واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: یادداشت ناصر صفاریان درباره تبانی در جشنواره فیلم فجر 92
«عصبانی نیستم» به بخش مسابقه راه پیدا کرده بود. دیده شده بود. در پنج رشته نامزد شده بود. برای دریافت جایزه در دو رشته انتخاب شده بود. رضا درمیشیان مقررات شما را رعایت کرده بود؛ شما مقررات خودتان را رعایت کردید؟
ناصر صفاریان روزنامه نگار در تازه ترین یادداشتش نقدی را وارد کرده است بر محافظه کاری رییس سازمان سینمایی در کنار گذاشتن «عصبانی نیستم» از اختتامیه جشنواره. به گزارش شبکه ایران صفاریان در یادداشتی که برای «اعتماد» نوشته اینکه درمیشیان تمامی قوانین جشنواره را رعایت کرده اما در یک بی قانونی آشکار فیلمش به ناگاه از سبد جوایز حذف شده را مصداق بارز یک بی عدالتی دانسته است. متن کامل یادداشت صفاریان را در ادامه می خوانید:سخت نبود درک اینکه میخواهید، ولی هر خواستنی توانستن نیستآن روز که گشوده شدن دوباره درهای خانه سینما به دست شما رخ داد و در مراسم روز سینما در خانه سینما حرفهایی زدید مبنی بر گشایش فضا و نبود ناامنیهای شغلی، صنفی و امنیتی، نخستین مواجهه با شما و اندیشهتان بود برای من. برای منی که در دوره گذشته قربانی همان فضای بستهیی بودم که حالا شما نوید دیگر نبودنش را میدادید و کم نبودند مثل من در آن جمع و در آن روز. به امیدی دل بستیم و بستند که پیش از آن در روز انتخابات بسته بودند تا درست شود هر آنچه به ویرانی و ویرانه رسیده بود در سالهای پشت سر. در دیدار حضوری که دو ماهی به نوبت گذشت و دست آخر به لطف یک دوست میسر شد هم رد و نشانی پررنگ از آن درایتی که تصورش بود جلوه داشت. حرفهایتان از فکرها و آرزوها – و صد البته از محدودیتها- برای قرص شدن دل کافی بود. سخت نبود درک اینکه میخواهید، ولی هر خواستنی توانستن نیست. با آن اعلام عجیب دبیر جشنواره که برای فیلم آقای دهنمکی جا نگه داشتهاندآقای ایوبی، ولی آنچه در فجر امسال رخ داد، نه فقط برآمده از آن حرفها و از آن خود شما نبود، که اصلا حرفهیی نبود. با آن اضافه شدنهای آخر کار و با آن اعلام عجیب دبیر جشنواره که برای فیلم آقای دهنمکی جا نگه داشتهاند و با حضور فیلمهای عجیبی که از بودجههای خاص ارشاد تولید شده بود، جشنواره دیگر جشنواره نبود، شده بود یک دورهمی همین جوری که دوستان خوش باشند و صدای کسی هم درنیاید. از سر همین صدای کسی درنیامدن بود که بهترین فیلمهای جشنواره به هر شکل ممکن کنار گذاشته شدند. «خانه پدری» در مسابقه نبود و «آشغالهای دوستداشتنی» به کلی کنار رفت و نزول بلا بر «عصبانی نیستم» به روزهای آخر و حتی ساعتهای آخر رسید. اگر فیلم کیانوش عیاری را به مسابقه نیاوردید تا مبادا جایزه بگیرد و سر و صدا به پا شود و فیلم محسن امیریوسفی را – خواسته یا ناخواسته- حتی به هیات انتخاب جشنواره نشان ندادید تا مبادا انتخاب شود، آنچه با فیلم رضا درمیشیان شد به کلی متفاوت بود و اتفاقا به دور از شکل قانونیای که سعی شده بود در مورد آن دو فیلم دیگر رعایت شود.رضا درمیشیان مقررات شما را رعایت کرده بود؛ شما مقررات خودتان را رعایت کردید؟«عصبانی نیستم» به بخش مسابقه راه پیدا کرده بود. دیده شده بود. دوست داشته شده بود. در پنج رشته نامزد شده بود. برای دریافت جایزه در دو رشته انتخاب شده بود. در تصویرسازیهای اختتامیه بود و آنقدر در لحظه آخر حذف شده بود که فرصت حذفش از مراسم اختتامیه نبود. رضا درمیشیان مقررات شما را رعایت کرده بود؛ شما مقررات خودتان را رعایت کردید؟شما که توقع ندارید مردم باور کرده باشند فیلمسازی که فیلمش در جشنواره مطرح بوده به صورتی خودجوش انصراف داده باشد؟جناب ایوبی عزیز، تصورم این بود و توقعم این بود که در بازی حذف، اگر کاری از شما ساخته نبود و نمیتوانستید کاری کنید، دست کم در حد جملهیی، کلمهیی، چیزی، اشارهیی میکردید به نبودن فیلم و اظهار تاسفی و امیدی برای حضورش در آینده و... شما که توقع ندارید مردم باور کرده باشند فیلمسازی که فیلمش در جشنواره مطرح بوده و پنج تا نامزد بوده و قرار بوده دو تا جایزه بگیرد، ناگهان یک ساعت مانده به پایان اختتامیه خوابنما شده باشد و به صورتی خودجوش انصراف داده باشد؟ شما اگر یک تماشاگر بودید و این پایین بودید کنار ما، باورتان میشد؟ آن وقت، بعد اختتامیه، تازه دفاع هم میکنید از این کار، از این حذف، از این بیعدالتی؟ راستش تا خودم ندیدم و نخواندم، باورم نشد این جملههایی که گفته بودید. در خبرگزاری ایسنا چنین نوشته شده: «ایوبی در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا مبنی بر اینکه در جشنواره امسال شاهد بودیم در روز آخر به دلیل جلوگیری از بروز حاشیههایی، ساعت نمایش یک فیلم در کاخ جشنواره تغییر کرد و نیز در شهرستانها اکران آن متوقف شد (عصبانی نیستم)، سازمان سینمایی چقدر قدرت دارد که جلوی فشارهای بیرونی را بگیرد تا در آینده شاهد چنین اتفاقهایی نباشیم؟ گفت: معتدل بودن کار سختی است اما در جواب، خیلی خلاصه میتوانم بگویم که تدبیر و اعتدال اقتضا میکند که ما در خیلی از جاها مصلحت سینما را بر مصلحت یک فرد یا یک فیلم ترجیح دهیم.» واقعا این اعتقاد شماست یا فقط به مثابه آبی بر آتش معترضان که ماجرا ختم به خیر شود؟این حذف، این بیعدالتی، اقتضای تدبیر و اعتدال است؟واقعا اعتقاد شما این است که این کار، این حذف، این بیعدالتی، اقتضای تدبیر و اعتدال است؟ قربانی کردن یکی برای اینکه مخالفان ساکت شوند، آن هم یکیای که مقررات شما را رعایت کرده و تحت حمایت شما بوده، انصافا چه نسبتی دارد با تدبیر، چه نسبتی دارد با اعتدال؟ تعریف سیاسی و اقتضای روزگار را نمیدانم و راستش علاقهیی هم به فراگیریاش ندارم ولی همین حالا رفتم سراغ «فرهنگ معین» تا ببینم اعتدال را چه نوشته است. میانه حال گشتن، برابر شدن، میانهروی، راستی. این اعتدال شما که حذف یکی است به قیمت رضایت دیگری، «برابر شدن» است، «راستی» است؟ به روزگاری که با یک پروانه ساخت و یک پروانه نمایش و نمایش در فجر و وام و حمایت، دوستان مدعی همه ساکت میشوند، شاید حق با شما باشد که برای راضی نگه داشتن منتقدین هر تلاشی کنید ولی آقای ایوبی عزیز، دلم میخواهد برای چند لحظه هم شده از پشت میزتان بیایید این سو، جایی که کسی بالاسر نباشد و فقط خدا بالا سر باشد. حالا قضاوت با شما. با خود شما.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]