واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: بابام و طن داداشام و بقیه دائم بهم میگن شوهرت کچله و.... فقط منتظرن یه چیزی پیش بیاد بخندن و مسخرش کنن من و شوهرم دیگه خسته شدیم و منم خیلی دوستشون دارم اما دیگه صبرم تموم شده این جریان همیشه باعث دعوا بین من و شوهرمه
هر جا میشینن میگن کچله
شوهرم پشت سرش ریخته
خودم ناراحتم و بقیه بدترم میکنن چی کار کنم
مجول جان خيلي جدي باهاشون حرف بزن اين تمسخر كردنها ممكنه به قيمت زندگي مشتركت تموم بشه
به نظرم بشین با پدرت جدی صحبت کن و بگو این قضیه داره به زندگیت آسیب میزنه
تو رو به خدا جوابمو بدید دوسیا خیلی داغونم هر مشکلی رو حل میکنم یه جدید دارم دیگه شوهرمو و خانوادمو نمیخوام دیگه هیچی نمی خوام میخوام برای همیشه تنها باشم و تا عمر دارم گریه کنم تا بمیرم
باهاشون حرف زدم گفتم نه برام جشن نامزدی گرفتید نه جهیزیه خریدید هر کس میدیدشون فکر میکرد عزیزشون مرده
گفتم نکنید بدتر میکنن
همش به خاطر اینه که ما با هم دوس بودیم و به این ازدواج به خاطر من راضی شدن
هیچکس راضی نبود
هرچی میگم فایده نداره
سونیا جونم این جایی کمکم کن اشکام بند نمیاد
تو جمع جلو همسری میگن؟یا تو بهش خبر میدی که اینو میگن؟؟
جلوش متلک میندازن اونم به من گیر میده قهر میکنه تا من بگم چرا اونا این حرفو زدن
به خدا نمیزارم بفهمه اما میگه چرا تو هر روز گریه میکنی چرا افسرده تر میشی
خونوادم کم محلی بهش میکنن
بیچاره اگه شلوار لی پوشید دیگه باید همه چی بارش بشه
اگه من بودم مدتی باهاشون سر سنگین می شدم و رفت و امدم رو کم میکردم چند روزی یک بار تلفنی حال پدر و مادرم رو می پرسیدم ولی توضیحی براشون نمی دادم که چون شما شوهرم رو مسخره می کنید ، نمییام. هیچی نگو.
طفلی شوهرت گناه داره.
سونیا جونی نوشته است:
تو جمع جلو همسری میگن؟یا تو بهش خبر میدی که اینو میگن؟؟
اخه من هنوز خونه بابام هستم عقدیم عید بعد از ماه محرم میریم خونمون
همه پشت سرم حرف دراوردن که دختره یه چیزیش بوده که دادنش به این پسره
والا دیگه این مدلش رو ندیدم /قربونت برم من گلم خدا اون بالا شاه وناظر اعمال دیگران هست /کارشون خیلی زشته
اون یک غریبه هست / تو باید با خانوادت صحبت کنی/کیا مسخره میکنند؟
دو طرف خانواده مخالفند؟
خانواده همسری با تو چطوری اند؟
با شوهر خواهر دیگه ات هم همینطوری اند؟
مجول نوشته است:
اخه من هنوز خونه بابام هستم عقدیم عید بعد از ماه محرم میریم خونمون
همه پشت سرم حرف دراوردن که دختره یه چیزیش بوده که دادنش به این پسره
اگه بخوای به حرف مردم توجه کنی می بینی که خیلی هاشون با سبک عقلی هر چه تمام ، حرف مفت زیاد می زنند.
این دو ماه رو هم تحمل کن تا انشا الله بری سر خونه زندگی خودت. ولی بازم به نظرم در جواب تمسخرهای خانوادت چیزی نگو و باهاشون کل کل نکن. سعی کن تو بیشتر بری پیش همسرت و تو این مدت باقی مونده اون زیاد نیاد.
از روی تجربه چهار ساله زندگی مشترک بهت می گم (( هر چی هم که شوهرت خوب و عاقل باشه بعدا تمام تمسخرهای خانوادت رو به روت می یاره که خودت می دونی چی می شه))
سعی کن تو این یکی دو ماه عقد همدیگه رو بیرون از خونه ببینید و یا اگه امکانش هست تو بیشتر برو پیشش. زیاد هم سر این موضوع با همسرت بحث نکن . اگه به روت آورد یه جوری سر همش کن . البته نمی دونم برادرهات از تو کوچیکترن یا بزرگتر؟؟؟؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 503]