واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: توقعات بیجای مردم
بسم الله الرحمن الرحیماگر سلسله مباحث ما را دنبال کرده باشید٬ برخی ملاکها را برای تشخیص ملاکهای صحیح از ناصحیح و قضاوتهای سره از ناسره را بیان کردیم.در این مقاله در باره چگونگی و چرائی برخی از توقعات اشتباه و ناروای عرف را بررسی میکنیم. پر واضح است که همه آنچه مردم از روحانیت توقع دارند٬ صحیح و سالم نیست و در بسیاری از موارد اعتنای به این آراء و عمل به آنها٬ جز دقدقهسازی بیمورد و تشویشهای بیهوده و خیال های باطل٬ ثمره دیگری نخواهد داشت. عرف و احتمال خطای معرفتیبا نظر به این اسباب میتوان گفت: این گزارههای مشهور و داوریهای جمعی در مواردی به اقتضای خِرَد فطری عملی و پژواك عقل جمعی انسانی است و در مواردی هم بر اثر غلبه یكی از انفعالات درونی یا تحت تأثیر ضعفهای او است. بنابراین، همواره نمیتوان به قضاوت عرفی ملتزم بود و نباید به صورت یك دستور عملی جاری آن را معتبر شناخت. برای توضیح این نكته مقدماتی نیاز است: 1ـ عرف، در باورهای مشترك (شناختها و داوریها) احساسات مشترك (انفعالات و امیال) و رفتارهای مشترك (عملكرد و عادات) انسانها تجلی مییابد. 2ـ عرف و رسوم اجتماعی نوعی انسجام، سهولت و شفافیت در زندگی ایجاد میكند و فرد را از اینكه برای هر كاری از صفر آغاز كند و به تنهایی مراحل اندیشهورزی و تشخیص و تصمیم را دنبال كند، رها میسازد. 3ـ این قضاوتها و شناختها ممكن است تحت تأثیر هوا و هوس و انفعالات نفسانی به انحراف كشیده شوند. مكانیزم این انحراف چنین است. كسی كه میداند و خلاف دانسته خود عمل میكند، در حقیقت نتوانسته دست از هوای نفس خود بردارد و «خوب» را بر «خوش» ترجیح دهد. این ضعف و ناتوانی، بسیار ناموجّه و در نظر خود شخص و دیگران بیدرنگ محكوم است و فرد را دچار اضطراب اخلاقی میكند. انسان برای نجات از این محكومیت، دست به توجیه میزند و با فلسفهبافی و استدلالتراشی، سعی در حق جلوهدادن تصمیم خود و نجات از عذاب وجدان درون و محكومیت بیرون دارد؛ یعنی میكوشد تا تبیین قابل قبولی برای رفتار خود پیدا كند. همین تلاش نامبارك، آرام آرام چهره حقیقت را غبارآلود و ایجاد تردید میكند. در این موقعیت، شخص بافتههای خود را باور كرده و با از دست دادن یافتههای خود، از مسیر هدایت گمراه شده است: «وَ لاَ تَتَّبِعِ الْهَوَی فَیضِلَّكَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ»؛ [1] از خواسته دل پیروی مكن كه تو را از راه خدا گمراه میكند. حضرت علی علیهالسلام میفرماید:مَن اتَّبَعَ هَواهُ أَعماهُ وَ أَصَمَّهُ وَ أَذَلَّهُ وَ أَضَلَّه؛ [2] هركس از دلخواه خود متابعت نماید، این متابعت او را كور و كر و خوار و گمراه میكند. همچنین میفرماید:آفَةُ العَقلِ الهَوی؛ [3] آفت خرد، خواستههای نفس است. بر پایه روایات[7]، پیروی از خواهشهای نفس و عمل نكردن به حق، ابزار ادراكی و قدرت تشخیص آدمی را از كار میاندازد. همین هشدار ـ گویا و صریح ـ در نهج البلاغه چنین آمده است:لاتَجعَلوا عِلمَكم جَهلاً وَ یقینَكم شَكا، إِذا عَلِمتُم فَاعمَلوا، وَ إِذا تَیقَّنتُم فَأَقدِموا؛ [4] علم خود را به جهل، و یقین خود را به شك تبدیل نكنید، هرگاه دانستید، عمل كنید و هرگاه یقین كردید، اقدام نمایید. منابع:[4]. ص 38: آیه 26[5]. غرر الحكم، حدیث 9168[6]. همان، حدیث 3925[7]. میزان الحكمة، باب 537[8]. نهج البلاغة، حكمت 274زی طلبگی، محمد عالم زاده نوریتهیه و فرآوری: محمد حسین امین، گروه حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]