تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند از توبه بنده اش بیش از عقیمی که صاحب فرزند شود و گم کرده ای که گمشده اش ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798070542




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ترجمه المیزان : سوره بقره آیات 33 - 26


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: ترجمة الميزان ج : 1ص :140


إِنَّ اللَّهَ لا يَستَحْي أَن يَضرِب مَثَلاً مَّا بَعُوضةً فَمَا فَوْقَهَافَأَمَّا الَّذِينَ ءَامَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْوَ أَمَّا الَّذِينَ كفَرُوا فَيَقُولُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلاًيُضِلُّ بِهِ كثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراًوَ مَا يُضِلُّ بِهِ إِلا الْفَسِقِينَ‏(26) الَّذِينَ يَنقُضونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَقِهِ وَ يَقْطعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصلَ وَ يُفْسِدُونَ في الأَرْضِأُولَئك هُمُ الْخَسِرُونَ‏(27)


ترجمه آيات


خدا از اينكه به پشه و يا كوچكتر از آن مثل بزند شرم نمي‏كند مؤمنان چون آن را بشنوند ميدانند كه درست است و از ناحيه پروردگارشان است ، ولي كافران گويند خدا از اين مثل چه منظور داشت بسياري را با آن هدايت و بسياري را بوسيله آن گمراه مي‏كند ولي جز گروه بدكاران كسي را بدان گمراه نمي‏كند ( 26 ) .


كسانيكه پيمان خدا را از پس آنكه آنرا بستند مي‏شكنند و رشته‏اي را كه خدا به پيوستن آن فرمان داده


ترجمة الميزان ج : 1ص :141


مي‏گسلند و در زمين تباهي مي‏كنند آنها خودشان زيانكارانند ( 27) .


بيان


(ان الله لا يستحيي ان يضرب ) الخ ، كلمه ( بعوضة ) بمعناي پشه است ، كه يكي از حشرات معروف و از كوچكترين حيواناتي است كه بچشم ديده ميشوند، و اين آيه و آيه بعديش نظير آيه سوره رعدند ، كه مي‏فرمايد : ( أ فمن يعلم انما انزل اليك من ربك الحق ، كمن هو اعمي ؟ انما يتذكر اولوا الالباب الذين يوفون بعهد الله و لا ينقضون الميثاق و الذين يصلون ما امر الله به ان يوصل ، آيا كسيكه علم دارد باينكه آنچه از ناحيه پروردگارت بتو نازل شده حق است ، مثل كسي است كه كور است ؟ نه ، ولي اين تفاوت را متوجه نيستند ، مگر آنها كه داراي عقلند همانهائي كه بعهد خدا وفا نموده ، آن پيمان را نمي‏شكنند و آنهائيكه پيوندهائي را كه خدا دستور پيوستنش را داده پيوسته ميدارند ) الخ .


و بهر حال ، آيه شهادت ميدهد بر اينكه يك مرحله از ضلالت و كوري دنبال كارهاي زشت انسان بعنوان مجازات در انسان گنه كار پيدا ميشود ، و اين غير آن ضلالت و كوري اولي است كه گنه‏كار را بگناه وا داشت ، چون در آيه مورد بحث مي‏فرمايد : ( و ما يضل به الا الفاسقين ، خدا با اين مثل گمراه نميكند مگر فاسقان را ) اضلال را اثر و دنباله فسق معرفي كرده ، نه جلوتر از فسق ، معلوم ميشود اين مرحله از ضلالت غير از آن مرحله‏ايست كه قبل از فسق بوده ، و فاسق را بفسق كشانيده ( دقت بفرمائيد) .


اين را نيز بايد دانست كه هدايت و اضلالدو كلمه جامعه هستند كه تمامي انواع كرامت و خذلانيكه از سوي خدا بسوي بندگان سعيد و شقي مي‏رسد شامل ميشود ، آري خدا در قرآن كريم بيان كرده كه براي بندگان نيك بخت خود كرامتهائي دارد ، و در كلام مجيدش آنها را بر شمرده مي‏فرمايد : ( ايشانرا بحيوتي طيب زنده مي‏كند ) ، و ( ايشانرا بروح ايمان تاييد مي‏كند ) ، و ( از ظلمت‏ها به سوي نور بيرونشان مي‏آورد ) ، و ( براي آنان نوري درست مي‏كند كه با آن نور راه زندگي را طي مي‏كنند ) ، و ( او ولي و سرپرست ايشان است ) ، و ( ايشان نه خوفي دارند ، و نه دچار اندوه مي‏گردند ) و(او همواره با ايشان است ) ، ( اگر او را بخوانند دعايشانرا مستجاب ميكند ) ، و ( چون بياد او بيفتند او نيز بياد ايشان خواهد بود ) ، و ( فرشتگان همواره به بشارت و سلام بر آنان نازل ميشوند ) ، و از اين قبيل كرامت‏هائي ديگر .


و براي بندگان شقي و بدبخت خود نيز خذلانها دارد ، كه در قرآن عزيزش آنها را بر


ترجمة الميزان ج : 1ص :142


شمرده ، مي‏فرمايد : ( ايشانرا گمراه مي‏كند ) ، ( و از نور بسوي ظلمت‏ها بيرون مي‏برد ) ، ( و بر دلهاشان مهر مي‏زند ) ، ( و بر گوش و چشمشان پرده مي‏افكند ) ، ( و رويشانرا بعقب برمي‏گرداند ) ، ( و بر گردنهاشان غلها مي‏افكند ) ، ( غلهايشان را طوري بگردن مي‏اندازد كه ديگر نميتوانند رو بدين سو و آن سو كنند ) ، ( از پيش رو و از پشت سرشان سدي و راه‏بندي مي‏گذارد ، تا راه پس و پيش نداشته باشند ) ، ( شيطانها را قرين و دمساز آنان مي‏كند ) ، ( تا گمراهشان كنند ، بطوريكه از گمراهيشان خرسند باشند ، و به پندارند كه راه همان است كه ايشان دارند ) ، ( و شيطانها كارهاي زشت و بي ثمر آنانرا در نظرشان زينت ميدهند ) ، ( و شيطانها سرپرست ايشان مي‏گردند ) ، ( خداوند ايشانرا از طريقي كه خودشان هم نفهمند استدراج مي‏كند ، يعني سر گرم لذائذ و زينت‏هاي ظاهري دنياشان ميسازد ، تا از اصلاح خود غافل بمانند ) ، ( و بهمين منظور ايشانرا مهلت ميدهد كه كيد خدا بس متين است ) ( و با ايشان نيرنگ مي‏كند ) ، ( آنانرا بادامه طغيان وا ميدارد ، تا بكلي سرگردان شوند ) .


اينها پاره‏اي از اوصافي بود كه خدا در قرآن كريمش از آن دو طائفه نام برده است ، و از ظاهر آن بر مي‏آيد كه انسان در ماوراي زندگي اين دنيا حيات ديگري قرين سعادت و يا شقاوت دارد ، كه آن زندگي نيز اصولي و شاخه‏هائي دارد ، كه وسيله زندگي اويند ، و انسان بزودي يعني هنگامي كه همه سبب‏ها از كار افتاد ، و حجاب برداشته شد ، مشرف بان زندگي ميشود ، و بدان آگاه مي‏گردد .


و نيز از كلام خدايتعالي بر مي‏آيد كه براي آدميان حياة و زندگي ديگري قبل از زندگي دنيا بوده ، كه هر يك از اين سه زندگي از زندگي قبليش الگو مي‏گيرد ، واضح‏تر اينكه انسان قبل از زندگي دنيا زندگي ديگري داشته ، و بعد از آن نيز زندگي ديگري خواهد داشت ، و زندگي سومش تابع حكم زندگي دوم او ، و زندگي دومش تابع حكم زندگي اولش است ، پس انسانيكه در دنيا است در بين دو زندگي قرار دارد ، يكي سابق ، و يكي لا حق ، اين آن معنائي است كه از ظاهر قرآن استفاده ميشود .


و لكن بسياري از مفسرين ، آياتي را كه متعرض زندگي اول انسان است حمل بر زبان حال و اقتضاي استعداد كرده‏اند ، همچنانكه آياتي را كه متعرض زندگي لا حق بشر است ، حمل بر نوعي مجاز و استعاره كرده‏اند ، ( اينجا دقت بفرمائيد) .


اما ظواهر بسياري از آيات اين حمل آقايان را تخطئه مي‏كند ، اما قسم اول كه عبارتند از آيات ذر و ميثاق ، بزودي هر يك در مورد خودش خواهد آمد ، كه خدا از بشر قبل از آنكه بدنيا بيايد ، پيمان‏هائي گرفته ، و معلوم ميشود كه قبل از زندگي دنيا يك نحوه زندگي داشته است .





ترجمة الميزان ج : 1ص :143


و اما در آيات قسم دوم كه بسيار زيادند ، چند آيه را بعنوان نمونه در اينجا مي‏آوريم ، تا خواننده خودش داوري كند ، كه از ظاهر آن چه استفاده ميشود ؟ آيا همانطور كه ما فهميده‏ايم زندگي آخرت تابع حكم زندگي دنيا هست ، يا نه ؟ و آيا از آن‏ها بر نمي‏آيد كه جزاي در آن زندگي عين اعمال دنيا است ؟ ( لا تعتذروا اليوم انما تجزون ما كنتم تعملون ، امروز ديگر عذر خواهي مكنيد ، چون بغير كرده‏هاي خود پاداشي داده نميشويد ) ، ثم توفي كل نفس ما كسبت ، سپس به هر كس آنچه را كه خود انجام داده ، بتمام و كمال داده ميشود ) ، فاتقوا النار التي وقودها الناس و الحجارة ، پس بترسيد از آتشي كه آتش‏گيرانه‏اش مردم و سنگند ) ، فليدع ناديه سندع الزبانية پس باشگاه خود را صدا بزند و ما بزودي مامورين دوزخ را صدا مي‏زنيم ) ، يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضرا ، و ما عملت من سوء ، روزيكه هر كس آنچه را كه از خير و شر انجام داده حاضر مي‏يابد ) ، ما تاكلون في بطونهم الا النار ، آنها كه مال يتيم را ميخورند جز آتش در درون خود نمي‏كنند ) ، انما ياكلون في بطونهم نارا ، آنها كه ربا مي‏خورند در شكم خود آتش فرو مي‏كنند ) .


و بجان خودم اگر در قرآن كريم در اين باره هيچ آيه‏اي نبود بجز آيه : ( لقد كنت في غفلة من هذا ، فكشفنا عنك غطائك ، فبصرك اليوم حديد ، تو از اين زندگي غافل بودي ، ما پرده‏ات را كنار زديم ، اينك ديدگانت خيره شده است ) كافي بود ، چون لغت غفلت در موردي استعمال ميشود كه آدمي از چيزيكه پيش روي او و حاضر نزد او است بي خبر بماند ، نه در مورد چيزيكه اصلا وجود ندارد ، و بعدها موجود ميشود ، پس معلوم ميشود زندگي آخرت در دنيا نيز هست ، لكن پرده‏اي ميانه ما و آن حائل شده ، ديگر اينكه كشف غطاء و پرده برداري از چيزي ميشود كه موجود و در پس پرده است ، اگر آنچه در قيامت آدمي مي‏بيند ، در دنيا نباشد ، صحيح نيست در آنروز بانسانها بگويند : تو از اين زندگي در غفلت بودي ، و اين زندگي برايت مستور و در پرده بود ، ما پرده‏ات را بر داشتيم ، و در نتيجه غفلت مبدل بمشاهده گشت .


و بجان خودم سوگند ، اگر شما خواننده عزيز از نفس خود خواهش كنيد كه شما را به بيان و عبارتي راهنمائي كند ، كه اين معاني را برساند ، بدون اينكه پاي مجازگوئي در كار داشته باشد ، نفس شما خواهش شما را اجابت نمي‏كند ، مگر بعين همين بيانات ، و اوصافيكه قرآن كريم بدان نازل شده .








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن