تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836246821
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ جبهه را با چمران آغاز کردم/ خاطرهای شیرین از عمامه پیچیدن در جبهه
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲
جبهه را با چمران آغاز کردم/ خاطرهای شیرین از عمامه پیچیدن در جبهه
محقق، نویسنده عرفان اسلامی و مجری برنامه تلویزیونی «معرفت» میگوید جبهه را با شهید چمران آغاز کرده و به عشق او وارد جنگهای نامنظم شده است. وی میگوید: برخلاف نام جنگهای نامنظم، ایشان انسان بسیار دقیقی بود.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، شهریور ماه سال گذشته با اسماعیل منصوری لاریجانی با محقق و نویسنده عرفان اسلامی و مجری برنامه تلویزیونی «معرفت» گفتوگویی انجام دادیم که مشروح آن از اینجا قابل مطالعه است.
در ادامه گزیده این گفتوگو را میخوانیم: * من در رینه یکی از روستاهای شهر لاریجان در سال 1337 متولد شدم در روستاها آن دوران دبیرستان نبود، بنابراین برای ادامه تحصیل به تهران آمدم و در مدرسه نظام مافی منطقه 13 تهران در رشته طبیعی که اکنون به آن رشته تجربی میگویند، مشغول شدم. ابتدا در رشته علوم آزمایشگاهی قبول شدم در انستیتو عالی علوم بیمارستانی در رشته الهیات دانشگاه تهران پذیرفته شدم، رشته قبلی را هم تا مقطع لیسانس خواندم و سپس رها کردم. بنابراین الهیات را از پایه آغاز کردم و سپس در سال 60 به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمدم. * حدود کلاس سوم یا چهارم ابتدایی بودم با پدرم ماه محرم محضر حضرت آیتالله حسنزاده آملی رسیدیم ایشان در محلمان منبر میرفتند و مکرراً تکرار میکردند که ای آقایان خودتان را گول نزنید، نفستان را بشناسید، هر کس نفسش را نشناسد فریب آن را میخورد؛ «من عرف نفسه فقد عرف ربه». در نهایت ما به منزل آمدیم و من مدام در فکر بودم از پدرم پرسیدم که منظور از شناخت نفس چیست که جایی حاج آقا میفرمودند، پدر پاسخ داد که یعنی باید به درون خود برویم از همان زمان یک خودگرایی و درونگرایی در من ایجاد شد. * رشته عرفان اسلامی واحد علوم تحقیقات برایم یک توفیق اجباری شد چون پس از ارتحال امام خمینی (ره) با تلاش یادگارشان حاج احمد آقا و حاجیه خانوم طباطبایی رشته عرفان اسلامی و امام خمینی (ره) در واحد علوم تحقیقات راه اندازی شد و من در این رشته دکترای عرفان اسلامی گرفتم. * جبهه را با چمران آغاز کردم و شناختم و با جنگهای نامنظم وارد شدم و به عشق زیارت ایشان به جبهه رفتم. رفتم ستاد ثبت نام و گفتم من میخواهم نزد آقای چمران بروم از من پرسیدند که تو جنگ میخواهی بروی یا چمران را میخواهی ببینی؟ من گفتم میخواهم در جنگهای نامنظم شرکت کنم که ایشان را به من معرفی کردند و من نزد خود شهید چمران رفتم ایشان شخصاً افراد را مصاحبه و گزینش میکردند، انسان بسیار دقیقی بود در عین اینکه جنگهایش نامنظم بود بسیار وقت شناس و منظم و دقیق بود ایشان زود شهید شد و من تنها توانستم یک ارتباط چهار ماهه داشته باشم. * دو سال در جنگ بودم و دوران پایان جنگ را در سازمان بازرسی ویژه فرماندهی کل قوا مشغول بودم که در آن دوران حاج آقا فلاحیان رییس سازمان بودند ما هم در مناطق جنگی بررسی میکردیم و از اوضاع جبههها خدمت امام خمینی گزارش میدادیم ما گزارشها را تهیه میکردیم از طریق حاج آقا فلاحیان یا آیتالله هاشمی به سمع ایشان میرسید، البته من توفیق داشتم چند باری امام خمینی (ره) را از نزدیک ملاقات کنم. *بچهها هم در پایگاه شهید بهشتی یک بار که به عللی عملیات به تعویق افتاد، تقاضا کردند که امام خمینی (ره) را ببینند، این یک رابطه عاشق و معشوق بود پس از آن میسر شد که به خدمت امام خمینی (ره) برویم و در زمانی که صف دیدار با ایشان نزدیک میشد من ناخودآگاه ایشان را بوسیدم ایشان سرشان را بالا آوردند و من آن زمان تازه فهمیدم که این آرزوی زیارت امام چه بوده است، این دیدار برای من بسیار شیرین بود و هنوز در ذائقه من مانده است. * در چند پاتک جزیره مجنون حضور داشتم خاطره زیبایی که از جنگ دارم برای همان مرداد سال 1365 است، تابستان گرمی بود و از عملیات هم خبری نبود، گفتم جایی بروم که بیشتر منطقه جنگی را حس کنم نیرو در آن منطقه زیاد بود، یک طلبه جوان هم تازه ازدواج کرده بود و خلاصه در تلاش بود که مرخصی برود من در آنجا سخنرانی کردم ایشان از بنده خواست که جایشان در جبهه بمانم تا بتواند مرخصی برود. حاج آقای اسکندری مسئول تبلیغات قرارگاه کربلا هم به من گفتند که حتما باید لباس روحانیت بپوشی من گفتم نه من همینطوری نمیپوشم، چون میخواهم در لباس پاسدار باشم ولی ایشان گفتند اشکالی ندارد تأثیر لباس روحانیت بیشتر است ایام عید قربان و غدیر و محرم هم در پیش هست و ما نیاز به روحانی داریم. * اما من آنجا گفتم به یک شرط معمم میشوم که یک اذنی از طرف امام یا نماینده ایشان باشد حاج آقای اسکندری از من پرسیدند که اگر حاج آقا موسوی جزایری اجازه بدهند، قبول داری؟ من موافقت کردم، حاج آقا موسوی استقبال کردند و خلاصه ما آنجا در لباس روحانیت ظاهر شدیم و همه تعجب کردند که من روحانی بودم، خلاصه یک خاطرهای دارم که عمامه من همان ابتدا خراب شد بعد از آن و من بلد نبودم که آن را ببندم صبح اول وقت بود و باید برای نماز میرفتم اما هر کار میکردم عمامهام را ببندم نمیتوانستم، یک آقای چمنی آنجا داشتیم من به ایشان گفتم که برقها را لطفاً خاموش کنید که عمامه مرا بچهها نبینند و با همان عمامه ناجور بستهشده، نماز خواندیم. * خلاصه بعد از نماز صبح خدمت آقای اسکندری رفتم و طرز عمامه بستن را یاد گرفتم شش ماه من معمم بودم و خیلی علاقهمند شدم که در این لباس بمانم اما بعد از آن به قم آمدم خدمت یکی از حضرات آیات گفتم من دوست دارم در این لباس بمانم اما ایشان فرمودند که شما در لباس سبز پاسداری موفقتر هستی. * آیتالله حسن زاده آملی از بهترین اساتید من هستند که تأثیر اخلاقی زیادی بر من گذاشتند این طور است که با وجود اینکه من سی سال بر شخصیت ، آثار و در محضر آیتالله حسن زاده تلمذ میکنم هنوز شخصیتشان را نشناختم و هر بار جلوه تازهای از ایشان در برابرم گشوده میشود. بیست سال در محضر ایشان فلسفه و حکمت آموختم ایشان واقعاً شخصیت عجیبی هستند. * استاد دینانی هر کسی را به ساحت درونشان راه نمیدهند این ارتباط خیلی مشکل بود این حرف را کسانی که در محضرشان تلمذ کردند یا همکارشان بودند بخوبی میدانند بهرحال این توفیق الهی برای من بود که با ایشان از هر دری وارد شدم تا مرا بپذیرند. هفت سال برنامه معرفت که از شبکه چهار پخش میشود یکی از برکات این عنایت بین من و ایشان است. * دینانی غالباً مرا به عنوان یک «عارف» صدا میزدند همیشه بین فلسفه و عرفان تفاوت قایل میشدند تا جایی که میگفت عرفان چیزی در برابر فلسفه نیست بلکه محصول آن است اینها در طی چندین سال گفتمان نزدیک بین من و ایشان گاهی با تندیها و حتی قهر هم همراه بود ولی به هر حال زمانی که محرم ایشان شدم. ایشان امروز کاملاً در فضایی متفاوت از گذشته سخن میگوید و یک پختگی عجیبی دارد. انتهای پیام/ک
93/01/15 - 11:49
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]
صفحات پیشنهادی
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲/ ۱ دعانویسی را رها کردم و طلبه شدم/ پیشنهاد جالب شهید بهشتی درباره ع
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ ۱دعانویسی را رها کردم و طلبه شدم پیشنهاد جالب شهید بهشتی درباره عمامهگذاریسید یحیی یثربی استاد فلسفه میگوید در دوران کودکی پدربزرگم به جای اینکه مرا به کار مشغول کند اجازه داد درس بخوانم و دعانویس شوم البته در آن زمان به غیر از اینبازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ شیرینی عقدم را آیتالله بهجت خرید/ خاطراتی از روز عاشورا در آمریکا
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲شیرینی عقدم را آیتالله بهجت خرید خاطراتی از روز عاشورا در آمریکامعاون برنامهریزی و فناوری اطلاعات دانشگاه تهران میگوید از آیتالله بهجت تقاضا کردم که خطبه عقدمان را بخوانند ولی آنقدر خودم از عرف غافل بودم که شیرینی مجلس را هم تهیه نکربازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ دو مرجع تقلید در مراسم ازدواجم بودند/ خاطرهای از ترجمه پیامهای رهب
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲دو مرجع تقلید در مراسم ازدواجم بودند خاطرهای از ترجمه پیامهای رهبر انقلاب محمدعلی آذرشب مترجم عربی پیامهای رهبر انقلاب و داماد حجتالاسلام اشکوری ازدواج خود را بسیار سنتی میداند و میگوید که در مراسم ازدواجش دو تن از بزرگترین مراجعبازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ «ماه عسل» با طعم عسل کوهی/ لذت تبلیغ دین همراه با تراکتورس
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ماه عسل با طعم عسل کوهی لذت تبلیغ دین همراه با تراکتورسواریحجتالاسلام دباغی یکی از مبلغان پرکار و فعال در مناطق محروم کشور است او که دو سالی میشود ازدواج کرده به جای رفتن به ماه عسل همراه همسرش راهی روستاهای محروم میشود خودش مبانی دبازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ دختر آخوند با بقیه فرق دارد/ این حاج آقا به درد نمیخورد!
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲دختر آخوند با بقیه فرق دارد این حاج آقا به درد نمیخورد قضاوت یک کودک در خصوص روحانی مسجد محلشان که عقیده داشت روحانی بدون شکلات و بادکنک به درد نمیخورد ماجرای جالبی است که حجتالاسلام اکبری از مبلغان فعال در مناطق محروم درباره شیوه تبلبازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ میزان مهریه دختر آیتالله مهدویکنی/ علت تغییر فامیلی از حاجیباقری
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲میزان مهریه دختر آیتالله مهدویکنی علت تغییر فامیلی از حاجیباقری به مهدویکنیمسئول گزینش واحد خواهران دانشگاه امام صادق ع و دختر آیتالله مهدویکنی میگوید مهریهام ۱۵سکه بهار آزادی است ۱۴ تا به نیت معصوم و یکی به نیت حضرت ابوالفضلبازخوانی گفتوگوهای شاخص گروه آیینواندیشه در سال۹۲/ ماجرای چشم برزخی دختر عشایر/ راهی که یک طلبه از دبی تا قم
بازخوانی گفتوگوهای شاخص گروه آیینواندیشه در سال۹۲ ماجرای چشم برزخی دختر عشایر راهی که یک طلبه از دبی تا قم پیمودمسئول گروه جهادی مروّجین مذهب درباره چگونگی طلبهشدن خود میگوید پس از دانشگاه شغل خوبی برای من در دبی امارات مهیا شده بود اما توصیه یک عالم ربانی مرا از این رو بهبازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ حوزه میماندم الان مرجع بودم/ از موسیقی غربی بیزارم/ هانری کُربن مرش
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲حوزه میماندم الان مرجع بودم از موسیقی غربی بیزارم هانری کُربن مرشد نداشتچهره ماندگار فلسفه ایران میگوید یک روز علامه طباطبایی از من سؤال کردند که آیا شعر میگویم و من نیز تأیید کردم ایشان صراحتاً به من گفتند که فعلا شعر نگو چون فلسفبازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ نصیحت مادر اسماعیل آذر درباره موسیقی/ «یک منِ غازانی» چه ق
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲نصیحت مادر اسماعیل آذر درباره موسیقی یک منِ غازانی چه قدر استاستاد زبان و ادبیات فارسی و مجری برنامه مشاعره میگوید که مادرش وصیت کرده از راه موسیقی امرار معاش نکند و تنها موسیقی را به عنوان یک هنر در نظر بگیرد وی هم به این نصیحت گوش دادبازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ زمانی که حوزه مدرک نمیداد جمعیت طلاب بیشتر بود/ مطهری و شریعتی فامی
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲زمانی که حوزه مدرک نمیداد جمعیت طلاب بیشتر بود مطهری و شریعتی فامیل بودندحاجیه خانم هادیه روحانیمؤید مدیر حوزه علمیه حضرت زینب س و مسنترین استاد حوزه علمیه خواهران تهران است او که پای سخنان شهید مطهری و دکتر شریعتی نشسته است خاطراتبازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ رفع مشکل لغتنامه دهخدا توسط رهبر انقلاب/ فامیلی اصلی دکتر «شهیدی» چه
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲رفع مشکل لغتنامه دهخدا توسط رهبر انقلاب فامیلی اصلی دکتر شهیدی چه بوداستاد زبان و ادبیات فارسی میگوید یک شب تلفنی از دفتر مقام معظم رهبری تماس گرفتند که ایشان رییس لغتنامه دهخدا به همراه یک نفر دیگر را به حضور طلبیدهاند ظاهراً آن یبازخوانی گفتوگوهای شاخص آیینواندیشه در سال۹۲ ماجرای رسانهایشدن ورود نماینده رهبر انقلاب به لندن
بازخوانی گفتوگوهای شاخص آیینواندیشه در سال۹۲ماجرای رسانهایشدن ورود نماینده رهبر انقلاب به لندندبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی با اشاره به رسانهای شدن ورودش به لندن گفت با ورود من به انگلیس کیهان ضدانقلاب لندن با تیتر درشتی اعلام کرد نماینده خامنهای وارد لندن شد ● گبازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲ کمک حضرت امام برای تأسیس سازمان «سمت»/ خاطراتی از جلسات شب
بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲کمک حضرت امام برای تأسیس سازمان سمت خاطراتی از جلسات شبانه با علامه طباطباییرئیس سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی میگوید حدود چهارده - پانزده سال همراه آیتالله جوادی آملی علامه حسنزاده آملی و دیگرابازخوانی گفتوگوهای آیین و اندیشه در سال ۹۲ مختارنامه را ندیدم/ پخش مداحیها در صداوسیما گزینشی است/ ماجرای
بازخوانی گفتوگوهای آیین و اندیشه در سال ۹۲مختارنامه را ندیدم پخش مداحیها در صداوسیما گزینشی است ماجرای سرمه و خرابی حنجرهعبدالرضا هلالی با اینکه خودش مداح است و مداحان معمولاً در خواندن روضههای مکشوف و جانگداز تبحر دارند اما میگوید سریال مختارنامه را ندیدم چون زیاد دلس-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها