژها زن هستند و این نمایش را باید نمایشی «زن محور»‌ دانست كه در آن از رویكرد‌های افراطی فمنیستی خبری نیست. زن در چارچوب فرهنگ سنتی به تعریف در می‌آید و استفاده از گوشی‌ها و ابزاری مثل تلفن همراه یا «ام.پی.تری»‌ هم نتوانسته است او را وارد دنیای مدرن كند. نمایش با كاستی‌هایی روبه‌روست؛ تماشاگر در پایان با توجه به تنهایی و در تنگنا ماندن زن جوان، در حقیقت به همان نقطه آغاز نمایش می‌رسد و چیزی تغییر نمی‌كند. از لحاظ اجرا می‌توان گفت در بخش طراحی صحنه و شكل‌دهی میزانسن‌ها به طور نسبی قابل اعتناست.    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 544]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن