واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بررسي و توصيف حوادث كربلا در اشعار اهلي شيرازي (1) نويسنده: دكتر عليرضا نبي لو* چكيده كربلاو حوادث مربوط به آن در اشعار شاعران پارسي، خصوصاً شاعران شيعي نمود بسياري دارد. مولانا محمد اهلي شيرازي يكي از شاعران شيعي است كه در اواخر قرن نهم و اوايل قرن دهم، اين موضوع را در اشعار خود پرورانده است. اين پژوهش بر مبناي بررسي اشعار كربلايي او شكل گرفته است. از مهم ترين يافته هاي مقاله ي حاضر مي توان به اين نكات اشاره نمود: بهره گيري شاعر از تفكرات شيعي، توصيف وقايع كربلا كه موضوع اخير در اين مقاله، تحت عناوين زير بررسي شده است : تأثيرپذيري شاعر از حوادث كربلا، ترسيم گوشه هايي از وقايع كربلا، تأثير حوادث كربلا بر عالم و توصيف شاعر از آنها و بهره گيري از اجرام آسماني و طبيعت و ... در اين توصيف ها به شخصيت هاي مثبت و منفي واقعه ي كربلا، آرايه هاي ادبي كه با محوريت كربلا در شعر اهلي پديد آمده اند پرداخته شده است. كليد واژه ها : تفكر شيعي، كربلا، امام حسين، اهل بيت، آرايه ها و فنون ادبي ،اهلي. مقدمه هدف اين مقاله، بررسي كيفيت و نحوه ي ترسيم حوادث كربلا در شعر اهلي شيرازي است. متأسفانه هيچ پژوهش جامعي درباره ي اين شاعر و سبک و سياق كلامش انجام نشده و به تبع حوادث كربلا و اوصاف آن نيز در شعر او مورد تحقيق و تفحص قرار نگرفته است؛ به همين دليل ابتدا و به اختصار به شرح حال، سرگذشت و آثار او پرداخته مي شود. مولانا محمد اهلي شيرازي در سال 858 ق متولد شد و به سال 942 ق وفات يافت. مدفن او در کنار آرامگاه حافظ است.«مولانا اهلي شيرازي نامش محمد، مولدش شيراز و از جمله عرفاي صاحب جاه بوده» (فرصت شيرازي ، 1377 ، ج2 ، ص 789) است. جاي شبهه نيست كه اهلي، مذهب شيعه ي دوازده امامي داشته (1) و در اشعار او اين امر كاملاً هويدا است. اهلي به حوادث كربلا نيز بسيار پرداخته است. در اشعار او همچنين به احمد بن موسي الكاظم (شاه چراغ) اشاره شده و ارادت بسيار شاعر به ايشان نمايان است : آن كه خاک آستانش كعبه ي صدق و صفاست سيّد سادات عالم ، احمد موسي الرضاست (اهلي ، 1369، ص 440)(2) احمد بن موسي بن جعفر بن باقري كز عليّ بن حسين بن عليّ مرتضاست (همان ، ص 441) اهلي در اكثر انواع شعر دستي داشته است.«از اكثر سالكان مسالک سخنوري به وفور مهارت در شعر امتياز تمام داشت. در علم قافيه و عروض و معما كامل بود و در جميع اصناف شعر مي گفت. مثنوي ذوبحرين و تجنيس كه عقل درو متحير است »(صفوي ، 1384،ص177). اشعار او شامل قصايد، غزل ها، تركيب بند، ترجيع بند، قطعات، رباعي و مثنوي است (صفا ، 1386 ، ج5 ، صص 606-611). «مولانا اهلي، سرآمد فصحاي زمان و سردفتر بلغاي سخندان در فنون شعر [بود که] در كمال مهارت قصايد مصنوع گفته [است]» (آذر بيگدلي ، 1336 ، ص 204). او در قصيده اي مصنوع، به شرح آرايه هاي ادبي و مباحث بلاغي مي پردازد كه مطلع آن ذكر مي شود : نسيم كاكل مشكين كراست چون تو نگار شميم سنبل پرچين كجاست مشک تتار (اهلي ،همان ، ص 777) «به وفور مهارت در فن شعر امتياز داشت و اين قصيده ي مصنوع سلمان ساوجي را تتبع نمود : صفاي صفوت رويت بريخت آب بهار /هواي جنت كويت ببيخت مشک تتار»(حسيني، 1362 ، ص 156). از شعر او نغمه ي كلام سعدي به گوش مي رسد. «مولانا اهلي شيرازي در سلک شعراي كرام و فضلاي عظام انتظام داشته ... و در جميع اصناف شعر مي گفت. ... ديوان اشعار او مسلم ارباب نظر و چاشني شعر سعدي در كلام او مضمر است» (شوشتري ، 1376 ق، ص189). اهلي به اشعار فني وداراي صنعت ادبي علاقه ي خاصي داشت.«صاحب ديوان است و مثنوي سحر حلال كه ذو بحرين و ذوقافيتين است، از مصنفات اوست» (كوپاموي ، 1336ق، ص139). سبک شعري اهلي در واقع ادامه ي سبک عراقي است و از نازک خيالي و معني سازي سبک هندي در آن اثري نيست. غزل و قصيده هاي او در عين استواري و استحكام، روان و دلنشين است و يكي از مهم ترين مضامين شعر او، توجه به شيعه و سرگذشت آن است.(3) تفكرات شيعي در اشعار اهلي اهلي در قصايد، تركيب بند، ترجيع بند، قطعات، مثنوي شمع و پروانه و مثنوي سحر حلال به نكات مضاميني اشاره مي كند كه مؤيد تفكرات شيعي اوست. او در اشعارش به توحيد و ستايش خداوند مي پردازد و به ستايش پيامبر، دوازده امام بزرگوار شيعه، اهل بيت نبوت و سرگذشت آن بزرگان توجه دارد و به توصيف احوال آنان مي پردازد كه به برخي از اين تفكرات اشاره مي شود: مدح و منقبت حضرت علي (عليه السلام) اهلي در دو قصيده ي زير، به مدح و منقبت امام علي (عليه السلام) اشاره مي كند: اي جان همه جان ها، روح القدسي گويا پنهان ز نظر اما در ديده ي جان پيدا (اهلي ، همان ، ص 420) شاه نجف كه هر دو جهان در پناه اوست هر جا سري كه هست همه خاک راه اوست (اهلي ، همان ، ص 425) او در اين قصايد به توصيف مقام آن حضرت مي پردازد و از سرگذشت و احوال ايشان سخن مي گويد. در اشعار زير نيز مي توان ذكر امام علي (عليه السلام) را ديد : آن شهنشاهي كه بحر لافتي را گوهر است شحنه ي دشت نجف، شاه ولايت حيدر است (همان ، ص 427) شاه نجف كه گوهر بحر عنايت است چون بحر بيكران كرمش بي نهايت است (همان ، ص 441) صبح سعادت دميد حق در دولت گشاد پرتو مهر علي بر همه عالم فتاد (همان ، ص 452) اي با سپهر بوقلمون هيبتت به جنگ روز و شب از نهيب تو گرديده رنگ رنگ (همان ، ص 480) تو شير خدايي به يقين يا اسدالله سربيشه ي تو عرش برين يا اسدلله (همان ، ص 500) ما بي كسيم و معركه خونخوار يا علي ما را به لطف خويش نگهدار يا علي (همان ، ص 509) علاوه بر اين موارد، در اشعار ديگر از جمله در آغاز مثنوي شمع و پروانه و سحر حلال به اوصاف ارزشمندي از آن حضرت اشاره مي شود كه البته خود، مقاله ي ديگري مي طلبد. پی نوشت ها : * استاد يار دانشگاه قم 1 ـ براي دريافت شرح حال اهلي و مذهب او، ر.ک به : دهخدا ، 1377، ذيل «اهلي شيرازي».نيز : رازي ، 1378؛ عليشيرواني ، 1363و حسيني ، 1382. 2 ـ ديوان اهلي شيرازي در سال 1369 به چاپ دوم رسيد. جهت جلوگيري از تكرار، به ذكر نام اهلي و صفحه بسنده شد. 3 ـ ميان شرح حال اهلي شيرازي و اهلي ترشيزي در تذكره ها خلط بحث شده است (ر.ک به : گلچين معاني ، 1363 ، ج2 ، ص 719). منبع:فصلنامه شيعه شناسي شماره 27 ادامه دارد...
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 608]