واضح آرشیو وب فارسی:مهر: حجتالاسلام خسروپناه:
سینمای هالیوود نتیجه اصالت دادن به شهوت و غضب است
شناسهٔ خبر: 2496667 دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۵
هنر > سینمای ایران
رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بیان کرد که سینمای هالیوود نتیجه اصالت دادن به شهوت و غضب است که نمی توان با تدوین و حذف بعضی از بخش ها آن را ویرایش کرد. به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در نشست «تطبیق الگوی نظریه حکمی و اجتهادی بر هنر، رسانه و سینمای انقلاب» که روز گذشته یکشنبه 26 بهمن برگزار شد، به مدل های تفکر رئالیستی، رئالیزم شبکه ای و مبانی آن اشاره و اظهار کرد: شبکه معرفتی در اندیشه حکمی از بدیهیات آغاز می شود و به گزاره های مجهول می رسد و حاصل این کار رسیدن به یک منظومه معرفتی است که خودش می تواند معیار سنجش باشد و شبکه ای معرفتی را برای ما تامین می کند.رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران درباره نقش شبکه معرفتی در ارزشی یا ضد ارزشی دانستن یک فیلم توضیح داد: وقتی درباره یک فیلم نظر می دهید و آن را ارزشی یا ضد ارزشی می دانید به این سبب است که شما دارید فیلم را با یک شبکه معرفتی که در ذهن دارید، مقایسه می کنید و جزییات آن را با شبکه معرفتی خود محک می زنید.وی افزود: معیار سومی نیز این جا به نام کارکرد نسبت به مقاصدی که آن دین و مذهب یا مکتب برای ما مشخص کرده است، وجود دارد. همچنین رئالیزم شبکه ای است که مشخص می کند ما چه فیلمنامه ای بنویسیم و چه فیلمی را بپذیریم یا نپذیریم یعنی رئالیزم شبکه ای هم در ارزیابی و هم در تولید موثر است و نقش دارد.خسروپناه با اشاره به کتاب «زن در اسلام» شهید مطهری اشاره کرد: وقتی مجله «زن روز» آن زمان اشکال می گرفت که مساله نابرابری ارث ناعادلانه است، آقای مطهری برای پاسخ به آنها نگفت که این حکم خدا، وحی الهی است اگرچه وحی الهی هم حجت است و به شیوه عقلی نیز می توان صحت و درستی این ها را ثابت کرد در حالی که این شیوه معمول اندیشه حکمی است.نقش قوه خیال در خلق اثر هنریرییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در بخش دیگری از سخنان خود درباره اینکه چرا فیلمساز مسلمان فیلم سکولار می سازد، بیان کرد: علت این است که شبکه معرفتی این شخص تغییر پیدا می کند زیرا این شبکه معرفتی اوست که به او جهت می دهد چه فیلمی بسازد.پژوهشگر فلسفه دین مهم ترین منبعی را که در تولید هنر نقش دارد، قوه خیال دانست و گفت: هنر با عقل محض یا حس محض ساخته نمی شود بلکه با قوه خیال که بین حس و عقل است، ساخته می شود.وی با بیان اینکه کار خیال جعل و کار عقل کشف است، اظهار کرد: البته ما عقل عملی هم داریم که به بایدها و نبایدها می پردازد اما کار خیال تصرف است و کار هنر این است که این تصرفات ذهنی را که خیال انجام می دهد، به شکل نمایش، سینما، نقاشی یا هر مصداق هنری دیگر و به عینیت در بیاورد.رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با بیان این که یکی از کارهای خیال این است که در عالم ذهن تصرف می کند و بعد آن را به عینیت تبدیل می کنند و گاهی در این تبدیلات اعتباریات می سازد، عنوان کرد: وقتی ما می خواهیم یک فیلم بسازیم یا یک نمایش ارائه کنیم درست است که انسان ها در حال بازی هستند اما این هنر بر اساس قوه خیال نوعی جعل اعتبار برای رسیدن به هدفی که مدنظرش است انجام می دهد.وی افزود: سوال این است که کنترل خیال در این جا در دست کیست؟ حس یا عقل و یا شهوت و غضب؟ و پرسش معرفت شناسی این است که انسان کیست؟ اگر پذیرفتیم منظور انسان الهی است، او هم شهوت، غضب و هم فطرت دارد که در حکمت اسلامی اصالت با فطرت است اما این به معنی بی توجهی به شهوت نیست بلکه اصالت با نیازهای فطرتی است.حجت الاسلام خسروپناه تاکید کرد: نتیجه سینمایی که اصالت را به شهوت و غضب می دهد، سینمای هالیوود می شود که این سینما را نمی توان با تدوین و حذف برخی بخش ها ویرایش کرد اما در سینمای دینی، خیال یک ابزار معرفتی است که می خواهد در راستای اصالت فطرت جعل اعتبار و اعتبار سازی کند و نه در راستای اصالت شهوت و غضب و این مبنای انسان شناسی دقیقاً روی کاربست خیال اثر دارد.خسروپناه با طرح این پرسش که آیا خیال تحت عقل است یا نیست، عنوان کرد: در همه جا از سینمای هالیوود تا بالیوود و سینمای ایتالیا همه در اختیار عقل است اما تفاوت در نوع عقل است؛ عقل ابزار انگار یا عقل حکمت اندیش.پژوهشگر فلسفه دین، با تاکید بر این که نوع تبلیغات و نوع فیلم و پیام باید در سینما تغییر پیدا کند، اظهار کرد: در سینمای دینی باید به این سوال پاسخ داد که آیا می توان از سبک های درام و داستان دلگیر یا فیلم ترسناکی که مخاطب را به وحشت بیاندازد، استفاده کرد.واقعه کربلا یک نمونه عالی از تراژدیوی افزود: به نظر من در سینمای دینی سبکی به نام اکشن نخواهیم داشت اما می توانیم یک سبک تراژدی داشته باشیم که مشکلات را نشان می دهد اما پایان آن خوش است یعنی جز زیبایی نیست و واقعه کربلا یک نمونه عالی از تراژدی است.خسروپناه در پایان یادآور شد: بسیاری از سوژه هایی که امروز در سینما ارایه می شود به این ترتیب است که شخصی بسیار حاشیه ای را به صورت یک سوژه در آورده است در حالی که ما این همه مسایل اجتماعی داریم که می توانند سوژه هایی شوند که در سینما، انسان محقق را به انسان مطلوب تغییر دهد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]