تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):معناى گفته كسى كه بسم اللّه‏ مى‏گويد، يعنى نشانى از نشانه‏هاى خداوند را بر خود مى‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798153867




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

باور کنید دوست ندارم طنز بازي كنم


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: امير جعفري، بازيگر سينما و تلويزيون در گفت‌وگو با خبرنگار «تابناك»، مهمترين عامل موفقيت و ماندگاري يك اثر هنري در حوزه فيلم و سريال را متن و فيلمنامه آن اثر برشمرد. جعفري گفت: من به عنوان بازيگر، تلاش مي‌كنم ابتدا بازي را نگاه كنم. من حتي اگر يك فيلم يا سريال خارجي را ببينم و از آن نقش و بازي خوشم بيايد، چندين بار به تماشاي آن مي‌نشينم. دقت مي‌كنم كه بازيگر چگونه ايفاي نقش مي‌كند، بازيگر و نقش مقابل آن چه واكنشي را انجام مي‌دهند و در كل چگونه بازي مي‌كنند. به لحاظ فني، من در حد فيلمنامه مي‌توانم درباره سريال‌هاي پخش‌شده اظهارنظر كنم. ببينيد مثلا در كار خودم «ميوه ممنوعه» كه به گفته صداوسيما 94 درصد بيننده داشته، توانست رضايتمندي مخاطب را به همراه داشته باشد، نخست به دليل اين‌كه فيلمنامه و قصه خوبي داشت، اين قصه حاصل كار تيم نويسنده خوبي بود. عليرضا نادري، نويسنده فيلمنامه فردي است كه جواب خود را در زمينه فيلمنامه و نمايشنامه پس داده و به عبارتي يك استاد به تمام معناست؛ بنابراين هنگامي كه قصه و فيلمنامه خوب باشد، طبيعتا هم بازيگر راحت‌تر است و كارگردان بسيار عالي مي‌تواند دكوپاژ كرده و با به‌كارگيري مناسب دوربين و باقي قضايا، فيلم خوب و مورد پسندي بسازد، اما زماني كه فيلمنامه مناسب و خوب نباشد و بازيگر در صحنه فيلمبرداري نداند كه قرار است چه اتفاقي بيفتد و اصلا داستان چيست، به دنبال آن كار افت كرده و كاركرد خود را نخواهد داشت. براي ما هم فيلمنامه كاملا آماده نبود و در كل هفت ـ هشت قسمت از فيلمنامه آماده بود، اما اينگونه هم نبود كه ندانيم داستان چيست و آخر قصه چه خواهد شد. شايد تنها دو قسمت آخر را كارگردان و نويسنده‌هاي فيلم با هم بحث و تبادل نظر داشتند، اما يك موقع ممكن است داستان فيلم آماده باشد، ولي متن ضعيف بوده و نتواند باعث به وجود آمدن كار خوب و تأثيرگذاري شود. من باز هم خودم را مثال مي‌زنم. من يك سريالي بازي كردم به نام «...» كه دو سال پيش از سيما پخش شد. به نظر من افتضاح محض بود. آنقدر اين كار من بد بود كه هيچ‌‌گاه آن را به عنوان سابقه كاري خودم بيان نمي‌كنم. افتضاح بود چون داستان نداشت و نويسنده‌اش معلوم نبود. ما هر قسمت را با يك نويسنده مي‌ساختيم. من هيچ‌گاه نويسنده را نديدم! درباره تهيه‌كننده، تهيه‌كننده «ميوه ممنوعه» آقاي عفيفه بود، فردي كاركشته، تحصيل‌كرده، با فكري باز به اين صورت كه من چند روز پيش از پدر شدنم در اوج كار، آن هم كار ماه رمضان، بودم. ايشان برنامه‌هاي من را تعطيل كرد تا با خيال راحت به مسائل زندگي خود برسم اما در مقابل تهيه‌كننده سريال «...» در حالي كه من پيشتر نيز با او مذاكره كرده بودم، درباره تئاتري كه در حال اجرا داشتم، با اين حال اجازه نداد من به كار تئاتر برسم. اين امر موجب شد كه اين مجموعه نتوانست خوب و موفق از كار درآيد. به طور كل، اگر پشت صحنه مجموعه خوب باشد، قطعا به جلوي دوربين نيز منتقل مي‌شود و بيننده از كار انجام‌شده لذت خواهد برد. وي سپس درباره كارهاي خود گفت: من از سال 75 كه وارد تئاتر شدم و به كلاس‌هاي بازيگري رفتم و از سال 77 كه نخستين كار حرفه‌اي‌ام در تئاتر شهر روي صحنه رفت تاكنون كه تقريبا ده سال گذشته، من در كل در چهار سريال و پنج فيلم سينمايي ايفاي نقش كرده‌ام كه عبارتند از: «بدون شرح»، «كمربندها را ببنديم»، «براي آخرين بار»، «من يك مستأجرم» و آخرين نيز «ميوه ممنوعه». پس از «ميوه ممنوعه»، كارهاي بسياري به من پيشنهاد شد، از جمله سينمايي و تلويزيوني، اما به دليل اين‌كه در آن موقع به تازگي پدر شده بودم، احتياج داشتم زنگ تفريحي براي خود و خانواده داشته باشم كه چند ماهي مشغول بچه و زندگي بودم، ولي پس از آن نيز فيلمنامه خوبي به من پيشنهاد نشد و يا اگر فيلمنامه خوبي هم بود، به دليل اين‌كه درگير تئاتر بودم ـ كه امسال هم به دليل اين‌كه در دو فيلم سينمايي مشغول به كار بودم و متأسفانه با توجه به پيشنهادهايي كه از شبكه‌هاي دوم، سوم و شبكه تهران داشتم ـ‌ نتوانستم فرصت حضور در آنها را پيدا كنم، اما ترجيح مي‌دهم دو سال يك بار به سراغ تلويزيون بيايم. از آن دسته از بازيگرها هم نيستم كه كلاس مي‌گذارند و مي‌گويند نه من نمي‌آيم و نمي‌پسندم و ... كار را دوست دارم، اما به شرط اين‌كه كار خوب و فيلمنامه خوبي به دستم برسد. اين بازيگر سينما و تلويزيون سپس درباره چگونگي بازيگر شدن خود ادامه داد: باور كنيد فكر كه مي‌كنم متوجه نمي‌شوم چگونه شد كه اينطوري شد. من تا سوم دبيرستان، اصلا به بازيگري علاقه نداشتم. به تنها شغلي كه فكر نمي‌كردم، بازيگري بود. خدا رحمت كند اكبر راوي را. من در كلاس چهارم دبيرستان هشترودي اخراج شدم. رفتم دبيرستان آيت‌الله سعيدي. آنجا معلم ادبياتم اكبر راوي بود. من شيفته ايشان شدم و به ايشان گفتم كه مي‌خواهم بازيگر شوم، چون پيشتر نيز در تئاتري در دبيرستان ـ تنها به دليل اين‌كه سر كلاس نروم ـ بازي كرده بود. تا اندازه‌اي به بازيگري علاقه پيدا كردم. آقاي راوي باعث شد كه به بازيگري علاقه‌مند شوم. باز هم با وجود علاقه‌اي كه داشتم، مطمئن بودم بازيگر نمي‌شوم، چراكه در اين رشته، نه آشنا داشتم، نه پارتي و نه دوستي. به همين دليل حتي من در رشته مديريت بازرگاني از دانشگاه فارغ‌التحصيل شدم كه الان هم علاقه دارم. در پايان، امير جعفري درباره علاقه اصلي خود يعني بازيگري در تئاتر گفت: درست است تئاتر بي‌پول و فقير است، اما شوق و اشتياق عمومي براي تئاتر در ايران بسيار زياد است و من ديدم بليت تئاترهايي فروخته شده و تمام شده و با اين حال، سيل بسياري از مردم، پشت درب سالن تئاتر منتظر هستند. اين خود، نشان‌دهنده اشتياق و علاقه مردم ما به تئاتر است، اما متأسفانه نبايد از اين نكته غافل شويم كه توجه مسئولان به مقوله تئاتر بسيار كم است. چرا بايد سالني صد نفر گنجايش تماشاچي داشته باشد؟ چرا امكانات و اختيارات مانند سينما و تلويزيون در اختيار ما در هنر بازيگري و نمايش يعني تئاتر نيست؟ تئاتر خوب، مقبوليت عام نيز دارد. داريم تئاترهايي كه صد نفر هم بيننده ندارد‌، ولي هستند تئاترها و كارهايي كه به طور 100 درصد بيننده وارد شده است. كارهايي كه عامل اجبار در گذاشتن سانس دوم شده‌اند، بدون اعلام قبلي! مردم اتفاقا خيلي فرهنگ تئاتر دارند. مشكل تئاتر بايد ريشه‌اي حل شود. تئاتر سالن، امكانات و ... ندارد. ببينيد كار خوب، بيننده خودش را دارد. البته اين نيست كه يك فيلم يا يك تئاتر خوب فروخت، فيلم و تئاتر خوبي است و اگر يك اثر خوب فروش نرفت، كار خوبي نيست. البته قرار هم نيست هر كاري كه خوب نفروخت و بازديدكننده نداشت، بگوييم كار هنري بوده كسي نتوانسته مطلب را درك كند و اين اثر از شعور عام بيرون بود. منبع خبر : تابناك - http://www.tabnak.ir/pages/?cid=23865




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 587]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن