تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834822281
مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) نويسنده: مجيد مختاري وضعيت كشورهاي منطقه كشورهاي منطقه در روند تحولات قبل از جنگ با توجه به احساس خطري كه از ناحيه انقلاب اسلامي كردند به صورت يكپارچه به موضعگيري عليه آن پرداختند. به جز كشورهاي سوريه، ليبي و الجزاير، ساير كشورها همسو با سياستهاي غرب و هماهنگ با رژيم عراق مواضع تندي عليه انقلاب اسلامي اتخاذ كردند. كشورهاي عربستان و كويت به عنوان تأمين كننده اصلي نيازمنديهاي مالي عراق، وارد جنگ شده، تا پايان آن، متجاوز از 80 ميليارد دلار پرداخت نمودند. ساير كشورهاي منطقه نيز هر يك به نوبه خود با كمكهاي مالي و تسليحاتي زمينه مساعد اين تهاجم را فراهم آوردند. از اين گذشته با وحشتي كه عراق از انقلاب اسلامي در منطقه ايجاد كرده بود و عملاً خود را ناجي كشورهاي عربي از بنيادگرايي اسلامي ميدانست، كشورهاي منطقه را متقاعد به اين تهاجم كرده، ضمانتهاي لازم را نيز دريافت كرد. البته بايد توجه داشت كه در اين برهه از زمان سياست خارجي ايران داراي هيچگونه فعاليتي در زمينه خنثيسازي اقدامات عراق و آمريكا عليه انقلاب اسلامي، نبود. وضعيت قدرتهاي بزرگ 1. آمريكا از ميان دو ابر قدرت آمريكا و شوروي كه در نظام و قطبي بازيگران اصلي در روابط بينالمللي بودند، آمريكا بيش از شوروي از وقوع انقلاب اسلامي متضرر شد. در حقيقت با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران چنان ضربهاي به حيثيت سياسي و نظامي آمريكا وارد شد كه سياستمداران اين كشور تا مدتها دچار پيامدهاي اين شسكت بودند. با خروج ايران از پيمان نظامي، سنتو، آمريكا با مشكل بزرگ ديگري روبرو شد و اقتدار دفاعي خود را در مقابل شوروي به كل از دست داد؟! در حقيقت با تحولات ايران، آمريكا تنها اردن را از دست نداده بود بلكه تمام كشورهاي منطقه در برابر تحولات ايران آسيبپذير شده بودند. نگراني آمريكا بيشتر از اين ناحيه بود كه براساس تئوري دو مينو، انديشههاي انقلابي ايران، يك سلسله از كشورهاي همسايه را دچار تنش كند. به اين ترتيب آمريكا تلاش كرد با دو ابزار فشار و ديپلماسي به رويارويي با انقلاب اسلامي برخيزد. بدين منظور از سوي دستاندركاران سياست خارجي آمريكا تعريف جديدي از بحرانهاي موجود در منطقه به عمل آمد. به اعتقاد برژينسكي، هلالي از بحران سراسر كشورهاي سواحل اقيانوس هند را در برگرفته است؛ بحراني كه از خاورميانه و خليج فارس آغاز ميشود و خليج و سواحل اقيانوس هند را ميپيمايد. به اين ترتيب، براي رويارويي با خطراتي كه منافع و هدفهاي آمريكا را در منطقه تهديد ميكرد، سياست خاورميانهاي و استراتژيهاي امنيتي و نظامي آمريكا شكل جديدي به خود گرفت. كارتر در تاريخ 23 ژانويه 1980 (سوم بهمن 58) در مقابل كنگره آمريكا اظهار داشت كه تلاش يك قدرت خارجي به منظور به دست گرفتن كنترل منطقه خليج فارس،به مثابه لطمه وارد آوردن به منافع حياتي آمريكا قلمداد شده، با تمامي امكانات ضروري، از جمله نيروهاي نظامي دفع خواهد شد. كارتر، هدفهاي مورد نظر استراتژي امنيتي خود را چنين اعلام كرد: 1. تأمين امنيت صدور نفت به سوي غرب و جلوگيري از توقف آن كه مهمترين عامل پيشرفت اقتصادي غرب است. 2. جلوگيري از نفوذشوروي كه در نزديكي منطقه خليج فارس قرار داشت. 3. حفظ و حمايت از نظامهاي همپيمان با آمريكا. براين اساس برژينسكي معتقد است كه دكترين كارتر اين حقيقت را دريافت كه امنيت ايالات متحده با سه=مركز و محور استراتژيك وابستگي پيدا كرده است: اروپاي غربي، خاور دور و خاورميانه و خليج فارس. در دكترين كارتر محور سوم (خليج فارس) به دو محور قبلي افزوده شد. براساس اين دكترين، نيروهاي واكنش سريع اهميت ويژهاي يافته، عملاً در سال 1979 تشكيل شدند. در حالي كه قبل از اين دكترين، نيكسون از قدرتهاي منطقهاي ميخواست كه خود امنيت مناطق خود را حفظ كنند. هنگامي كه سياستگذاريهاي كلان آمريكا و اولويتهاي امينتي اين كشور در حال بررسي بود، سياستمداران اين كشور در صحنه عمل و در برخورد با انقلاب اسلامي با حاكميت ليبرالها در داخل كشور روبرو بودند و به همين سياستهاي خود را به شكل معتدلتري دنبال ميكردند و در پاسخ به پيامهاي مثبتي كه از سوي دستاندركاران دولت موقت ابراز ميشد، واكنش مثبت نشان ميدادند. آمريكا در كنار اين برخورد همواره از هرگونه حركتي كه متضمن ضربه زدن به انقلاب اسلامي بود استقلال ميكرد و در تدارك اينگونه حركات، از قبيل درگيريهاي نظامي در نقاط حساس ايران، تحريك گروهكها انجام كودتا و... نقش عمدهاي داشت. اين روند تا تسخير لانه جاسوسي توسط دانشجويان خط امام، با شدت و ضعف يكساني دنبال ميشد. اما پس از اين حركت انقلابي، برخوردهاي تند و خصمانه آمريكا شدت بيشتري يافت و در قالب تحريمهاي نظامي، محاصره اقتصادي و انزواي سياسي اقداماتي عليه انقلاب صورت ميگرفت. برخلاف روند فوق، روابط آمريكا و عراق در حال بهبود بود و مناسب دو كشور در آستانه برقراري مجدد روابط دپلماتيك قرار داشت. با انتخاب بنيصدر به عنوان رئيس جمهور بازهم سياست آمريكا حالت صبر و انتظار به خود گرفت و با توجه به حل نشدن مسئله گروگانها، از برخورد صريح و قاطع با انقلاب اسلامي پرهيز شد. با اين حال آمريكاييها هيچگاه جنگ رواني عليه انقلاب را كاهش ندادند تا اينكه در تاريخ 59.1.19 روابط ديپلماتيك ايران و آمريكا به حالت تعليق درآمد. در تاريخ 59.2.10 جرج بال وزير خارجه پيشين آمريكا اعلام كرد كه بايد ايران از نظر سياسي و ديپلماتيك در انزوا قرار گيرد. به فاصله يك ماه از اين اظهارنظر، ادموند ماسكي گفت "سياستي را كه بايد در مورد ايران اجرا كنيم شامل موارد زير است: 1. اضمحلال و از همگسيختگي داخلي؛ 2. اقتصاد روبه نابودي؛ 3. تهاجم و حمله به مرزها. با نزديك شدن آغاز جنگ، روابط آمريكا و عراق نزديكتر شد و رفت و آمدهاي سياسي بين سران دو كشور افزايش يافت. برژينسكي پس از چند ديدار محرمانه با سران حكومت عراق اعلام كرد: هدف اصلي، سرنگون ساختن رژيم كنوني ايران است و كيسينجر در تاريخ 59.6.7 يعني 23 روز قبل از شروع جنگ گفت: جنگ حداكثر ظرف ده روز با پيروزي عراق پايان خواهد يافت. در پايان ميتوان چنين عنوان كرد كه هدفهاي آمريكا و عراق در آغاز جنگ تلاقي پيدا كرده، هر دو كشور با اهداف جداگانه ولي همسو جنگ را عليه ايران آغاز كردند. 2. شوروي در فاصله پيروزي انقلاب تا آغاز جنگ تحميلي مواضع سياسي شوروي در مقايسه با آمريكا در برابر انقلاب از صراحت و روشني بيشتري برخوردار بود. روسهحا در اولين اقدام مثبت خود جمهوري اسلامي را به رسميت شناختند و با توجه به ماهيت ضد آمريكايي انقلاب اسلامي، اين حركت را مثبت ارزيابي كردند. اگرچه روابط ايران و شوروي در اين دوره فرازونشيبهاي مختلفي را طي كرد اما نظر به اينكه انقلاب اسلامي معادلات سياسي و نظامي آمريكا را در منطقه دچار تغييرات اساسي كرده، و باعث برچيده شدن پايگاههاي اطلاعاتي آمريكا در ايران شده بود، روسها همواره در مقابل فشارهاي آمريكا به ايران ايستادگي كرده، حتي در يك مورد از امتياز حق امور ايران، حساسيت ويژهاي نسبت به چرخش سياستهاي عراقي به سوي آمريكا داشتند، با اين حال براساس پيمان دوستي 15 سالهاي كه بين دو كشور در سال 1972 امضا شده بود، شوروي تأمينكننده اصلي سلاحهاي عراق و همچنين كارشناسان نظامي بود و هيچگاه اين كمكها را تحتالشعاع چرخش سياستهاي بغداد، قرار نداد. روند جاري تا اشغال افغانستان توسط ارتش شوروي همچنان ادامه داشت تا اينكه پس از اشغال افغانستان، ايران طي اطلاعيه شديد اللحني تجاوز شوروي به افغانستان را محكوم كرد. اما ظاهراً اين اقدام بهاي تجاوز عراق به ايران با پشتيباني آمريكا بود و روسها عكس العمل خود را قبل از وقوع حادثه انجام دادند. در زمينه آغاز جنگ بعدها موسسه "هريتيچ " طي گزارشي اعلام كرد كه شوروي قبل از آغاز تهاجم عراق به ايران در جريان اين تصميم بوده است و ظاهراً مقامات ايراني را نيز از طريق حزب توده آگاه كرده است. درباره چگونگي رفتار سياسي كشورهاي اروپايي در دوران زمينهسازي جنگ، بايد اظهار داشت كه به دليل حاكميت سيستم دو قطبي در نظام بينالملل، هر يك از كشورهاي اروپايي در چارچوب سياستهاي يكي از دو ابرقدرت عمل كردند، براي مثال با شروع تمايلات عراق به غرب، كشورهاي فرانسه و انگليس به تدريج به بزرگترين تأمينكننده سلاحهاي اين كشور تبديل شدند. آخرين وضعيت عراق و ايران در آستان جنگ با گذشت زمان، مواضع عراق و كشورهاي غربي عليه جمهوري اسلامي تندتر و علنيتر شد. رئيس جمهور عراق بارها و به بهانههاي مختلف ايران را به حمله نظامي تهديد كرد و كشورهاي غربي بويژه آمريكا از اين تهديد استقبال كردند. در پي اين موضعگيريها، تحركات مرزي ارتش عراق نيز افزايش يافت. بطور كلي فعاليتهاي نظامي عراق را ميتوان در محورهاي زير خلاصه كرد: 1. حمايت و پشتيباني از درگيريهاي داخلي در ايران؛ 2. حمايت ويژه از گروهك خلق عرب در خوزستان؛ 3. استقرار و جابجايي واحدهاي زرهي؛ 4. تقويت پاسگاههاي مرزي؛ 5. ايجاد مواضع دفاعي در خطوط مرزي؛ 6. فعاليتهاي گسترده مهندسي و احداث و ترميم جادهها؛ 7. تحركات و جابجايي نيرو و تقويت واحدهاي مستقر در مرز؛ 8. انتقال امكانات و تجهيزات به مناطق مرزي مانند سنگرهاي بتوني، توپخانه و....