واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/محمدرضا وحیدزاده
دربارۀ آرای مردمی جشنواره فیلم فجر/ بیتوجهی به فیلمهای شبهسیاسی-اجتماعی
طیفی که حتی در نظرسنجی محدود مخاطبان جشنوارهای نیز نمیتوانند با همۀ جار و جنجالهای رسانهای، توفیقی را نصیب خویش سازند و چه بسا اگر بیشتر از این در تنگنا گرفتار میآمدند، چاره را در انکار آرای مردمی و ادعای تقلب و پیگیری مطالبات خود در کف خیابانها میدیدند.
خبرگزاری فارس-گروه فرهنگی: جشنوارۀ بینالمللی فیلم فجر سرانجام با همۀ خوبیها و بدیهایش به پایان رسید؛ خوبیهایی از جنس درخشش هرچه بیشتر نسل جدید سینماگران متعهد و توانمندی همچون حامد محمدی، سیدجلال دهقانی اشکذری، نرگس آبیار، بهروز شعیبی، هادی مقدمدوست، حمید نعمتالله و دیگران و بدیهایی از جنس شکلگیری موج گستردۀ سینمای یأس و سیاهی و نافرجامی در طیف دیگری از آثار به نمایش درآمده. پرواز سیمرغهای بخش مسابقه نیز به رغم همۀ گلایهها و پرسشها، در مجموع نشان از قوت نسبی سینمای مردمی و متعهد ایران داشت. اما در میان جوایز این جشنواره انکار نباید کرد که بهترین فیلم از نگاه مردمی که همیشه از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است، امسال رنگ و بویی دیگر داشت. از این رو جا دارد نتیجۀ معنادار این نظر سنجی را با دقت بشتری مورد بررسی قرار دهیم. بسیاری از صاحبنظران و حتی اهالی سینما سالهاست که معترفاند عموم مردم از سینما روی برگرداندهاند. غالباً گفته میشود سینما به عنوان یک محصول فرهنگی کمتر در سبد مصرف خانوادههای ایرانی قرار دارد. تا کنون نیز اقداماتی چند مانند فروش بلیط توسط سینماگران یا تعیین روزهایی در هفته جهت عرضۀ نیمبهای بلیط و حتی انتخاب یک روز در سال به عنوان روز سلام سینما نتوانسته است مردم قهرکرده را با سینما آشتی دهد. امروزه بسیاری از فرهنگپژوهان معتقدند تودههای مردم بر خلاف سالهای دور دیگر به سینما به عنوان یک تفریح قابل اعتماد نگاه نمیکنند و رفتن به سینما به عنوان یک عمل مفرح در اولیتهای برنامههای اوقات فراغت آنها قرار ندارد. فروش بالای استثنایی و نادر برخی از آثار نیز عموما در نسبت با گروه خاصی از مخاطبان صورت میگیرد. در مواردی نیز این استقبال، وامدار سیاستهای غلط و سلبی نیروهایی است که با دامن زدن به کنجکاوی مخاطبان، توجه برخیها را به سمت آثار حاشیهساز جلب کرده است. در واقع باید گفت مخاطبان سینما را عموماً گروه محدود و مشخصی از مردم جامعه تشکیل میدهند که بیشتر متعلق به طبقۀ متوسط به بالای جامعه هستند. طبیعی است که همین گروه محدود نیز در ایام جشنواره به نسبت بیشتری غربال میشوند و تنها قشر بسیار محدودتری که از امکانات و وقت بیشتر برخوردارند و با جدیت بیشتری سینما را دنبال میکنند، مخاطب یازده روز جشنوارۀ بینالمللی فیلم فجر میشوند. باید یادآور شد در اینجا به هیچعنوان قصد ارزشداوری دربارة این قشر از مخاطبان را نداریم و صرفاً تأکید بر تفاوت سلیقة این گروه محترم از مخاطبان با مثلا گروههای دیگری مثل مخاطبان ده شب محرم مسجد ارک است و توجه به اینکه هیچیک از اینها نمایندة همة اقشار اجتماع نیستند. حال باید پرسید چه میشود که آثاری که مدعی مردمی بودن و نمایندگی از خواستههای مردم هستند و فحاشیهای نخنمای سیاسی خود را به بهانۀ طرح مشکلات مردم و به اسم سینما به مخاطب عرضه میکنند، توانایی جلب رضایت همین گروه محدود را نیز ندارند و در سنجش آرای مردمی، حتی با لحاظ پیشآمد برخی حواشی، از آثار بیادعایی مثل شیار 143 بازمیمانند؟ این سینماگران از کدام مردم سخن میگویند که در تعامل با مخاطبان خاص سینما نیز قدرت جلب رضایت ایشان را ندارند؟ چه برسد به آنکه سلیقۀ عموم مردم محک سنجش عیارشان باشد! نکتۀ قابل توجه دیگر تغییر رویۀ جریان رسانهای حامی این آثار است. در حالی که این دست از رسانهها سالها به بهانههای واهی و پوچی مثل هنر برای هنر و اصالت فرم و دهها نظریۀ به ظاهر هنری اما ماهیتاً ایدئولوژیک دیگر، به رد و طرد آثار متعهد و ارزشی پرداختند و با چماق پرهیز از قضاوت و ضرورت داشتن نگاه نسبیگرا و خلق شخصیتهای خاکستری، هر اثر ارزشمند و دغدغهمندی را در هجمههای رسانهای خود سرکوب و تخریب کردند، اینک تمامقد به مجیزگویی از این آثار همت گماشتهاند. رسانههایی که زمانی برای قضاوت دربارۀ دژخیمان بعثی و ترسیم چهرۀ مهاجم از آنها در آثار دفاع مقدسی، فریاد واکرامت انسانا و وااومانیستا سر میدادند و خواهان تقدسزدایی از چهرۀ مجاهدان ایرانی و روایت خنثی و خاکستری از سربازان بعثی بودند، اینک چه شده است که حرفهای گلدرشت سیاسی از دهان فیلمساز مطلوبشان طیبات است و نمایش سیاه و سفید شخصیتها و ترسیم چهرهای هیولایی و نفرتانگیز از قشر مذهبی، کاری به غایت هنرمندانه؟! و البته انبان شبهروشنفکران از چنین نمونههایی همیشه پر است و در هر زمان میتوان مثالهای بسیاری را از این دست برشمرد. از این روست که جز خویشتن خویششان کسی ادعاهای دستفرسودشان را باور ندارد و حتی در نظرسنجی محدود مخاطبان جشنوارهای نیز نمیتوانند با همۀ جار و جنجالهای رسانهای و ادعاهای دروغین مردمگرایی، توفیقی را نصیب خویش سازند. و چه بسا اگر بیشتر از این در تنگنا گرفتار میآمدند، چاره را در انکار آرای مردمی و ادعای تقلب و پیگیری مطالبات خود در کف خیابانها میدیدند! انتهای پیام/و
92/11/26 - 10:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]