واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: تماشاي فيلم نفس عميق ساخته پرويز شهبازي يكي از خاطرات خوش اغلب مخاطبان جشنواره فيلم فجر در سالهاي گذشته است. مهمترين ويژگي ساخته قبلي شهبازي مساله سادهاي بود كه اغلب منتقدان و نويسندگان سينمايي معمولا در يادداشتها و نوشتههاي خود بر آن تاكيد ميكنند، اما به دست آوردن آن معمولا كاري سخت و دشوار است. اين مساله چيزي جز «نمايش زندگي واقعي» نيست كه در بسياري از فيلمهاي سينمايي يا شكلي اغراق شده و بسيار تلخ پيدا ميكند يا اينكه به شكلي تمسخر آميز و باورنكردني نمود پيدا ميكند.پرويز شهبازي در فيلم تازه خود نيز سراغ موقعيتي از جنس فيلم قبلي خود رفته است. عيار 14 داستان خود را در شهري كوچك روايت ميكند. چند سال قبل در اين شهر، سرقتي صورت گرفته كه طي آن، يك طلافروش هنگام معامله طلاي دزدي، سارق را به پليس معرفي كرده است. فرد سارق هنگام دستگيري براي مرد طلا فروش خط و نشان كشيده و حالا پس از گذشت چند سال، او از زندان آزاد شده و به شهر برگشته است. صاحب طلا فروشي نميداند كه اين فرد سارق در شهر به دنبال چيست و همين موضوع باعث آشفتگي ذهني او ميشود. عيار 14 در همان ابتداي كار با نشان دادن جنازه مرد جوان طلافروش، پايان فيلم را براي مخاطب خود نمايش ميدهد. فيلم قرار نيست داستان پر پيچ و خمي را روايت كند كه با يك غافلگيري، مخاطب خود را ميخكوب كند بلكه شيوه روايت اين داستان اهميت دارد و قرار است جذابيت فيلم هم در اين مساله باشد. داستان به موازات روايت حضور مرد زنداني در شهر، سرگشتگي مرد طلا فروش را نيز به تصوير ميكشد. سرگشتگي او در نهايت كار را به جايي ميرساند كه او از شهر فرار كند و حتي مغازه خود را نيز به دوستش به قيمتي اندك بفروشد. فروختن مغازه طلا فروشي كه تنها مغازه شهر است به نوعي ميتواند تمثيلي از باختن همه زندگي باشد. ماجراي موازي ديگري كه فيلم به تصوير ميكشد، هم اتاق شدن زنداني سابق با احسان دوست مرد طلافروش است. طي ماجرايي با ديالوگهايي كه ميان اين دو روايت ميشود مشخص ميشود پرسه زدن مرد زنداني در حوالي طلافروشي به نيت خريد قطعهاي طلا براي دخترش بوده است. سكوت آزاردهنده زنداني سابق در همين مقطع از داستان با چند ديالوگ كوتاه و ساده شكسته ميشود و تماشاگري كه تا آن لحظه تصور ميكرده او به شهر برگشته تا جنايتي را رقم بزند و حرفهاي افسر پليس درباره تغيير او را نيز باور نكرده، به همذاتپنداري با او بدل ميشود. ضمن آنكه در سكانس پاياني فيلم نيز حركت خودروي زنداني سابق به سمت روستايي كه در ميان برف جلوهاي زيبا پيدا كرده، رستگاري مرد زنداني را نويد ميدهد. فضاي فيلم بشدت تداعيكننده فيلمهاي وسترن است و حتي شخصيتهاي داستان در نوع پوشش و حركتهاي خود نيز اين تصوير را تداعي ميكنند. عيار 14 فيلم ساده و روان است و در كنار روايت داستاني كه دنبال كردن آن براي اغلب مخاطبان با اندكي صبر و حوصله ميتواند جذاب باشد، چند پيام اخلاقي را نيز به شكلي غيرمستقيم به مخاطب خود ارائه ميكند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1170]