تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى‏آورد كه : واى برمن ، واى بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798160275




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قالیباف اگر می‌خواهد مقابل اصلاح‌طلبان بایستد حتی باید ظاهرش را هم تغییر دهد!


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:


جهانبخش محبی نیا:
قالیباف اگر می‌خواهد مقابل اصلاح‌طلبان بایستد حتی باید ظاهرش را هم تغییر دهد!
رفتار سیاسی اصولگرایان در ماه های گذشته شبیه یک تیم فوتبال است که هر کدام از بازیکنان جداگانه اما به صورت غیرمحسوس زیرنظر کادر فنی تمرین می کنند و معلوم نیست ترکیب اصلی این تیم در مسابقات اردیبهشت 96 چه کسانی خواهند بود! با وجود شنیده شدن صداهای مختلف از اردوگاه اصولگرایی با ردیابی سخنان و رفتار آنها به سرنخ هایی می رسیم که نشانگر عزم جناح راست ایران برای اصلاح رویه های گذشته است.
روز نو :  رفتار سیاسی اصولگرایان در ماه های گذشته شبیه یک تیم فوتبال است که هر کدام از بازیکنان جداگانه اما به صورت غیرمحسوس زیرنظر کادر فنی تمرین می کنند و معلوم نیست ترکیب اصلی این تیم در مسابقات اردیبهشت 96 چه کسانی خواهند بود! با وجود شنیده شدن صداهای مختلف از اردوگاه اصولگرایی با ردیابی سخنان و رفتار آنها به سرنخ هایی می رسیم که نشانگر عزم جناح راست ایران برای اصلاح رویه های گذشته است.

به گزارش روز نو؛ اصولگرایان به این نتیجه رسیده اند که معرفی زودهنگام کاندیدای نهایی باعث می شود هجمه ها علیه افراد نهایی بیشتر شود و از سوی دیگر قدرت انعطاف جریان در مقابل افکار عمومی را از دست می دهند.پرواضح است اصولگرایان برای در‌ امان ماندن از این خطرات، تاکتیک های خود را تغییر داده و تمامی نیروهای بالقوه خود را به حالت آماده باش در آوردند تا با سنجیدن فضای فروردین و اردیبهشت 96 گزینه های نهایی خود را معرفی کنند و برخی را تا دقیقه نود برای حضور در مناظرات حفظ کرده و برخی دیگر را نیز کنار بگذارند. از این رو سفرهای استانی نیروهای بالقوه این جریان آغاز شده و اتاق های فکر برخی از کاندیداهای احتمالی شکل گرفته است.از طرفی جبهه مردمی انقلاب اسلامی با ترکیب خاصی شکل گرفته است که همگی نشانگر آن است که برنامه اصولگرایان مشخص است و فقط کاندیدای نهایی را نمی خواهند معرفی کنند.بر این اساس محمدرضا باهنر چندی پیش در گفتگو با آفتاب یزد گفته بود:« آن قدر حواسم جمع هست که نام کاندیدای نهایی اصولگرایان را نگویم. الان هم می‌گویم که هدف نهایی ما این است که صد درصد نیروهای اصولگرایان را متحد کنیم. اما اینکه مطمئن باشیم می‌توانیم به این ائتلاف صد درصدی برسیم باید بگویم خیر! اطمینان نداریم، اما ممکن است با 80 تا 90 درصد آنها به ائتلاف برسیم.»
یا مرضیه وحید دستجردی به عنوان یکی از کاندیداهای بالقوه اصولگرایی در واکنش به برخی اخبار منتشر شده درباره کاندیدا شدنش برای انتخابات آینده گفته است:« اینکه نام بنده را علم می کنند دروغ محض است.» که نشانگر آن است نمی خواهد در سیبل هجمه های رسانه ای قرار بگیرد و دوست ندارد سبد رایش به خطر بیفتد. همچنین حمیدرضا حاجی‌بابایی در گفتگویی در واکنش به احتمال کاندیداتوری خود به‌عنوان نامزد نهایی این جریان، اعلام کرد: «جبهه نیروهای مردمی، یک جبهه گسترده و وسیع است که شبکه‌های خود را در تمام شهرها، شهرستان‌ها و روستاها گسترش داده و تقریباً اکثر جریان‌های ارزش‌گرا را در خود جا داده است.» سخنان حاجی بابایی نیز بیانگر امتناع مودبانه وی از پاسخ دادن به این سوال است!
