واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۵
نویسنده این یادداشت کوشیده است با ارائه نمایی از وضعیت ناهنجار اعتیاد در کشور، تلنگری به مسئولان بزند تا بلکه به صورت اصولی در سیاستهای مربوط به مصرف مواد مخدر اصلاحاتی انجام دهند. به گزارش ایسنا، نصرالله پورجوادی در شرق پنجشنبه نوشت: در ارزشگذاری میان زن و مرد اگر یکجا تفاوت باشد، آن یکجا سیگارکشیدن است و اعتیاد. فمینیستها چه خوششان بیاید و چه خوششان نیاید، مردم سیگار کشیدن خانمها را بهچشم دیگری نگاه میکنند. در قدیم زنها در قلیان کشیدن دست کمی از مردها نداشتند، اما زن چپقی کسی نمیدید. من زن پیپی هم ندیدهام. سراغ سیگار هم زنها خیلی آهستهتر از مردها رفتند. تازه، زنها در ملأعام هم سیگار نمیکشیدند. روی هم رفته آمار زنهای سیگاری در قدیم پایینتر از آمار مردها بود. اخیرا شنیدم که تعداد خانمهای سیگاری در سالهای اخیر افزایش چشمگیری یافته است. انقلاب که شد یکی از آرزوهای انقلابیون ریشهکن کردن اعتیاد بود: سیگار و مخلفات آن. مقامات نظام، اول از خودشان شروع کردند و عدهای از آنها سیگار را مردانه ترک کردند. مبارزه حکومت انقلابی با اعتیاد جدی بود و فقط هم سیگار نبود. الکلی که ما به آن صورت در کشور نداشتیم، به همین دلیل ایرانیان اغلب نمیفهمند الکلی یعنی چه. شهرهای بزرگ آمریکا و اروپا را ندیدهاند که الکلیها در خیابانها با شیشه خالی یا نیمهخالی به دستشان، تو پیادهروها، ولو شده باشند. خانوادههای الکلی را نمیشناسند که چهطور بهدلیل الکلیشدن مرد یا زن بهطرز رقتباری از هم پاشیدهاند. تریاک را به دلیل سوابق تاریخی آن تا حدودی میشناسند و اخیرا بعضیها با اسم حشیش و علف هم آشنا شدهاند. هرویینی و در سالهای اخیر شیشهای و کراکی و کوفت و زهرمارهای دیگر را دارند میفهمند که چیست. زمانی فیلمهای تلویزیونی معتادان را نشان میداد ولی بعد دیدند شاید این کار نقض غرض باشد. مبارزه در اوایل انقلاب شدید بود و بیامان. نهفقط با قاچاق و قاچاقچی، بلکه معتادها را هم میگرفتند. نمیدانستند فرق کسی که تریاک میکشد با کسی که هرویین میکشد از زمین تا آسمان است. به جوانی آسمانجل که زندگیاش را با مصرف انواع و اقسام آتوآشغالهای شیمیایی، تباهکرده و در خیابان هولهولکی بهدنبال نقطه امنی میگردد تا تزریقش را بکند میگفتند معتاد، و آنوقت به پیرمرد 80، 85 سالهای که در کویر، عصربهعصر نیممثقال تریاک وسط باغ پستهاش میکشید هم میگفتند معتاد. فقط قاچاقچیها نبودند. معتادها هم در امان نبودند. بعد از سیواندیسال مبارزه، حالا گفته میشود که مبارزه با اعتیاد موفقآمیز نبوده است. نه سیگار، نه مشروب، نه تریاک، نه هرویین، نه حشیش هیچکدام ور که نیفتاده هیچ، چیزهای عجیبوغریب هم اضافه شده است: شیشه، کراک و موادی که من حتی اسمش را هم نشنیدهام و تازه چیزهای سنتتیک و شیمیایی داروخانهای هم هست. کجا؟ همهجا، حتی در مدرسههای دخترانه. یکی از مسئولان مبارزه با موادمخدر میگفت ما دو هزار نوع مواد داریم و آنها را به درجاتی تقسیم میکرد، خطرناک و کمخطر یا ملایم (یادم نیست لفظی که به کار برد چه بود) و تعجب کردم که حتی هرویین را جزو کمخطرها بهحساب میآورد. سوال اینجاست که چرا مبارزه با اعتیاد شکست خورد؟ به دلایل متعدد، ولی یکی از مهمترین آنها سادهانگاری مسوولان مبارزه بود. خیال میکردند همین که قاچاقچیهای خردهفروش و عمدهفروش را بگیرند و زندان ببرند یا اعدام کنند و پیرمرد معتادی را دستگیر کنند و دو روز در خماری نگهش دارند مساله حل است. بخشی از مبارزه با اعتیاد باید کنترل آن باشد. شاه، چنانکه پرویز راجی در خاطراتش نوشته است، بهدلیل سرطانی که داشت روزی سه، چهار بست مانند پدرش تریاک میکشید و در دهه 50 از 60 به بالاها را هم رخصت داده بود که بکشند. کوپن به آنها داده بودند. دولت هم کشت تریاک را شروع کرده بود و قدرت اقتصادی و سیاسیای را که کشت خشخاش بهدنبال داشت به رخ افغانستان و پاکستان میکشید. مشروب برایشان مساله نبود. چیزی به نام قاچاق مشروب نداشتند. درآمد هنگفت آن هم به جیب دولت میرفت. میگویند وقتی یکی از متشرعان در مجلس زمان رضا شاه گفته بود قانون بگذرانیم و در رسومات را تخته کنیم، آیتالله مدرس گفته بود اول باید دید تعطیلکردن رسومات چقدر به دولت زیان میرساند. در زمان شاه تریاک را هم تا حدود زیادی توانسته بودند به کنترل درآورند و از رفتن منافع هنگفت به جیب قاچاقچیها جلوگیری کنند. پس از انقلاب تجربیاتی که در زمانهای گذشته در نتیجه مبارزه با موادمخدر کسب شده بود، نادیده گرفته شد. در اوایل دهه 60 وقتی هلند بعضی از اعتیادها را قانونی اعلام کرد در ایران آنها را مسخره کردند. ولی حالا میفهمند که آنها دنبال چهچیز بودند. هلند توانسته است از این راه، آمار و اطلاعات کافی در مورد معتادان مختلف خود تهیه کند و قاچاق را کنترل کند، کاری که آمریکا نتوانسته است انجام دهد. مسوولان این بخش نمیدانستند که مبارزه با اعتیاد، جنبهها و ابعاد مختلف دارد که تبلیغات، یکی از جنبههای آن است، ولی جنبهای ضعیف. اینهمه در مورد سیگار و زیانهای آن تبلیغ شده و تصویر مرگ را هر سیگاری روزی چندبار روی پاکت سیگارش میبیند، ولی چقدر تاثیر داشته است؟ سیگاری کم شده یا زیاد؟ فقط نفت و گاز ما نیست که مفتمفت نصیب قطر میشود، از امتیاز کشت تریاک هم القاعده دارد بهرهمند میشود و چند نفر از تریاکی که سرب با آن قاطی کردهاند کشیده و مبتلا به بیماریهای ریوی شدهاند. چیزهای ناسالم دیگر را نمیگویم. یکی از حکیمانهترین حکایتهایی که من شنیدهام داستان چوپانی است که گوسفندان خود را سر کوه رها کرده و آمده بود به شهر، تا نان بخرد. در دکان نانوایی صف بود و چوپان مضطرب و ناراحت و نگران. مدام اینپا و آنپا میکرد. نانوا به او گفت: چرا اینقدر نگرانی؟ گفت: گوسفندانم را رها کردهام و آمدهام نان بخرم. میترسم گرگها شکم همه را پاره کنند. گفت: چرا گوسفندانت را به خدا نسپردهای؟ گفت: سپردهام، ولی مساله اینجاست که او خدای گرگها هم هست. خدای همه است. دولت هم باید وزارت بهداشتش نسبت به همه خدمتگزار باشد. همه احاد ملت باید از خدمات دولت بهرهمند شوند. درست است که سیگار برای سلامت مضر است و بهتر است مردم نکشند، ولی دولت نمیتواند چشمش را ببندد تا هر که هرچه خواست با توتون قاطی کند و تو حلق مردم فرو کند و آنها را بکشد یا به بیماری مبتلا کند. پدری که دختر تازهعروسش را از دست داده بود آمده بود نزد من. دخترش یکماه بعد از عروسی خودش را از طبقه سوم پرت کرده بود پایین و جابهجا مرده بود. شیشه مصرف کرده بود. پشتسرش دامادش پریده بود و او هم مرده بود. پدر نزد من اشک میریخت و میگفت: اگر دخترم به جای شیشه هرویین مصرف کرده بود الان زنده بود. سادهانگاری مبارزه با موادمخدر در اوایل انقلاب موجب شده بود که به پدیده اعتیاد فقط با یک چشم نگاه کنند و مثلا میان مشروب و تریاک یا تریاک و هرویین فرقی نگذارند. 15، 16 سال پیش یکی از وزارتخانهها آماری تهیه کرده بود از تاریخ اعتیاد و مقایسه کرده بود وضع اعتیاد را در اواخر دهه 1320 با دهه 1370. میگفت میزان مصرف هرویین در دهه 20 حدود 10 تا 15 درصد از کل معتادان بوده و تریاک 85 تا 90 درصد. درحالیکه در دهه 70 این درصدها معکوس شده است. یکی از کارهایی که در مبارزه با اعتیاد باید کرد معکوسکردن این آمار است. دولت ما پس از سالها مبارزه با موادمخدر، تجربههایی کسب کرده است و هماکنون وقت آن است که از این تجربهها استفاده کند. این تجربهها را هم بیشتر ماموران رده بالای مبارزه با موادمخدر و اعتیاد کسب کردهاند و آنها هستند که باید درخصوص برخی از قوانین اظهارنظر کنند. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]