واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گفتار بزرگان درباره ي دنيا «امام مجتبي »(عليه السلام )، اين شعر را زياد بکار مي بردند:«اي اهل لذتهاي دنيا، براي لذات دنيا بقايي نيست و مغرور شدن به سايه اي که رفتني است، ابلهي است.»(1)همانند کردن دنيا به سايه، از آن جهت است که سايه در حقيقت متحرک بوده ودر ظاهر ساکن مي باشد، و حرکت سايه با ديد ظاهري درک نمي شود، بلکه با بصيرت نهائي قابل فهم است، دنيا نيز اينچنين است. «رسول اکرم »(صلي الله عليه واله )دنيا را از حيث مغرور شدن به آن و از دست دادن آن، اينگونه تمثيل فرموده اند:«دنيا رؤيااست و اهل آن، بر آن مجازات شده، عقاب مي شوند.»(2)و از جهت آنکه دنيا در آغاز امر، اهلش را مورد لطف قرار داده و در آخر کار، آنها را هلاک مي نمايد، روايت گرديده که حقيقت دنيا براي «عيسي » (عليه السلام )آشکار گرديده پس آن را به صورت پيره زني بي دندان يافت که همه گونه آرايشي نموده بود! پس «عيسي »به پيره زن گفت:تاکنون چند شوهر اختيار کرده اي ؟پيره زن گفت:شماره آنها را نمي دانم! «عيسي »گفت:آيا همه يکي پس از ديگري مردند يا آنکه تو را اطلاق دادند ؟پيره زن گفت:خير، تمامي آنها را کشتم! پس«عيسي »(عليه السلام )فرمود: «واي برحال شوهران باقي مانده ي تو!چگونه از فرجام شوهران گذشته عبرت نمي گيرند که تو چگونه آنها را يکي پس از ديگري کشتي و چگونه از تو واهمه نداشته، دوري نمي کنند ؟»(3)و از جهت اينکه دنيا براي عبرت گرفتن خلق شده، و خلق نشده است تا آنرا آباد سازند، آمده است:«دنيا به منزله پل است، پس از آن عبور کنيد و به آبادي آن نکوشيد.»(4)«حضرت عيسي »(عليه السلام)فرمودند:«دنيا به منزله ي گذرگاه است، پس از آن عبورکنيد و آنرا عمران ننمائيد.»(5)زيرا اوائل اين پل گهواره است و در فاصله اي از آن گور وقبرستان قرار دارد و ميان آندو مسافتي کوتاه است، که برخي افراد، يک سوم آن راه و بعضي نصف يا دو سوم راه را پيموده اند و اندکي، جز گامي به قبر وگور خويش فاصله ندارند.و اين امر براي هر کس متحمل است و هر کس دنياي خويش را به انواع زينت ها آرايش دهد و آن را براي خود وطني قرار دهد، در حاليکه او عابري است که به سرعت از آن مي گذرد، او در نهايت جهل و حماقت مي باشد. دنيا را از نظر زيبائي منظر و زشتي حال، «امير المؤمنين »(عليه السلام)در نامه اي به سلمان، اينگونه تشبيه فرموده اند:«مثل دنيا، مثل ماري است که تن آن نرم و زهر آن کشنده است.پس از اموري از دنيا که ترا خوش آيد دوري کن، زيرا که زمان اندکي باتو همراه خواهد بود، و چون يقين نمودي که دنيا زودگذر است و رهايش خواهي ساخت، غم آنرا مخور،و در خوشايند ترين لحظات دنيا، بيشتر از آن بر حذر باش، که دنيا پرست هر اندازه که در لذتي، بيشتر بدنيا اعتماد نمايد و از آن برخوردار گردد، دنيا او را به جائي مي برد که خوشايندش نباشد.»(6)و بدانجهت که نجات از عوارض دنيا پس از غرق شدن در آن مشکل و سخت است، «رسول اکرم »(صلي الله عليه و اله)فرمودند:«مثل صاحب دنيا مثل آنکس است که در آب راه مي رود، آيا آنکس که در آب راه مي پيمايد مي تواند از تر شدن پاهاي خود جلو گيري کند ؟»