تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):انسان، در روز قيامت، قدم از قدم برنمى‏دارد، مگر آن كه از چهار چيز پرسيده مى‏شود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816896536




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مرگ‌ حق‌ است‌، اما براي‌ همسايه!


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مرگ‌ حق‌ است‌، اما براي‌ همسايه!
مرگ‌ حق‌ است‌، اما براي‌ همسايه! ‌مي‌دانيم‌ که‌ يکي‌ از شعارهاي‌ اساسي‌ بهائيت، نفي‌ تعصبات‌ گوناگون، از جمله، تعصب‌ وطني‌ است. عبدالحسين‌ آيتي‌ (آواره‌ سابق) مبلغ‌ مستبصر بهائي، در کتاب‌ کشف‌ الحيل‌ (ج‌ 3، چ‌ 4، صص‌ 98ـ99) تحت‌ عنوان‌ «من‌ با يکي‌ از ماءمورين‌ خارجه» ، جريان‌ عجيبي‌ را نقل‌ مي‌کند، که‌ ماهيت‌ اين‌ شعار، و جانبداري‌ استعمارگران‌ از آن‌ را، نيک‌ روشن‌ مي‌سازد. ‌آيتي‌ مي‌نويسد: هيچ‌ فراموش‌ نمي‌کنم‌ که‌ در ابتداي‌ نشر کشف‌الحيل‌ يکي‌ از ماءمورين‌ خارجه‌ که‌ در يک‌ سفارتخانه‌ محترمي‌ سمت‌ مترجمي‌ داشت‌ و فارسي‌ خوب‌ مي‌دانست، مرا در شميران‌ ملاقات‌ کرده، ابتدا تمجيد بسيار از کشف‌ الحيل‌ نمود و دشنامهاي‌ لطيفي‌ به‌ بهاء و عبدالبهاء داد. حتي‌ تشويق‌ بر قيام‌ و مبارزه‌ام‌ فرمود، که‌ بياييد دست‌ به‌ هم‌ داده‌ آنها را از ميان‌ برداريم. و من‌ اين‌ سخن‌ را به خونسردي‌ تلقي‌ کرده‌ گفتم: خودشان‌ محو خواهند شد. ولي‌ در پايان‌ سخن‌ را يدينجا کشانيد که‌ اگر بهاء بد است‌ سخنان‌ او که‌ بد نيست! ‌گفتم: از چه‌ قبيل‌ سخنش‌ را پسنديده‌ايد؟ گفت: همين‌ که‌ مي‌گويد تعصب‌ وطني‌ را ترک‌ نمايد. مثلاً‌ من‌ در اينجا هستم، اينجا وطن‌ من‌ است. شما هم‌ به‌ فلان‌ جا بياييد، آنجا وطن‌ شما است. گفتم:اولاً‌ بهاء ابداً‌ اين‌ حرف‌ را نزده‌ و اين‌ از حرفهاي‌ عبدالبهاء است‌ که‌ به‌ پدر خود چسبانيده، زيرا بهاء اگر هم‌ ماءمور غيرمستقيم‌ اجانب‌ بوده‌ چندان‌ با اين‌ گونه‌ تعاليمي‌ که‌ صورتاً‌ امثال‌ جناب‌ عالي‌ مي‌پسندند آشنا نبوده، ولي‌ عبدالبهاء اخيراً‌ ميل‌ و رضاي‌ خارجي‌ها را شناخته‌ و به‌ جعل‌ اين‌ سخن‌ پرداخته‌ بود.‌ثانياً‌ خواه‌ مبدع‌ اين‌ سخن‌ بهاء باشد يا عبدالبهاء، اگر اين‌ تعليم‌ از تعاليم‌ حسنه‌ است، چرا شما در مملکت‌ خودتان‌ آن‌ را ترويج‌ نمي‌فرماييد؟ گويا مرگ‌ را حق‌ مي‌دانيد ولي‌ براي‌ همسايه!‌خواست‌ خلط‌ مبحثي‌ کند، گفتم: ببخشيد، پيش‌ از آنکه‌ به‌ غرب‌ سفر کنم، ممکن‌ بود اين‌ فرمايشات‌ شما موجب‌ اغفال‌ و فريب‌ من‌ شود، چنانکه‌ سالها شده‌ بود و الان‌ هم‌ موجب‌ اغفال‌ جمعي‌ بهائي‌ بي‌خبر شده‌ که‌ روح‌ مطلب‌ را نمي‌دانند. ولي‌ پس‌ از آنکه‌ بنده‌ به‌ غرب‌ سفر کردم، ديدم‌ در همان‌ مملکتي‌ که‌ شما از آنجا آمده‌ايد اگر کسي‌ اين‌ گونه‌ تبليغات‌ کند به‌ طوري‌ که‌ زمامداران‌ شما احتمال‌ بدهند که‌ کمتر تأثيري‌ خواهد بخشيد و ممکن‌ است‌ يک‌ عده‌ مردم‌ طرفدارش‌ شده‌ دست‌ از وطن‌ خواهي‌ بردارند، بدون‌ شبهه‌ سرب‌ به‌ دهان‌ آن‌ مبلغ‌ و گوينده‌ مي‌ريزند.‌بلي، هر وقت‌ مانند شما ملل‌ و دول‌ مقتدره، عملاً‌ به‌ صلح‌ گراييديد و الغاء وطن‌ خواهي‌ را از مملکت‌ خودتان‌ شروع‌ گرديد، آن‌ وقت‌ مي‌توانيد محسّنات‌ اين‌ تعليم‌ را بيان‌ نموده، ديگران‌ را بدان‌ تشويق‌ نماييد.‌چون‌ سخن‌ بدينجا رسيد، حال‌ آن‌ شخص‌ محترم‌ دگرگون‌ شد و از جا جسته‌ با تبسمي‌ آميخته‌ به‌ خشم‌ فرمود: بسيار خوب، باز هم‌ در ملاقات‌ ديگر با هم‌ صحبت‌ خواهيم‌ کرد، ولي‌ آن‌ ملاقات‌ تا کنون‌ که‌ پنج‌ سال‌ گذشته‌ حاصل‌ نگشته‌ است. در حالتي‌ که‌ مدتها در طلب‌ من‌ بود و به‌ وسائط‌ و وسايل‌ عديده‌ مرا به‌ چنگ‌ آورده، آن‌ دو سه‌ کلمه‌ را القا فرمود! و چون‌ آهن‌ سرد بود از کوبيدن‌ آن‌ به‌ تکرار صرف‌ نظر فرمود.‌منبع:ايام 29/خ
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 703]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن