واضح آرشیو وب فارسی:دولت بهار: محمدرضا تقوی فرداز زمان مذاکرات هسته ای ایران با ١+٥ زمان زیادی نمی گذرد و هنوز حافظه یاری می کند تا اتفاقات آن روزها را دوباره مرور کنیم. اولین عنصر این مذاکرات " شتاب " بود. طرف ایرانی با دیپلماسی نوین پا در قلب اروپا گذاشت و وزرای امور خارجه طرف دیگر نیز دوان دوان خود را رساندند تا با گوش خود بشنوند که پیشنهاد دیپلمات های ایرانی چیست؟! ظاهرا" پیشنهادهای جالبی بود که بر شتاب کار آن طرفی ها افزود ولی این طرف زودتر از برنامه زمان بندی شده در برجام زودرس به تعهداتش عمل کرد. موضوع مذاکره حرف تازه ای نبود چرا که مقاومت ملت ایران در برابر تحریم های ظالمانه و ایستادگی دولت دهم، آمریکا و غرب را به این نتیجه رسانده بود که راهی جز مذاکره نیست. و شاید اگر دولت قبل فقط ٦ ماه دیگر ادامه می یافت، دیپلماسی ایران از موضع دست بالاتری وارد مذاکرات هسته ای شده و الزامات آمریکا و غرب را به عملیات اجرایی پیش از توافق تبدیل می کرد. موضع دست بالای ایران در مذاکرات و شکست استراتژی آمریکا و متحدانش بهترین زمینه را برای برد تاریخی ایران با دستاوردهای فراوان آماده کرده بود. پس از آن دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم در شرایطی وارد مذاکرات شد که رییس دولت به جای سازماندهی برای رویارویی با دشمنان واقعی ایران اسلامی، وعده ١٠٠ روزه حل مشکلات را به وعده دادن گزارش ١٠٠ روزه از وضعیت کشور تغییر داد و اعلام کرد که ویرانه ای را تحویل گرفته است! در گزارش ارائه شده توسط رییس دولت یازدهم، خزانه دولت خالی اعلام شد و این بدترین کاری بود که می شد در زمان مذاکره با دشمن انجام داد. حتی اگر به تاریخ اسلام مراجعه کنیم، می بینیم که در زمان فتح مکه، پیامبر اعظم(ص) به سپاهیان اسلام که پیشتر حتی مقصدشان را هم نمی دانستند دستور می دهد تعداد زیادی آتش روشن کنند تا دشمن، سپاه را بزرگ تر و قدرتمند ببیند و با این روش قریش را بر آن دارد تا بدون مقاومت، مکه را تحویل سپاه اسلام بدهد. این که ما در اظهاراتی خلاف واقع و اغراق آمیز خزانه دولت را خالی معرفی نموده و وضعیت کشور را ویرانه توصیف کنیم! چه کمکی به مذاکره کنندگان هسته ای کشورمان می کند؟ نقطه تأثیر این فشار روانی کجاست؟ آیا ما خارج را هدف قرار داده ایم یا داخل را سست می کنیم؟ فارغ از نیت ها که خود اشخاص و خداوند از آن آگاه است، باید إذعان داشت که نتیجه چنین رویکردی جز پایین آوردن موضع طرف ایرانی مذاکره کننده نمی تواند باشد. آن روز به هر منتقدی تاختند و با الفاظ توهین آمیز مانع از نقد کارشناسی شدند و همه حواس ها معطوف به گزارش های ١٠٠ روزه بود که پس از تصویب برجام خبری از آن نیست! شتاب در پیشبرد مذاکرات هسته ای و تخریب زیر ساخت ها با وعده لغو تحریم های ظالمانه نتیجه اش همین است که امروز می بینیم. ترامپ در ادامه همان سناریو پلان آمریکایی که اوباما بخشی از آن را پیش می برد، یک پایش این طرف و پای دیگرش آن طرف برجام است. کاش جناب روحانی می دانست که حرف های دل آزار داخلی اش اسباب چه خرسندی را در خارجی ها فراهم می کند و عنوان کردن خزانه خالی و کشور ویرانه !آنهایی را که برای نابودی این کشور و ملت بزرگ هم قسم و هم پیمان شده اند تا چه اندازه خوشنود وگستاخ می نماید. آیا دودی که فضای سیاست را پر کرد، آتشی برای گرم شدن و روشنایی در داخل داشت و بساط تحریم های ظالمانه که برای آن مذاکرات دیپلماتیک انجام شد را جمع کرد؟ کاش دستمان را خالی تر از آنچه که بود و هست نشان نمی دادیم و فرزندان دیپلمات کشورمان با دست بالا و قدرت چانه زنی بهتری وارد مذاکرات هسته ای می شدند. آن روز که امام خامنه ای فرمودند: من دیپلمات نیستم، من انقلابیم"، پیام ملت ایران را به گوش طرف های مذاکره رساندند تا بدانند ملت ایران انقلابی و مصمم است تا از کیان انقلاب که متضمن استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی ایران است دفاع کنند و انقلابی می مانند. کاش امروز جناب رییس جمهور یکی از همان حرف های توهین آمیز که به داخلی ها زده و می زنند را به ترامپ و سلمان و.. بزنند که بدترین الفاظ را در باره ما استفاده می کنند. مثلا به آنها هم بگوید؛ "بروید به جهنم". آقای رییس دولت؛ کاش به جای دود بدون آتش، آتش بدون دود می افروختید تا آبی برای مردم گرم شود. کاش به جای ادعای خزانه خالی! که حالا با شرح ماجرا توسط رییس جمهور پیشین، معلوم شد خالی نبوده است؛ دست پرتان را به طرف های مذاکره نشان می دادید تا امروز برای بازدید به ایران نیایند و به فکر الزاماتشان در "معاهده برجام "باشند.
پنجشنبه ، ۱تیر۱۳۹۶
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دولت بهار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]