محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798003674
بازگشت ...
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: بازگشت ... تهران- ایرنا- روزنامه «اطلاعات» در یادداشتی به قلم «علیرضا خانی» نوشت: این سخن که بنیان نهادن یک نهاد، از بازآفرینی یک نهاد معیوب و دستکاری شده و خراب، آسان تر است، سخن حکیمانه ای است. وقتی ساختارهایی درون یک نهاد یا سازمان اداری، به هم بریزد، آن نهاد اصطلاحاً دچاری «بی سازمانی» و «کژکاری» می شود و آن گاه است که وظایف اصلی خود را وا می گذارد و وظایفی جدید و البته نامعین را برعهده می گیرد.
نویسنده یادداشت با عنوان «بازگشت...» می افزاید: در این شرایط، انتظاراتی را برای کسانی که از حیث این وظایف جدید، از آن سازمان بهره مند می شدند، خلق می کند و وامدار کسانی می شود و کسان دیگری به آن وامدار می شوند...
در این شرایط، بازگرداندن آن نهاد به ریل قبلی کاری بس دشوار است. از یک سو، نیروها و عناصر درونی آن نهاد با رفتارها و عملکردهای جدید خو گرفته اند و از دیگر سو، کسانی به آن نهاد اضافه شده اند که اساساً شأن نزول شان بر اساس همان وظایف خارج از تعریف بوده و باز از دیگر سو، در بیرون سازمان کسانی از آن بهره مند می شده اند که اکنون، شرایط مطلوب را حفظ وضع پیشین می دانند و ....
کمتر توجه شده و شاید هم اصلاً توجه نشده به این نکته که ریشه اصلی بسیاری از حوادثی که
در نظام اداری و نهادهای حاکمیتی کشور در سالیان اخیر رخ داد، خروج یا انحراف آن نهادها از «تعریف» اصلی شان بود و این اتفاق، به خودی خود، رخداد خطرناکی است. طبیعی است که هر سازمان، نهاد یا هر ساختاری که برای وظیفه ای معین در چارچوب مرزبندی شده، خلق شده است، وقتی از کارکرد خود خارج شود، پیامدهای هولناکی خواهد آفرید...
قریب یکصد سال پیش «وبر» به درستی گفت که برای اداره کردن جوامع امروزی، هیچ راهی جز سازمان های اداری با وظایف و مسئولیت های مرزبندی شده نیست. بدون سازمان های امروزی، نمی توان جوامع امروزی را اداره کرد اما آشفتگی و ولنگاری در اداره همین سازمان ها می تواند خطراتی گاه مهیب تر از نبودشان ایجاد کند.
وقتی یک سازمانی که مسئولیتش فرهنگی است، هتل می سازد یا بانک و مؤسسه اعتباری که وظیفه اش دریافت و پرداخت اعتبار است، به معامله املاک و مقاطعه کاری رو می برد و نهاد دیگری، در حوزه غیر اقتصادی، در رقابت با دیگران وارد عرصه واردات می شود و سازمان دیگری که مثلاً وظیفه اش آموزشی است به صادرات صنعتی مشغول می شود و نهاد دیگری که وظیفه اش آموزش و نظارت بر کیفیت دانش است، به بنگاه عرضه بورس به بستگان و وابستگان بی کفایت تبدیل می شود و همه چیز از «تعریف» حقیقی اش خارج می شود... نتیجه اش آن می شود که اکنون بخش هایی از آن از زیر آب بالا آمده است. درست در زمان تحریم و نیاز به صرفه جویی و ریاضت اقتصادی، هم آمار واردات بیشتر می شود و هم حجم دولت بزرگتر. دولت به بانک ها بدهی افسانه ای دارد و طرح های نیمه تمام روی دست دولت مانده و نرخ بیکاری و تورم کماکان بالاست و پس اندازی هم در دست دولت نیست...
وقتی تصمیم گیری به جای این که در درون نهادها و سازمان های تخصصی بر مبنای کار کارشناسی و واقعیت های عینی و مبتنی بر محاسبه و تعقل صورت گیرد، به دست افراد با میزان درک خدادادی فردی و سلیقه و میل شخصی می افتد، نتیجه آن می شود که در اوج شعارهای مستضعف گرایانه و مقاومت اقتصادی و لزوم ساده زیستی، واردات خودروهای میلیاردی با مجوز دولت رکورد می زند و ذائقه مردم ـ والبته بخشی از مردم ـ بیشتر و بیشتر به زندگی لوکس و تجملی عادت می کند و سبک زندگی غربی بیشتر جلوه و جمال می یابد....
موضوع، این دولت و آن دولت و اساساً سیاسی و جناحی و جریانی نیست، غرض هم مصداق دادن و نمونه آوردن نیست وگرنه، مصداق و نمونه پرشمار است بلکه سخن بر آن است که: در هر کشور و هر دولتی، نهادها و سازمان ها باید «تعریف» و مبنایی برای وظایف، مسئولیت ها و حدود و ثغور اختیاراتشان داشته باشند و همه این ها، در قالب
«تعریف عملیاتی» یک نهاد شکل می گیرد. اگر آن نهاد، به هر انگیزه و دلیلی از آن تعاریف خارج شدند، دیگر نمی توان نام آن نهاد را بر بالای آن گذاشت چون وقتی از تعریف خارج می شوند دیگر آن چیزی نیستند که قرار بود باشند.
در این اوضاع«فرد» جای «سازمان» را می گیرد. یعنی به جای اینکه نهاد و سازمان بر مبنای مقررات دقیق و ضوابط مرزبندی شده، تصمیم گیری و اجرا کند، فرد برمبنای تشخیص
یا حتی هوس و میل خود همه این کارها را می کند.
بابک زنجانی ها و خاوری ها و اتفاقاتی که در برخی بانک ها در قالب آن اختلاس بزرگ رخ داد و رخدادهایی که در نهادهایی چون تأمین اجتماعی و... وقوع یافت، دقیقاً نمونه های عینی جایگزین شدن «فرد» به جای «نهاد» است و در این اثنا، سازمانی که یک وظیفه اش برنامه و وظیفه دومش نظارت بر بودجه و بودجه بندی است، به کلی تعطیل می شود تا همه چیز برای جانشین شدن فرد به جای نهاد فراهم شود.
این ها نبش قبر گذشته نیست. حوادثی است که اگر باز نگوئیم و وانکاویم همیشه در معرض تکرار و تکرّر است. فرقی نمی کند کدام دولت باشد با چه گرایشی.
عوض شدن چهار وزیر برای یک وزارتخانه در طول یک سال توسط مجلس محترم، بدون شک نشان از تسلط «نگاه مبتنی بر اصالت فرد» بر نگاه «نهاد گرایانه» توسط بخشی از مجلسیان دارد، وگرنه، اگر قرار باشد وزیری در چارچوب«وظایف به شدت تعریف شده و انضباط دقیق حاکم بر یک ساختار» عمل کند، دیگر چندان فرقی نمی کند که کدام شخص از میان افراد حائز شرایط باشد. شاید، مبنای این نگاه بر این واقعیت استوار است که طی سالیان پیش، ساختارها چنان آسیب دیده و نظام اداری چنان دچار به هم ریختگی و از هم گسیختگی و بی سازمانی شده که تا مدتها، این «فرد» است که بر «نهاد» برتری و غلبه دارد...
منبع: اطلاعات
اول**1368**
08/09/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]
-
گوناگون
پربازدیدترینها