؛ 9. شناسايي و عكسبرداري هوايي، 10. تجاوزات هوايي، درگيريهاي مرزي و اعزام گروههاي گشتي به داخل خاك ايران؛ 11. تقويت و افزايش توان رزمي؛ 12. خريدهاي تسليحاتي سنگين از كشورهاي بزرگ دنيا. در مجموع ارتش عراق در قالب 3 سپاه و با استعداد 12 لشكر (5 لشكر پياده، 5 لشكر زرهي و 2 لشگر مكانيزه) و همچنين 15 تيپ مستقل (شامل 10 تيپ پياده، يك تيپ زرهي، يك تيپ مكانيزه و 3 تيپ نيروي مخصوص)، براي آغاز جنگ آماده شد. طبق يك برآورد تخميني اين استعداد شامل 600 قبضه توپ، 5400 دستگاه تانك و نفربر، 400 قبضه توپ ضدهوايي، 366 فروند هواپيماي جنگنده و 400 هليكوپتر، ميشد. رژيم عراق همزمان با كسب آمادگيهاي رزمي و فراهم نمودن زمينههاي سياسي در سطح منطقه و نظام بينالملل در تاريخ 59.6.20 در جمع وزيران كشورهاي عربي، ضمن درخواست كمك و ياري از آنان اعلام داشت: "خاكمان را از ايران باز پس خواهيم گرفت " هفت روز پس از اين، عراق قرارداد 1975 را ملغي اعلام كرد و در روز 31 شهريور 1359 تهاجم گسترده خود را از طريق هوا، دريا و زمين به خاك جمهوري اسلامي آغاز كرد. در موقعيتي كه ارتش عراق آماده هجومي سراسري به خاك ايران ميشد، وضعيت ايران به گونهاي متفاوت از عراق بود. ساختار سياسي و حكومتي ايران در اثر جابجايي جريانات مختلف هيچگونه شكل ثابتي به خود نگرفته، از ثبات لازم برخوردار نبود. بحرانهاي سياسي، فرهنگي و نظامي در داخل كشور عملاً نهادهاي سياسي را درگير خود ساخته و كارايي لازم در ساختار حكومتي براي پاسخ به يك تجاوز همه جانبه كاملاً از بين رفته بود. پس از ترغيب و حمايت آمريكاييها از اغتشاش گروههاي مسلح، تشويق به تجزيهطلبي، اعتصابات و تظاهرات، چند كودتاي ناموفق در ارتش، حاكميت ليبرالها و.... به نظر ميرسيد حكومت ايران دچار فرسودگي كامل شده، يك جنگ همه جانبه تير خلاصي پيكر فرسوده آن باشد. در چنين وضعيتي اقدامات نابجا و بعضاً مشكوك دولت بازرگان در زمينه لغو قراردادهاي نظامي از قبيل لغو قرارداد خريد شش فروند زيردريايي از آلمان، لغو قراردادهاي نظامي با آمريكا با حجم 9 ميليارد دلار و... به شدت توان تسليحاتي ايران را كاهش ميداد. در كنار اين اقدامات، كاهش نيروهاي ارتش وضعيت توان رزمي را به حداقل كاهش داده بود. در تاريخ 58.2.9 اعلام شد كه ايران به ارتش 500 هزار نفري نيازي ندارد و تعداد ارتشيان كاهش خواهد يافت. در همين فاصله از سوي درياردار مدني فرمانده نيروي دريايي اعلام شد كه تعداد افسران نيروي دريايي كاهش خواهد يافت. كاهش مدت خدمت سربازي از 24 ماه به 12 ماه، اعزام كادرهاي ارتش به محلهاي سكونت و تولد خود و... از ديگر اقداماتي است كه سازمان ارتش ايران را دچار تزلزل كرد. البته در اين زمينه بايد توجه داشت كه اصولاً ارتش ايران براساس اولويتهاي امنيتي آمريكا سازماندهي شده بود و يكي از پايههاي قدرت شاه براي اعمال فشار و اختناق و كنترل اوضاع داخلي بود. از آنجا كه شاه موجوديت خود را مديون نظاميان ميدانست، اين نهاد را عمدهترين حافظ رژيم خود قرار داده بود. اين نكته را نبايد فراموش كرد كه رضا شاه و محمدرضا شاه را در سلسله پهلوي، ارتش به قدرت رسانده بود و هر دوي آنها براي اعمال سلطه بر ايران، به آن تكيه داشتهاند و هر دو پادشاه نيز تقويت نيروهاي نظامي و حفظ وفاداري آنها را مقدمترين وظيفه خود ميدانستند آنها با سياست غربي كردن و وابسته نمودن ارتش، ساختار سنتي نظاميگري در ايران را از بين بردند. به گونهاي كه ارتش دقيقاً براي رويارويي با تهديدات داخلي و حفظ حكومت شاهنشاهي سازماندهي شده بود. و يقيناً كارايي لازم را در برخورد با تهديد خارجي نداشت. يكي از سناتورهاي آمريكايي در اين زمينه ميگويد: ميدانيد كه فرمانده ارتش ايران به يكي از افراد ما چه گفته است؟ گفته است به علت كمكهاي آمريكا، اكنون ارتش ايران بهترين شكل را پيدا كرده و ميتواند بخوبي با مردم ايران دربيفتد. خريدهاي تسليحاتي كه مستقيماً ار سوي آمريكاييها تعيبين ميشد هيچگونه تناسبي با مأموريتهاي ارتش نداشت و صرفاً به منظور تأمين بار مالي هزينههاي نظامي آمريكا پرداخت ميشد. از سوي ديگر سيستم داخلي ارتش توانايي جذب، به كارگيري، آموزش، نگهداري و.... اين سلاحها را نداشت و بدين ترتيب سيل مستشاران نظامي بود كه به داخل ايران سرازير ميشد. اين مسئله باعث ميشد تا استقلال ارتش به ميزان قابل توجهي خدشهدار شود و قدرت توانايي آن به شدت كاهش يابد. همين امر باعث شد تا ارتش در جريان پيروزي انقلاب كه امراي ارتش سپاه و همچنين مستشاران نظامي آمريكا، ايران را ترك كرده بودند، نتواند عكسالعمل لازم را در مقابل نيروهاي انقلاب و مردم نشان دهد. اين وضعيت ارتش،بدون هيچ تغيير محسوسي به حكومت ايران پس از انقلاب منتقل شد. از همان ابتداي پيروزي، گروههاي وابسته، خط انحلال و تضعيف ارتش را دنبال ميكردند، اما امام خميني (س) بارها بر حفظ وحدت و يكپارچگي ارتش تأكيد ورزيده، اتحاد بين مردم و ارتش را توصيه ميكردند و با هرگونه تضعيف ارتش مقابله مينمودند. اين مسئله باعث شد تا نيروهاي وفادار به انقلاب و يا حداقل وفادار به استقلال ايران، انسجام ارتش را حفظ نمايند. اما همانگونه كه گفته شد اقدامات نابجاي عناصر وابسته و دولت موقت باعث تضعيف بيش از حد ارتش شد. در مجموع به دلائل زير ارتش نتوانست در رويارويي با جريانات ضد انقلاب داخلي و تهديد عراق كارايي لازم را از خود نشان دهد: *1.اصولاً سازماندهي و ساختار ارتش به گونهاي طرحريزي شده بود كه با تهديدات داخلي برخوردار كند. تنها مأموريت خارجي ارتش مقابله با تهاجم شوروي آن هم مقاومت تأخيري بود به هر حال ارتش دركنار سازمان امنيت (ساواك) در خط مقدم اختناق ملي قرار داشت و همچنين به عنوان پرده پوششي در مقابل هجوم شوروي عمل ميكرد. *2. سيستم فرماندهي ارتش براساس قانون اساسي و نيز با توجه به مطالبي كه گفته شد با شاه بود. وي هيچگاه مايل نبود افراد صلاحيتدار نظامي در رأس ارتش قرار گيرند و همواره از نظاميان وفادار در سلسله مراتب فرماندهي استفاده ميكرد. به اين ترتيب ردههاي فرماندهي ارتش تا جزئيترين رده آن قادر به تصميمگيري مستقل و به كارگيري ابتكارات نبودند؛ به عبارت ديگر ساختار تصميمگيري در ارتش، به شخص شاه متكي بود و با فرار او از كشور و به دنبال وي، ژنرالهاي حاكم بر ارتش، سيستم فرماندهي ارتش به طور كامل منهدم شد و پيامد اين وضعيت در زمان آغاز جنگ نيز موجب كاهش بينايي در كارايي ارتش شده بود. *3. وجود پرسنل نظامي آمريكا در ارتش وضعيت منحصر به فردي را در اين نهاد نظامي ايجاد كرده بود به گونهاي كه يگانهاي ارتش بدون همكاري فعالانه كارشناسان خارجي قادر به شركت در نبردهاي طولاني نبودند. در واقع ارتش ايران متكي بر چهار عامل به حيات خود ادامه ميداد: عامل اول شخص شاه و سيستم فرماندهي بود كه با فرار شاه از بين رفت. عامل اتكاي دوم، مستشاران آمريكايي بودند كه با خروج آنها از ايران نيز به ميزان زيادي كارايي ارتش كم شد. دو عامل اتكاي ديگر بدنه ارتش (شامل پرسنل وظيفه و درجهداران) و سلاحهاي موجود در ارتش بودند كه اين دو عامل نيز با برخوردهاي نامناسب دولت موقت و عناصر مشكوك كه در برنامهريزي براي ارتش دست داشتند، به شدت تضعيف گرديد. *4. با بروز درگيريها و اغتشاشات نيروهاي ضد انقلاب در مناطق بحراني خصوصاً منطقه كردستان، نيروهاي متعهد وفادار ارتش در كنار نيروهاي سپاه پاسداران و نيروهاي مردمي به رويارويي با اين اغتشاشات مشغول بودند. *5. با توجه به مواردي كه در قسمتهاي قبلي بويژه در بند اول بدان اشاره شد، نيروهاي مسلح داراي هيچگونه برنامه عملي و طرح پدافندي براي مقابله با هجوم ارتش عراق بويژه در منطقه جنوب نبودند و يا حداقل فرصت چنين طرحريزي به وجود نيامده بود. *6. با وجودي كه امام خميني ( رحمت الله علیه ) در تاريخ 59.1.19 فرمودند بايد با نهايت قدرت جلوي عراق ايستاد، اما به دليل وجود عناصر خائن و مشكوك و همچنين ضعف در سيستم و ساختار تصميمگيري ارتش، اقدام عملي قابل توجهي در اين زمينه صورت نگرفت. به هر تقدير با توجه به اين مطلب و ساير موارد كه به دليل طولاني شدن كلام از بيان آن خودداري ميشود، ارتش ايران قادر نبود از تماميت ارضي ايران دفاع كند. از سوي ديگر نيروي انقلابي سپاه كه براساس ضرورتهاي انقلاب از همان روزهاي اول پيروزي انقلاب تشكيل شده بود، مأموريتهاي زير را بعهده گرفته و با آنها درگير بود: *1. درگيري و سركوب و كنترل نيروهاي ضد انقلاب در نقاط بحراني كشور از جمله اقداماتي بود كه سپاه پس از پيروزي انقلاب انجام ميداد. درگيريهاي گسترده در كردستان با نيروهاي تجزيهطلب، مبارزه با جريان خلق عرب در خوزستان، كه خواستار جدايي اين استان از ايران و پيوستن به عراق بودند، درگيري در گنبد و مناطق سيستان و بلوچستان و.... *2. با از هم پاشيدن سيستم امنيتي و اطلاعاتي شاه، هيچ ارگان جايگزين پس از انقلاب در اين زمينه پيشبيني نشده بود، سپاه پاسداران بلافاصله پس از تشكيل به ابتكار خود شروع به تأسيس واحد اطلاعات و امنيت كرد و در تمام زمينههاي اطلاعاتي و امنيتي كار خود را آغاز كرد. بديهي است ايجاد چنين پوشش اطلاعاتي آن هم پس از پيروزي انقلاب كه نظام با يسك سيستم غير متمركز در مسائل سياسي روبروست، نيازمند نيروي انساني و امكانات زيادي است، لذا توان قابل ملاحظهاي از سپاه مصروف اين مهم گرديد. *3. با از هم پاشيدن ساختار نظامي رژيم شاه، كنترل و تأمين سراسر كشور بويژه خطوط مرزي كاملاً از بين رفته بود، در اين زمينه نيز سپاه با تشكيل پايگاههايي در سراسر كشور پس از مدت كوتاهي و با سرعت، كنترل و تأمين شهرها و نقاط مرزي حساس را به عهده گرفت. *4. كمك به نهضتهاي آزاديبخش در تمام زمينهها بويژه در مورد فلسطين از جمله مأموريتهاي سپاه در ابتداي پيروزي انقلاب