محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798116720
به احترام ميراث تاريخي ايران
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: به احترام ميراث تاريخي ايران
با تاخير و افسوس، از درگذشت غيرمنتظره استاد برجسته باستانشناس و ايران دوست، دكتر مسعود آذرنوش مطلع شدم. از من سزاوارتر به تقدير از خدمات و زحمات آن زندهياد بسيارند.
شاگردان او و همكاران ساليان دراز او در سازمان ميراث فرهنگي و دانشگاه، بسيار بيش از بنده از او ميدانند و حق او را بر شناختن و شناسانيدن اين ميراث ميشناسند و ميستايند. اما، همان مقدار كه در دوران مسئوليتم در يونسكو در زمينههاي مربوط به ميراث تاريخي ايران با او گفتگو و موانست داشتم كافي است كه همزبان با اهل فرهنگ و تاريخ،دريغاگوي اين رفتن بيهنگام باشم. قد و قامت بلند و استوار و پرانرژي او، و عشق و پشتكاري كه به خدمت داشت حتي گمان چنين رفتني را هم مجال نميداد. روحيه مثبت، دانش وسيع، تجربه كارساز، منش شاگردپروري و انتشار آثار علمي ارزشمند، عشق به ايران و خاك و سنگ و كلوخ اين مملكت، مايوسنشدن و گريز از دام نق زدنهاي بيحاصل و ادامه دادن به كار، همچنان كه آخرين روزهاي عمر را همميهمان پركار ميراث تاريخ ايران در هگمتانه همدان بود، همه و همه بر اين دريغ ميافزايند.
***
به ياد ميآورم روزي را كه براي مراسم نصب لوح يونسكو در پاسارگاد، پس از ثبت اين اثر شكوهمند و آبرو آفرين و برجاي مانده از تاريخ كهن ما در سال 2003 در فهرست ميراث جهاني، به آن ولايت تاريخ ساز رفته بودم. با دكتر آذرنوش به تنگه بلاغي رفتيم. دغدغههايم را از مخاطرات احتمالي آبگيري سد سيوند ميگفتم. در بعضي نكات و نقاط، و فرونشاندن برخي نگرانيهائي كه داشتم، با او هم عقيده نبودم و بيآرامي ميكردم، اما ميخواستم هرچه بيشتر از دانش و تجربه او بياموزم و غنيمت بجويم تا دريچه اي به صحن فراخ دانش و تخصص او باز كنم و شعاعي به گوشههاي تاريك مباني قضاوتم بتابانم. وقتي با حس و حالي دلپذير به سنگ و خاك اين تنگه دست ميزد و توضيح ميداد و از كارهائي كه ميبايد كرد ميگفت، وقتي كه پس از آن به تختجمشيد رفتيم و ساعتها در پيگيري وسوسههايم در ايجاد حساسيت بيشتر در نگاهداشت ميراث تاريخي ايران سماجت ميكردم و از او ميشنيدم و ميآموختم، بيشتر و بهتر احساس ميكردم كه استاداني همچون او چگونه عمري با اين دغدغهها زندگي كردهاند و جوش زدهاند و تلاش كردهاند به تناسب امكانات هر زمان، هرچند محدود، راهي بگشايند. بجاست كه در اينجا از شادروان مهندس شيرازي - كه او هم سال قبل از اين جهان پركشيد - ياد كنيم كه در كار شناخت و مرمت و احياي آثار تاريخي ما چنين نقشي داشت.
واقعا راهاندازي و جااندازي بعضي طرحها و كارها و همتها؛ در گير و دار بوروكراسي پر دردسر مملكت ما، و دخالتهاي نيروهاي غيرمسئول، بخصوص در طرحهائي كه در سنت گذشته ما هم جاي پاي نهادينه محكم و شجرهنامه اداري متقني نداشتهاند و با منافع يا اقتدار محلي عدهاي هم سازگار نميآمدهاند، كاري دشوار و حوصله بر است كه فقط از اهل صبر برميآيد كه مهندس شيرازي و دكتر آذرنوش هم از آن قبيله بودند.
***
براي بسياري از مردم، ممكن است ميراث فرهنگي و تاريخي، به دليل زيبائيهاي فانتزيك و شكوه ظاهري آن مهم و ستودني باشد، اما براي اين استادان، آنچه در زير تپههاي رنگ و رو رفته و پر خاك و خل دشتها و كوهپايههاي اين سرزمين كهنسال نهفته است، همانقدر زيباست كه نقشها و رنگهاي كاشيكاريهاي گنبد مسجد شيخ لطفالله در نقش جهان و ستونهاي با شكوه تخت جمشيد. وقتي درباره حفاريهاي انجام شده در اين صد سال اخير در تخت جمشيد نظرش را ميپرسيدم، در كنار حرفهاي بسيار ديگر، اين را هم ميگفت كه فلاني، ما باستانشناسها گاهي فكر ميكنيم كه هرچه كمتر حفاري بشود و اين ميراث زيرخاك بماند بهتر است چون از دست اندازيهاي غير كارشناسي و بيدقتيها و بيمبالاتيهائي كه درخور اهميت اين ميراث نيست بيشتر مصون ميماند. تا شايد آيندگان با دانش و حساسيت بيشتر و امكانات بهتر و موانع كمتر به اين مهم بپردازند. اگر نتوانيم كارهائي چنين خطير و درخور وسواس علمي و فني را درست انجام دهيم، بهتر است عجله نكنيم و بگذاريم ديگراني در آينده بيايند و درست انجام دهند.
***
به راستي، آيا اگر اين نقشهاي برجسته زيبا و طناز پايههاي كاخ خشايارشاه در تخت جمشيد، پس از دوهزار و پانصد سال اين طور سالم مانده است از آن جهت نيست كه خاك، مهربانانهتر و مادرانهتر آنها را در طول قرنها در آغوش خود نگاه داشته بود تا دست نامهربان و دلهاي بياحساس بسياري از رجال قدرت در طول قرنهاي درازي از تاريخ ما؟ افسوس كه حتي خاك هم از بسياري از حكام ما هنرشناستر بوده و باشعورتر و كارشناسانهتر و مسئولانهتر از ما عمل كرده است و بسياري از مواريث تاريخي ما را تا به امروز در دل خود مصون نگاهداشته است.دامان خاك براي ميراث تاريخ، گاهي امنتر از دستان آدميان است:
گفتي زخاك بيشترند اهل عشق من
از خاك بيشتر نه، كه از خاك كمتريم
كم نبودند شاهان و حكام كينه ورز و كوتاه بيني كه ماندگاري نام خود را در نابودي نام و اثر پيشينيان خود ميديدند. تا توانستند ويران كردند. و اگر نكردند زورشان يا دستشان نرسيد. اگر شعور تاريخي داشتند و نقش حافظه تاريخي را در سرنوشت يك كشور ميفهميدند و پاس ميداشتند، هماكنون اين سرزمين ديدنيترين و به يادماندنيترين جاي جهان براي همه جهانگردان فرهيخته عالم بود. هنوز پس از گذشت حدود چهل سال از تصويب كنوانسيونهاي حفظ ميراث جهاني، كمتر از نهصد اثر در كل جهان در فهرست ميراث جهاني به ثبت رسيده است. با همه تخريبهائي كه در طول تاريخ بر ميراث ما رفته است، هنوز ايران اين ظرفيت را دارد كه حداقل به اندازه نيمي از كل اين مجموعه جهاني، اثر قابل ثبت جهاني معرفي كند، اگر نگوئيم بيشتر. اما معرفي اين آثار مستلزم رسيدگي به آنها، معرفي آنها در استانداردهاي جهاني، تهيه برنامه عمل آينده ما در مورد حفاظت و مرمت آنها، و عرضه آنها در عرصه فرمتهاي مورد قبول كارشناسيهاي بينالمللي است. براي همه اين كارها محتاج نيروهاي متخصصي هستيم كه تحت نظر محققان و استادان شاگردپرور تربيت شده باشند.
***
اگر در گذشتههاي دور، جهل و بيخبري مردم، يا خامي و كينهتوزي بعضي حكام بلاي جان ميراث تاريخي و فرهنگي كشور بوده است، در دوران معاصر، عامل خطرناك و مخرب جديدي به يغماي اين ثروت ملي دست يازيده است. زور تكنولوژي مدرن و زر برآمده از نفت. دست تطاول امكانات تكنولوژي جديد در اين پنجاه سال با پول نفت به ايران وارد شد و در خدمت برنامههاي خام توسعههاي ناپايدار هم قرار گرفت، بيآنكه همواره دست هدايت بينشي تاريخي و فرهنگي او را دستگيري كند. اين امكانات كور، گاه چون فرزندان ناخلفي، يكباره به جان اين مادر خاك هم درافتاده اند. لودرها و بولدوزرهاي بيرحم و بعضي كارفرمايان گاه بيدانش و گاه طماع آنها، در اين دوران تب توسعههاي ناسالم، سالها به جان محيط زيست و ميراث تاريخي افتاده، چه جنگلها و چه تپههاي تاريخي را به كل محو كردهاند كه اثري از آن برجاي نيست. درست مانند كاري كه تفنگهاي شكاري دوربيندار مدرن با نسلهاي زيبا و كمنظير جانوران كوه و دشت و بيابان ميكنند. تنها مقايسه عكسهاي هوائي بخش كوچكي از دشتهاي خوزستان در چند مقطع در چند دهه اخير، با عكسهاي امروز نشان ميدهد كه صدها تپه تاريخي اين منطقه كه گنجينههاي ميراث ما بودند گوئي هرگز وجود نداشتهاند. از سينه دشت به كلي محو شده اند.
دستهاي سودجو، از نبودن نظارت، يا بودن و مشاركت ناظران ناسالم و ناكارشناس يا سالم و بيقدرت و بيجرات، بهره جستند.
همه را شخم زدهاند تا يا آنها را در خدمت پول در آورند يا در قدوم طرحهاي توسعه ناپايدار ناماندگار و عجولانه، كه آنهم در نقاطي با انگيزه كور پول در آميخته ميبود، قرباني كنند. زور آنها هم كه دلسوز و سالم و آگاه بودند غالبا به جائي نرسيد.
***
پيش از اين هم به مناسبتي عرض كرده بودم كه تا حدود دو دهه پيش، عمدتا اين استادان و متخصصان و محققان ميراث تاريخي و فرهنگي ما بودند كه در مقابل بيتوجهيهاي طرحهاي توسعه و مدرن سازي فضاهاي شهري به حفظ مواريث و بافت تاريخي شهرهاي ما، دست ميخوائيدند و خون دل ميخوردند و تلاش ميكردند و تاثيرات خوبي هم برجاي گذاشتند. اما در سطح وسيع فضاي عمومي كشور، عمده كاري كه ميتوانستند بكنند اين بود كه تحقيق كنند، ترجمه كنند، و بنويسند و شاگرد بپرورند. و يا اگر به صاحب قدرتي تقربي داشتند نالهاي سر دهند و شفاعت و وساطتي براي جلوگيري از اعدام اين مواريث بيزبان تاريخ ما در كار آورند. اين تخريبها بخصوص از زمان رضا شاه كه مدرن سازيهاي فضاهاي شهري منظور نظر قرار گرفت سرعت يافت و دشمني با قاجاريه هم بر آن مزيد شد، چه بازارها كه در مسير خيابان كشيها تخريب و يا چند پاره شد. در زمان پهلوي دوم و بخصوص در دهه سي و اوايل دهه چهل با سرعت بيشتري ادامه يافت. هرچه پول نفت بيشتر شد، ولع و دستپاچگي توسعه تقليدي نا همخوان با بافت فرهنگ و تاريخ ما هم شديدتر شد. روندي آغاز شد كه شهرهاي ما كه هر كدام هويت معماري و شهرسازي خود را داشت، همه در مسير توسعه به طرف يكسان شدن و هم شكل شدن خيابانكشيها و فضاسازيهاي تجاري و عمومي حركت كردند. روندي كه متاسفانه تا به امروز همچنان ادامه دارد و هر روز شتاب آن بيشتر ميشود. در نيمه دوم دهه چهل توجهي به رسيدگي به اين ثروت ملي در فضاي فكري و روشنفكري كشور پديد آمد و نهادهاي رسمي هم تكاني خوردند و اقدامات خوبي هم در اينجا و آنجا صورت گرفت. اما بيشتر در جاهائي كه جنبه نمادين داشت. در دهه اول پس از انقلاب اما، طبيعت نابهسامانيهاي پس از دگرگونيهاي بزرگ، و فضاي ناشي از جنگ تحميلي اولويتهاي ملي و توجه افكار عمومي را به سوي ديگري برد.
پس از پايان جنگ، خوشبختانه در دو دهه اخير، در جامعه مدني ايران حساسيتي جمعي و مبارك در كار ميراث تاريخي كشور رو به رشد گذاشته است. در حالي كه نهادهاي رسمي، تحت تاثير القائات نيروها و جريانهائي كه اين امور را كهنه پرستي قلمداد ميكردند، از توجه و تمركز و برش و كارآمدي لازم برخوردار نبودند، روزنامهنگاران جوان و سازمانهاي غير دولتي دست به كار جلب توجه و جلوگيري از سهل انگاري و احيانا خواب آلودگي دستگاههاي رسمي مربوط و دخالتهاي ناپخته و مخرب قدرتهاي غير رسمي اما موثر محلي شدند. قدرتهائي كه اصلا در اين باغها نبودند و اگر هم بودند يا كساني ميخواستند بياورندشان، براي قدرت نمائي محليشان صرف نداشت به روي مبارك بياورند. به هر حال، آگاهي بخشيها و حساسيت انگيزيهاي جامعه مدني و رسانهاي، كارساز شد. بودجههاي رسمي مربوط به ميراث، به خصوص از زمان آمدن آقاي خاتمي افزايش چشمگيري پيدا كرد كه در دولت نهم هم ادامه يافت. مقاومتهاي محلي و مدني در مقابل تخريب مواريث تاريخي از سوي متنفذان محلي شكل گرفت و عرض اندام كرد. مجلسيان هم كم و بيش تحت فشار اين نيروها قرار گرفتند و تاثير پذيرفتند. صدا و سيما هم تكانكي خورد تا سهمكي ايفا كند. علاقه براي تحصيل در رشتههاي مرمت و بازسازي و پژوهش در جوانهاي ما بيشتر شد تا استادان خود را در اين دغدغههاي مهم تنها نگذارند. دست همه مديران و استادان و اطلاع رساناني كه گامي برداشتند و زحمت كشيده و ميكشند و با مشكلات دست و پنجه نرم ميكنند درد نكند.
ولي كار ميراث تاريخي و فرهنگي ما با صرف بودجه درست نميشود. بارها عرض كردهام كه اولا يك اراده سياسي محكم و هشيار بايد روي اين مهم تمركز كند و اقتدار نشان دهد. اين هم وقتي كارساز ميشود كه مسئولان باور كنند كه اين ثروت جايگزين ندارد. هويت تافته فرهنگ و تاريخ است و نبايد آن را با هيچ چيز ديگر تاخت زد. هويت سنگر است، زره است، سپر است، هواست كه ميبايد تنفس كرد. در دنيا بسياري چيزها آموختني است. از آموختن تجربه و اندوخته ملل ديگر در اين ميدان نبايد عار داشت. كار فرهنگ مملكت را ميبايد به خواص فرهنگي سپرد. عوام زدگي در اين ميدان مردمي بودن نيست. در قرآن كريم هم آمده است كه: ولا توتوا السفهاء اموالكم اللتي جعل الله لكم قياما (سوره نساء، آيه پنجم) كه از معناي وسيعتر آن استنباط ميشود كه اگر وارثي خرد در سر نداشت، نبايد اختيار اموالي را كه مديريت آن درخور خرد جمعي جامعه است به او سپرد. مردمي بودن آن است كه سرمايه تاريخي مردم را براي آنها و نسلهاي آينده شان نگاه داريم. غيرت نسبت به ميراث تاريخي و فرهنگي ميبايد مثل غيرت به ناموس، به يك فرهنگ عمومي تبديل شود. اساسيترين گام آموزش است، آموزش و آموزش. از كتابهاي درسي دبستان گرفته تا دانشگاه و تا حوزه و تا تريبونهاي عمومي و مردمي، تا تبليغات و اعلام برنامههاي نامزدهاي هر انتخابات، تا كشانيدن همه نهادهاي قدرت به اين فرهنگ. اينها كه عرض ميكنم هيچكدام حرفهاي بديع و پيچيدهاي نيستند. بسيار گفتهاند و گفتهايم. اما بازهم ميبايد گفت و گفت تا بلكه اين ميخ آهنين بر سنگ غفلتهاي تاريخي و جمعي ما فرو برود.
***
همه اين كم كاريها و كاستيها و افسوسها، خلا رفتن استاداني همچون دكتر آذرنوش و مهندس شيرازي را سنگينتر و نمايانتر ميكند. روحشان شاد و اجر زحماتشان براي فرهنگ و تاريخ اين سرزمين معنويت خيز با خداي ايران، و عمر آنان كه ماندهاند دراز باد. قدرشناسي از استادان و متخصصاني كه زندهاند و كار ميكنند لوح تقدير نيست. اين است كه به حرفشان گوش دهيم.
به خانواده محترم اين استاد زنده ياد، شاگردان و همكاران عزيز او در سازمان ميراث فرهنگي و گروههاي باستان شناسي دانشگاهها و قاطبه عاشقان و محافظان و غيرت ورزان به تاريخ و ميراث تاريخي و فرهنگي اين مملكت عرض همدردي و تسليت دارم.
شنبه 30 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 562]
-
گوناگون
پربازدیدترینها