محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798188060
درباره سریال «خونبها»
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: بنده فكر كردم پولاد كیمیایی به جهت آن نگاه پرجذبه‌ای كه دارد با ویژگی‌های شخصیتی رسول هماهنگ‌تر به نظر می‌رسید. خود كیمیایی هم انگیزه‌‌های بالایی برای اجرای صحنه‌های اكشن داشت... داستان اجتماعی با رگه‌های جنایی ـ پلیسیگروه تولید سریال «خونمردگی» با نام جدید خونبها 3 سال پیش در چنین ایامی اسب خود را زین كرده بودند تا در زمانی فشرده و محدود مجموعه داستانی 14 قسمتی را به ایام محرم برسانند، این مهم محقق نشد. به هر روی بعد از 3 سال ماحصل تلاش طاقت‌فرسای گروه این روزها در محضر قضاوت شما قرار گرفته است، با چند نفر از عوامل این سریال پروسه ساخت آن را مرور كرده‌ایم. روزگار سپری شدهخط پیوند فرد به یك مجموعه داستانی برای ساخت و پردازش اثر در درجه نخست به فیلمنامه ربط پیدا می‌كند، «جواد مزدآبادی» كارگردان خونبها درباره متن سریال چنین می‌گوید: طرحی كه بنده نوشتم و فیلمنامه‌ای كه آقای نعمت‌الله آماده كرد همه در جهت انتقال مفاهیم ارزشی عاشورا به مخاطب بود.عشق به امام حسین(ع) و همت همكاران كه می‌خواستند كاری در خور نام این امام بزرگوار انجام دهند، انگیزه‌ای قوی بود تا این سریال به ثمر برسد. در مرحله بعد باید در قصه، نقاط جذابی را برای بیننده نشان می‌كردیم تا راغب پیگیری رخدادهای ما شود. به خصوص كه ما در نظر داشتیم با التفات به حضور قهرمان جوان در داستان، توجه قشر جوان و نوجوان را به سریال جلب کنیم. وقتی رگه‌های جنایی ـ پلیسی در داستان تقویت میشود، سازنده اثر نیز در رعایت مولفه‌های این‌گونه نمایشی تلاش خود را مضاعف می‌كند، كارگردان خونبها در ادامه می‌افزاید: عنصر غافلگیری كه یكی از مولفه‌های مهم ژانر پلیسی است در سازمان روایی این سریال لحاظ شده است. بیننده در بدو امر حدس می‌زند، وقتی قصه پیش می‌رود گمان می‌كند كه حدس او محقق خواهد شد، اما بعد پی می‌برد كه حقیقت از منظر دیگری روایت میشود.»فیلم‌ها و مجموعه‌های پلیس وطنی با یك معضل اساسی در مسیر باورپذیری مواجه هستند و این ایراد از آنجا جوانه می‌زند كه پلیس‌های داستانی ما بیشتر شبیه همكاران خارجی خود در مجموعه‌های داستانی كنش و واكنش نشان می‌دهند، شاید تنها شاخصه و معرفه وطنی بودن آنها زبانی است كه تكلم می‌كنند، مزدآبادی در ارتباط با حضور شخصیت پلیس در سریال خونبها اعتقاد دارد: «ما تلاش كردیم كه پلیس ما ایرانی باشد، ولی آن ورزشی كه ما انتخاب كردیم بیشتر در آن سوی آب‌ها مورد التفات واقع شده است. این رشته جزو ورزش‌هایی است كه شاید به نظر برسد پلیس ما اندكی به آن سمت كشیده میشود.حقیقت امر این است كه ایده اولیه داستان خونبها را از اتفاقات كاملا مستندی كه در صفحه حوادث همین روزنامه جام‌جم خواندم، پرورش دادم. بعد ما به پرداخت و توسعه داستان پرداختیم و رگه پلیسی ـ جنایی اثر را تقویت كردیم. به هر روی تلاش كردیم یك پلیس خوب را در شمایل داستان نشان دهیم، كما این كه در قصه این پلیس هم اشتباه می‌كند. یكسری رخدادهایی در ادامه رقم می‌خورد كه سبب میشود این‌ها تعدادی از نیروهای خود را از دست دهند، ولی در نهایت سرانجام قرار است كه همیشه نیروی خیر بر شر پیروز شود. در قصه خونمردگی ما شاهد چنین رخدادهایی هستیم.چینش نماها و طراحی میزانسن از وظایف محوری كارگردان در هویت دادن به یك مجموعه تلویزیونی است، اما وقتی ریتم تولید شتاب می‌گیرد، كارگردان برای طراحی پلان‌هایش با این ریتم تند همسو میشود، مزدآبادی شیوه دكوپاژ خود در سریال خونبها را این‌گونه بیان می‌كند: «واقعیت این است كه سر صحنه ابتدا دكوپاژ را به اتمام می‌رساندم و بعد از آن به گرفتن سكانس‌ها مشغول می‌شدم. برخی مواقع شما یك شمایل كلی از كار را در ذهن خود ترسیم كرده و سپس پلان‌ها را ضبط می‌كنید تا سرانجام كار جمع و جور شود. عادتم این است كه پلان زیاد نمی‌گیرم. یعنی به اندازه نماها را جمع می‌كنم، یعنی می‌دانم كه فلان دیالوگ را باید در كلوزآپ بازیگر بگیرم و بعد به توشات برسم. ولی برخی از كارگردان‌ها یك پلان را هم توشات می‌گیرند بعد دوباره نمای تكی از بازیگر می‌گیرند و آخرش هم چند نمای بسته‌تر هم اضافه می‌كنند تا روی میز تدوین به نتیجه نهایی برسند. بنده به همان اندازه كه نیاز دارم پلان می‌گیرم، به نوعی با این سیاق جلو رفتن كار بنده را در ادامه راه سخت‌تر می‌كند، چون باید همیشه فیلم مونتاژ شده را در ذهنم مرور كنم. به همین خاطر من ابتدا دكوپاژ را سر صحنه كامل می‌كردم، بعد با تصویربردارمان آقای احمدی كه از پیشكسوتان این حرفه هستند مشورت می‌كردم و پس از تبادل‌نظر با ایشان و بررسی موقعیت داستان و شرایط لوكیشن ضبط را ادامه می‌دادیم.»تزریق ریتم منسجم به كلیت اثر در بدو امر در مرحله نگارش و با چینش درست سكانس‌ها رقم می‌خورد، ریتم درونی داستان، مسیر كارگردان را برای تصویر كردن رخدادها معین می‌كند، كارگردان خونبها در ادامه می‌گوید: «به هر روی همفكری كه با نویسنده انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم. كه به هیچ وجه سكانس طولانی در سریال نگذاریم. اگر در جایی هم سكانس طولانی می‌بینید، آن پتانسیل در سكانس وجود دارد. ریتم بازی هنرپیشه‌ها و لایه‌های پنهانی كه در سكانس‌ها لحاظ شده باعث میشود كه حس نكنید كه یك سكانس طولانی را ملاحظه می‌كنید.برای طراحی صحنه سریال خیلی زحمت كشیده شد، تلاش كردیم طوری كار كنیم كه فضاها خسته‌كننده در نیاید، با توجه به این كه در ماه محرم شما با یك محدودیت‌هایی روبه‌رو هستید و باید از رنگ‌های تیره بیشتر برای صحنه‌ها بهره ببرید، در رنگ‌بندی صحنه‌ها و نورپردازی سعی كردیم تنوع تصویری مطلوبی را به وجود آوریم. در زمینه ریتم تزریق شده به سازمان متن هم نویسنده از دیالوگ‌های زیاد، خیلی پرهیز كرد تا سكانس‌های موجزی داشته باشیم.»ریتم در سازمان سریال‌های پلیسی با تحركی كه سازنده اثر از طریق میزانسن و نماهای حركتی لحاظ می‌كند، رنگ و لعاب مقبولی به خود می‌گیرد. مزدآبادی در ارتباط با نماهای حركتی سریال می‌گوید: «ما از وسایل حركتی در این سریال فراوان بهره بردیم، این‌گونه نبود كه چون محدودیت زمان داشتیم از كیفیت كار بزنیم. ما از كرین و تراولینگ به كرات استفاده كردیم. برای ثبت چنین پلان‌هایی تا 25 برداشت هم می‌گرفتیم. یادم است كه پلانی را یك روز ظهر شروع كردیم تا غروب كه نور رفت نزدیك 25 برداشت گرفتیم، ولی آنچه كه می‌خواستیم درنیامد. مجدد فردای همان روز از ظهر شروع كردیم، دوباره تا غروب با این پلان كلنجار رفتیم تا در نهایت در برداشت 40 رضایت ما جلب شد. به هیچ وجه این‌گونه رفتار نكردیم كه به سبب كمی وقت از خیلی خواسته‌های خود بگذریم.از نكات بارز این سریال تعدد لوكیشن‌های آن بود كه به دویست مكان می‌رسید. این كه شما بیایید سریالی را در دویست لوكیشن تصویربرداری كنید واقعا همت زیادی می‌طلبد. ما از كوه‌های لواسان كه صحنه‌های تمرین شخصیت اصلی را در آنجا كار كردیم لوكیشن داشتیم تا رسیدیم به مهرشهر كرج؛ از این سو آمدیم اطراف ورامین تصویر گرفتیم، بعد اطراف جاده قم بخشی از كار را پیش بردیم. مركز شهر هم كه فراوان چرخ زدیم، به واقع ما چهار گوشه تهران را برای این سریال گز كردیم.»شخصیت‌های قصه توسط بازیگران جان گرفته و از مرحله ذهنی كه نویسنده آنها را خلق كرده گذشته و لباس عینیت می‌پوشند. كارگردان خونبها نحوه چینش و گزینش بازیگران این سریال را این‌گونه شفاف می‌سازد: «برای شخصیت اصلی سریال ـ رسول ـ ما وسواس زیادی به خرج دادیم، نزدیك به 40 گزینه داشتیم. خود شبكه هم روی گزینه نقش اصلی حساسیت داشت، چون نقش، ظرافت‌های ویژه‌ای داشت كه یكی از شاخصه‌های آن اجرای حركات رزمی بود. به هر روی چند نفر گزینه نهایی ما شدند، با شبكه هم مشورت كردیم، ناظر كیفی هم نظر خودش را اعلام كرد ولی تصمیم‌گیرنده نهایی خودمان بودیم.بنده فكر كردم پولاد كیمیایی به جهت آن نگاه پرجذبه‌ای كه دارد با ویژگی‌های شخصیتی رسول هماهنگ‌تر به نظر می‌رسید. خود كیمیایی هم انگیزه‌‌های بالایی برای اجرای صحنه‌های اكشن داشت، توانایی ایشان به لحاظ ورزشكار بودنش خیلی به مدد نقش رسید؛ مضاف بر این كه بازی‌های كیمیایی را در سینما دیده بودم و به نظرم رسید گزینه مناسبی برای نقش رسول است. بقیه بازیگران با انتخاب بازیگر اصلی كنار وی چیده شدند.در این سریال ما یكسری بازیگران شناخته شده داریم كه امتحان خودشان را پیش از این پس داده بودند. تعدادی از دوستان را هم در نقش تازه‌ای در این سریال با یك گریم جدید می‌بینیم. یكی از نقاط قوت سریال چهره‌پردازی ویژه آن است. آقای دهقان‌نسب را كه همه در سریال‌های گوناگون با یك چهره مشخص به یاد دارند ما در خونبها ایشان را با گریم كاملا متفاوتی می‌بینیم. سیاوش طهمورث كه اغلب در نقش‌های منفی ظاهر میشود در این سریال با شمایل تازه‌ای در نقش مثبت حضور دارد. چهره‌پردازی كیمیایی نیز ویژگی خاصی دارد. عبدالله اكبری كه بارها در تلویزیون و سینما ردای پلیس را پوشیده است در سریال خونبها با اطمینان می‌گویم نقش بسیار متفاوتی را ایفا كرده است كه با پلیس‌های قبلی كه لباس‌شان را پوشیده فرق دارد. یكی از بهترین بازی‌های سریال را اكبری انجام داده است. به هر حال ما تلاش كردیم، جمعی از بهترین‌های بازیگری سینما و تلویزیون را به كار دعوت كنیم تا قصه جذاب سریال را رنگ و لعاب ویژه‌ای ببخشند.» 100 جلسه تصویربرداری در 70 روز و 30 شببازوی حركتی و عملیاتی كارگردان در ساماندهی سریال تلویزیونی، شخص دستیار است كه نبض كاری گروه در دست او به تپش می‌افتد. «حبیب قلی‌زاده» كه در سریال خونبها دستیار كارگردان است، در ارتباط با پروسه تولیدی این سریال مناسبتی می‌گوید: در سریال خونبها ما لوكیشن‌های فراوانی داشتیم. مضاف بر این كه در حین نگارش همزمان با تصویربرداری لوكیشن‌های جدیدی باز به كار اضافه می‌شد. به هر روی در هر لوكیشن سه چهار روز بیشتر نمی‌ماندیم، ولی چند مرتبه به یك لوكیشن برمی‌گشتیم. مثلا در یك منزل قدیمی كه سه روز كار داشتیم بعد از 2 هفته دوباره به آنجا می‌رفتیم و مجبور می‌شدیم مجدد بازسازی دكور را پیش بگیریم چون لوكیشن در اختیار گروه‌های دیگر قرار می‌گرفت؛ در نتیجه مجبور بودیم دكور را به حالت اولیه آن برگردانیم. نزدیك به 100 جلسه تصویربرداری داشتیم كه به طور تقریبی در 70 جلسه روز كاری و 30 جلسه شب‌كاری، سریال را جمع كردیم.از طرفی همزمان با تصویربرداری گاه یك تعداد بازیگر به كار اضافه می‌شد. چون فیلمنامه كامل نبود نمی‌دانستیم چند جلسه با بازیگران كار داریم و اتفاقات بعدی داستانی و تولیدی كار چگونه است، مجاب كردن این طیف از بازیگران سختی‌های مختص به خود را داشت، اما گروه حرفه‌ای كه در سریال كار می‌كردند و اعتبار سازنده اثر باعث شد كه بازیگران به همان سیناپس اكتفا كرده و نقش‌ها را بپذیرند. سایه‌های هراسعینی كردن داستان‌های جنایی ـ پلیسی به مولفه‌های تصویری ویژه‌ای نیاز دارد. «حمید احمدی» با بیش از 2 دهه سابقه كار تصویری، در ارتباط با شمایل تصویری خونبها می‌گوید: «من پیش از این سریال در زمینه كارهای پلیسی، فیلم‌ها و سریال‌های زیادی را تجربه كرده بودم كه به عنوان نمونه می‌توانم به سریال روزی عقابی اشاره كنم. در خونبها هم تلاش كردم به خواسته‌های كارگردان احترام بگذارم. آقای مزدآبادی از كارگردان‌های جوان و مستعدی هستند كه بسیار هوشمندانه در خونبها عمل كردند. به هر روی تلاش ما در مسیر تصویر كردن خواسته‌های ایشان بود. فضاهای سرد و خشن و بهره‌وری از سایه روشن‌ها از شاخصه‌های آشنایی است كه تصویربرداران در كار خود از آن بهره می‌برند.» احمدی در ادامه می‌افزاید: «ما با كنتراست‌های تصویری متفاوتی، صحنه‌ها را پوشش دادیم، به خصوص مواقعی كه می‌طلبید قهرمان فیلم در مكان‌های خوف‌انگیز حاضر شود، ما با كنتراست‌های بالا و استفاده از سایه روشن‌ها و حركات دوربین این فضاها را تشدید كردیم. البته نمی‌خواستیم از واقعیت دور شویم و كارهای دور از ذهن انجام دهیم. ما در یك فضای بینابین حركت كردیم تا مولفه‌های آشنای فیلم پلیسی را بنا به خواسته كارگردان تصویر كنیم.»بخش مهمی از سریال خونبها را صحنه‌های اكشن و مبارزه رزمی شخصیت‌ها شكل می‌دهد. تصویربردار این سریال نحوه پردازش این سكانس‌ها را از قاب دوربین این‌گونه توضیح می‌دهد: «صحنه‌های متفاوت رزمی داشتیم كه شخصیت اصلی با آدم‌های مختلفی در این مسیر درگیر می‌شد. ما نمی‌توانستیم روی رینگ بوكس حركت‌های متنوع دوربین را لحاظ كنیم. طبق شرایط پیش آمدیم. سعی كردیم با دوربین روی دست به نوعی، هیجان مبارزه را به بیننده القا كنیم، البته تا جایی كه شرایط و جغرافیا اجازه می‌داد از حركت‌های متنوع دوربین بهره بردیم تا فضای اكشن و پرالتهاب قصه به تماشاگر منتقل شود. در همان صحنه تصمیم می‌گرفتیم كه دوربین روی دست باشد یا از وسایل حركتی بهره ببریم. به هر روی ما تلاش كردیم با توجه به شرایط تولید، اثر آبرومندی را جمع كنیم. همه زحمت كشیدند كه كار با كیفیتی را در آن شرایط سخت تولیدی به مخاطبان تحویل دهند.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 525]
-
گوناگون
پربازدیدترینها