واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
خاطرات ستاره سابق سینما ناصر ملک مطیعی از تختی و فردین چه گفت؟ کشتی ورزش سنتی و میراث فرهنگی ماست و از زمان پوریای ولی بوده. شهامت، صداقت و جوانمردی در کشتی بیشتر است.
ناصر ملک مطیعی ستاره سالهای دور سینمای ایران است او امروز مصاحبهای با شرق دارد که در آن علاوه بر دوران سینما از ستارههای دیگری در سینما و ورزش همچون فردین و غلامرضا تختی گفته است .
چگونگی ورود به سینما - معلم ورزش دبیرستان بودم و همینطور انجمن نمایش و ورزش را در مدرسه اداره میکردم. مدارس، شبهای جمعه یا ماهی یکبار تئاترهایی را تشکیل میدادند و از والدین دعوت میکردند که بازی بچههایشان را ببینند. یعنی این کار یکجور مد بود. آنموقع بیشتر به تئاتر اهمیت میدادند، چون سینما هنوز جا نیفتاده بود. در سال 1333 اولین کلاس داوری کشتی در دارالفنون برگزار شد که من هم آن دوره را گذراندم. ولی بعدش به سینما کشیده شدم. - پدر من در سال 1311 در خیابان سیروس «سینما شرق» را تاسیس کرده بود که مرکز شهر بود. البته بعد از چند ماه متضررشدن، سینما را تعطیل کرد. پدرم کارمند وزارت پست و تلگراف بود. به هر حال این عشق به سینما در من غریبه نبود. -مرحوم تختی، فردین را به من معرفی کرد و از من خواست او را به سینما معرفی کنم. ایشان را دعوت کردم، حسین نوری، قهرمان وزن هشتم کشتی بود و بعدها همسر خواهر فردین شد و با مرحوم تختی کشتی میگرفتند و رفیق قدیمی مدرسه من بود. اخلاق پهلوانی و کشتی - کشتی ورزش سنتی و میراث فرهنگی ماست و از زمان پوریای ولی بوده. شهامت، صداقت و جوانمردی در کشتی بیشتر است. مثلا در یک مسابقه فوتبال مهدی مهدویکیا به همبازی آلمانیاش پاس گل داد در حالی که خودش میتوانست گل بزند. او هم بعد از گلزدن، پای مهدویکیا را بوسید. این همان اخلاق پهلوانی است. اینکه شما در فوتبال با اینکه امکان گلزدن دارید و کسی به زمین افتاده است اما توپ را خارج از زمین میزنید نشاندهنده اخلاق و لوطیگری است. در کشتی هم شما وقتی خودت را در اختیار حریف میگذاری شهامت میخواهد که اگر زورش برسد هر کاری انجام دهد. شما اگر در کشتی زمین بخورید اشکالی ندارد باید سعی کنید که دوباره بلند شوید. مثلا در ورودی زورخانه به این دلیل کوتاه است که شما سرتان را خم کنید و داخل شوید. در زورخانه اولین کسی که در گود میچرخد کوچکترین فرد است، بعد نوبت به بزرگترها میرسد. ورزش پهلوانی در سنت ما دیرینه است مثل رستم که از پهلوانان نامی ماست. آن زمان فوتبال مثل الان نبود. ورزش باستانی ما کشتی بود و ورزش پهلوانی و زورخانهای خیلی مورد توجه مردم بود. درباره تختی به معنای واقعی انسان خوبی بود. به کسی حسادت نداشت. اهل تملق و چاپلوسی و پول هم نبود. خاطرم است زمانی که 20 هزار تومان دستمزدم بود داستان «حسین کرد شبستری» را کار میکردیم که دکتر کوشان به من گفت اگر بتوانی تختی را وارد کار کنی 100هزارتومان به او میدهم. تفاوت این پول را با دستمزد من که معروف بودم مقایسه کنید. تختی پسرخالهای داشت که گل پرورش میداد و خودش هم در لواسان باغ داشت. عباس زرندی هم مانند تختی عادت داشت که وقتی همراه کسی میشد دستش را به گردنش میانداخت. به هر حال قضیه را به تختی گفتم. گفت، «نوکرتم من مگر میتوانم فیلم بازی کنم؟» این را بگویم حتی نمیخواستم حبیبالله بلور هم بازی کند. - تختی آدم موفقی بود. دلم نمیخواست چنین مرد بزرگی در ورزش ما وارد سینما شود. در فیلم «قصر زرین» (محمدعلی فردین، 1348) هم نقش پدر من را بازی کرد. ایشان مقامش در ورزش بالاتر از سینما بود. خود من دبیر ورزش و رییس ناحیه تهرانپارس هم بودم و از من میخواستند رییس دبیرستان شوم اما من برای اینکه هنرپیشه شده بودم نمیتوانستم این کار را انجام دهم. امامعلی حبیبی هم کشتیگیر فوقالعادهای بود. او هم بازی کرد، اما مردم او را قبول نکردند. اما وقتی وکیل مجلس و نماینده مردم بابل در مجلس شد او را قبول کردند. مردم همهچیز را نمیتوانند در یک نفر ببینند. اما فردین شایستگی داشت و مورد قبول مردم واقع شد. با وجود این در سال 1954فردین نایبقهرمان جهان شد در کشتی آزاد به قهرمان پرآوازه جهان و المپیک «بالاوادزه» با یک امتیاز باخت و نقره گرفت، در سینما هم موفق شد. فردین در این کار فوقالعاده بود.
چهارشنبه 18 دی 1392 - 11:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]