واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بازخوانی گفتوگوهای آیینواندیشه در سال۹۲
حوزه میماندم الان مرجع بودم/ از موسیقی غربی بیزارم/ هانری کُربن مرشد نداشت
چهره ماندگار فلسفه ایران میگوید: یک روز علامه طباطبایی از من سؤال کردند که آیا شعر میگویم و من نیز تأیید کردم. ایشان صراحتاً به من گفتند که فعلا شعر نگو! چون فلسفه میآموزی، ذهنت تخیلی میشود.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، اردیبهشت ماه سال گذشته با غلامحسین ابراهیمی دنیانی چهره ماندگار فلسفه و شاگرد امام و علامه طباطبابی گفتوگویی انجام دادیم که مشروح آن از اینجا قابل مطالعه است.
در ادامه گزیدهای از این گفتوگو را میخوانیم: *من شاگرد علامه طباطبایی در درسهای روزانه و جلسات خصوصی شبانهشان بودم که در این جلسات تنها تعداد انگشتشماری افراد حضور داشتند، بنابراین من از نزدیک با ایشان ارتباط داشتم و به لحاظ فکری نیز به یکدیگر نزدیک بودیم. ایشان در جلسات روزانه که عمومی برگزار میشد مباحث فلسفی را بیان میکردند که در این جلسات حتی بازاریها هم حضور داشتند اما در جلسات شبانه تنها به باطن تفاسیر قرآن یا مباحث فلسفی عمیق میپرداختند من در دوره اول جلسات علامه در قم نبودم اما از دوره دوم حضور داشتم، کم کم فهمیدم که ایشان نیز به من نظر خاصی دارند، ایشان فهمیدند که من شعر هم میگویم، یک روز از من سؤال کردند و من نیز تصدیق کردم ولی ایشان صراحتاً گفتند که فعلا شعر نگو! من دلیلش را پرسیدم و علامه گفتند که چون فلسفه میآموزی، ذهنت تخیلی میشود. * 10 سال درس خارج خواندم و دروس فقه، ادبیات، منطق، بلاغت و اصول را گذراندم اما فلسفه را در دورهای قویتر از کلام دیدم و شروع به مطالعه آن کردم. * اکنون همدورهایهای من مجتهد هستند و رساله منتشر میکنند و مرجع شدهاند. اگر من هم در حوزه بودم، الان مرجع بودم. * هانری کربن به شدت مجذوب فلسفه و عرفان اسلامی شده بود و مطالب و کتابهایش را به زبان فرانسه مینوشت البته اکنون کتابهای او در کشورهای اسلامی به جز عربستان سعودی ترجمه و خوانده میشود برای مثال در مناطقی مثل ترکیه، مالزی، اندونزی، کشورهای حوزه بالکان و ... درباره کربن خیلی انتقادها و مطالب بیان شده است. *یک بار از کُربن پرسیدم شما که میگویید مرشد لازم ندارید، حتماً ذکر که دارید، ذکر خفی یا جلی شما چیست؟ او گفت: همین که تا صبح ذکر قال الباقر و قال الصادق میخوانم، همین ذکر من است. این جوابی بود که کُربن به من داد حالا هر طور میشود این را تفسیر کرد. * به یک معنایی، فلسفه اسلامی از عرفان جداییناپذیر است. من معتقدم که بلندترین و بزرگترین حرفهای ممکن را عرفا زدهاند، منتها برخی بر آنها دقت نکردهاند بالاتر از حرف عرفا در عالم فکر بشری چیزی زده نشده است؛ سخن عرفا حرفهای معقول است، بنابراین عرفا عقلانیت بالایی دارند. * از همان دورانی که فلسفه خواندم با عرفان و عوالم آن از طریق آثار عرفای بزرگ آشنا شدم و از آن دوران تا به امروز با عرفان سر و کار دارم. * بین فیلسوفان غربی اندیشههای هگل و هایدگر را بیش از دیگران میپسندم ولی دیگران نیز هر کدام جایگاه خود را دارند، ابن سینا بزرگترین اندیشمند اسلامی است، بزرگِ فلسفه و عرفان ماست، ملاصدرا را هم در جایگاه دوم میپسندم. * در دوران معاصر با دکتر نصرالله پورجوادی، دکتر مصطفی محقق داماد و دکتر داوری اردکانی که در حوزه فلسفه اسلامی کار کردهاند، قرابت فکری دارم. * موسیقیهای سنتی ایرانی خودمان را گوش میدهم، از موسیقی غربی بیزارم یک ذره هم گوش نمیدهم جایی بشنو، گوشم را میگیرم و فرار میکنم! * برنامه «معرفت» که از شبکه چهار پخش میشود، مخالفان شدید دارد، اما مادامی که مخالفان جلوی ما را نگیرند، ما فعالیت میکنیم. انتهای پیام/ک
93/01/10 - 10:02
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]