(7)و از جهت اندک بودن گذشته و باقيمانده ي دنيا، آن حضرت فرمود:«مثل اين دنيا همانند پيراهني است که سرتاسر آن پاره شده، و به نخي در آخرش آويزان است، که به زودي بريده خواهد شد.»(8)و از جهت اين صفت که دنيا، طالب و خواستار خويش را به هلاکت مي افکند، «حضرت صادق »(عليه السلام )فرمودند:«مثل خواستار دنيا همانند کسي است که از آب دريا مي آشامد، هر اندازه که بيشتر بياشامد، تشنگي او زيادتر مي شود تا آنکه او را به کشتن بدهد.»(9)و از جهت مقايسه دنيا با آخرت، «پيامبر اکرم »(صلي الله عليه و آله )فرمودند:«نسبت دنيا به آخرت، مثل اين است که يکي از شما انگشت خويش را در آب دريا فرو برد، آنگاه ببيند که چه اندازه از آب را به خود گرفته است.»(10)«امام کاظم »(عليه السلام )فرمودند: «لقمان به فرزند خود گفت:اي پسر، همانا دنيا دريائي ژرف است که خلق بسيار در آن غرق شده اند، پس بايستي تو در آن دريا، تقوي و ترس از خدا، و بار آن ايمان، و بادبان آن توکل، و بهاي آن عقل، و ناخدا و راهنماي آن دانش، و فرمان آن شکيبائي باشد.»(11)«امام صادق »(عليه السلام ) به نقل از پدرشان «حضرت باقر »(عليه السلام )فرمودند:«مثل دنيا پرست، همچون کرم ابريشم است که هر اندازه بر خويشتن بيشتر مي تند، بيرون رفتن خود را ناممکن تر مي سازد، تا آنکه در پيله ي خويش بميرد.»(12)دنيا در کلام امير المؤمنين علي عليه السلام:امام عليه السلام از کسي شنيد مذمت دنيا مي کند فرمود:اي کسيکه نکوهش دنيا مي کني در حالي که تو خود بغرور دنيا گرفتار شده اي و فريفته باطلهاي آن هستي آياتو مغرور به دنيا هستي و سپس مذمت آن مي کني ؟ تو از جرم دنيا شکايت داري يا دنيا از جرم تو شکايت کند ؟ کي دنيا تو را گول زده و چه موقع تو را فريب داده است ؟ آيا بمحل سقوط پدرانت در دامن فنا يا به خوابگاه مادرانت در زير خاک تو را فريب داده ؟ چه اندازه با دست خود بيماران را پرستاري کردي ؟ در کنار بستر آنها مراقب آنان بودي در خواست شفاي آنها را نمودي و از طبيبان براي آنها دارو خواهش کردي در آن روزهائي که داروي تو به حال آنان سودي نداشت و گريه تو فايده اي نمي کرد ترس ووحشت تو به درد هيچک از آنهانخورد و کوششهايت براي آنها نتيجه اي نداشت و تو قادر بر دفاع از آنها نبودي.دنيا خودش را با اين وضع براي تو مجسم ساخته و با قربانگاههاي ديگران قربانگاه تورا.اين دنيا جايگاه صدق و راستي است براي آنکس که با آن براستي رفتار کند و خانه تندرستي است براي آنکس که از آن چيزي بفهمد و سراي بي نيازي است براي آنکس که از آن توشه بر گيرد و محل اندرز است براي آن که از آن اندرز گيرد.مسجد دوستان خدا است و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحي الله و تجارتخانه اولياء حق آنها در اينجا رحمت خدا را به دست آوردند و بهشت را سود خود قرار داده اند.چه کسي دنيا را نکوهش مي کند در حاليکه جدائي خود را اعلام داشته فراق خود را خبر داده و مرگ خود و اهلش را بيان کرده است پس دنيا با نمونه هائي از بلاها به آنها نشان داد که اين امر در حق آنها نيز امکان پذير است با سرور و خوشحاليش دلهايشان را بسرور متوجه ساخت گاه هنگام عصر در عافيت است و بهنگام صبح مصيبت گاه تشويق مي کند و گاه مي ترساند گاه تخويف مي کند و گاه برحذر مي دارد و بهمين جهت در صبحگاهان ندامت و پشيماني گروهي آنرا مذمت مي کنند و در روز قيامت آنرا مدح مي نمايند همان گونه که دنيا به آنها تذکر داد و آنان متذکر شدند براي آنها سخن گفت آنها تصديقش کردند و اندرز داد و آنها پذيرا شدند.(حکمت 31)پي نوشتها: 1-محجه البيضاء، جلد 6، صفحه 9-بحار، جلد 73، صفحه 122:کان الحسن بن علي (عليه السلام )کثيرا ما يتمثل:«يا اهل لذات دنيا لابقاء لها ان اعترار بظل زائل حمق.»2-محجه البيضاء،جلد 6، صفحه 10:قال رسول الله (صلي الله عليه واله ):«الدنيا حلم واهلها عليها مجازون معاقبون.»3-بحار الانوار، جلد 73، صفحه ي، 125و126:عن ابي عبدالله (عليه السلام )قال:«تمثلت الدنيا لعيسي عليه السلام في صوره امراه زرقاء، فقال لها:کم تزوجت ؟ قالت:کثيرا؛ قال:فکل طلقک؟ قالت: بل کلا فئلت!قال:فويح ازواجک الباقين کيف لا يعتبرون بالماضين ؟»4-«الدنيا جسر فاعبروها و لا تعمروها.»5-بحار الانوار، جلد 73، صفحه 93- خصال، جلد 1، صفحه ي33:قال علي بن الحسين (عليه السلام )...قال المسيح عليه السلام للحواريين.»انما الدنيا فنظره فاعبروها ...6-نهج البلاغه (فيض )،جلد 5، نامه ي 68:«اما بعد، فانما، مثلل الدنيا مثل الحيه، لين مسها قاتل سمها، فاعرض غما يعجبک فيها لقله ما يصحبک منها، وضع عنک هموهما لما ايقنت به من فراقها، وتصرف حالاتها، و کن لن ماتکون بها احذر ماتکون منها، فان صاحبها کلما اطمان فيها الي سرور اشخصته عنه الي مخذور، او الي ايناس ازالته عنه الي يحاش و السلام.»7- محجه البيضاء، جلد 6، صفحه 12:قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «انما مثل صاحب الدنيا کمثل الماشي في الماء، هل يستطيع الذي يمشي في الماء ان لا تبتل قدماه.» 8- محجه البيضاء، جلد 6، صفحه 31:قال رسول الله ( صلي الله عليه و آله): «مثل هذه الدنيا مثل ثوب شق من اوله الي اخره فبقي متعلقا بخيط في اخره فيوشک ذلک الخيط ان ينقطع.» 9- کافي، جلد 2، صفحه 136:عن الصادق (عليه السلام): «مثل الدنيا کمثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتي تقتله.»10- محجه البيضاء، جلد 6، صفحه 41:قال النبي ( صلي الله عليه و آله): «ما الدنيا في الاخره الا کمثل ما يجعل احدکم اصبعه في الماء فلينظر بم ترجع اليه من الاصل.»11- کافي، جلد 1، صفحه ي 16- بحارالانوار، جلد 78، صفحه ي 299:قال الکاظم (عليه السلام ) : ان لقمان قال لابنه : «يا بني ان الدنيا بحر عميق قد غرق فيه عالم کثير فلتکن سفينتک فيها تقوي الله و حشوها الايمان و شراعها التوکل و قيمها العقل، و دليلها العلم و سکانها الصبر.» 12- کافي، جلد 2، صفحه 134:عن ابي عبدالله (عليه السلام)، قال: قال ابوجعفر (عليه السلام): «مثل الحريص علي الدنيا کمثل دود القاکلما ازدادت علي نفسها لفا کان ابعدلها من الخروج حتي تموت غما.»/خ
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1232]