تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798193514




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درنگى بر سروده حميدرضا شكارسرى چراغانى بى دليل


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: درنگى بر سروده حميدرضا شكارسرى چراغانى بى دليل
[فرامرز محمدى پورلنگرودى ]

يك
شعر با موضوع دفاع مقدس كه پا به پاى ادبيات معاصر حركت مى كند با نمادهايى چون عشق، ايثار، ايمان و جانبازى حضور شايسته اش را مؤمنانه و عاشقانه نشان مى دهد و شاعران معتقد به اين راه؛ مكاشفه هاى غنى ترى را به آفرينش مى نشينند و «حميدرضا شكارسرى» در «چراغانى بى دليل» درجست وجوى همين حقيقت است.
«چراغانى بى دليل» با فصل هاى كلمات ساكت، از روزن ماه، خسوف، سنگ ها و اين سه شعر به گونه اى مى درخشد تا اثرگذار باشد و مى توان با كلمات ساكت، شعر ناب را به زمزمه نشست با ويژگى هايى چون زبان و بيان ساده، فضاى روحانى با آئينه اى سرشار از نماد دينى كه عناصر اصلى شعر يعنى زبان، عاطفه، انديشه و موسيقى را به همراه دارد و به تعبيرى با آرايه هاى لفظى و معنوى و تنوع مضامين از لحاظ «محتوا» مى خواهد تا زيباترين اشعار «شكارسرى» را پيش رو داشته باشيم و حال بايد به تحليل نشست كه اين شاعر و منتقد نام آشنا تا چه اندازه در به كارگيرى ظرفيت هايى از اين دست بالنده و موفق برآمده است
دو
زبان
زبان يعنى دو نقش ارتباطى و هنرى و شاعر نمى تواند اين دو نقش را ناديده بگيرد زيرا شاعر هنرمند؛ معمار كلمات است و بايستى زيباترين ها را بيافريند و زبان با توجه به اين كه داراى سه بخش : نظام آوايى، نظام دستورى و نظام معنايى است جا دارد ساختار كلى شعر از چينش زبانى صميمى، ساده، روان، يكدست و بديع و نو برخوردار باشد يعنى اگر قرار است تحليل دقيق ترى را به نقد بنشينيم توجه به اين سه محور امرى ضرورى به شمار مى رود:
۱- نظام آوايى، يعنى نظام واج شناسى، همنشينى واج ها و تكرار واج ها براى القاى زيبايى موسيقايى در شعر و.‎/‎/
۲- نظام دستورى، يعنى ساخت واژه و واژگان (صرف) و ترتيب و توالى اركان جمله و جمله بندى (نحو)
۳- نظام معنايى، يعنى بررسى معنا و مفهوم واژه، واژگان، تعابير و كاربرد آنها
و اما:
در «چراغانى بى دليل» شاهد مثال هاى زير نشان مى دهد«شكارسرى» با زبان صميمى مى خواهد مكاشفه هاى بديع را به زمزمه بنشيند:
پيراهن تو‎/ برسر شاخه هاى درختى است‎/ كه سر در ابرها برده است
شعر «خون تو»- ص ۷
اين دود معطر به گريه ام مى اندازد‎/ و تعبير باران‎/ گاه‎/ جز ديدارى دوباره نيست
شعر«تعبير۲» - ص ۲۰
برگرد و اين شب بارانى را به آفتاب برسان‎/ اين قهوه هاى تلخ را به خواب ‎/ اين كلمات ساكت را به شعر ناب
شعر «برگرد» - ص ۲۵
خوشبختانه امروز خبرى از ويتامين جدول نيست‎/ و چهارخانه ها همراه تكه پاره هاى احتمالى تو‎/ زير سرخ‎/ دفن مى شوند.‎/‎/
شعر «جست وجو»- ص ۲۷
شعرم را در نام تو مى پيچم‎/ و چون ماهپاره اى‎/ به اعماق آسمان پرتاب مى كنم
شعر «ماهپاره» - ص ۴۸
همنشينى واج ها به پاره اى از اشعار آمده در «چراغانى بى دليل» هويت موسيقايى مى دهد:
استخوان هايى سپيد و سبك داريد و بس (تكرار حرف س)
سنگ ها پرواز مى دانند، عاشقند، شهيد مى شوند (تكرار حروف ش - د)
ناگهان فرشتگانى از كنارتان به آسمان پريده اند(تكرار حرف ن)
بنابراين آميختگى عناصر زبانى در «چراغانى بى دليل» اين توفيق را پيش رو مى گذارد كه «شكارسرى» شاعرى است با فرايند نگاه امروزى و تازه!
دو
شكارسرى در اين دفتر - با موضوع دفاع مقدس- عنصر «عاطفه» را مهربان مى شمارد و ردپايى را به تصوير مى كشد كه در كنار انديشه فقط رويكرد عاطفى را نشان نمى دهد يعنى هم انديشه حماسى دارد و هم باران عاطفه:
خوشا بر دوش بار عشق بردن
به سوى سبز رفتن، سبز مردن
به پاس لاله هاى پرپر عشق
خوشا دست شهيدان را فشردن
شعر«دوبيتى» - ص ۳۹
يعنى خوب مى داند شهادت آرمان و انديشه جاودانى است چونان سبز رفتن و سبزمردن و هم آرمان عاطفى يعنى دست مهربان شهيدان را فشردن- و شواهد ديگر:
سنگى فرستاد‎/ گلوله اى پس گرفت‎/ زخمى بر سينه اش‎/ به عدالت جهان پوزخند زد.‎/‎/
شعر «پوزخند»- ص ۶۳
صبر پشت صبر‎/ چه شانه هاى صبورى‎/ آنقدر صبور‎/ كه درهاى بسته آسمان باز شود‎/ و بال هاى خسته‎/ آماده پرواز
شعر «انتخاب»- ص ۵۵
با گريه مى خوابم‎/ و آنقدر خواب ترا مى بينم‎/ كه تعبيرش بايد آمدن تو باشد
شعر «تعبير ۱» - ص۱۹
اين نمونه ها يعنى بپذيريم «شكارسرى» با «عاطفه» زندگى مى كند هرچند پاره اى از تركيب هاى عاطفى تازه و نو نيستند و به تعبيرى حس شاعرانه ندارند:
شايد سردت باشد‎/ تا به آهى گرمت كنم‎/ بسترت را مى كاوم و زير سايه بلندترين درخت‎/ نبودنت را به ناله نشست‎/ از اولين غروب بى تو دانستم‎/ آخرين لبخند را به من زده اى و رفته اى
سه
مجموعه اشعار «شكارسرى» بخصوص مجموعه شعر «باز جمعه اى گذشت» نشان مى دهد كه وى شاعرى است با اله مان هايى سرشار از نماد عرفانى و دينى و در يك نگاه كلى «فضاى روحانى و معنوى» در آثارش رد پاى روشنى دارد و به اين ديدگاه رسيده است كه «و اين گونه شعر جاودانه مى شود» اما در «چراغانى بى دليل» عنصر «انديشه» حضور كمرنگى دارد و رگه هاى عاطفى و صرف حس شاعرانه ما را بيشتر به حضور «عاطفى» و در نهايت فضاى حماسى مى برد.
در شعر «تكرار» با پلان هايى روبرو هستيم كه روايت محض دارد و انديشه مانا را در ذهن خواننده القا نمى كند:
پنجاه‎/ مردى ركورد قبلى خود را شكسته است‎/ با يك شناسنامه پنجاه زن گرفته است.‎/‎/‎/ انگار روزنامه پنجاه‎/ زرد و كهنه‎/ در دست هاى من‎/ ناباورانه ‎/ تكرار مى شود.‎/‎/
ص ۶۸ و ۶۷
در شعر «چه سرزمينى» دو واژه سنگ و شهيد با ساختار عاطفى خود را مى آرايند و انديشه كمرنگ است!
هيچ سنگى پرواز نمى داند‎/ هيچ سنگى عاشق نيست‎/ هيچ سنگى شهيد نمى شود‎/ اينجا اما‎/ سنگ ها پرواز مى دانند‎/ عاشقند‎/ شهيد مى شوند.‎/‎/
ص۵۹
در شعر «مرگ تو» جز نوستالژى آه و اندوه و اشك با انديشه جديدى روبرو نيستيم.
گاهى در اتاقى گم مى شويم‎/ گاهى اشك امانمان را مى برد‎/ گاهى اصلاً از پا مى افتيم.‎/‎/‎/ گاهى تنها آهى كوتاه
ص ۵۰
و اما: در شعر «ستايش سكوت» شاعر اين پيام و انديشه را تكرار مى كند كه زمزمه هاى شهيد جاودانى، ابدى و جهانى است.
در شعر «فرداى بى شهيد» اين انديشه عرفانى كه خداوند هميشه با ماست!

يکشنبه|ا|4|ا|اسفند|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 452]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن