محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853209804
بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول»
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول» نويسنده: حميدرضا بيات ممکن است روزي متوجه شويم که براساس بعضي اصول اخلاقي که از اعتراض و زير بار نرفتن آب مي خورد در برابر دنيا ايستاده ايم و مي خواهيم شکلي مطابق افکارمان به آن بدهيم و سعي مي کنيم بنايي کاملاً منطبق با عقل و بدون هيچ عيب و نقصي بسازيم که با وجود اين بي عيبي و کمال، مغايرت مرگبار با حقيقت دارد و نشانه اين است که در مقابل آن چه واقعاً هست کور بوده ايم! فاتحه داستان جنايي ادبيات جنايي در ستايش از عقل بشري و تقدير از صبر و استقامت ، ساخته و پرداخته مي شود. کارآگاهان ، پليسها و نابغه ها، سلولهاي خاکستريشان را با وسواس به کار مي گيرند تا ردي از جانيان پيدا کرده و با برهم زدن نشانه هاي گمراه کننده، با چيدن استدلالي که مو هم لاي درزش نرود، انها را به دام بيندازند. در وراي اين ادبيات، به زودي جهاني خالي از پليدي شکل خواهد گرفت. زيرا قواعد پليسي و کارآگاهي و دانش و هوش بشري چنين آينده هولناکي ! را رقم مي زند. دراين ادبيات که اتفاقاً بيشترين مخاطب را هم دارد وباز اتفاقاً بيشترين پيوند را با سينما داشته(چنان که به ندرت داستان پليسي يافت مي شود که به فيلم تبديل نشده باشد) مانند برخي مکاتب تئوريک فلسفي وسياسي، دنيايي خيال انگيز ساخته مي شود و با تحريک غريزه اميد بشر، نويد حکومت خير وپاداش بيگناهان و عيد مجازات و به دام انداختن تبهکاران داده مي شود. در اين دنيا چند گرم از لايه مغز انسان مايه مباهات همه کساني مي شود که ساعتها و روزهايي را در لذت و هيجان تعقيب خطاکاران؛سپري کرده اند. فريدريش دورنمات در رمان قول به تمسخر چنين جهاني دست زده است. او آگاهانه و عالمانه، مقتولي بسيار ترحم انگيز و قاتلي بيرحم آفريده وکارآگاهي کارکشته و سرآمد را به سعي فراوان در پي يافتن وحل معما فرستاده و اتفاقاً لذت وافري نيز دراين مسير نصيب خواننده نموده است. اما در بزنگاه ماجرا وقتي که همه منتظرند تا سزاي بدکار داده شود، منطق بشري برهم مي خورد و دورنمات به ريش همه مي خندد. او «عدالت» و اقطاب خير وشر را به بازي گرفته و جهان واقعي را برهم مي زند.« و به نتيجه اي خوار ومبتذل ، آن قدر مبتذل که در هيچ رمان يا فيلم حسابي قابل استفاده نيست مي رسد. آن چنان مضحک و احماقانه و پيش پا افتاده که اگر قرار شود اين داستان روي کاغذ بيايد بايد از ظاهر شدن آن جلوگيري شود!» کارآگاه نابغه دورنمات به قوانيني که جهان را اداره ميکند نزديک مي شود ، راز حرکت جهان را مي فهمد، اما به نتيجه اي فجيع مي رسد که نبوغ او را بيحاصل مي کند. پوچي و بيهودگي تصادف و اتفاق، تمام نقشه هاي او را بر آب کرده و از او دايم الخمري پريشان مي سازد.«او» که مي خواست همچون تکنسيني بيطرف جهان را براساس قواعد و منطق خود ببيند، وقتي شکست مي خورد، واقعيت را منکر مي شود و کماکان در عالم خيال وپريشاني خود باقي مي ماند. درونمات نام رمان خود را «فاتحه رمان جنايي» نهاده که شايد تعريضي به ساحت منطقي و عقل بشري باشد که در تلاشي مذبوحانه به حاکميت بلامنازع خود برجهان مي انديشد. اقتباسي متفاوت شون پن براساس رمان قول، فيلمي جنايي براساس قواعد معمول ژانر ساخته است؛ قاتل ، مقتول ،کارآگاه نابغه ودستيارکودن، تعليق ، دلهره، مسير انحرافي، پايان خوش و ساير عناصر دراين فيلم حضور دارند.او در واقع تمام همت دورنمات، براي زير سؤال بردن اساس چنين گونه اي را بر آب نموده است .او به همان نقطه اي رسيده که نويسنده از آن گريخته است !شکي نيست که در هر حال لذات ادبيات غيرقابل اقتباس است ، حتي ادبيات جنايي که به دليل پسند عامه و پيروي گسترده تر از اصول وقواعد مشخص به سينما نزديکتر است، وقتي با فيلم سنجيده مي شود باز هم سر و گردني بالاتر قرار دارد. اما بي توجهي به درونمايه يک اثر ادبي باعث مي شود فيلم چيزي متضاد با رمان درآيد. دورنمات قول را در نقطه اي متناقض نما قرار داده ، هم خواسته وهم نخواسته داستاني جنايي بنويسد. در اوج مسير جنايي نويسان قرارگرفته ودر همانجا هم بن اين شاخ را بريده است! اما فيلمنامه نويسان براساس فرمولهاي اقتباسي هاليوود از همه جزييات و شخصيتها و ماجراهاي «زايد» صرف نظر نموده و با حذف آن چه به نظر رسيده بي اهميت است ، در حقيقت به فرموده آن مثل معروف «کتاب را فراموش کرده اند ». در حالي که برخي از همين جزييات حاوي جوهر رمان بوده اند؛ فيلم برآن است تا با روايت داستاني سرگرم کننده و با لحني شاعرانه واحساس برانگيز، نقطه گريز خود را بر مدار سبعيت فردي مجهوي قرار داده و از اين هيولاي ناديده نفرتي بزرگ در مخاطب ايجاد کند. اينسرتهاي پي در پي از جنگل ودريا و ابرهايي که بايد وهم انگيز باشند و تلاش شاعرانه جري (کارآگاه) براي ماهيگيري که بخش زيادي از زمان فيلم را نيز شامل مي شود، باعث کندي ريتم واز دست رفتن عناصر داستاني مي شود. اينها جزيياتي اند که به عوض جزييات حذف شده رمان اضافه شده و با ساختار داستان منافات دارند. عمل اقتباس نه تنها از داستان صورت مي گيرد بلکه شامل توضيحات و صحنه پردازيهاي مؤثري که نويسنده عامدانه آنها را ايجاد کرده نيز مي شود و باعث مي شود که ما در دل ماجرا نفوذ کنيم. و اگر قرار به چنين وفاداري نباشد، داستان قول تبديل به يک داستان پليسي معمولي و حتي تلويزيوني خواهد شد. اتفاقاً دورنمات همان وهم انگيزي سرما وکزکردگي شخصيتهاي رمانش را به دقت روايت مي کند . او جهان خير وشر بر هم خورده خويش را چنان بيروح و سرد توصيف مي کند که راوي و ناقل درون داستان مي لرزند و مبهوت به ادامه ماجرا دعوت مي شوند. اما در کمال تعجب ، فيلمنامه نويسان تصور کرده اند، داستان در فصل زمستان مي گذرد و اشاره هاي معنوي دورنمات به لرز و يخ و سردي را معطوف به برف و يخ کوهها و جاده ها نموده اند! فضاي وهم انگيز رمان، در روابط ميان شخصيتها و اتمسفر داستاني است نه کلاغهاي سياه وابرهاي زمستاني که در فيلم شاهد آن بوديم! از اين قبيل جزييات فراموش شده بسيار است .انتخاب و حذف جزييات يک اثر ادبي در هنر اقتباس بستگي تام به انگيزه فيلمنامه نويس دارد که تصميم به بهره جستن صرف از خط داستاني داشته باشد يا بخواهد از ادبيات نيز بهره ببرد. جغرافياي ادبي سويس در جهان نقطه اي منحصر به فرد است و جهان داستاني که دورنمات آن را آفريده بسيا رمتکي به موقعيت جغرافيايي و انساين اين منطقه بيطرف عالم است. اين نکته زماني اهميت خود را روشن مي کند که قاتل شناخته شده و در صفحات کشنده پايان رمان شاهد تمسخر جهان و منطق حاکم بر عالم از زبان پيرزني اشرافي و در حال مرگ هستيم. اشاره ها و کنايه هاي پيرزن و راوي داستان ، محيط اجتماعي واخلاقي را تبيين کرده و پرسشهاي فلسفي دورنمات و سرانجام تيره قهرمان را مي گشايد. سرانجام قاتل معلوم شده اما ديگر کارآگاه نابغه ما به جنون کشيده است.نه اين که داستان دورنمات خاصيت بومي داشته و قابل تعميم نباشد که در اين صورت ماندگاري و جاوداني اش زير سؤال مي رود بلکه دورنمات چنان هنرمندانه از موقعيت مکان و جغرافيا سود جسته که در تمام عناصر رمان نفوذ نموده است. و اقتباس آن را در جغرافياي ديگر(آن هم آمريکا)مشکل ساخته است. اصولاً تکليف جغرافيا در اقتباس سينمايي بستگي زيادي به فضاي ادبي و درونمايه اثر دارد. يعني اين که نويسنده چقدر پايه هاي رمان خود را بر عناصر مادي ونه عناصر ذهني استوار کند. دورنمات مردم جاهل و روستايي را که کورکورانه تشنه عدالت اند را دريک طرف ، شخصيت متفاوت «ماتئي»(کارآگاه) را در طرفي و موقعيت سياسي و اجتماعي ونظم و قانون حاکم بر جامعه چندگانه سويس را محيط بر همه اينها قرار داده است. هيچ يک از اينها نشانه اي در فيلم ندارند. دورنمات وقتي رمان را به پايان مي برد که از همه چيزو همه کس که لازم بوده نام برده باشد تا در پيشگاه عدالت مديون نماند! تاريخ ،سياست ، توده مردم، مقامات بالا دست ، احساسات آزارنده اشرافي و... همه نقش مؤثر خود را در رمان ايفا مي کنند. زيرا نتيجه گيري نهايي بسيار متکي به آنهاست. جاه طلبي و سياست بازي پليس و سياستمداران قلب اروپا در مقابل ناداني مضحکه آميز مردم وساير جزييات همه مورد اتهام دورنمات قرار گرفته اند . فيلمنامه نويسان هيچ يک ا زاين جزييات را لازم نديده و يکسره فيلمي درباره مشکلاتي شخصي و جزيي ساخته اند. در حالي که دورنمات بناي رمان خود را بر ستونهايي استوار نموده است که کمتر به چشم مي آيند. تغيير شخصيتها، تغيير داستان پيشينه شخصيت ماتئي (کارآگاه) عادي وفراموش شدني است. نه سيگار مي کشد و نه لب به مشروب مي زند. جدي، خشک و با انضباط است.او با دستگاه پليس مثل يک خط کش محسابه رفتار مي کند. عضور هيچ دسته و حزب سياسي نيست. يک دنده، مجرد و بدون هيچ زندگي خصوصي و همواره در هتل زندگي کرده است. ملقب به «مات اتومات» ونماد کامل سرما و بي عاطفگي انسان معاصره بر اساس قرعه تقدير در آخرين ساعات کار در دام پرونده اي بنيان کن مي افتد. ماتئي خشک و بيروح، مجبور مي شود قولي بدهد و در اين جهان بي تعهد خود را متعهد به يافتن قاتل کودکي خردسال کند. اما جري (کارآگاه) در فيلمنامه، شخصيتي در آستانه بازنشستگي از سر ماجراجويي در حيص و بيص جشني که همکاران نوعدوست براي او گرفته اند به دنبال چيزي مي رود که اساساً به او مربوط نيست. او کاملاً آمريکايي است. اهل مشروب و سيگار، دو بار هم ازدواج کرده و حالا مي خواهد بعد از يک سفر تفريحي ، در سواحي رؤياييي ماهيگيري کند. وچقدر اين شخصيت معکوس شده است ! کارآگاهي ماجراجو به کلي با آن چه دورنمات آن را مظهر نيروي خير خواسته ،نيست. معلوم نيست جري با اين ويژگيها چرا بايد خود را متعهد به قولي بداند که قانوناً نيازي به وفاي به آن ندارد. تقابلي که دورنمات بين کارآگاه و قاتل ايجاد کرده است در فيلم اصلاً وجود ندارد. تقابلي که دورنمات بين کارآگاه و قاتل ايجاد کرده است درفيلم اصلاً وجود ندارد. صرف نظر از حذف شخصيت قاتل و تبديل آن به اسکلتي سوخته ،هيچ نشانه اي از او و محيطي که اور ا معرفي مي کند وجود ندارد. قاتل به هيولايي ناشناخته بدل شده که هيچ اثري از «آلبرت» دورنمات را در خود ندارد. انگار که اصلاً همه انديشه ماتئي تخيل و هذيان بوده و به کلي عاري از حقيقت است. «قاتل» آن نقطه تحقير شده سرکوب شده ، و ناديده جهان توسط اشرافيت وعقده هاي خود پسندي است که سر برآورده وبراساس اشراق دروغين و روانپريشانه دست به قتل مي زند:(فرمان غيبي است،فرمان غيبي ، کاريش نمي شود کرد.» زايده اي که حکم بر خير يا شر بودن آن بسيار سخت است . نوکر يک خانواده اشرافي که با بيوه پولدار ارباب خود ازدواج مي کند و به نوکري محترم بدل مي شود. وقتي تصور کنيم اگر ماتئي موفق به دستگيري او مي شد چه اتفاقي مي افتاد؟ قضاوت عادلانه سخت تر مي شد. دورنمات ما را در حصاري انداخته که از هر سو مجبور به جدال با اخلاقيات شويم. از سوي ديگر، دورنمات در شخصيت ماتئي تناقضات اخلاقي ايجاد کرده است ؛ او خود را اخلاقاً متعهد به «قول» مي داند اما درعملي کردن آن از دختر بي پناهي به عنوان طعمه براي يافتن قاتل استفاده مي کند! دختر يک فاحشه که هم در عالم داستاني باعث حيرت مي شود و هم اين که در خارج از داستان مفاهيم اخلاقي را به چالش مي کشد؛ زن و دختر سرانجام با او زندگي مي کنند و در بدترين وضع ممکن ، روزگار سپري مي نمايند، با اين وضعيت چرخه تعارضاتي که درونمات چيده از هر حيث تکميل مي شود. اما در فيلمنامه ، شخصيت مادر و دختر هر چند قابل ترحم اند اما آن قابليت نفرت انگيز و رسواگر را ندارد. زن و دختري معمولي که بعد از دريافتن ماجراي جري (کارآگاه) او را ترک مي کنند. انتخاب زن فاحشه و دختري با آن خصوصيات بسيار هوشمندانه و دقيق بوده که معادل آن در چنين وضعي به سختي يافته مي شود. سرانجام ، ماتئي به استيصال مي رسد. او همچنان منتظر به وقوع پيوستن چيزي است که در اثر ايمان به عقل و استدلال خويش به آن باور داشت.او در عالم پريشاني خود همواره زمزمه مي کند:«اون مي ياد بالاخره مي ياد،... من صبر مي کنم» درحالي که بر اثر تغيير شخصيت ، جري در فيلم هيچ انتظاري نمي کشد. زيرا هرگز از سرنوشت قاتل باخبر نشده.پس روانپريشي او براي چيست؟ و چرا مي گويد؛«اون (دختره) به من گفت»! اين پايان مبهم نشاي از حذف و اضافه هاي ناشيانه است . نکته ديگر اين که مهمترين عنسر يک شخصيت تغيير آن است. ماتئي در رمان دچار فروپاشي مي شود وحامل ضد همه ويژگيهاي قبلي خود مي شود. او آينده هراسناک بشر از نظر دورنمات است. اما در فيلم به سختي تغييري در اين شخصيت قابل تشخيص است. شخصيت مؤثر ديگر که با تغيير آن در فيلمنامه دچار معناي معکوس شده ، متهم به قتل و بيگناهي است که اقرار به قتل کرده و خودکشي مي کند. دستفروش بيچاره اي که يابنده جسد مقتول بوده با ادله اي به ظاهر صحيح تحت شکنجه مأموران به قتل نکرده اعتراف مي کند. او نقطه مهمي دراين بازي است ؛ بيگناهي که کشته مي شود در مقابل گناهکاري که آزاد است . او به دليل ضعف نفساني و بدبختي زندگي دراين دنيا خودکشي مي کند. فيلمنامه نويسان سرخپوستي را جايگزين او مي کنند که واجد هيچ يک از اين ويژگيها نيست.حتي به لحاظ منطق دروني داستان هم اتهام او مخدوش است . زيرا در فيلم، پسرکي شاهد وحشت و گريز مردي قدبلند پشت بوته هاي برف است.پسرک جسد را مي يابد و نشانه هايي از آن مرد را به پليس مي دهد:«بلندقد با مويي انبوه» پليس نيز بلافاصله اين سرخپوست بيچاره را دستگير مي کند! ممکن است چندين مرد بلند قد با موي انبوه در آن حوالي باشد، ممکن است پسرک اشتباه کرده باشد. از آن گذشته دورنمات دلايل پليسي کافي که حتي ماتئي را در آخرين لحظات به شک مي اندازد ( نکند قاتل واقعي دستفروش بوده!) را به وجود مي آورد تا ازجهات مختلف ايراد اتهام به مرد دستفروش موجه باشد. ثمره اين نکته در باقي بودن قول و تعهد کارآگاه نابغه نيز تأثير زيادي دارد. ماتئي مي تواند برهمين اساس خود را از قولي که داده رها ببيند. بنابراين دقت در ايراد موجه اتهام به دستفروش و نحوه خودکشي او که در فيلم مضحک از آب درآمده، بسيار تعيين کننده است. ظاهراً در سينماي آمريکا سرخپوست بودن به اندازه کافي براي متهم شدن کافي است! اين مسئله از بعدي ديگر باعث ايجاد تعبيرهاي گمراه کننده مثل مسائل نژادي مي شود که اساساً ربطي به موضوع فيلم ندارد. لرز در آتش آغاز و پايان رمان در روايتي سرد منبع: فيلن نگار8 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 825]
صفحات پیشنهادی
بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول»
بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول» نويسنده: حميدرضا بيات ممکن است روزي متوجه شويم که براساس بعضي اصول اخلاقي که از اعتراض و زير بار نرفتن آب مي خورد در ...
بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول» نويسنده: حميدرضا بيات ممکن است روزي متوجه شويم که براساس بعضي اصول اخلاقي که از اعتراض و زير بار نرفتن آب مي خورد در ...
بررسي تطبيقي فيلمنامه و رمان «آقاي ريپلي با استعداد
بررسي تطبيقي فيلمنامه و رمان «آقاي ريپلي با استعداد-بررسي تطبيقي ... و در نتيجه، انتخاب و گزينش و استفاده از عناصر و جزئيات موجود در رمان و فيلم است. .... تام در جريان تعقيب و گريز خود با پليس آن چنان حساب شده عمل مي کند که به قول خودش ...
بررسي تطبيقي فيلمنامه و رمان «آقاي ريپلي با استعداد-بررسي تطبيقي ... و در نتيجه، انتخاب و گزينش و استفاده از عناصر و جزئيات موجود در رمان و فيلم است. .... تام در جريان تعقيب و گريز خود با پليس آن چنان حساب شده عمل مي کند که به قول خودش ...
بررسي هشت فيلم اقتباسي
بررسي هشت فيلم اقتباسي نويسنده : مهرداد پورعلم شنل ( آلبرتو لاتوادا ، 1952) ... دراولين نگاه ،وقتي از وسترن ايتاليايي يا به قول معروف وسترن اسپاگتي . ... بررسي تطبيقي رمان و فيلم «ارباب حلقه ها»-بررسي تطبيقي رمان و فيلم «ارباب حلقه .
بررسي هشت فيلم اقتباسي نويسنده : مهرداد پورعلم شنل ( آلبرتو لاتوادا ، 1952) ... دراولين نگاه ،وقتي از وسترن ايتاليايي يا به قول معروف وسترن اسپاگتي . ... بررسي تطبيقي رمان و فيلم «ارباب حلقه ها»-بررسي تطبيقي رمان و فيلم «ارباب حلقه .
فيلم-.. -
پتاس 13 تير 1385, 18:431-يك فيلم پس از اجرادر فريم آخر متوقف بشه؟ ... فایل قرار دادم البته زیاد استاندارد نیست دیگه چون قول داده بودم نخواستم بدقولی کنم در این ... بررسي تطبيقي رمان و فيلم «ارباب حلقه ها»-بررسي تطبيقي رمان و فيلم «ارباب ...
پتاس 13 تير 1385, 18:431-يك فيلم پس از اجرادر فريم آخر متوقف بشه؟ ... فایل قرار دادم البته زیاد استاندارد نیست دیگه چون قول داده بودم نخواستم بدقولی کنم در این ... بررسي تطبيقي رمان و فيلم «ارباب حلقه ها»-بررسي تطبيقي رمان و فيلم «ارباب ...
دو رمان از فردریش دورنمات
بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول» فريدريش دورنمات در رمان قول به تمسخر چنين جهاني دست زده است. .... اهل مشروب و سيگار، دو بار هم ازدواج کرده و حالا مي خواهد بعد از يک ...
بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول» فريدريش دورنمات در رمان قول به تمسخر چنين جهاني دست زده است. .... اهل مشروب و سيگار، دو بار هم ازدواج کرده و حالا مي خواهد بعد از يک ...
انگیزهای خود را بررسی کن
بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول» او آگاهانه و عالمانه، مقتولي بسيار ترحم انگيز و قاتلي بيرحم آفريده وکارآگاهي کارکشته و ... او» که مي خواست همچون تکنسيني ...
بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول» او آگاهانه و عالمانه، مقتولي بسيار ترحم انگيز و قاتلي بيرحم آفريده وکارآگاهي کارکشته و ... او» که مي خواست همچون تکنسيني ...
نشانه شناسي شخصيتهاي رمان «دل تاريکي» و فيلمنامه «اينک ...
نشانه شناسي شخصيتهاي رمان «دل تاريکي» و فيلمنامه «اينک آخرالزمان»-نشانه شناسي شخصيتهاي رمان «دل تاريکي» و فيلمنامه ... بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول».
نشانه شناسي شخصيتهاي رمان «دل تاريکي» و فيلمنامه «اينک آخرالزمان»-نشانه شناسي شخصيتهاي رمان «دل تاريکي» و فيلمنامه ... بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول».
پرسه در حواشي « گلدون شكسته»
در يك كلام به قول آن بزرگ:عاريت كس نپذيرفته ام هر چه دلم گفت بگو، گفته ام بگذريم تجربه شعر محاوره اي ... اخوان سوريه و پيوند تفاهم با نظام فرهنگ و انديشه نگاهي به رمان « بي و تن » پرسه در حواشي « گلدون شكسته » كاش من هم كلمه بودم مقتل شاعران بررسي تطبيقي آراي . ... دو فيلم سينمايي مستند از تلويزيون به نمايش در مي آيد ...
در يك كلام به قول آن بزرگ:عاريت كس نپذيرفته ام هر چه دلم گفت بگو، گفته ام بگذريم تجربه شعر محاوره اي ... اخوان سوريه و پيوند تفاهم با نظام فرهنگ و انديشه نگاهي به رمان « بي و تن » پرسه در حواشي « گلدون شكسته » كاش من هم كلمه بودم مقتل شاعران بررسي تطبيقي آراي . ... دو فيلم سينمايي مستند از تلويزيون به نمايش در مي آيد ...
استفاده و سوء استفاده از «فلاش بک» و«صداي خارج از قاب»
حالا بياييد به بررسي روشهاي محدود استفاده از فلاش بک بپردازيم و اين که اصولاً اين نوع روايت چه سودي دارد. اولين روش تمام .... بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول» ...
حالا بياييد به بررسي روشهاي محدود استفاده از فلاش بک بپردازيم و اين که اصولاً اين نوع روايت چه سودي دارد. اولين روش تمام .... بررسي تطبيقي رمان و فيلم «قول» ...
بررسي تطبيقي شخصيت و عملكرد زنان در جنگ ايران و عراق
بررسي تطبيقي شخصيت و عملكرد زنان در جنگ ايران و عراق نویسنده : مبین نهاوندی ... در آغاز مطلب از قول شهيد آويني آورديم كه : در جبهه هاي رژيم بعث چه خبر بود؟ ... شبي كه در مقرش بودم، يك فيلم ويديويي از كارهاي كثيف او را با يكي از دختران دانشگاه .... اوصاف ذکر شده از زن ایرانی، حاصل خیال¬پردازی های شاعرانه¬ی رمان¬نویسان و داستان ...
بررسي تطبيقي شخصيت و عملكرد زنان در جنگ ايران و عراق نویسنده : مبین نهاوندی ... در آغاز مطلب از قول شهيد آويني آورديم كه : در جبهه هاي رژيم بعث چه خبر بود؟ ... شبي كه در مقرش بودم، يك فيلم ويديويي از كارهاي كثيف او را با يكي از دختران دانشگاه .... اوصاف ذکر شده از زن ایرانی، حاصل خیال¬پردازی های شاعرانه¬ی رمان¬نویسان و داستان ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها