واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
جعل تاریخ ایران با «ظهور یک امپراتوری»
فیلم سیصد یک توهین بیتحلیل و یک عربده کشی مدعیانه بود. سازندگان آن تلاش داشتند پشت تاریخ یونان مخفی شوند تا بزرگترین نقطه ضعفشان را که عدم وجود کهن الگوهایی تاریخی و اجتماعی بود بپوشانند.
خبرآنلاین: قسمت دوم فیلم سینمایی 300 با عنوان«300: ظهور یک امپراتوری» که به نبرد جنگجویان اسپارت در برابر حملات سپاه خشایارشا پادشاه هخامنشی اختصاص دارد به نمایش درآمد. قسمت اول این فیلم در سال 2006 اکران شد و ایرانیان به دلیل آنچه تحریف وقایع تاریخی و توهین به فرهنگ ایران باستان میدانستند به شدت از آن فیلم انتقاد کردند. در این فیلم با چهرهای خشن و سبعانه از ایرانیان دوران هخامنشی روبرو میشویم، ایرانیانی که به غارت، تجاوز و آتشزنی آتن، مهد تمدن اروپا میپردازند.
فیلم سیصد یک توهین بیتحلیل و یک عربده کشی مدعیانه بود. سازندگان آن تلاش داشتند پشت تاریخ یونان مخفی شوند تا بزرگترین نقطه ضعفشان را که عدم وجود کهن الگوهایی تاریخی و اجتماعی بود بپوشانند. فیلمی که در وحشی، غارتگری و هیولا صفت نشان دادن ایرانیان از هیچ تلاشی دریغ نکرد و ازاین جهت هم لوگوی فیلم را شبیه به کلمه zoo (باغ وحش) ترسیم نمود.
در قسمت اول فیلم 300، با مقاومت 300 سرباز اسپارتی در مقابل ارتش میلیونی خشایارشاه روبرو هستیم و اینکه چگونه این ارتش کوچک، ایرانیان را برای مدت طولانی زمینگیر کرد. در فیلمِ جدید با بخش دیگری از حملههای خشایارشاه به یونان روبرو هستیم، این بخش به جنگ دریایی که بین این دو کشور شکل گرفته میپردازد. فیلم در شخصیت پردازی و بیان واقعیت تاریخی بسیار ضعیف است اما به دلیل صحنههای پرزرق و برق جنگ خود، موفق است.
آنچه آزار دهنده است چهره بدوی و خشن ایرانیان در فیلم «ظهور یک امپراتوری» به کارگردانی «نوآم مورو» متولد 1961 اورشلیم است. فیلمسازی که سابقه ویژهای در عرصه کارگردانی ندارد. سولیوان استیپلتن، اوا گرین و لنا هیدی نیز بازیگران اصلی آن هستند. فیلم به مقابله تمیستوکل، سیاستمدار و سردار آتنی، با حمله خشایارشاه و متحد او، ملکه آرتمیس یکم، به یونان و نقش او در شکست ایرانیها در نبرد سالامیس میپردازد. تمیستوکل با تقویت نیروی دریایی آتن و تشویق یونانیها به مقاومت در برابر خشایارشاه نقش بزرگی در ناکامی نیروی دریایی بزرگ ایران در نبرد سالامیس داشت. تمیستوکل پس از سقوط آتن به دست خشایارشاه و فرار تعداد زیادی از فرماندهان یونانی، پیشنهاد ماندن و نبرد در تنگهٔ سالامیس را مطرح کرد.
ایرانیان در این فیلم نسبت به یونانیان چهرههای خشنتری دارند. خشایارشاه، با بدن نیمهبرهنه و قد بلند خود به عنوان رهبری، بیکفایت و ضعیف است و تنها ویژگی مثبت چنین ارتشی، تعداد زیاد آن است. کارگردان تلاش دارد تنها جذابیت این فیلم هدایت این ارتش توسط یک زن نشان دهد. آرتمیس نام زنی است که فرمانده سپاه ایرانیان در این نبرد بوده و باید او را یکی از بزرگترین دریا سالاران تاریخ دانست. آرتمیس، ملکه هالیکارناس طبق اسناد و نوشتههای هرودوت مورخ جنگهای ایران و یونان که در همین دوران میزیسته و به او «جهاندیده بسیار گوید دروغ!» نیز نام نهادهاند، آرتمیس یک شخصیت واقعی است. او یک ملکه یونانی بود که در نبرد سالامیس در اردوی ایرانیها میجنگید. ولی او فرمانده ناوگان دریایی ایرانیها نبود. اسناد نشان میدهد که از حدود 600 کشتی که در آن نبرد شرکت داشتند ملکه آرتمیس فقط چند کشتی در اختیار سپاه ایران قرار داده بود.
در سال 480 قبل از میلاد یونانیان و ایرانیان به نبرد دریایی عظیمی با یکدیگر در نزدیکی سالامیس دست زدند. باران تیر و سنگ و نیزه بود که میان کشتیها رد و بدل میشد اما اسلحه کلیدی یونانیان قدرت کوبنده کشتیهای جنگی آنها بود که با سرعت توسط گروه پارو زنان به جلو رانده میشد. کشتیهای ایرانیان سعی داشتند مانع از مسیر پیشروی کشتیهای یونانی شوند ولی با این وجود یونانیان توانستند نیمی از ناوگان دریایی ایرانیان را نابود کنند. در نبرد سالامیس ادعا میشود دو سوم کشتیهای یونانی و نیمی از کشتیهای ایرانی نابود شد و ایرانیها به دلیل همین تلفات عقبنشینی کردند و یونانیها که در ابتدا متوجه پیروزی خود نشده بودند صبح روز بعد با شگفتی دیدند که از کشتیهای ایرانی خبری نیست!
کارگردان در فیلم مدعی است تمامی امور امپراتوری ایران از سوی خارجیها اداره میشود! و ایرانیها در اینجا نقش مهمی ندارند. هالیوود در این فیلم ایرانیها را به انسانهایی که از غربیها وحشیتر هستند و در نتیجه محتاج به کمک و یاری هستند تبدیل نموده است. در فیلم، ایرانیها به شکل تروریست و یا وحشی دیده میشوند.
داستان فیلم با پرتاب یک تیر اعجاب آمیز آغاز میشود. این تیر را یک قهرمان آتنی به نام تمیستوکل در جریان نبرد ماراتون در حومه شهر آتن در سال 490 قبل از میلاد از کمان خود رها میکند و در کمال شگفتی داریوش بزرگ، پادشاه ایران را میکشد. در کنار او، خشایارشاه پسر و جانشین وی ایستاده است. هر چند داریوش پادشاه ایران این کارزار نظامی را علیه یونان شروع کرد که در ماراتن با مقاومت روبرو شده و شکست خورد، ولی نه او و نه پسرش خشایارشاه هیچکدام در این نبرد حاضر نبود.
فیلم «ظهور یک امپراتوری» فیلم دیگری در راستای ایران هراسی و جعل تاریخ است. فیلم تلاش دارد کشور و ملتی را محور شیطانی قرار داده و با ژست حق بجانب خود را به مردم جهان مدافع دموکراسی معرفی میکند. فیلمهای «بدون دخترم هرگز، آرگو، اسکندر، کشتیگیر، ترانسفورمرز3، ارباب حلقهها، دیکتاتور، خانهای از شن ومه، سنگسار ثریا، پرسپولیس، نبرد تایتانها، 300 و اکنون ظهور یک امپراتوری» تنها بخشی از تولیدات سینمایی دستگاه عظیم رسانهای غرب و هالیوود در سالهای اخیر است.
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]