برای بررسی رفتار انتخاباتی ریاست جمهوری 96 و اینکه بالاخره اصولگرایان با چه آرایشی شرکت خواهند کرد،سراغ یکی از تئوریسین های معتدل اصولگرایی رفتیم که کمی صریح تر از دوستان اصولگرایش صحبت می کرد . جهانبخش محبی نیا معتقد است رقابت اصلی در انتخابات آتی بین حسن روحانی و یکی از اضلاع مثلث رئیسی،وحید دستجردی و
حاجی بابایی خواهد بود. نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی به وحدت رسیدن اصولگرایان را بعید می داند و می گوید:
« جریان اصولگرایی در دهه گذشته دچار یک آشفتگی سیاسی شده است که این جریان را از مطلوبیت خارج کرده است و نیروهای بازسازی کننده این جریان یا در حاشیه هستند یا امکان نقش آفرینی از آنها گرفته شده است.» در ادامه گفتگوی
آفتاب یزد با جهانبخش محبی‌نیا را می خوانیم:
** آرایش انتخاباتی جریان های سیاسی را در انتخابات پیش رو چگونه می‌بینید؟
ما در انتخابات آتی طبق معمول و برگرفته از پیشینه رفتار سیاسی مان رویارویی سنگینی بین دو جریان سیاسی خواهیم داشت که حول اصولگرایان و اصلاح طلبان شکل خواهد گرفت و اگر هم جریان‌های دیگری بخواهند وارد عرصه رقابت شوند حضورشان خیلی کمرنگ خواهد
بود و چه بسا تحت الشعاع رفتارهای این
دو جناح قرار بگیرند و بنده احتمال می دهم جامعه ایران به سمت دو قطبی پیش خواهد رفت البته این دو قطبی در انتخابات آتی به مفهوم
حرکت های ناشیانه ، نزاع خیابانی و شکل گیری خرده
جریان های مخل امنیت ملی نخواهد بود.
** اصولگرایان و اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو با شکل تشکیلاتی و منسجم شرکت خواهند کرد یا به وحدت رسیدن آنها ممکن نیست؟
فکر می کنم اصولگرایان به وحدت نخواهند رسید.زیرا جریان اصولگرایی در دهه گذشته دچار یک آشفتگی سیاسی شده است که این جریان را از مطلوبیت خارج کرده است و نیروهای بازسازی کننده این جریان یا در حاشیه هستند یا امکان نقش آفرینی از آنها گرفته شده است.برای روشن شدن این موضوع بهتر است نگاهی به عملکرد و آرایش اصولگرایان در دو دهه گذشته بیندازیم به طوری که بعد از ریاست جمهوری آقای خاتمی،جریان اصولگرایی حول محور چند نفر شکل گرفت و محمود
احمدی نژاد خارج از این پلت فرم خود را وارد رقابت کرد و برنده انتخابات شد . هر چند بخشی از افرادی که به احمدی نژاد رای دادند،اصولگرا بودند و احمدی نژاد شهرت لازم برای رقابت را از اصولگرایان کسب کرد، ولی محصول مطلوب سران اصولگرایی وقت نبود.
اما بعد از رسیدن احمدی نژاد به پاستور یک جریانی متشکل از جوانان تمامیت طلب و زیاده طلب تلاش بسیار کردند تا بین جریان اصولگرایی و احمدی نژاد در بدنه اجتماعی فاصله بیندازند که موفق نشدند و همین موضوع به تقابل احمدی نژاد با سران اصولگرا نیز کشیده و زیر کنده اصولگرایی کرم های زیادی جمع شد. در سال 92 و بعد از اتمام دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد هم فضای وحدت تیره و تار بود. غلامعلی حداد عادل،علی اکبر ولایتی و قالیباف در شاه عبدالعظیم قسم خوردند که چتر اصولگرایی را پهن خواهند کرد و تمام جریان اصولگرایی را فرا خواهند گرفت و تصمیم گرفتند یک نفر از آنها تا آخر خواهد ماند و دو نفر دیگر انصراف خواهند داد و ملاک برای انصراف را نیز مقبولیت قرار دادند، اما متاسفانه قالیباف و ولایتی تا آخر ماندند و حداد عادل هم نه برای تقویت جریان اصولگرایی بلکه به خاطر نداشتن پایگاه مردمی لازم کنار کشید و تا اخرانتخابات نیز اعلام نکرد به نفع کدام یک از دو کاندیدای دیگر کنار کشیده است و طبیعی است قهر حداد عادل در این مسئله کاملا هویداست.نکته جالب این است که مدتی بعد برای ایشان کنفرانس رعایت اخلاق تشکیل دادند و از ایشان به خاطر کنار رفتن از عرصه رقابت تشکر کردند که به نظر بنده این کنفرانس، سیاسی بود و جنبه اخلاقی نداشت و از اخلاق به مفهوم واقعی فرسنگ ها فاصله داشت.این رویه در چهار سال گذشته نیز ادامه داشته و به نظر می رسد هم اکنون
برخی از افرادی که زمان بازنشستگی شان
فرا رسیده یا مقبولیتی ندارند،مانع وحدت ثمربخش اصولگرایی خواهند بود.
اما داستان اصلاح طلبی فرق می کند، زیرا جریان اصلاح طلبی از طریق بدنه اجتماعی به وحدت رسید.اصلاح طلبان نیز در راس نتوانستند به وحدت برسند، اما بدنه اجتماعی این عمل را انجام داد. به نظر من در انتخابات آتی نیز جریان اصلاح طلبی به وحدت خواهد رسید و جریان اصول گرایی با تفرق پیش خواهد رفت.هر چند در جریان اصلاح طلبی ما گرایش های مختلفی را شاهد هستیم که این می تواند بیانگر یک تاکتیکی باشد که مطابق این شگرد بخواهند بر سرنای تمایز بدمند و اصولگرایان گمان کنند وقتی جبهه مقابل دچار آشفتگی است پس آشفتگی اصولگرایان نیز عیبی ندارد یا اینکه واقعا دچار اختلافاتی شده‌اند که به نظر بنده در این صورت آنها را حل خواهند کرد و به نحوی دیگر با بازیگران دیگری سناریوی عقب نشینی آقای عارف و حمایت از آقای روحانی این دوره نیز قابل تصور است.اگر هم سران اصلاح طلب نتوانند به وحدت برسند،بدنه اجتماعی آنها تشکیلاتی تر می تواند اقدام کند. علی ایحال مسئله اختلاف اصلاح طلبان به مثابه اصولگرایان نمود عینی دارد، اما برگ برنده اصلاح طلبان بدنه اجتماعی است که در وحدت بخشی موفق عمل می‌کند.
** به نیروهای بازسازی کننده اصولگرایان اشاره کردید،این نیروها به صورت مصداقی چگونه و توسط چه افرادی به حاشیه رانده شدند؟
جریان اصولگرایی زمانی دچار آفت شد که
عده ای نورسیده و بی نام و نشان که در حاشیه بودند و به آنها توجهی نمی‌شد،اقدام به کودتای سیاسی کردند و این کودتاچیان اولین چنگ را به صورت آقای ناطق انداختند و بعد از حذف آقای ناطق نوری ، اصولگرایان معطوف به مرحوم هاشمی در هدف گذاری های آنها در اولویت قرار گرفت، زیرا بخش عمده ای از رفتارهای سیاسی آقای هاشمی با جریان اصولگرایی همراه بود و کودتاچیان آنها را از اصولگرایی دور کردند.در مرحله بعدی اشخاص دیگری را مورد هدف قرار دادند.
وقتی سابقه و شجره کودتاچیان را بررسی
می کنیم، می‌بینیم اینها آنچنان اصالتی در انقلاب اسلامی نداشتند و قبل از انقلاب نیز صاحب هویت و سابقه مبارزه نبودند یا مبارزات را در قالب حرکت امام خمینی(ره) نمی پذیرفتند یا اینکه سن و سالی نداشتند، ولی با همه این اوصاف توانستند در آن برهه این کودتا را انجام دهند و به این نحو صدمات بسیاری به جریان اصولگرایی وارد کردند.از این رو افرادی دایه اصولگرایی پیشه کردند که اصلا اصول گرا نبودند و بنا به مصلحت، لباس اصولگرایی بر تن کردند و جالب اینجاست که حتی کاندیدای اصولگراها
هم شدند.
** به نقش آقای ولایتی اشاره کردید،آیا آقای ولایتی در نقش نماینده مرحوم آیت الله هاشمی در جریان اصولگرایی
بود؟
حمایت آقای ولایتی از آقای هاشمی در سال 84 عیب نیست، زیرا آقای هاشمی از بنیانگذاران جامعه روحانیت مبارز تهران بودند و آقای هاشمی نیز در دوران ریاست جمهوری خود از سال 68تا76 در زمین اصولگرایان توپ زد و خود را صاحب اصولگرایی می‌دانست و اینجا مسئله‌ای که حائز اهمیت است اینکه آقایان ولایتی و حداد و امثالهم میهمانان اصولگرایی بودند البته باید اذعان کرد میهمانی که آمد جای صاحب خانه را گرفت.
** صاحب خانه اصلی چه کسانی بودند؟
عرض کردم صاحب خانه اصلی جامعه روحانیت مبارز آقای ناطق نوری ،مرحوم مهدوی کنی،
آیت الله یزدی ،آیت الله موحدی کرمانی ، مرحوم هاشمی رفسنجانی و حتی آقای روحانی بودند و برخی از این افراد را کودتاچیان به سمت و سوی مقابل هل دادند.
**
آیا کماکان افرادی همچون حداد ، ولایتی،قالیباف و حتی جلیلی سکاندار جریان اصولگرایی خواهند بود؟
دوره آقای جلیلی،حداد عادل و ولایتی گذشته است و حتی اگر جریان اصولگرایی روی این افراد به وحدت برسند باید این افراد بزرگواری کنند و نپذیرند . مگر اینکه نتوانند خواست درونی خودشان را کنترل کنند.اما قالیباف تا حدی قابل بررسی است و آن هم نه برای این دوره بلکه برای دوره های آتی ریاست جمهوری!
زیرا اگر قالیباف هم بخواهد در آینده در مقابل جریان اصلاح طلبی قد علم کند باید بازنگری های اساسی در افکار،ایده ها،نحوه نگاه به جریان اصولگرایی،رفتار و حتی پوشش ظاهری خود داشته باشد.در این بین جبهه مردمی انقلاب اسلامی می توانند موفق باشند به شرط اینکه در بررسی فضای جامعه، پیشینه رفتار سیاسی شهروندان، نوع عملکرد سران جریان و نگاه به تحولات بین المللی بازنگری صحیحی داشته باشند.در این صورت جبهه مردمی انقلاب اسلامی در عرصه رقابت سیاسی می تواند با رقیب زورآزمایی کند.آنچه برای این جریان در انتخابات آتی باقی می ماند این است که اگر قرار باشد یک روحانی بیاید آقای رئیسی است و اگر قرار باشد یک خانم بیاید خانم وحید دستجردی است و اگر قرار باشد یک نماینده بیاید آقای حاجی بابایی است و این افراد سه ضلع مثلث انتخاباتی این جبهه را شکل خواهند داد که به نظر بنده این سهمی است که می توانیم برای جریان اصول گرایی در انتخابات پیش رو در نظر بگیریم.
** آرایش انتخاباتی اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست حمهوری به چه شکلی خواهد بود؟
درجریان اصلاح طلبی یک طیفی به دنبال آن هستند تا به آقای روحانی استراحت بدهند.مربی و بازیکنان را تعویض کنند و آرایش جدیدی را لحاظ کنند.طبیعتا برای ورود به این صحنه و تغییر رویکرد زمان کافی ندارند ولی اگر بتوانند از عهده زمان بر بیایند، می‌توانند سراغ آقای عارف یا آقای جهانگیری بروند و حتی برخی از اصلاح‌طلبان معتقدند، می‌توانند سراغ نیروهای ناشناخته ای بروند که به زعم آنها می توانند از حوزه قومی،سیاسی و جناحی آرا را به سمت خود سوق دهند، چرا که آنها بر این باورند که دروازه بان اصلاح طلبی بی صاحب است و حواسش بیشتر به تماشاگران است تا بازیگران!
به نظر بنده ورود به این قمار برای اصلاح طلبان شانس آنچنانی ندارد.من حیث المجموع اگر کهنه سربازهای جناح اصولگرایی را کنار بگذاریم و رویکرد جدیدی را از سوی اردوگاه اصولگرایی شاهد باشیم آنگاه در انتخابات پیش رو رقابت اصلی بین آقای روحانی و یکی از اضلاع مثلث رئیسی،دستجردی و حاجی بابایی خواهد بود.
** آیا اصولگرایان به این موضوع تن خواهند داد که از بین این افراد یکی را به عنوان کاندیدای نهایی انتخاب
کنند؟
اگر اصولگرایان می خواهند دیوار جدیدی بسازند و از این دیوارهای گلی منسوخ شده دست بردارند،لاجرم باید به بسیاری از مدعیان و افرادی که وقت اصولگرایان را تلف کرده اند، خانه نشینی تجویز کنند.در غیر این صورت چهار سال آتی را نیز از دست می دهند و بعد از آن نیز معلوم نیست چه حوادث و صورت بندی هایی اتفاق بیفتد و جای خالی پدر معنوی اصولگرایی را به شکل واقعی نه تصنعی پر کنند به طوری که الان بر بالای بام اصولگرایی سه نفر همزمان آن هم به موقع صبح اذان می گویند که صدایشان برای جوانان محله خوشایند نیست.
** در این بین به نظر شما رحلت آقای هاشمی چه اثری بر انتخابات آتی خواهد داشت؟
باید به رحلت آقای هاشمی همانند شهادت شهید بهشتی نگاه ملی داشته باشیم که باعث وحدت بخشیدن به جامعه شد . از این رو رحلت
آیت الله هاشمی می تواند مبنای وحدت باشد تا فضای سیاسی کشور را رفوگری کند.اما اگر بخواهیم سطح آن را از ملی به مسائل جریانی تقلیل بدهیم آن وقت اصولگرایان متضرر خواهند شد، زیرا وقتی افرادی که بعد از رحلت آیت الله هاشمی آمدند در رسانه ملی برای ایشان اشک ریختند و مرثیه سرایی کردند ،بیشترین ستم ها و ظلم ها را در زمان حیاتشان به ایشان روا داشتند و این موضوعات از حافظه مردم پاک نشده است و مردم این مسائل را آنالیز می کنند و این قیبل کارها به
مفهوم دلسوزی و برگشت به خویشتن تلقی
نمی شود بلکه مردم این را خدایی نکرده به معنی نفاق تلقی می کنند.فلذا اکثریت آنهایی که آقای هاشمی الگو سیاسی شان بود اگر آن شکنندگی را ببینند به سمت اصلاح طلبان گرایش پیدا خواهند کرد.از سوی دیگر وقتی رئیس جمهور پشتوانه بزرگ معنوی خود را از دست داده است ، برای جبران آن بعید نیست یک رویکرد متفاوت در رفتار سیاسی ایشان مشاهده کنیم و آن هم گرایشی است که بتواند جایگاه آیت الله هاشمی را پر کند که در آن صورت فضای سیاسی مقداری متلون خواهد شد.
** از آنجایی که در دهه های آتی آیت الله هاشمی لیدر جریان اعتدالی و حتی اصلاح طلبان بود و صحبت های فراوانی درباره نقش آفرینی آقای ناطق نوری به جای ایشان در این کسوت می شود،آیا ایشان می تواند این خلا را پر کنند و در این صورت آیا ایشان از اصولگرایی عدول خواهد کرد؟
قرارگرفتن در جایگاه آیت الله هاشمی به منزله عدول از اصولگرایی نیست و آقای ناطق نوری ظرفیت رسیدن به این نقطه را دارد کما اینکه تا رسیدن به آنجا فاصله دارد، زیرا این در صورتی می تواند اتفاق بیفتد که ایشان بتواند جایگاه تشکیلاتی آقای هاشمی را نیز بگیرد و حداقل دست چپ را در اختیار اصلاح طلبان بگذارد ونگران این بخشش سخاوتمندانه نباشد، چرا که آقای ناطق اسناد را با دست راست امضا می کند. ولی آقای ناطق برای گرفتن جایگاه تشکیلاتی آیت الله هاشمی رقیب بزرگی به نام آقای هاشمی شاهرودی را پیش رو دارد.به نظر من به جز آقای ناطق با توجه به برخورداری های سیاسی تشکیلاتی و تغییر رویه های نامحسوس فرد دیگری نمی تواند جایگاه آیت الله هاشمی را پر کند.حتی آقای ناطق نوری به عنوان یک شخصیت بسیار ارزشمند اگر به آن بهینگی نیز برسند باز بین ایشان و آقای هاشمی فاصله
وجود دارد.
---------------------------
به نظر من در انتخابات آتی نیز جریان اصلاح طلبی به وحدت خواهد رسید و جریان اصولگرایی با تفرق پیش خواهد رفت.هر چند در جریان اصلاح طلبی ما گرایش های مختلفی را شاهد هستیم که این می تواند بیانگر تاکتیکی باشد که مطابق این شگرد بخواهند بر سرنای تمایز بدمند
افرادی که بعد از رحلت آیت الله هاشمی آمدند در رسانه ملی برای ایشان اشک ریختند و مرثیه سرایی کردند ،بیشترین ستم ها و ظلم ها را در زمان حیاتشان به ایشان روا داشتند و این موضوعات از حافظه مردم پاک نشده است
-----------------------------
فکر می کنم اصولگرایان به وحدت نخواهند رسید، زیرا جریان اصولگرایی در دهه گذشته دچار یک آشفتگی سیاسی شده است که این جریان را از مطلوبیت خارج کرده است و نیروهای بازسازی کننده این جریان یا در حاشیه هستند یا امکان نقش آفرینی از آنها گرفته شده است
-----------------------
جریان اصولگرایی زمانی دچار آفت شد که عده ای نورسیده و بی نام و نشان که در حاشیه بودند و به آنها توجهی نمی‌شد،اقدام به کودتای سیاسی کردند و این کودتاچیان اولین چنگ را به صورت آقای ناطق انداختند
---------------
دوره آقای جلیلی،حداد عادل و ولایتی گذشته است و حتی اگر جریان اصولگرایی روی این افراد به وحدت برسند باید این افراد بزرگواری کنند و نپذیرند
-------------------
اگر قالیباف هم بخواهد در آینده در مقابل جریان اصلاح طلبی قد علم کند باید بازنگری های اساسی در افکار،ایده ها،نحوه نگاه به جریان اصولگرایی، رفتار و حتی پوشش ظاهری خود داشته باشد.


*افتاب نيوز




تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن