محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798247657
نوعروس در جنوب تهران آتش به پا کرد
واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
نوعروس در جنوب تهران آتش به پا کرد
روز نو : عروس افغانستانی که برای و تأمین مخارج عروسی با نامزدش از مرد آشنایی ۲۰ میلیون تومان پول گرفته بود بعد از برگزاری مراسم عروسی، با کمک داماد توطئه قتل مرد طلبکار را طراحی کردند و او را با بنزین به آتش کشیدند.
29 اردیبهشت امسال مردی با مراجعه به کلانتری 170 کهریزک به مأموران گفت برادرش از سوی افراد ناشناسی آتش زده شده و در حال حاضر در بیمارستان بستری است.
شاکی به مأموران گفت: برادرم ناصر 37 ساله که پیمانکار ساختمانی بود چند روز پیش سوار خودرو پژو پرشیای سفید رنگش از خانه خارج شد تا از یک آشنا طلب 20 میلیون تومانیاش را بگیرد اما بعد از ظهر روز بعد از بیمارستان خبر دادند که برادرم به علت سوختگی شدید بستری شده است.
مرد شاکی ادامه داد :وقتی به بیمارستان رسیدیم، متوجه شدم صاحب یک دکه روزنامهفروشی در جاده قدیم قم برادرم را به بیمارستان رسانده اما پیش از انتقال به بیمارستان ناصر که هنوز بیهوش نشده بود ادعا کرده بود یک زن و مرد افغان او را به آتش کشیدهاند.
پس از شکایت این پسر جوان پرونده واقعه به دستور رئیس شعبه 103 دادگاه کهریزک برای رسیدگی به کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ سپرده شد. همزمان با آغاز رسیدگی به پرونده، از طریق بیمارستان به کارآگاهان اطلاع داده شد که با وجود اقدامهای درمانی به علت شدت سوختگی، ناصر جان باخته است.
بدینترتیب پرونده قتل مرد پیمانکار با کشف خودرو سوخته وی در جاده قم وارد مرحله تازهای از رسیدگی شد و کارآگاهان پی بردند زن و شوهر افغان به گمان اینکه مرد پیمانکار مرده خودرواش را هم به آتش کشیدند تا آثار جرم از بین برود. در ادامه تحقیقات کارآگاهان با مراجعه به منطقه باقرآباد و انجام تحقیقات گسترده میدانی و پلیسی سرانجام موفق به شناسایی زن و شوهر جوان افغان به نام «عزیز 29 ساله» و «سمیه 23 ساله» شدند که به طور ناگهانی ناپدید شدهاند.
درحالی که تحقیقات برای دستگیری این زوج ادامه داشت سرانجام شامگاه دهم خرداد درحالی که عزیز و سمیه برای برداشتن اسناد و مدارک شناسایی خود به محل سکونتشان مراجعه کرده بودند، از سوی پلیس دستگیر شدند و در جریان بازجوییهای فنی پلیسی سر انجام به قتل مرد پیمانکار اعتراف کردند . عزیز متهم ردیف اول جزییات انتقام گیری آتشین از مرد 37 ساله را تشریح کرد.
چند سالت است ؟
29سال.
چرا بازداشت شدی؟
به جرم قتل. من نمیخواستم قتل اتفاق بیفتد فقط میخواستم ناصر را بترسانم که دست از سر من و زندگیام بردارد اما او خیلی سمجتر از این حرفها بود. دائم من و همسرم را تهدید میکرد. مجبور شدیم که تنبیهش کنیم.
چه تنبیهی؟
ناصر پیمانکار ساختمانی بود. خانم من هم در یک خیاطی کار میکرد ناصر رفته بود کارگاه خیاطی که متراژ سرامیکها را اندازه بگیرد آنجا همسر مرا دیده بود و از او خوشش آمده بود. بعد هم از صاحب خیاطی، شماره سمیه را گرفته بود و گفته بود برای امر خیر میخواهد.
خب بعد چه اتفاقی افتاد؟
من سمیه را میخواستم. ما 4 سال به پای هم نشسته بودیم اما خب موقعیت من جور نمیشد. بابای سمیه گفته بود باید 15 میلیون شیر بها بدهم 5 میلیون هم خرج عروسی میشد که خب من 20 میلیون نداشتم. سمیه را میخواستم. دم به ساعت هم برایش خواستگار میآمد. 11 فروردین پدر سمیه پیغام داد اگر توانستم 20 میلیون جور کنم که هیچ وگرنه سمیه را به خواستگار دیگر میدهد.
از کجا پول جور کردید؟
قرض کردیم. ناصر که شماره سمیه را گرفته بود برای امر خیر چند بار با هم تلفنی حرف زده بودند. ناصر گفته بود زن و بچه دارد. اما از سمیه خوشش آمده. برایش مانتو و کیف و کفش خریده بود. من از ارتباط ناصر و سمیه خبر داشتم. حرص میخوردم اما خب تا پول نداشتم حقی هم درباره سمیه نداشتم. فقط ازش خواسته بودم که هر اتفاقی میافتد مرا در جریان بگذارد. خود سمیه گفت ناصر خیلی پولدار است و به ما کمک میکند.
پول را از ناصر قرض کردید و بعد او را کشتید؟
نه به این راحتی هم که نبود. سمیه به ناصر گفت 20 میلیون پول میخواهد. ناصر هم قبول کرده بود پول را بدهد. به شرطی که سمیه اجازه بدهد با پدرش حرف بزند. ما با خودمان اینطوری برنامهریزی کردیم که پول را بگیریم، ازدواج کنیم بعد هم هر دو کار کنیم و طلب ناصر را پس بدهیم. ناصر خدا وکیلی به قولش عمل کرد و 20 میلیون تومان را به حساب سمیه ریخت. سمیه هم پول را به من داد و من هم زود 15 میلیون تومان شیر بها را به پدر سمیه دادم و در کمتر از دو هفته بساط عقد و عروسی را برپا کردیم.
بعد ناصر متوجه شد و دعوایتان شد؟
نه دعوا نکردیم. ناصر خیلی هم دنبال پولش نبود. با اینکه میدانست سمیه پول را به من داده است و ازدواج کردیم. باز هم میخواست به خواستگاری سمیه برود. میگفت 20 میلیون را هم میتواند بی خیال بشود. از این حرفش خیلی ناراحت شدم. برای سمیه گوشی و سیم کارت خریده بود. گفته بود هر کاری داشت با او تماس بگیرد. چند بار با او صحبت کردم که مزاحم زندگی ما نشود اما میگفت خانه پدر زنم را بلد است و میرود آبروریزی میکند.
خب چرا به پلیس شکایت نکردید؟
من و سمیه با هم نقشه کشیده بودیم و از ناصر کلاهبرداری کرده بودیم پای خودمان هم گیر بود اما خدا شاهد است میخواستیم طلب ناصر را پس بدهیم خودش زیر بار نمیرفت و فقط میخواست با زن من ازدواج کند. فکر میکردیم با حرف زدن از تصمیمش منصرف میشود که نشد و این اتفاقها افتاد.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
قرار شده بود سمیه با ناصر حرف بزند و اتمام حجت کند. آن شب ناصر آمد دنبال سمیه با هم رفتند لواسان. منم با موتور تعقیبشان میکردم؛ وسط راه ناصر فهمید که من در حال تعقیب ماشینش هستم. با هم شام خوردیم به او گفتم بیا همه اسباب و لوازم خانهام را بردار، حتی به او گفتم میتوانم دو برابر پولی که سمیه از او گرفته به او سفته امضا شده بدهم و حتماً تا آخر سال هم طلبش را صاف میکنم اما باز زیر بار نرفت. گفت تو گشنه گدا هستی نمیتوانی سمیه را خوشبخت کنی. از او طلاق بگیر تا من با او ازدواج کنم. تا شام خوردیم و برگشتیم ساعت یک بامداد بود. سمیه خیلی ترسیده بود، میگفت ناصر آبروریزی میکند اما من به همسرم امیدواری دادم که اتفاقی نمیافتد. به خانه که برگشتیم من رفتم از دکه سر کوچه سیگار بخرم و زبالهها را سر کوچه بگذارم. وقتی برگشتم متوجه شدم که در حیاط خانهام باز است و کوچه ما یک کوچه خیلی باریک است و دو نفر آدم کنار هم از آن نمیتوانند عبور کنند. یک لحظه ترسیدم و تا خانه را دویدم متوجه شدم که ناصر، من و سمیه را تعقیب کرده است و خانهمان را پیدا کرده وقتی متوجه بیرون رفتن من شده بود زنگ در را زده بود و سمیه به خیال اینکه من کلید با خودم نبردهام در را باز کرده بود که ناصر با گستاخی وارد خانه شده بود اما سمیه خیلی زود در ورودی خانه را قفل کرده بود. داخل حیاط با ناصر درگیر شدم. درگیریمان تا کوچه ادامه داشت. ناصر ناگهان به سمت سر کوچه دوید و من از کنار حیاط دو بطری یک لیتری بنزین برداشتم و به سمت او دویدم. او با ماشین فرار کرد منم هم با موتور تعقیبش کردم. تا ابتدای جاده حسنآباد انتهای کهریزک رفتیم. ناصر ماشینش را در شانه خاکی جاده پارک کرد. من هم خیلی عصبانی بودم. به سمت خودروی او رفتم و بطری بنزین را روی ماشینش خالی کردم ناصر از ماشین بیرون آمد و با هم درگیر شدیم بخشی از بنزین روی لباسهای من ریخت. بخشی هم روی لباسهای ناصر. داشتم او را تهدید میکردم که اگر دست از سر من و زندگیام بر ندارد آتشش میزنم که ناگهان متوجه شدم سمیه هم به محل درگیری آمده است. ناصر داشت حرفهای نامربوط میزد و حسابی مرا عصبانی کرده بود. فندک را روشن کردم و ماشین آتش گرفت؛ هم ناصر و هم من لباسهایم و مخصوصاً آستینم آتش گرفت اما زود خاموش شد. ناصر با همان لباسهای آتش گرفته به سمت جاده دوید. من و سمیه هم بدون اینکه کمکش کنیم سوار موتور شدیم و به خانهمان برگشتیم. فکر نمیکردیم برایش اتفاقی بیفتد. اگر میخوابید روی زمین و به سمت باد نمیدوید اتفاقی برایش نمیافتاد.
به او کمک نکردید؟
نه از ناصر کینه به دل داشتم، سوار موتور به خانه برگشتیم و فردای همان روز هم خانه را تخلیه کردم اول ساکن ورامین شدیم اما باز هم از ترس اینکه ناصر پیدایمان کند تغییر جا دادیم. حتی تا مرز افغانستان هم رفتیم. فکر نمیکردیم که برای ناصر اتفاقی افتاده باشد. البته میدانستم که دچار سوختگی شده است اما اصلاً گمان نمیکردیم که مرده باشد. وقتی برای گرفتن مدارک هویتی و شناسنامه به خانه پدر زنم در باقرشهر رفته بودم، مأمورهای پلیس من و همسرم را به جرم قتل عمد بازداشت کردند. تازه در اداره آگاهی بود که متوجه شدم ناصر بر اثر شدت سوختگی روی تخت بیمارستان فوت کرده و قبل از مرگ هم من و همسرم را به عنوان قاتل معرفی کرده است.
آ
پشیمان که هستم اما پشیمانی فایدهای ندارد. اصلاً فکرش را نمیکردم یک روز آدم بکشم. الآن 20 میلیون طلب ناصر را قبول دارم اما قتل او ناخواسته بود. ناصر لباسهایش آتش گرفته بود اما در جهت باد میدوید .من از روی حرص و عصبانیت روی او بنزین ریختم. میخواستم از خانوادهام دفاع کنم اما نمیخواستم او را بکشم. حالا فهمیدم که ناصر بچه هم دارد. نمیدانم خانوادهاش مرا میبخشند یا نه اما واقعاً فقط میخواستم ناصر را تنبیه کنم که این اتفاق افتاد از خانوادهاش طلب بخشش دارم.
با توجه به اعتراف صریح هر دو متهم به ایجاد حریق عمدی منجر به جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر شد و هر دو متهم برای ادامه تحقیقات و تکمیل پرونده دراختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]
صفحات پیشنهادی
سازمان آتش نشانی: دود برخاسته از جنوب تهران ربطی به پالایشگاه ندارد
سازمان آتش نشانی دود برخاسته از جنوب تهران ربطی به پالایشگاه ندارد سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از آتش گرفتن سولهای در جنوب پایتخت خبر داد و اعلام کرد که این حریق ارتباطی با پالایشگاه تهران ندارد سیدجلال ملکی در گفتوگو با ایسنا گفت حدود 1 ساعت پیش خبر وآتش نشانی: دود جنوب تهران ربطی به پالایشگاه ندارد
آتش نشانی دود جنوب تهران ربطی به پالایشگاه ندارد سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از آتش گرفتن سولهای در جنوب پایتخت خبر داد و اعلام کرد که این حریق ارتباطی با پالایشگاه تهران ندارد سیدجلال ملکی در گفتوگو با ایسنا گفت حدود 1 ساعت پیش خبر وقوع حریق در یک سولآتش سوزی مهیب در غرب تهران با دو کشته/ یک آتش نشان به شهادت رسید + فیلم
آتش سوزی مهیب در غرب تهران با دو کشته یک آتش نشان به شهادت رسید فیلم آتش سوزی غرب تهران در 1 25بامداد در یک ساختمان مسکونی رخ داد که در این حادثه یک آتش نشان 35 ساله و یک زن 90 ساله کشته شدند به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران جوان آتش سوزی غرب تهران در 1 25بامجنوب تهران ساعاتی قبل سه بار لرزید
جنوب تهران ساعاتی قبل سه بار لرزید جواد آباد در جنوب تهران دقایقی قبل دوبار لرزید به گزارش نامه نیوز نخستین زمین لرزه ساعت 11 10 با قدرت 1 8 ریشتر در عمق 12 کیلومتری زمین رخ داد همچنین ساعت 11 23 دقیقه زمین لرزه دیگری به قدرت 2 6 ریشتر در عمق 16 کیلومتری زمین رخ داد گفتنی استمشاهده دود در جنوب تهران/ ربطی به پالایشگاه ندارد
مشاهده دود در جنوب تهران ربطی به پالایشگاه ندارد جامعه > حوادث - ایسنا نوشت سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از آتش گرفتن سولهای در جنوب پایتخت خبر داد و اعلام کرد که این حریق ارتباطی با پالایشگاه تهران ندارد سیدجلال ملکی گفت حدود یک ساعت پیشدرمان رایگان کودکان کار در جنوب تهران
درمان رایگان کودکان کار در جنوب تهران شهردار منطقه 20 گفت به دنبال اجرای طرح درمان رایگان کودکان کار در جنوب تهران روند بررسی سلامت کودکان کار روستای محمود آباد شهرری نیز انجام شد ۱۳۹۵ يکشنبه ۲۰ تير ساعت 14 47 به گزارش خبرگزاری پانا سید احمد صفوی با بیان این مطلب افزود رسیدگشهادت آتشنشان در عمليات نجات غرب تهران
شهادت آتشنشان در عمليات نجات غرب تهران آتشنشان فداكار علي قانع هنگام نجات يك شهروند در آتشسوزي آپارتمان مسكوني در غرب تهران به شهادت رسيد به گزارش خبرنگار ما ساعت 1و 25 دقيقه بامداد ديروز در حالي كه سكوت خيابانهاي شهر را فرا گرفته بود ناگهان شعلههاي آتش از ساختمان مسكونيهنرمند تئاتر و سینما:احداث پردیس تئاتر خاوران در جنوب تهران، توزیع عادلانه امکانات فرهنگی است
هنرمند تئاتر و سینما احداث پردیس تئاتر خاوران در جنوب تهران توزیع عادلانه امکانات فرهنگی است تهران-ایرنا-داریوش ارجمند هنرمند تئاتر و سینمای کشور با اشاره به راه اندازی پردیس تئاتر خاوران در جنوب شهر تهران گفت این امر نشان می دهد که مدیریت شهری به شهروندان مناطق محروم توجه داشتدمای تهران ۴۲ درجه میشود/افزایش گرد و خاک در غرب و جنوب غرب کشور
دمای تهران ۴۲ درجه میشود افزایش گرد و خاک در غرب و جنوب غرب کشور شناسهٔ خبر 3719796 - پنجشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۵ - ۱۳ ۳۳ جامعه > محیط زیست jwplayer display inline-block; مدیر کل پیشبینی و هشدارسریع سازمان هواشناسی از افزایش دمای هوای تهران و گردوخاک در مناطق غربی کشور در روزهآتش سوزی اتوبوس مسافربری در اتوبان تهران-قم+ تصاویر
گیل نگاه اتوبوس مسافربری حامل ۲۵ مسافر که از سمت تهران به قم حرکت بود در ۵۷ کیلومتری قم دچار حریق شد حمید فرهادی یکی از شاهدان عینی این ماجرا حادثه را به این شرح روایت کرد با ماشین سواری در حال حرکت به سمت قم بودیم به یک باره دیدیم اتوبوس مسافربری به گاردریل برخورد کرده و متو-
گوناگون
پربازدیدترینها