واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

بررسي احتمال دوم درباره ازدواج حضرت مهدي (عليه السلام) در دوران غيبت نويسنده:خدامراد سلیمیانمنبع: درسنامه مهدویت2-ص135 تا ص139 احتمال دوم: انكار همسر و فرزنددر اين احتمال نيز به دو دليل تمسک شده است:الف. ازدواج با فلسفة غيبت منافات دارد؛ب. رواياتي که به ازدواج نکردن تصريح دارد.دليل نخستدر اين احتمال گفته شده است اصلاً اختيار همسر براي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) با فلسفة غيبت در تعارض است؛ چرا که فلسفة غيبت، دور و پنهانبودن از مردم است، تا اينكه صدمه و گزندي به او نرسد، و از شرّ دشمنان در امان باشد؛ از اينرو هر چيزي كه خلاف آن باشد، بر آن حضرت روا نيست و ازدواج با اين امر و فلسفه منافات دارد.بنابراين ازدواج کاري مستحب، پسنديده و مهم است و حفظ اسرار و پنهانزيستي و حفظ جان از گزند دشمنان امري مهمتر است؛ پس هر گاه امري داير شود بين مهم و مهمتر، عقل، مهمتر را برمي گزيند. به عبارت ديگر، مصلحت فلسفه غيبت از مصلحت ازدواج بيشتر است؛ از اين رو فلسفة غيبت، مانعي است براي ازدواج و ميتواند از تحقق ازدواج جلوگيري كند. حال كه ازدواج مانع دارد، ازدواجنكردن آن حضرت نميتواند اعراض از سنّت تلّقي شود؛ چون آن حضرت وي اعراض نكرده، بلكه امر مهمتر را برگزيده است.دليل دوماين گروه، افزون بر آنچه ياد شد، به رواياتي نيز استدلال کردهاند:1. مسعودي در اثبات الوصيه نقل کرده است: علي بن حمزه و ابن سراج و ابن ابي سعيد مکاوي به محضر امام رضا(عليه السلام) وارد شدند.علي بن ابي حمزه سخن را آغاز کرده، گفت: «براي ما از پدرانتان نقل شده است که تمام وظائف امام، پس از رحلت به امامي مانند او منتقل ميشود».امام رضا(عليه السلام) به او فرمود: «خبر بده مرا از حسين بن علي(عليهما السلام) امام بود يا نه؟» گفت: «امام بود». حضرت فرمود: «پس چه کسي جانشين او شد؟» عرض کرد: «علي بن حسين(عليهما السلام) ».اين پرسش و پاسخ ادامه يافت تا اين که ابن ابي حمزه گفت: «براي ما روايت شده است که امام در نخواهد گذشت، تا اين که جانشين و نسل خود را ببيند».امام رضا(عليه السلام) فرمود: «أما رويتم في هذا الحديث غير هذا ؟؛ آيا در اين روايت، بيش از اين چيزي براي شما گفته نشده است؟» گفت: «نه». حضرت فرمود:بلي و الله لقد رويتم فيه إلا القائم... ؛ بله؛ به خدا سوگند! برايتان روايت شده است، مگر قائم....ابي حمزه (با حالتي شبيه اعتراض) گفت: «اين قسمت در حديث است؟»امام رضا(عليه السلام) فرمود: «ويلك كيف اجترأت علي بشيء تدع بعضه؛ «واي بر تو! چگونه جرأت کردي به چيزي که بخشي از آن را رها كردهاي، بر من احتجاج کني؟.1افزون بر مسعودي، کشي نيز در رجال خود2 اين روايت را با اندک تفاوتي آورده است.روشن است که اين روايت نه فقط در دوران غيبت، بلکه در تمام عمر آن حضرت داشتن فرزند براي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) را منتفي ميداند.2. شيخ طوسي در کتاب الغيبة نزديک به همين مضمون را در روايتي ديگر آورده است. حسن بن علي خزاز گفت: علي بن ابي حمزه وارد بر امام رضا(عليه السلام) شد و پرسيد: «آيا تو امام هستي؟» حضرت فرمود: «آري». علي بن ابي حمزه گفت: «از پدر بزرگ شما جعفر بن محمد شنيدم که امامي نيست، مگر اين که فرزندي دارد». امام فرمود: «آيا فراموش کردي يا خود را به فراموشي زدي؟ اين چنين که گفتي نفرمود. بلکه ايشان فرمود: لَا يَكُونُ الْإِمَامُ إِلَّا وَ لَهُ عَقِبٌ إِلَّا الْإِمَامُ الَّذِي يَخْرُجُ عَلَيْهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(عليه السلام) فَإِنَّهُ لَا عَقِبَ لَهُ؛3 امامي نيست، مگر اين که فرزندي داشته باشد مگر امامي که حسين بن علي براي او خارج ميشود (رجعت ميکند)؛ پس همانا او فرزندي نخواهد داشت. علي بن ابي حمزه گفت: «راست فرمودي. اين چنين فرمود جدّ بزرگوارت».دو روايت پيشين در اثبات ادعا کافي است؛ لکن به برخي امور ديگري را ميتوان شاهد آورد:3. رواياتي حضرت خضر را كسي معرفي كرده است كه وحشت تنهايي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) را در دوران غيبت برطرف ميسازد، در حالي كه اگر آن حضرت زن و فرزند داشت، به ملازم و همراه نيازي نبود.امامرضا(عليه السلام) فرمود: إِنَّ الْخَضِرَ شَرِبَ مِنْ مَاءِ الْحَيَاةِ فَهُوَ حَيٌّ لَا يَمُوتُ... وَ سَيُؤْنِسُ اللَّهُ بِهِ وَحْشَةَ قَائِمِنَا(عليه السلام) فِي غَيْبَتِهِ وَ يَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُ؛4 خضر(عليه السلام) از آب حيات نوشيد و او زنده است... خداوند به واسطه او تنهايي قائم ما را در دوران غيبتش به انس تبديل كند و غربت و تنهايياش را با وصلت او مرتفع سازد.4. در روايات فراواني از آن حضرت با القاب فريد (تك) و وحيد (يگانه) ياد شده است و اين، با زن و فرزند داشتن منافات دارد.55. دستهاي از روايات، ملازمان حضرتش را در دوران غيبت، فقط سي تن از ياران خاص آن حضرت ذكر كره است.امام صادق(عليه السلام) دراينباره فرمود: لابُدَّ لِصاحِبِ هَذَا الاَمْرِ مِنْ غَيْبَةٍ وَلابُدَّ لَهُ في غَيبَتِهِ مِنْ عُزلَةٍ و نِعمَ المَنزِلُ طَيْبَةُ وَ ما بِثَلاثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ؛6 صاحب اين امر، از غيبتي ناگزير است و در غيبت خود، ناچار از گوشهگيري و كنارهجويي از ديگران است. طيبه ]=مدينه[ خوش منزلي است و با وجود سي تن ]يا به همراهي سي نفر[ در آنجا وحشت و ترسي نيست.علامه محمد تقي شوشتري درباره فرزند دار بودن امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) نوشته است:بايد گفت: در هيچ خبري وارد نشده است که آن حضرت پيش از ظهور فرزند داشته باشد، و در خصوص فرزند دار شدن آن امام پس از ظهور هم اختلاف است.7در پايان، توجه به اين نکته خالي از لطف نيست که با عنايت به اين که حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) نزديک به هفتاد سال از عمر خود را در دوران غيبت صغرا سپري کرده و مخدورات اين دوران در ازدواج کردن، به مراتب کمتر از دوران غيبت کبرا بوده است، و نيز اينکه در هيچ يک از منابع معتبر يا سخنان نواب خاص به اين نکته اشارهاي نشده است، ميتوان ديدگاه زن و فرزند نداشتن را ترجيح داد. و خداوند آگاهتر است.در پايان يادآوري اين نکته ضروري است که برخي معتقدند نبايد به اينگونه مباحث پرداخت و در نهايت بايد توقّف كرد. ايشان بر اين باورند که هرگز ازدواج يا عدم آن، دخالتي در پذيرش امام نخواهد داشت. اين نوع موضوعات از مسايل شخصي است كه به طور معمول در روايات نيامده و كسي هم به آن نپرداخته است. حتّي امام عسكري(عليه السلام) نيز در رابطة با ازدواج فرزندش چيزي نفرموده است.در پاسخ ميگوييم: اگر چه اينگونه مسايل جنبة شخصي دارند و دانستن يا ندانستن آن، تأثيري در زندگي ما ندارد، ولي امامان ما بسان انسانهاي معمولي نيستند، تا از كنارشان به سادگي عبور کنيم. بنابراين، اساس بحث از زندگاني شخص آن امام مانعي ندارد؛ گرچه به علّت موقعيت استثنايي آن حضرت كه همان پنهانزيستي است، آگاهي چنداني نداريم و ناچاريم به همان مقدار از دليلها و سخنان بزرگان دين بسنده كنيم.پي نوشت ها:1. مسعودي، علي بن حسين، اثبات الوصية للامام علي بن ابي طالب (عليه السلام) ، ص 208.2. کشي، محمد بن عمر، رجال كشي، ص 465.3. شيخ طوسي، کتاب الغيبة، ص224.4. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 385، ح 1.5. همان، باب 26، ح 13.6. شيخ کليني، كافی، ج 1، ص 340، ح 16؛ شيخ طوسی, كتاب الغيبة، ص 162؛ نعمانی, الغيبة، ص 188.7. جزيرة خضراء افسانه يا واقعيت، ص226، به نقل از: الاخبار الدخيلة، ج2، ص72.
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]