واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: كيانوش عياري تصميم دارد، در سال جديد كه پيشرو دارد، ساخت فيلم سينمايياش را آغاز كند. اين كارگردان سينماي ايران دربارهي دليل به تعويق افتادن ساخت فيلم سينمايياش به خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ميگويد: شايد علت به تعويق افتادن ساخت اين فيلم تهيه تله فيلمهايي باشد كه يكي از آنها به تلويزيون تحويل داده شده است. با اين حال عياري تاكيد دارد كه تهيهي آثار تلويزيوني مشكلي براي ساخت فيلم سينمايياش ايجاد نخواهد كرد. فردا 23 ارديبهشت ماه همزمان با سالروز تولد كارگردان «تنورهي ديو»، «آبادانيها»، «بيدار شو آرزو»، «شبح كژدم»، «دو نيمه سيب»، «بودن يا نبودن» و «سفره ايراني» است. به قول كيومرث پوراحمد: «درباره كيانوش عياري حرف زدن سخت است. تعدادي از فيلمهاي او بهترين فيلمهاي تاريخ سينماي ايران است.» كيانوش عياري ميگويد: «سينما بازيچه من است و من به حدي اين اسباببازي را دوست دارم كه حواسم به حاشيهها نيست.» عياري در گفتو گويي كه همزمان با پخش سريال روزگار قريب داشت، دربارهي سكوت خبري در هنگام ساخت اين سريال به ايسنا گفته بود: «من به چنين مسائلي فكر نميكنم و تنها بلدم كارم را انجام دهم.» او در عين حال خاطرنشان كرد: «اين بدان معنا نيست كه حاشيهها كه گاهي اوقات بسيار اهميت هم پيدا ميكند را جدي نميگيرم؛ بلكه متوجهشان نيستم و آنها را نميبينم؛ البته گاهي ممكن است به خاطر ايجاد حاشيه كارهاي افراطي هم انجام دهم. حواسم به حاشيهها نيست و اين بدان معناي نيست كه اعتقاد دارم حاشيهها در شان يك كار هنري و فرهنگي نيستند.» او تاكيد داشت بر اينكه؛ سينما بازيچه من است و من به حدي اين اسباببازي را دوست دارم كه حواسم به حاشيهها نيست. به گزارش ايسنا، كيانوش عياري آخرين ساختهي سينمايياش « بيدار شود آرزو» است كه بعد از چند سال هنوز به نمايش درنيامده است و به گفتهي خودش به دليل تاثير هولناكي كه اين فيلم بر روي مخاطبين ميگذارد بر اكران عمومي آن مردد است. اين كارگردان در گفتو گويي كه دو سال گذشته با تماشاگران فيلمش داشت گفته بود: به عنوان يك فيلمساز ارتباط با تماشاگر برايام اهميت دارد و از حيث فكر علاقهمند هستم ارتباط عاطفي با تماشاگر برقرار كنم، البته مثل تاثيرگذاري عاطفي فيلم «بيدار شو آرزو» در نظرم نيست، منظورم يكسري عواطف متعادل است. كارگردان «آبادانيها» تاكيد كرده بود: هرگز براي ساخت هيچ فيلمي، موضوعي را فراروي خودم قرار ندادم. يك اتفاق كوچك ميتواند من را به سمت ساخت يك فيلم هدايت بكند. همان طور كه ساخت فيلم «بيدار شو آرزو» از ماجراي كوچكي كه در زلزله طبس ديدم، شكل گرفت در عين حال كه مطلقا بعد از زلزله طبس، منتظر زلزله ديگري نبودم كه بروم فيلم را بسازم ولي به هر حال زلزله بم اتفاق افتاد و من براي اينكه فرصت طلبي نباشد يك مقدار صبر كردم 10 روز از زلزله گذشت و بعد ساخت فيلم را شروع كردم. اگر مسائل بزرگ انگيز ساخت يك فيلم شود و من بخواهم آن را مطرح كنم به نظرم محدود كردن مضامين است، ولي از هر مورد كوچكي ميتوان صدها منظر پيدا كرد و در همين راستا است كه ميگويند،هنر واقعا بيانتها است. كيانوش عياري فيلمنامهنويس، كارگردان، تدوينگر و تهيهكننده سينماي ايران شروع فعاليت در سينما را با نوشتن فيلمنامه و كارگرداني «تنوره ديو» در سال 64 آغاز كرده است. او كه دهه پنجاه سالگي را سپري ميكند، بيش از ده فيلم سينمايي ساخته و چندين مجموعه تلويزيوني كارگرداني و تعدادي فيلم نيز تهيه كرده است. اين كارگردان و تهيهكننده، تاثيرگذار اجتماعي پس از ساخت «تنوره ديو» در سال 64 سال بعد دو فيلم « آن سوي آتش» و « شبح كژدم» را جلوي دوربين ميبرد كه فيلم «آن سوي آتش»، جوايز بزرگ بينالمللي همچون جشنواره بلژيك و جايزه بزرگ فيلمهاي تلويزيوني توكيو را از آن خود ميكند. وي براي فيلم اولش «تنوره ديو» هم جايزه بهترين كارگرداني جشنواره فيلم فجر را گرفت و براي فيلم بعديش نيز همچنين اين جايزه را دريافت كرد. عياري كه كمتر اهل گفتگو مصاحبه است طي صحبتي چند سال قبل مطرح كرده بود: حتي يك فيلم فانتزي با روايت متخيل هم اگر چه يك اثر مستقيم اجتماعي نيست، اما نشانههاي فراواني از تاثيرات جامعه را در درون خود دارد. فيلم اجتماعي را نبايد فقط در كوچه و خيابان ديد در يك آپارتمان با در و پنجره بسته كه تلفن هم نداشته باشد ميتوان اثرات جامعه را ديد. عياري همچنين در صحبتهاي ديگري كه همزمان با جشنواره فيلم فجر سالهاي گذشته انجام ميدهد، ميگويد: براي هيچ اثر هنري نميتوان فضاي بدون مخاطب تصور كرد هر فيلم سينمايي آبشخور مجدد جامعهاي است كه از آن نشات گرفته است و نميتوان اثري كاملا مستقل و در خلاء انساني آفريد. وي تاكيد كرده بود: سينماي سفارشي چندان تاثيرگذار نيست، اگر چه سفارشي دولتي را نميتوان با نفي ارزشهاي يك اثر مساوي دانست اما معمولا زبان غير مستقيم و واقعگرا ميتواند يك مفهوم ملي را نهادينه كند. به گزارش ايسنا، عياري كه متولد 1330 است، چهارمين ساخته سينمايياش را در سال 67 به نام « روزه با شكوه» ميسازد و تا سال 70 فيلم سينمايي را جلوي دوربين نميبرد و سرانجام « دو نيمه سيب» را ميسازد. سال بعد نيز «آبادانيها» را كار كرد و سه سال بعد «شاخ گاو»، وي سال 76 « بودن يا نبودن» را جلوي دوربين برد. و سال 80 «سفره ايراني» وسرانجام سال 82 «بيدارشو آرزو» را كار كرد. «بيدارشو آرزو» كه در سال 82 پس از زلزله بم ساخته ميشود، درباره معلم جواني است كه در يكي از روستاهاي نزديك بم زندگي ميكند، صبح زلزله خود را از زير آوار بيرون ميكشد و ميبيند همه اهالي روستا زير آوار ماندهاند، پس پاي پياده به سمت بم راه ميافتد، اما در بم با صحنههاي مهيبتري برخورد ميكند و ناچار براي كمك در شهر ميماند. «بيدار شو آرزو» كه يكي از فيلمهاي تاثيرگذاري بود كه در جشنواره فجر پنج سال قبل به نمايش درآمد.توانست براي اين كارگردان سيمرغ بهترين دستاوردهاي فني و هنري را به ارمغان آورد. حال شش سال از ساخت، «بيدار شو آرزو» در سينما ميگذرد، او در اين سالهاي سپري شده سريال «روزگار قريب» را ساخت كه سال گذشته پخش شد. انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 269]