تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه ويژگى است كه در هر كس يافت شود، ويژگى هاى ايمان كامل مى گردد: آن كه وقتى خشنود گر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815632489




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مناسبات سياسي دولت صفوي با امپراتوري عثماني (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مناسبات سياسي دولت صفوي با امپراتوري عثماني (2)
مناسبات سياسي دولت صفوي با امپراتوري عثماني (2)   نويسنده :دکتر ابوالفضل عابديني*   متن معاه ده ي زهاب(1049ق/1639م )   معاهده ي زهاب نقطه ي عطفي در اوضاع داخلي و روابط خارجي ايران به شمار مي ايد و از نظر سياسي، اقتصادي و تاريخي، اهميت ويژه اي دارد متأسفانه اصل معاهده ي زهاب در بايگانيهاي ايران و عثماني موجود نيست. هر کدام از منابع، جدا گانه و با تفاوتهاي بسيار آن را نقل کرده اند.مؤلف رساله ي تحقيقات سرحديه در اين مورد مي نويسد: «حقيقتاً اصل صلح نامه مزبور، که عبارت از تصديق نامه دو پادشاه است، در هيچ يک از دولتين موجود نيست، در ايران به سبب فترت و در عثمانيه به سبب حرقت، تلف شده است و مستندي که اکنون موجود است، عبارت است از سوادنامه اي است که به قول عثمانيه ، از سلطان مراد رابع به شاه صفي به طريق امضاء تصديق نامه معاهده قلمي شده است .»(مشير الدوله ،1348،ص81). به تازگي سواد اصل معاهده در بايگاني نخست وزيري استانبول به دست آمده و از آن استفاده شده است .رونوشت ان پيوست مقاله است و با مشخصات زير در استانبول نگهداري مي شود: Osmunli Arsivi daire Busbakanligi) Ali Emir Tasnifi , No:707 در زير چند متن مختلف را باهم مقايسه مي کنيم تا نقاط اشتراک و اختلاف آنها مشخص شود .متن معاهده در منابع زير نقل شده است :متن ترکي در عباسنامه ص 50؛ منتظم ناصري ص 940؛ متن فارسي و ترکي آن با هم در خلاصة السير صص 74تا81؛ در مجموعه عهدنامه هاي تاريخي ايران ص193؛ تاريخ نعيما ص349و تاريخ روابط ايران و عثماني، تأليف محمد علي حکمت و رساله ي تحقيقات سرحديه ص51و گزيده ي اسناد سياسي ايران و عثماني ج 2واصل سواد معاهده زهاب در بايگاني نخست وزيري عثماني به شماره ي 767دفتر علي اميري. موارد اختلاف   مقدمه ي همه ي منابع با هم تفاوت دارد، براي مثال، منتظم ناصري و سواد اصل معاهده در مقدمه، از شاه صفي نام برده و از او تعريف کرده ، در حالي که متنهاي ديگر، به ويژه خلاصة السير که در عصر شاه صفي نوشته شده است، اين تعريف و توصيفها را ندارد.در دو منبع ياد شده، در وصف شاه صفي چنين آمده است: «...اعليحضرت ، معالي منقبت، سامي رنبت، گرامي منزلت، مسند نشين اقليم ايران، حامي فارس و مازندران، فرمانده ملک عجم، شاه صفي دام منظوره ، بعنايت ربه الوفي...»(اعتماد السلطنه ،1364،ص941؛ دفتر علي اميري شماره ي 767). در مقدمه ي مجموعه عهدنامه هاي ايران با دول خارجي، تعارفهاي معمول حذف شده است و مطلب اين گونه آغاز مي شود : «...و بعد، عمده الخواص و المقربين صاروخان(ساروخان)زيد رشده را نزد وزير اعظم جليل المقدار، دستور اعظم، مشير افخم مصطفي پاشا ادام الله تعالي اجلاله که در جانب مشرق ، سردار سپهسالار ماست، وکيل فرستاده بوديد، در زهاب نام محل، ملاقات کرده ودر خصوص انتظام امور صلح، عهود تنفيذ قضاياي قطع حدود گفتگو و مذاکره کرد...»(همان،1326ق/1908م، ص 192؛ اصل سواد معاهده، شماره ي 767نخست وزيري استانبول). همچنين در مقدمه ي عباسنامه و خلاصة السير، لقبها و عنوانهاي بسيار براي سلطان عثماني نوشته شده که در متنهاي ديگر از جمله اصل سواد معاهده نيامده است: «...ملاذ اعاظم السلاطين ، معاذ اکارم الخواقين ، ناصر الاسلام و المسلمين، قاهر الکفرة و المشرکين، سلطان البرين والبحرين ، خاقان المشرقين و المغربين، خادم الحرمين الشريفين ، عين الانسان وانسان العين، المويد به تأييدات الملک المستعان ، و الموفق بتوفيق المنان، لازالت خلافته ممتداً الي آخر الزمان...» (وحيد قزويني، 1329، ص 51؛ خواجگي اصفهاني ، 1368، ص272). در عباسنامه و خلاصه السير در اواخر معاهده، چند جمله در مورد ازادي رفت و آمد بازرگانان و مسافران و الفت ميان مردم ايران و عثماني آمده که در متنهاي ديگر نيامده است: «...تجار و ابناء السبيل گلوب گيدوب ، دوستلق اولمفجون اوشيئي وثيقه انيفه مشتمل الحقيقه وکالت نامه و نيابت محققه خاصه سوخنجه کشيده سلک تحرير اولوب ...»(همان،1329، ص53؛ همان،1368، ص274). از همه مهمتر اينکه ، در منتظم ناصري، مجموعه معاهدات و سواد اصل معاهده ي زهاب، در چند جمله تأکيد شده است که ايرانيان نبايد خلفا و ام المؤمنين، عايشه، را لعن و نفرين کنند و گرنه صلح دوام نخواهد يافت: «...يکي از شرايط معتبره صريحه عهدنامه که درزمان سعادت اقتران اجداد ما انار الله براهينهم به اسلاف شما فرستاده شده است و به مدلول کلمه « الدين النصيحة »بعضي از اسافل اداتي که در تحت حکومت شما واقعند به شيخين و ذوالنورين و زوجه مطهره رسول الثقلين و ساير اصحاب گزين وائمه و مجتهدين رضوان الله تعالي عليهم اجمعين رخصت زبان درازي نيافته، ممنوع باشند و ديگر باره به اين معني مأذون نباشند تا اينکه صلح مقرره الي النتهاء القرون ثابت و برقرار بماند ...»(سواد اصل معاهده ي زهاب، شماره ي 767، دفتر علي اميري؛ اعتماد السلطنه ،1364، ص934؛ مجموعه معاهدات ...، 1326ق /1908م ص193). مطلب ياد شده ، در عباسنامه که قديم تر است و خلاصه السير که در عهد شاه صفي نوشته شده، نيامده است.به نظر مي رسد که عثماني ها اين بند را بعدها اضافه کرده باشند؛ زيرا اين جمله ها، توهين آميز و به دور از نزاکت ديپلماسي است!متنهاي موجود، افزون بر اين تفاوتها اختلاف ديگري نيز دارند؛، اما برخي از موارد و حدود و ثغور در همه ي منابع، شبيه هم و يا دست کم نزديک به هم نوشته شده است که در زير، موارد مشترک آنها بررسي مي شود: موارد مشترک منابع   محلهايي موسوم به جسان(جصان )و بادرائي(مدره)که در سمت بغداد و آذربايجان واقع شده و قصبه ي مندليج و در تنگ و در نه با صحراهايي که ميان اينهاست، به عثماني و کوهي که در نزديکي آن واقع است، به ايران و سرميل(ميل باشي)که مرز در تنگ تعيين شده است و درنه و از عشيره ي جاف، قبايل موسوم به ضياء الدين و هارون، به عثماني و بيزه و زردولي(هره و دوني )به ايران واگذار شود؛ قلعه ي زنجير که روي کوه است، خراب شود و دهات غرب قلعه، به عثماني ودهاتي که در طرف شرق ان واقع است، به ايران تعلق گيرد. کوهي که در اطراف قلعه ظالم در نزديکي شهر زور واقع شده و هر نقطه از آنکه بر قلعه مزبور مشرف است، متعلق به عثماني و قلعه ي اورمان با دهاتي که تابع آن است، متعلق به ايران باشد.گدوک چغان براي شهر زور، مرز تعيين شده، قزلجه و توابع آن به عثماني و مهربان با توابعش براي ايران باشد. طرفين پذيرفتند که در سرحد وان، قلعه ي قطور(قوتور)و ماکو و قارص و قلعه ي مغازبرد را منهدم کنند. طرفين تعهد دادند که به مفاد صلح نامه وفادار باشند و جانب دوستي و الفت و مدارا در پيش گيرند. «از ميامن اين صلح خير انجام، عموم خلايق شادان و اطراف ممالک آبادان و طبقات انام تا انقراض زمان در بسط امن و امان، آسوده حال و فارغ البال گردند و از دل صاف و نيت خالص به حکم «يا ايها الذين آمنو ا اوفو بالعهود» عهد کرديم که بدين قوانين مؤکده به ايمان وفا کنيم و از خلف و کسر آن اجتناب نماييم.«فمن نکث فانما ينکث علي نفسه، و السلام علي من اتبع الهدي.» تحريراً في اوايل شهر شوال سنه 1049هجري»(وحيد قزويني، 1329، ص53؛ خواجگي اصفهاني، 1368،ص271؛ اعتماد السلطنه، 1364، ص 941؛ مجموعه معاهدات ...،1326ق، ص191؛نعيم،1281ق،ص394؛ اصل سواد معاهده ، ش767، دفتر علي اميري ، نخست وزيري استانبول). $نتايج و پيامدهاي معاهده ي زهاب اين معاهده که در محل زهاب به دستور شاه صفي و سلطان مراد چهارم در سال 1049ق/1639م.با حضور مصطفي پاشا، نماينده عثماني و ساروخان و محمد قلي خان، نمايندگان ايران، بسته شد، پيامدهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي خاصي در برداشت؛ زيرا اين معاهده کاملاً به نفع عثماني بود.آنان پس از کشمکشهاي طولاني، بغداد را از ايران جدا کردند (در مقابل بغداد، ايروان به ايران تعلق گرفت)و بصره و بين النهرين را که از نظر اقتصادي ، حمل و نقل و تجارت، اهميت ويژه اي داشت، متصرف شدند. شهرهاي مذهبي و عتبات عاليات ، از دست ايران خارج شد و رفت و امد زائران و بازرگانان در اين مناطق، با مشکل روبه رو شد؛ بخشي از آذربايجان به تصرف عثماني در آمد .استيلاي سرافرازانه و طولاني ايران بر منطقه ي بين النهرين به پايان رسيد و در واقع، شاه صفي با اين صلح در کوتاه مدت، همه ي سرزمينهايي را از دست داد که شاه عباس اول در سالهاي طولاني به دست آورده بود. اين صلح، خواسته هاي دولت عثماني را تأمين کرد، تسلط بر بغداد به دليل اهميت و موقعيت آن، آرزوي بزرگ عثماني ها بود و آنها با اين پيمان به آرزوي ديرينه ي خود رسيدند؛ تسلط بر بغداد ، فقط اشغال يک شهر نبود، بلکه سلطه بر يک ملت و کشور بود.دولت عثماني در راه غلبه بر آن ، هزاران نفر سپاهي و چندين فرمانده و مقام عالي رتبه از جمله محمد پاشا، وزير اعظم و چند تن از پاشايان معظم را از دست داده بود (هدايت، 1380، ج8،ص899؛ اعتماد السلطنه،1364، ص940).مؤلف روضة الصفا مي نويسد: «بالجمله در عرض چهل روز، قلعه بغداد ، مفتوح شد(18شعبان 1048ق/1638م)و به غارت رفت و خلق عظيمي شهيد شدند و سر و سامان ضريح مبارکه امامين کاظمين به دست عدوان سپاه روميه به غارت رفت و به مضجع اولاد رسول (ص)جسارت شد.»(هدايت ،1380،ج8،ص899). پي نوشت ها :   * استاديار گروه تاريخ دانشگاه تهران   منبع :پژوهش علوم سياسي شماره سوم ، پاييز و زمستان 1385،صص73،96 ادامه دارد .... /ج  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1231]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن