تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):قرآنى كه بر پيامبر نازل شد... عزتى است كه هوادارانش شكست نمى خورند... .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831048571




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

-کاسپار مرا به خودم آورد


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

گفت‌وگو با باران فرد، بازیگر تئاتر کاسپار مرا به خودم آورد میان نمایش‌هایی که این روزها در حال اجراست، نمایش «کاسپار» به نویسندگی پتر هانتکه و کارگردانی دکتر محسن معینی، تنها نمایشی است که با مضمونی فلسفی روی صحنه رفته و گرچه مخاطب خاص بیش‌تر از آن لذت خواهد برد، ولی کارگردان و بازیگران نمایش اصرار دارند تماشاگران عام نیز از دیدن این نمایش پشیمان نمی‌شوند.
 

یکی از بازیگران این نمایش که نقشی پیچیده و دشوار ـ به لحاظ روانی ـ ایفا می کند، باران فرد، از دانش آموختگان موسسه سمندریان است. او می گوید که خیلی سخت به نقش کاسپار رسیده و برای اجرای آن زحمت فراوانی کشیده است. تجربه بازی در نمایش کاسپار برای شما به عنوان یک بازیگر چطور بود؟ من دیرتر از بازیگران دیگر به نمایش کاسپار پیوستم. وقتی وارد گروه شدم، بازیگران گروه در حال تمرین و تحلیل متن بودند. تا مدتی برای ارتباط گرفتن با فضای کاسپار گیج بودم و چیزی نمی فهمیدم. با متن کاسپار و آنچه قرار بود بازی کنم، آشنایی نداشتم. چیزی که برایم جالب بود، این که کاسپار را در درونم حس می کردم، ولی نمی توانستم برون ریزی کنم. بعد شروع کردم به جستجو، دیدن و نشانه یابی کاسپار در زندگی حقیقی خودم و آدم های اطرافم. اینها باعث شد به کاسپار نزدیک شوم و از جایی به بعد، حس کردم با کاسپار یکی شده ام. می توانم به جرات بگویم کاسپار به طور کامل درون من پیدا شد و شکل گرفت، چون اتفاق هایی را تجربه کردم که من را به یقین رساند. با توجه به سوابق شما در بازیگری، آقای معینی نسبت به کارگردان های دیگر چه شیوه های متفاوتی در هدایت بازیگران برای رسیدن به نقش داشتند؟ این نکته خیلی برای من جالب بود. کاسپار نخستین تجربه کاری ام با محسن معینی است. ایشان و فضای کارشان را نمی شناختم اما آقای معینی به روش خیلی ساده ای کاسپار را به من فهماندند. در واقع از خودم استفاده کردند و رفتارهای خودم را مثال زدند و در کاسپار ریشه یابی کردند. این طور نبود که با کلمات پیچیده و اصطلاحات فلسفی متن و نمایش را برای ما توضیح بدهند. حتی فیلم هایی را پیشنهاد می کردند که ببینیم اما به روش ساده ای که متوجه می شدیم ایشان چه می ‎گویند. یادم می آید یک بار درباره مسائل مربوط به کار حرف زدیم و من از درونیاتم صحبت کردم. ایشان همان ها را در نقش کاسپار نشانه گذاری کردند و به من کد دادند. برای نمونه می گفتند این چیزی که می گویی، خوب است و در این قسمت نمایش می توانی از آن استفاده کنی. همه اینها باعث شد از خودم استفاده کنم تا برسم به نقش کاسپار. برداشت خودتان از نمایشنامه کاسپار چه بود؟ برداشتم از متن کاسپار و کار گروهی مان این است که در وهله نخست احساس نمی کنم ما چند نفریم که این نمایش را بازی می کنیم. حتی در طول اجرا، اسم دیگر دوستان بازیگر در ذهنم نیست. انگار همه ما یک نفریم. من همیشه نخستین جمله ای که در معرفی این نمایش به دوستانم می گویم، اشاره می کنم به بشر و دردهای بشری که چه هستند و از کجا می آیند. دردها قرار نیست تنها شکنجه فیزیکی باشد که کسی بگوید دارم درد می کشم. می تواند یک سری مقررات باشد، یا باید و نبایدها و داستان هایی که همه در زندگی روزمره با آنها درگیریم و باید انجام بدهیم. همان طور که نمایش کاسپار می گوید «انسان های نابهنجار گاهی با کتک درست نمی شوند. » ما اذیت می شویم اما ادامه می دهیم، چون چاره ای نداریم و اینها همان دردها هستند که اذیت کننده اند و شرایط را سخت تر می کنند. به لحاظ اخلاقی و رفتاری معتقدم هر آدمی باید خودش باشد. خوب باشد یا بد باشد اما خودش باشد. من همیشه آن طور که دوست داشته ام زندگی کرده ام اما جاهایی گیر می کنم و نمی توانم آن طور که دلم می خواهد، زندگی کنم. دستم به خاطر همین بایدها و نبایدهایی بسته است که بسیار دردناک و زجرآورند. همیشه به این مسائل فکر می کردم اما حالا که انجامشان می دهم، با تمام وجود آنها را حس می کنم. چطور حس می کنید، می توانید مثال بزنید؟ برای نمونه الان این همه شب ما اجرا رفته ایم، ولی امکان نداشته در آنتراکت نمایش و بین پارت اول و دوم، مخفیانه اشک نریزم. امکان نداشته تمام لحظه های نمایش را درک نکنم. این برایم خیلی جذاب است. خوشحالم در کاسپار بازی کردم، از این جهت که کاسپار مرا به خودم آورد و در کارنامه کاری ام مهم است. از کودکی بازیگری را دوست داشتم و رویایم بود . برای آن خیلی تلاش کردم. برای بازی در کاسپار با خودم عهد کردم اگر کاسپار را انجام دادم، که هیچ، اگرنه باید یک تصمیم جدی بگیرم. کاسپار اتفاق سرنوشت سازی در زندگی کاری و هنری ام بود. کاسپار یک نمایش فلسفی است و شاید درک آن برای مخاطب عام کمی دشوار باشد. فکر می کنید مخاطب عادی چقدر با این اثر ارتباط برقرار کند؟ به عنوان بازیگر، نمایش را برای کدام دسته از تماشاگران مناسب می دانید؟ در مورد مخاطبان، خیلی ساده می توانم پاسخ دهم، چون بسیاری از دوستانم نمایش را دیدند و در موردش با من صحبت کردند. میان آنها، انواع آدم ها از نظر فرهنگی، طبقه اجتماعی و ... وجود داشت اما نکته جالبی که بین آنها مشترک بود، این که همه شان کار را درک کرده بودند. برای نمونه رشته تحصیلی یکی از دوستانم فلسفه بود و از کار لذت برد و درباره اش نقد نوشت. یکی دیگر از دوستانم که فلسفه نخوانده و چیزی از آن نمی داند، وقتی کار را دید، او هم به همان اندازه درباره کاسپار نظراتی داشت و ابراز علاقه کرد. برخی تماشاگران دوست دارند کار را دوباره ببینند به این دلیل که در آن با خودشان مواجه شده اند. کاسپار نمایشی است که هر انسانی به تماشا بنشیند، امکان ندارد گیر نیفتد. بی شک یک جایی از کار خودش را می بیند و در مورد یکی از شخصیت ها می گوید این که من هستم. این اتفاق به خاطر آن است که همه ما چنین ویژگی هایی را در وجودمان داریم، ولی از آن فراری هستیم و مخفی اش می‎کنیم. احمدرضا حجارزاده / جام جم


 


پنج شنبه 14 اسفند 1393 ساعت 02:15





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن