واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
موعود شناسي نويسنده: علي اصغر رضواني تکامل فرد و در نتيجه ايجاد مجتمع کامل و نيز دولت و حکومت عدل درجامعه، بادو عامل اساسي تحقق پذير است:1.عامل خارجي؛ به اين معنا که هر فرد از افراد جامعه،معناي عدل و کمالي را که هدف خلقت اوست،بداند و نيز راهي را براي رسيدن به آن بيابد واز آنجا که فهم انسان از درک اين امور قاصره است، درطول تاريخ براي هدايت و رسيدن به اهداف خود، به پيامبران نيازمند بوده است. 2. عامل داخلي؛ که همان شعور انسان به اين مسئوليت و هدف بزرگ است. براي رسيدن به اين هدف، تحقق اين عامل داخلي در وجود انسان لازم است . اين شعور به مسئوليت تحقق نمي يابد مگر اينکه:الف) عقل،اهميت اطاعت خداوند و خضوع و خشوع نسبت به او را درک کند. ب) بداند که اطاعت خدا ضامن حقيقي براي سعادت خود و جامعه و ايجاد عدل مطلق در جامعه خواهد بود. ج) حقيقت عدل و قسط و آثار و برکات آن را بداند.انسان بايد بدون جبر و با تجربه و ارشاد، به سطحي عالي از فهم و شعور برسد تا بتواند به آن هدف عالي با رهبري الهي دست يابد.با بررسي احوال و ويژگي هاي انسان درمي يابيم که هنوز انسان به آن سطح عالي از فهم و شعور براي رسيدن به اين هدف کامل نرسيده است؛ زيرا ازآغاز آفرينش، دوشرط اساسي از شرايط عدل کامل را نداشته است. اين دو شرط عبارتند از : الف) شناخت عدل به صورت کامل؛ب) آمادگي براي فداکاري در راه تطبيق و اجراي عدالت پس از شناخت آن.اگر انسان شرط اول را داشته باشد،هنوز آمادگي کامل براي شرط دوم را پيدا نکرده است. بنابر اين، حتي در عصر صحابه رسول اکرم(ص) که آن را بهترين عصر اسلام مي دانند، آن حضرت مشکلاتي با صحابه در زمينه فداکاري آنان در راه اسلام داشته است. خداوند متعال در اعتراضي به جماعتي از صحابه مي فرمايد:«اي کساني که ايمان آورده ايد! چرا هنگامي که به شما گفته مي شود به سوي جهاد درراه خدا حرکت کنيد!برزمين سنگيني مي کنيد[وسستي به خرج مي دهيد؟]آيا به زندگي دنيا به جاي آخرت راضي شده ايد؟با اينکه متاع زندگي دنيا در برابر آخرت جز اندکي نيست».(توبه:38)درنتيجه، انسان تاکنون به شروط اساسي براي تشکيل حکومت جهاني دست نيافته و زمينه را براي ظهور فراهم نساخته است. سيد رضا صدر(رحمه الله) مي گويد:«روزي خواهد رسيد که بشر، قابليت پيدا مي کند که دادگستري توانا و بينا براو حکومت کندوقابليت پيدا کردن بشر براي چنين حکومت، عبارت است از تکامل او. بشر تکامل نيافته،شايستگي ولياقت حکومت عدل را ندارد وآن را نمي پذيرد واگر جبر وزور براو تحميل شود نقض غرض خواهد بود. جبر و زور،ظلم است و ظلم نردبان عدل نخواهد بود. عدلي که به وسيله ظلم برقرارشود،عدل نيست؛ هرچند نام عدل براو گذراند. بشر تکامل نيافته ، حاکم عدل را نمي پسندد ودوست دارد او برکنار شود. حضرت علي(ع) مي فرمايد:«اين مردم از من ملول شده اند و من هم ا زآنها ملول هستم.»پس درحق آنان نفريني کرد و فرمود:«خدايا، مرا از آنها بگير» حکومت عدل بايستي با رضايت خلق برقرار شود و آن وقتي است که بشر خواستار آن باشد. بشر وقتي خواستار حکومت عدل مي شود که خوي حيواني، تحت فرمان خوي انساني او قرار گيرد».(1)درروايت ها نيز به جنبه ديگر اشاره شده است . براي نمونه، امام باقر(ع) مي فرمايد:«دولت و حکومت ما آخرين دولت ها وحکومت هاست. حکومت براي هيچ اهل بيتي باقي نمي ماندمگر آنکه پيش از ما به حکومت رسيده وآن رابه نهايت رسانده است. از آن رو که هر گاه سيره مارادرحکومت ديدند، نگويند:اگر ما نيز مالک و عهده دار حکومت بوديم، اين چنين حکومت مي کرديم. وبه اين قول خداوند متعال اشاره دارد که مي فرمايد:وعاقبت براي پرهيز کاران است.»(2)پي نوشت:1-راه مهدي(ع)،ص54.2-بحارالانوار، ج52، ص 332، ح58.منبع:اشارات شماره128/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]