بود. *5. اقدامات فرهنگي براي گسترش و توسعه افكار و عقايد انقلاب اسلامي در شهرها و نقاط دور افتاده از ديگر مأموريتهاي سپاه بود كه نيروهاي انقلابي سپاه با مشاهده وضعيت آشفته فرهنگي در سراسر كشور، به صورت خودجوش به عهده گرفته بودند شايد به جرأت بتوان بيان كرد كه تنها وسيله ارتباطي مردم و انقلاب نشريه پيام انقلاب بود كه با تهاجم به دشمنان سياسي، فرهنگي و اجتماعي، جاي خاصي در ميان مردم داشت. البته اين نكته را نبايد از نظر دور داشت كه انجام چنين مأموريتهايي براي يك نيروي تازه تشكيل انقلابي نيازمند پشتيبانيهاي عظيمي بود. در اين زمينه بايد اعتراف كردكه سپاه پاسداران همواره با مشكل روبرو بود؛ براي مثال سپاه براي رويارويي با نيروهاي ضد انقلاب مسلح در كردستان و ساير نقاط كشور همواره با مشكل سلاح انفرادي و مهمات روبرو ود و هيچگونه همكاري در اين زمينه با سپاه صورت نميگرفت. يكي از درگيريهاي عمده داخلي سپاه با دولت موقت و عناصر وابسته ارتش بر سر عدم تأمين سلاح اين نيروي انقلابي بود. به هر تقدير نيروي مسلح خودي و دشمن در دوران قبل از آغاز جنگ داراي چنين وضعيت ناهمگوني بودند. ارتش عراق در اوج آمادگي در تمام زمينهها به سر ميبرد و نيروهاي مسلح و سپاه در سراسر كشور درگير با جريانات ضد انقلاب بودند.منبع: http://www.farsnews.net/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 430]
صفحات پیشنهادی
مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2)
مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) نويسنده: مجيد مختاري وضعيت كشورهاي منطقه كشورهاي منطقه در روند تحولات قبل از جنگ با توجه به احساس خطري كه از ناحيه انقلاب ...
مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) نويسنده: مجيد مختاري وضعيت كشورهاي منطقه كشورهاي منطقه در روند تحولات قبل از جنگ با توجه به احساس خطري كه از ناحيه انقلاب ...
ايران آغاز كننده جنگ عراق بوده است
نقش آمريكا در جنگ عراق عليه ايران (3) - پایگاه جامع ایرانیان . ... متقاعد كردن گروه 1+5 براي مجازات ايران، هميشه سخت بوده است. مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) ...
نقش آمريكا در جنگ عراق عليه ايران (3) - پایگاه جامع ایرانیان . ... متقاعد كردن گروه 1+5 براي مجازات ايران، هميشه سخت بوده است. مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) ...
کارشناسان خارجی و جنگ ایران و عراق(2)
کارشناسان خارجی و جنگ ایران و عراق(2)-کارشناسان خارجي و جنگ ايران و عراق(2)آلن فريدمن(محقق و نويسنده امريكايي):«كارلوس ... مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) ...
کارشناسان خارجی و جنگ ایران و عراق(2)-کارشناسان خارجي و جنگ ايران و عراق(2)آلن فريدمن(محقق و نويسنده امريكايي):«كارلوس ... مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) ...
کارشناسان خارجی و جنگ ایران و عراق(1)
کارشناسان خارجی و جنگ ایران و عراق(1)-کارشناسان خارجي و جنگ ايران و عراق(1)چکيده: آلن فريدمن (نويسنده و محقق امريكايي): ... مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) ...
کارشناسان خارجی و جنگ ایران و عراق(1)-کارشناسان خارجي و جنگ ايران و عراق(1)چکيده: آلن فريدمن (نويسنده و محقق امريكايي): ... مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) ...
فرانس 24:نفت،علت جنگ عراق
مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) ... تأمين امنيت صدور نفت به سوي غرب و جلوگيري از توقف آن كه مهمترين عامل پيشرفت اقتصادي غرب است. 2. .... كاهش مدت خدمت ...
مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) ... تأمين امنيت صدور نفت به سوي غرب و جلوگيري از توقف آن كه مهمترين عامل پيشرفت اقتصادي غرب است. 2. .... كاهش مدت خدمت ...
عراق در آستانه درگيري شديد داخلي
مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (1) ... همين مسائل باعث شد كه از همان ابتداي حاكميت ليبرالها، درگيريهاي داخلي بين نيروهاي .... مروري اجمالي به عنوان خبرهاي منتشر شده ...
مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (1) ... همين مسائل باعث شد كه از همان ابتداي حاكميت ليبرالها، درگيريهاي داخلي بين نيروهاي .... مروري اجمالي به عنوان خبرهاي منتشر شده ...
بررسی جنگ هشت ساله ایران
بررسی جنگ هشت ساله ایران از اواخر ۱۳۵۸ صدام حسين رئيس جمهور عراق چراغ سبز را براى حمله به ... تحریم همهجانبه کشورهای جهان در واگذاری تجهیزات هر چند عمومی نظامی به ایران؛ 2. ..... مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (1) نويسنده: مجيد مختاري مراكز و مجامع ...
بررسی جنگ هشت ساله ایران از اواخر ۱۳۵۸ صدام حسين رئيس جمهور عراق چراغ سبز را براى حمله به ... تحریم همهجانبه کشورهای جهان در واگذاری تجهیزات هر چند عمومی نظامی به ایران؛ 2. ..... مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (1) نويسنده: مجيد مختاري مراكز و مجامع ...
تشکیل نیروی ویژه برای زمان جنگ با ایران!
مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) آخرين وضعيت عراق و ايران در آستان جنگ با گذشت زمان، مواضع عراق و كشورهاي غربي عليه جمهوري ... حمايت ويژه از گروهك خلق عرب در ...
مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (2) آخرين وضعيت عراق و ايران در آستان جنگ با گذشت زمان، مواضع عراق و كشورهاي غربي عليه جمهوري ... حمايت ويژه از گروهك خلق عرب در ...
عملیات فتح المبین (1)
مقطع نخست، دوره زمینه سازی عراق برای جنگ است؛ مقطع دوم دوره پیشروی های عراق ... ارتش عراق به هنگام ورود به خاك ایران به دلیل دست نیافتن به اهداف از پیش ... 2- دشمن با نیروی اصلی خود به دو جناح نیروهای ما هجوم آورد و جبهه را با نیروی كمتری تامین كرد.
مقطع نخست، دوره زمینه سازی عراق برای جنگ است؛ مقطع دوم دوره پیشروی های عراق ... ارتش عراق به هنگام ورود به خاك ایران به دلیل دست نیافتن به اهداف از پیش ... 2- دشمن با نیروی اصلی خود به دو جناح نیروهای ما هجوم آورد و جبهه را با نیروی كمتری تامین كرد.
شرايط حاكم بر كشور عراق قبل از تجاوز به ايران (1)
به طوري كه سخنگوي وزارت خارجه امريكا پس از وقوع جنگ ايران و عراق اعلام كرد:اين كشور از هيچ يك از دو ... بر آب كرد.2 ـ استرداد جزاير سهگانههدف ديگر رژيم عراق از تجاوز به خاك ايران، استرداد جزاير سهگانه ابوموسي، ..... مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (1) ...
به طوري كه سخنگوي وزارت خارجه امريكا پس از وقوع جنگ ايران و عراق اعلام كرد:اين كشور از هيچ يك از دو ... بر آب كرد.2 ـ استرداد جزاير سهگانههدف ديگر رژيم عراق از تجاوز به خاك ايران، استرداد جزاير سهگانه ابوموسي، ..... مقطع زمينهسازي جنگ ايران و عراق (1) ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها