محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798205673
مار گزيده!
واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: مار گزيده!
من تجربه اي كه در زندگي به دست آورده ام اين است كه آدم در هيچ شرايطي نبايد نااميد شود و بدون مشورت با افراد معتمد و اعضاي خانواده اش تصميمي بگيرد.
هموطن آنلاين_ غلامرضا تديني راد_ راست مي گويند مارگزيده از ريسمان سياه و سفيد مي ترسد و هميشه در هول و هراس است، چون پدر و مادر من هم پس از آن كه خواهر بزرگم با ۲ شكست تلخ در زندگي اش روبه رو شد دست و پاي خود را گم كردند و هر موقع حرفي از خواستگاري و ازدواج من به ميان مي آمد با دلهره و ترس قادر نبودند تصميم درست و حسابي بگيرند.
دختر جوان در دايره اجتماعي كلانتري فياض بخش مشهد افزود: خواهرم در سن ۱۷ سالگي با جواني ۲۸ ساله آشنا شد. او و پسر مورد علاقه اش با وجود مخالفت شديد هر دو خانواده با هم ازدواج كردند. ولي پس از گذشت ۲ سال آن ها به طور فضاحت باري از همديگر جدا شدند.
شوهر خواهرم از نظر رواني مشكل داشت و حتي قصد داشت زمينه ارتباط نامشروع خواهرم و يكي از دوستانش را فراهم كند.خواهرم پس از اين شكست دچار افسردگي شديدي شد و آسيب جدي ديد.
۳ سال از اين ماجرا گذشت و پدر و مادرم بدون انجام تحقيقات و توجه به نظر و خواسته خواهرم او را به عقد پسر يكي از اقوام درآوردند. ولي اين بار نيز خواهرم با شكست روبه رو شد چون همسرش معتاد از آب درآمد و به ناچار طلاق گرفت.در اين شرايط من واقعا هيچ اميدي به آينده ام نداشتم.
پدر، مادر و خواهرم به شدت از نظر روحي و رواني آسيب ديده بودند و از طرفي ما هيچ ارتباطي با اعضاي فاميل خود نداشتيم.
ليلا گفت: من كه احساس نااميدي پيدا كرده بودم يكي از همكلاسي هايم را سنگ صبور خودم قرار دادم و به پيشنهاد او با پسرخاله اش ارتباط برقرار كردم. تصميم داشتم همسر آينده ام را خودم انتخاب كنم و سر و سامان بگيرم. ولي اعتراف مي كنم كه به بيراهه رفتم چون تمام اميد و دلخوشي ام به قول و قرارهاي پسر حقه بازي بود كه پس از سوءاستفاده هاي زياد رهايم كرد. من در اشتباهي ديگر قصد خودكشي داشتم كه مادرم متوجه شد و نجاتم داد.من تجربه اي كه در زندگي به دست آورده ام اين است كه آدم در هيچ شرايطي نبايد نااميد شود و بدون مشورت با افراد معتمد و اعضاي خانواده اش تصميمي بگيرد.
دوشنبه|ا|4|ا|ارديبهشت|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]
-
گوناگون
پربازدیدترینها