واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: اصيلترين رسانه
با اينكه امروزه با رسانهايشدن جهان و گسترش كمّي و كيفي اين جهان، به يك اعتبار هيچ چيزي به اندازة رسانههاي جديد اعتبار ندارد، چون نيك بنگريم، اصيلترين رسانه، هنوز كتاب است. ميدانيم كه پيش از اين، از دو هزار سال پيش تا همين 50 سال پيش اصليترين رسانه در جهان كتاب بود. با پديدآمدن رسانههاي ديداري و شنيداري و شيوع روزنامه و مجله ـ كه امروزه جاي خود را به رسانههاي مختلف و پرقابليت و اخيراً سامانههاي ديجيتال و سايبري دادهاند ـ كتاب ديگر اصليترين رسانه نيست ولي اصيلترين چرا، هست. به ديگر سخن، كتاب اگر جايگاه چند ده قرنة خود را حفظ نكرده، اصالت خود را همچنان حفظ كرده است. دليل اين مدعا آشكارتر از آن است كه نياز به توضيح تفصيلي داشته باشيم: در شرايطي كه انبوه و گسترة مطالب فضاهاي مجازي، ذهن هر بيننده و خوانندهاي را به خود معطوف ميدارد و در شرايطي كه توليد و توزيع و تكثير مطالب اينترنتي، به حدّي سرسامآور رسيده و در سراسر جهان به حالتي جنونآور و ديوانهوار منتهي شده است، كتاب، يكي از معدود محصولات فرهنگي، علمي و هنري است كه در توليد آن عنصر «آگاهي» نقش اوّل را ايفا ميكند و هيچ كتابي، بدون ارزيابيهاي چندجانبه و بدون دقتنظرهاي متعدد وارد شبكة علم و فرهنگ نميشود. منكر كتابسازيهاي بيارزش و نحيف نيستم ولي در همان كارهاي كماعتبار هم ملاحظاتي وجود دارد و شيوه كار از نوع چشم بسته و بيملاك و معيار بسياري از سايتهاي قارچگونه و بسياري از مطالب توليدي فضاي سايبري نيست. مراحل نگارش كتاب كه عمدتاً مبتني بر تحقيق و اشراف بر موضوع و احاطه بر منابع موجود و پيشين است و مراعات اسلوب تحقيق به لحاظ فرم و محتوا، سرنوشت كتاب را از هزارها و ميليونها صفحه مطلب توليدي ـ توزيعي رسانههاي امروز متمايز ميكند و اين نتيجه برجاي ميماند كه: كتاب، هنوز معتبرترين، دقيقترين و قابل اعتمادترين رسانة موجود در جهان است. اگر شرايط رسانهاي مكتوب و غيرمكتوب كشورهاي آسيايي از نوع ايران را درنظر بگيريم و در جنبههاي غيرحرفهاي و سياستزده و آشفته ژورناليسم فعلي غور كنيم، از سر انصاف بايد اقرار كنيم كه هنوز رسانهاي با قابليت اعتماد و استناد كتاب در دسترس نيست. در اين سالها، كم نبودهاند كساني كه به دلايل مختلف از حوزه مطالعه كتاب بيرون رفتهاند. شيوع اينترنت و گسترش شبكههاي ارتباطي از نوع موبايل گروه انبوهي از جوانان و حتي دانشجويان و قشر نخبه و تحصيلكرده را با مطالعه كتاب بيگانه كرده است، با اين گمان كه: مطالعه، مطالعه است، چه مطالعة فلان سايت علمي، چه مطالعة كتاب. در كمتر از يك دههاي كه از شيوع اين فكر ميگذرد، با قدرت و قاطعيت ميتوان گفت كه: حد اقناعي و عيار علمي كتاب در غيركتاب قابل بازيافت نيست و تبار علم و اصحاب تحقيق، اگر با پا به درياي رسانههاي ديگر پيوسته باشند، اگر به واقع اهل علم و تحقيق و آگاهيهاي واقعي باشند، با سر به شهر كتاب بازخواهند گشت. ميگوييد نه، كمي صبر كنيد تا آثار فاجعهبار دوري از كتاب به تدريج خود را نشان بدهد.
... در اين ميان از يك نكته هم نبايد غافل بود: برخي از سياستهاي مخّرب و ضدفرهنگي. متأسفانه، طبق شواهد محسوس و ملموس، پاره اي از تدبيرهاي مندرآوردي و عمدتاً بيپايه و سليقهاي، باعث كتابگريزيهاي كلان شده و آسيبهايي جدّي به چرخة توليد و نشر كتاب و مطالعه وارد كرده است كه زدودن آنها به طيفي ديگر از سياستهاي فرهنگي نياز دارد؛ سياستهايي كه در آن اصالت با تعاطي انديشهها است و اعتقاد به پويايي انديشه با طرح افكار مختلف، نه فقط يك نوع فكر. اين نكته نيز در خور توجه است كه فرصتهاي از دست رفته به دست برخي از سياستهاي غيرمتناسب در حوزة كتاب و نشر، اساساً قابل بازگشت هست؟ نيست!
چهارشنبه|ا|13|ا|ارديبهشت|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]